فرصت احیای قدرت ایران در اوپک

دکتر مهدی عسلی

کارشناس اقتصاد انرژی

 

به گزارش تاسیسات نیوز، عوامل متعددی در هر دو سوی عرضه و تقاضا در افزایش دو ماه اخیر قیمت نفت و رسیدن آن به محدوده 50 دلار تاثیر داشته است. برآورد شده امسال در مجموع 700 هزار بشکه از تولید نفت کشورهای غیراوپک کاسته خواهد شد. حدود 400 هزار بشکه از این کاهش در آمریکا و بقیه در کشورهای دیگر غیراوپک تولیدکننده نفت روی می‌دهد.






قیمت نفت از میانه‌های سال 2014 شروع به ریزش کرد، به‌طوری‌که از قیمت‌های بالای 100 دلار در آن زمان، فوریه سال جاری میلادی به کمتر از 30 دلار رسید. حال طی چند ماه اخیر نفت روندی صعودی طی کرده و به مرز 50 دلار برای هر بشکه رسیده است.





در این شرایط برخی بر این باورند که نفت نمی‌تواند به نوسان در نزدیکی کانال 50 دلار ادامه دهد و مجددا قیمت‌ها ریزش خواهد کرد و به مرز 40 دلار خواهد رسید. از عواملی چون نگرانی از ضعف سمت تقاضای بازار، رفع شدن عوامل اختلال عرضه و افزایش تولید، سطح بالای ذخیره تجاری انبارهای نفتی و تقویت دلار به‌عنوان محرک‌های ریزشی قیمت نفت یاد می‌شود.





در گزارش زیر دکتر مهدی عسلی، کارشناس اقتصاد انرژی به بررسی این عوامل پرداخته است، وی بر این باور است که در حال حاضر بازار نفت تنها به دلیل اختلالات عرضه برخی کشورها به تعادل رسیده که تعادلی سست و شکننده است. به باور وی، اینکه بازار نفت در چه قیمتی به تعادل برسد اهمیت ویژه‌ای دارد و تعادل بازار در قیمت‌های پایین مطلوب و مد نظر نیست.





دکتر عسلی متوسط قیمت سبد نفتی اوپک در سال جاری میلادی را 40 تا 45 دلار برآورد می‌کند و بر این باور است که در قیمت‌های کنونی نیز تولیدکنندگان شیل قادر به ادامه تولید هستند. وی همچنین با توجه به رشد تقاضای 2/ 1 میلیون بشکه‌ای نفت در سال جاری میلادی و کاهش 700 هزار بشکه‌ای تولید نفت کشورهای غیراوپک، رشد تقاضا برای نفت اوپک را بیش از 8/ 1 میلیون بشکه در روز می‌داند و بر این باور است که این شرایط مطلوبی برای ایران ایجاد کرده که هر چه سریع‌تر سهم خود را از بازار نفت پس بگیرد، سپس در نشست آینده اوپک ایران می‌تواند مجددا بر بازگشت نظام سهمیه بندی کشورهای عضو این سازمان تاکید کند و زمینه رسیدن قیمت نفت به سطوح مطلوب کشورهای صادرکننده فراهم شود.





عوامل متعددی در هر دو سوی عرضه و تقاضا در افزایش دو ماه اخیر قیمت نفت و رسیدن آن به محدوده 50 دلار تاثیر داشته است. برآورد شده است که امسال (سال 2016) در مجموع 700 هزار بشکه از تولید نفت کشورهای غیراوپک کاسته خواهد شد. حدود 400 هزار بشکه از این کاهش در آمریکا و بقیه در کشورهای دیگر غیراوپک تولیدکننده نفت مانند مکزیک، کلمبیا، کانادا و منابع نفت از آب‌های عمیق برزیل روی می‌دهد. همچنین برآورد شده است که در سال جاری (2016 میلادی) 2/ 1 میلیون بشکه در روز به تقاضای جهانی نفت افزوده خواهد شد که رشد حدود 8/ 1 تا 9/ 1 میلیون بشکه‌ای تقاضای نفت اوپک را به همراه خواهد داشت.





این عوامل بنیادی در کنار اختلال شدیدی که در عرضه نفت در نیجریه، ونزوئلا، کانادا و برخی کشورهای دیگر پیش آمده موجب شده است که برای نخستین بار در سه سال اخیر تقاضا برای نفت از عرضه پیشی بگیرد و حجم ذخایر انبارهای نفت در کشورهای توسعه یافته کاهش یابند.





این وضعیت به اضافه روند ورشکستگی شرکت‌های نفتی فعال در تولید نفت‌های غیرمتعارف در آمریکا با توجه به قیمت‌های پایین نفت در مقابل هزینه‌های بالاتر تولید نفت غیرمتعارف و همچنین کاهش سرمایه‌گذاری‌ها در فعالیت‌های بالادستی که از سال گذشته شروع شده و امسال هم ادامه یافته است، این انتظار را شکل داده که در سال‌های آینده نیز عرضه نفت کاهش خواهد یافت. در نتیجه انتظار ادامه وضعیت فعلی، خرید محموله‌های آتی نفت در بازارهای مالی افزایش یافته و ساختار بازار آتی نفت به‌صورت پس بهین (کونتانگو) درآمده که به نوبه خود قیمت محموله‌های بازار نقدی نفت را هم افزایش داده است.





اختلال در عرضه نفت تا کجا ادامه می‌یابد؟



ماه گذشته اعتصاب در صنعت نفت کویت، آتش سوزی در جنگل‌های منطقه آلبرتای کانادا، اختلال در تولید نفت ونزوئلا به دلیل کاهش تولید برق در این کشور، حملات گروه‌های مسلح به تاسیسات نقل و انتقال نفت نیجریه در منطقه دلتا و همچنین اختلال‌های کوچک‌تر در تولید نفت سایر کشورها مانند غنا، عراق، قزاقستان، کلمبیا، امارات متحده عربی و… موجب شد روی هم رفته 8/ 3 میلیون بشکه از بازار خارج شود. بخشی از این نفت اکنون به بازار بازگشته، اما عادی شدن کامل تولید در این مناطق ممکن است تا اواخر سال میلادی طول بکشد. البته تاثیر همه اختلال‌های عرضه در بازار نفت یکسان نبوده و تاثیر مشابهی ندارند.






برای مثال اعتصاب‌ها در کویت یا آتش سوزی در جنگل‌های آلبرتای کانادا که موجب کاهش عرضه نفت سنگین شد تاثیر کمتری نسبت به اختلال در عرضه نفت در نیجریه که نفت سبک تولید می‌کند در بر داشته است. تاثیر کاهش عرضه نیجریه به خصوص روی قیمت نفت مرجع برنت محسوس‌تر بوده است.





در کانادا آتش سوزی در جنگل‌های آلبرتا تقریبا موجب کاهش تولید نفت از منابع نفت سنگین آن منطقه (Tar Sands) به میزان متوسط روزانه 800 هزار بشکه در روز در ماه مه بود که در روزهایی حتی به 2/ 1 میلیون بشکه در روز رسید، اما این اختلال‌ها کوتاه مدت بود و اکنون به تدریج وضعیت به حالت عادی بر‌می‌گردد. مقامات رسمی منطقه آلبرتا اظهار امیدواری کرده‌اند که شرایط تا پایان ماه ژوئن (خرداد-تیر) به حالت عادی برگردد.






هر چند کاهش تولید نفت این کشور در ماه ژوئن به‌طور متوسط 400 هزار بشکه در روز برآورد شده است. تولید نفت نیجریه نیز که به دلیل حمله گروه‌های مسلح در دلتای نیجریه تقریبا به نصف کاهش یافته و به 1/ 1 میلیون بشکه در روز کاهش یافته بود، هم اکنون تا حدودی اعاده شده و به 5/ 1 تا 6/ 1 میلیون بشکه در روز رسیده است.





مقامات رسمی نیجریه انتظار دارند که تولید این کشور تا پایان ماه آگوست (مردادماه) به حالت عادی برگردد با این حال برخی از مدیران شرکت شل که فعالیت‌های بالادستی و تولید نفت نیجریه را در اختیار دارند، اعلام کرده‌اند که در حال حاضر به دلیل فقدان امنیت در منطقه قورکادو نیجریه، برنامه سریعی برای تعمیرات خطوط لوله که در حملات گروه‌های مسلح (که به نام منتقمین دلتا معروف شده‌اند) تخریب شده است، در دست ندارد.





به این ترتیب انتظار نمی‌رود بین 250 تا 300 هزار بشکه از نفت نیجریه به زودی به بازار برگردد.در ونزوئلا نیز خشکسالی موجب پایین آمدن سطح آب در پشت سد بزرگ آن کشور که بخش بزرگی از برق ونزوئلا را تامین می‌کند، شده وکاهش تولید برق تاثیر منفی در تولید نفت خام و فرآورده‌های نفتی این کشور داشته است.





برآورد می‌شود وضعیت کنونی در ونزوئلا موجب کاهش تولید نفت در این کشور بین 150 تا 250 هزار بشکه در روز در سال 2016 شود. به‌طورکلی انتظار می‌رود تا پایان فصل سوم سال میلادی جاری بخش بزرگ این اختلالات در عرضه نفت پایان یابد، هر چند ممکن است اختلالات دیگری روی دهد.




وضعیت سمت تقاضا در بازار نفت



سازمان‌های بین‌المللی انرژی برآوردهای مختلفی از میزان تقاضای نفت انجام داده‌اند. این برآوردها طبعا تحت تاثیر رشد اقتصاد جهانی و به خصوص رشد اقتصادهای بزرگ درحال‌توسعه که به اقتصادهای نو‌ظهور معروف هستند مانند چین، هند، اندونزی و… است.





بنابراین نه‌تنها رشد اقتصادی جهان بالا نیست بلکه رشد اقتصادی کشورهای بزرگ در حال توسعه مانند چین کاهش یافته و اقتصاد بزرگ برزیل هم دچار رکود عمیقی شده است. البته رشد اقتصادی چین و هند هنوز به اندازه کافی بالا بوده و عامل اصلی رشد تقاضا برای نفت خام محسوب می‌شوند.





بر‌اساس برآورد رشد اقتصادی مناطق اصلی فعالیت‌های اقتصادی در جهان، تقاضای نفت خام در دنیا و در مناطق مختلف برآورد شده است. براساس برآوردهای دبیرخانه اوپک تقاضای کل نفت در سال جاری میلادی به میزان 2/ 1 میلیون بشکه در روز نسبت به سال قبل افزایش می‌یابد که به این ترتیب تقاضای کل نفت جهان از 93 میلیون بشکه در روز در سال 2015 به 2/ 94 میلیون بشکه در روز در سال 2016 می‌رسد. پیش‌بینی می‌شود حدود یک میلیون بشکه از این افزایش در کشورهای در حال توسعه و 200 هزار بشکه در کشورهای توسعه‌یافته و عمدتا آمریکای شمالی اتفاق خواهد بود. رشد تقاضای نفت در کشورهای در حال توسعه عمدتا با رشد تقاضا در هند پشتیبانی می‌شود. در جدول شماره (2) برآورد تقاضا برای نفت در سال 2016 میلادی آمده است:





سال میلادی 2016 موازنه بازار نفت حاکی از مازاد تقاضا نسبت به عرضه بوده و به کاهش سطح انبارهای نفت که به‌طور بی‌سابقه‌ای در سه سال گذشته انباشت شده‌اند، کمک خواهد کرد. با این‌حال باید توجه کرد که بدون لحاظ کردن اختلال‌های موقت در عرضه نفت هنوز بازار در سال 2016 با مازادی حدود یک میلیون بشکه در روز مواجه است.





اگر اختلال‌های اخیر در عرضه نفت توانسته باشد حتی نیمی از این مازاد را حذف کند معلوم می‌شود که هنوز هم بازار در سال 2016 با مازاد عرضه موا‌جه است. این مازاد عرضه در سال 2017 با عرضه بخشی از انبارهای راهبردی نفت ایالات متحده آمریکا می‌تواند فشار مضاعفی بر قیمت‌های نفت وارد کند.





دلالت این وضعیت بر سیاست نفتی ایران آن است که کشور با استفاده از فرصت موجود از نظر خارج شدن بخشی از عرضه نفت از بازار هر چه زودتر با افزایش صادرات خود به وضعیت مطلوب بازار خود دست یافته و سپس برای جلوگیری از کاهش قیمت‌ها در اوایل سال آینده میلادی با هماهنگی با سایر اعضای اوپک زمینه را برای مدیریت عرضه نفت اوپک در کنار یک سیستم مناسب سهمیه‌بندی تخصیص تولید به اعضا با سقف هدف تولید اوپک آماده کند. بنابراین کنفرانس آینده اوپک می‌تواند اهمیت زیادی داشته باشد و از هم اکنون باید زمینه‌های لازم را برای آن آماده کرد.




تهدید بازار از سوی ذخایر انبارهای نفتی



تا سه ماه دوم سال جاری میلادی به‌طور متوسط روزانه 1.4 میلیون بشکه در روز مازاد عرضه وجود داشته است. واضح است که مازاد عرضه به انبارهای نفت که هم اکنون نیز در سطح جهانی (یعنی هم در کشورهای توسعه یافته و هم در کشورهای در حال توسعه) بسیار بیش از متوسط 5 سال گذشته انباشته شده است که فشار فزاینده‌ای بر قیمت‌های نفت وارد می‌کند.





با این حال با توجه به شروع فصل رانندگی انتظار می‌رود در سه ماه سوم به دلیل کاهش عرضه در کشورهای غیر‌اوپک تعادل تا حدودی به بازار برگردد. بر اساس گزارش دبیرخانه اوپک، با آغاز فصل رانندگی به تدریج تقاضا برای فرآورده‌های نفتی (‌مخصوصا بنزین و گازوئیل) افزایش می‌یابد و موجب افزایش فعالیت پالایشگاه‌ها می‌شود.





در نتیجه نفت خام بیشتری به پالایشگاه‌ها وارد می‌شود که با فرض ثبات تولید نفت خام طبعا سطح انبارها کاهش می‌یابد. برای مثال استفاده از ظرفیت پالایشگاه‌های آمریکا به‌طور متوسط 1/ 1 درصد افزایش یافته و به 91درصد رسیده است، همزمان بنا بر گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا (EIA) در هفته اول ماه ژوئن سطح انبارهای تجاری آمریکا به میزان 2/ 3 میلیون بشکه کاهش یافته است. البته بخشی از کاهش سطح انبارهای نفت آمریکا ناشی از کاهش واردات نفت سبک این کشور از نیجریه است.





اما در کشورهای توسعه یافته OECD نیز سطح انبار فرآورده‌ها نفتی کمی کاهش یافته است، این موضوع همان‌طور که گفته شد با آغاز فصل رانندگی و افزایش تقاضا برای سوخت حمل‌ونقل‌ ارتباط دارد. در نمودارهای زیر مشخص است در حالی که حجم انبارهای نفت خام هنوز در حال افزایش است اما حجم انبارهای بنزین و گازوئیل در ماه‌های اخیر در حال کاهش بوده است.





در بحث انبارهای نفت لازم است علاوه بر تغییرات انبارهای تجاری به موضوع انبارهای غیر تجاری و استراتژیک نیز توجه کرد، زیرا تغییر سیاست دولت‌ها در میزان انبار‌های راهبردی نفت خام و فرآورده‌ها بر بازار نفت موثر است. همان‌طور که خرید و واردات نفت توسط چین و هند در ماه‌های گذشته به منظور افزایش سطح انبارهای راهبردی نفت این کشورها بر تقاضای نفت اثر گذاشت، کاهش سطح انبارهای راهبردی آمریکا در آینده نیز می‌تواند بر قیمت نفت اثر بگذارد.





البته آمار رسمی انبارهای نفت چین به شفافیت آمارهایی که کشورهای توسعه یافته OECD تولید و منتشر می‌شود، نیست. این ابهام در مورد انبارهای راهبردی نفت چین بیشتر است. گفته می‌شود چین در صدد ایجاد انبارهای نفت در سطح استانداردهای کشورهای توسعه یافته است که به معنی نگهداری نفت خام و فرآورده‌ها به اندازه 90 روز واردات نفت این کشورها است.





مطابق نشریه (Oil Market Intelligence ( OMI, May 2016 در حال حاضر حجم انبارهای نفت چین حدود 777 میلیون بشکه است که 271 میلیون بشکه آن را می‌توان انبار نفت راهبردی و غیرتجاری این کشور دانست. اتفاق نظر وجود دارد که در سال جاری میلادی حدود 165 میلیون بشکه به حجم انبارهای تجاری و راهبردی نفت چین افزوده خواهد شد. بخش بزرگی از واردات این کشور در پالایشگاه‌های کوچک خصوصی چین که فناوری برخی از آنها پیشرفته است، پالایش می‌شوند.





انتظار می‌رود ظرفیت این پالایشگاه‌های کوچک خصوصی با افزایش 400 هزار بشکه در روز در سال جاری به 5/ 2 میلیون بشکه در روز برسد و متوسط بهره‌وری از ظرفیت این پالایشگاه‌ها به 50درصد افزایش یابد. نکته اصلی آن است که با نزدیک شدن حجم انبارهای نفت چین به سقف ظرفیت پیش‌بینی شده ممکن است تقاضای نفت این کشور تنها محدود به تقاضا از جانب پالایشگاه‌ها برای تولید فرآورده‌ها شود که کاهش واردات نفت چین را به دنبال خواهد داشت.






علاوه بر تغییرات حجم انبارهای نفت چین توجه به تغییرات انبارهای راهبردی آمریکا نیز اهمیت دارد. دولت آمریکا درصدد است بخشی از انبارهای راهبردی نفت خود را در اواخر سال جاری و اوایل سال آینده میلادی به بازار عرضه کند. قوانینی که اخیرا در کنگره آمریکا به تصویب رسیده اجازه فروش مقادیر قابل توجهی از نفت خام ذخیره شده در انبارهای راهبردی آمریکا را (SPR) به دولت این کشور می‌دهد.





به طور مثال حدود 58 میلیون بشکه از انبارها طی 2018 تا 2025 به منظور کاهش کسری بودجه و 40 تا 50 میلیون بشکه از انبارهای راهبردی طی سال‌های 2017 تا 2020 برای تامین مخارج مدرن کردن تاسیسات انبارهای استراتژیک عرضه خواهد شد. فروش حدود 66 میلیون بشکه نیز برای سال‌های 2023 تا 2025 برای حمایت از حمل و نقل سطحی آمریکا و تقویت شبکه بزرگراه‌های این کشور در نظر گرفته شده است.





با احتساب موارد گفته شده، در مجموع آمریکا 210 میلیون بشکه از ذخایر راهبردی خود را در 9 سال آینده به بازارهای نفت عرضه خواهد کرد. آمریکا به‌عنوان عضوی از کشورهای OECD متعهد است که معادل 90 روز واردات نفت این کشور در انبارهای تجاری و راهبردی خود نگهداری کند. ظرفیت انبارهای راهبردی نفت آمریکا در حال حاضر 727 میلیون بشکه است که هم اکنون 696 میلیون بشکه نفت یا حدود 96درصد ظرفیت در آنها نگهداری می‌شود.





این انبارها در 4 محل در امتداد سواحل خلیج مکزیک قرار دارند. جالب آن است که بر اساس آمار در دسترس هم اکنون تنها انبارهای راهبردی آمریکا به اندازه 156 روز واردات نفت این کشور، نفت نگهداری می‌کنند که با افزایش تولید داخلی آمریکا طبعا این رقم افزایش یافته است. به همین دلیل نیز دولت آمریکا در صدد تعدیل حجم این انبارها است.





فلسفه نگهداری و عرضه نفت انبارهای راهبردی در کشورهایOECD مقابله با تکانه‌هایی بوده است که خارج از مناسبات بازار نفت، مثلا حوادث طبیعی یا عوامل جغرافیای سیاسی بازار نفت را تحت تاثیر قرار می‌دهند. تا کنون در سه موقعیت دولت آمریکا بخشی از نفت انبارهای راهبردی خود را به بازار عرضه کرده است که عبارتند از: سال 1991 (جنگ با عراق- 2/ 17 میلیون بشکه)، سال 2005 (در جریان توفان کاترینا-11 میلیون بشکه) و سال 2011 (که عرضه نفت به دلیل درگیری‌های لیبی دچار تنگنا شد- 30 میلیون بشکه). نکته اینجا است که اعلام برنامه عرضه نفت از انبارهای راهبردی در اواخر 2016 ممکن است بخش خصوصی را ترغیب کند تا قبل از پایین رفتن قیمت‌ها به دلیل عرضه نفت از انبارهای راهبردی بخشی از نفت انبارهای تجاری را به بازار عرضه کند که در این صورت احتمال کاهش قیمت نفت در اواخر سال جاری و اوایل سال آینده میلادی افزایش می‌یابد.




بررسی تاثیر نوسانات شاخص بر بازار نفت



معمولا رابطه معکوسی بین ارزش برابری دلار آمریکا در برابر ارزهای اصلی بازارهای مالی دنیا با قیمت نفت و در نتیجه تقاضا برای نفت وجود داشته است.





توضیح ساده رابطه معکوس قیمت نفت و نرخ برابری دلار آمریکا آن است که چون نفت مانند اکثر قریب به اتفاق کالاها و مواد اولیه با دلار قیمت‌گذاری می‌شود، تقویت دلار در مقابل سایر ارزها موجب گرانتر شدن قیمت واقعی نفت در بازارهای جهانی شده و در نتیجه موجب کاهش تقاضا برای آن می‌شود که به نوبه خود موجب کاهش قیمت اسمی نفت می‌شود.





با این‌حال رابطه نرخ برابری دلار با قیمت نفت پیچیده‌تر از این است و اقتصاددانان کانال‌های مختلفی را که تغییرات نرخ برابری دلار بر قیمت نفت اثر می‌گذارد، مورد بررسی قرار داده‌اند. در بررسی‌هایی که در رابطه بین نرخ ارز و قیمت نفت و سایر دارایی‌های مالی انجام شده این نتیجه حاصل شده است که همبستگی قیمت نفت و نرخ برابری دلار در دهه 2000 به بعد افزایش یافته که دلیل آن را می‌توان افزایش نقش بازارهای مالی در تعیین قیمت نفت دانست.





از آنجا که نفت به مثابه یک دارایی مالی ظاهر شده تغییرات قیمت آن منعکس‌کننده اطلاعات مربوط به دارایی‌های مالی دیگر هم است. مطالعات اقتصاد‌سنجی نشان داده است که قیمت نفت بلافاصله نسبت به تغییرات قیمت سایر دارایی‌های مالی عکس‌العمل نشان می‌دهد و رابطه علت و معلولی قیمت نفت و نرخ برابری دلار در هر دو سو و منفی است. کاهش نرخ برابری دلار به اندازه یک درصد موجب افزایش قیمت نفت به اندازه 73/ 0 درصد می‌شود، در حالی‌که یک درصد افزایش قیمت نفت منجر به کاهش برابری دلار به میزان کمتر از 3/ 0 درصد می‌شود.





با این حال تغییرات نرخ ارز را نمی‌توان عامل مهمی در نوسانات قیمت نفت دانست. همچنین باید توجه کرد که تحولات بازار سرمایه و تکانه‌هایی که بر آن بازارها وارد می‌شوند بر قیمت نفت اثر می‌گذارند، معمولا شوک‌های مثبت بر بازارهای سهام موجب افزایش قیمت نفت و شوک‌های منفی موجب کاهش قیمت نفت می‌شود. تغییرات سطح مخاطرات مالی سرمایه‌گذاری‌ها و شوک‌هایی که بر بازارهای سهام عمده مانند بازار سهام آمریکا وارد می‌شود در مجموع 10 درصد از تغییرات قیمت نفت را توضیح می‌دهند.




تعادل نامطلوب



مازاد عرضه در سال 2016 میلادی به‌طور متوسط 900 هزار بشکه در روز برآورد شده است. بنابراین هنوز مازاد عرضه نفت وجود دارد. هر چند در حال حاضر کمبود عرضه نسبت به تقاضا وجود دارد اما این کمبود عرضه به دلیل اختلال‌هایی است که در تولید نفت در مناطق مختلف دنیا اعم از کشورهای عضو و غیر‌عضو اوپک پیش آمده است.





ضمن آنکه شواهدی از تنگناهای عرضه نفت سبک در بازارها مشاهده می‌شود اما عرضه نفت سنگین و متوسط هنوز بیش از تقاضا است. نهایتا باید توجه کرد که منظور ما از تعادل بازار نفت تعادلی است که در قیمت‌های مطلوب حاصل شده باشد مثلا اگر عرضه و تقاضای نفت در قیمت 20 دلار در هر بشکه برابر شود مطلوب نیست اما اگر تعادل عرضه و تقاضا در قیمت‌های 60 تا 70 دلاری حاصل شود مطلوب خواهد بود.





نکته‌ای که در تحلیل بازارهای نفت (و تا حدودی گاز) باید مورد توجه قرار گیرد، فاصله زمانی بین سرمایه‌گذاری‌های لازم برای ایجاد ظرفیت در میادین نفت و شروع تولید از آن میادین است. با توجه به سرمایه‌بر بودن صنعت نفت این فاصله زمانی زیاد است.





از سویی عرضه و تقاضای جهانی نفت، با توجه به تغییرات فناوری هر دو با عدم قطعیت‌های زیادی مواجه هستند، در بسیاری از مواقع سرمایه‌گذاری‌هایی که هنگام تصمیم‌گیری موجه و سودآور به نظر می‌رسد، می‌تواند قبل از به نتیجه رسیدن پروژه‌های تولید نفت و به دلیل تغییر وضعیت بازارهای نفت، نیمه‌کاره متوقف شود. این فرآیند در جهت مخالف هم می‌تواند عمل کند؛ به عبارت دیگر ممکن است قیمت‌ها پایین بیاید اما تولید نفت با توجه به سرمایه‌گذاری‌های قبلی و تا رسیدن به نقطه سر به سری هزینه‌ها ادامه یابد. این موضوع از دلایل بنیانی نوسانات قیمت نفت است و لازم است در تحلیل بازارهای نفت مورد توجه قرار گیرد.





در این راستا، پیش‌بینی می‌شود که تعداد پروژه‌های نفتی در حال توسعه در سال 2017 به‌تدریج کاهش یابد. اما هم اکنون در کشورهای تولیدکننده نفت غیراوپک پروژه‌هایی با ظرفیتی بیش از 2 میلیون بشکه در روز در دست انجام است. برای سال 2017 نیز پروژه‌هایی با ظرفیت 7/ 1‌میلیون بشکه در روز در مناطق مختلف دنیا از برزیل و قزاقستان گرفته تا کانادا، نروژ، آمریکا و حتی غنا برنامه‌ریزی شده است. هنگامی که هزینه‌های سرمایه‌ای (یا به اصطلاح کاپکس) انجام شده باشد، تولید نفت حتی در قیمت‌های پایین و حدود 20 دلار در هر بشکه نیز برای پوشاندن هزینه‌های عملیاتی (یا به اصطلاح اوپکس) کفایت می‌کند.





تولیدکنندگان نفت شیل باز می‌گردند؟



همان‌طور که گفته شد اخلال در عرضه نفت در بخش‌های مختلف در افزایش قیمت‌های نفت در ماه‌های اخیر بی‌تاثیر نبوده است. با پایان فصل رانندگی و کاهش تقاضا برای سوخت‌های حمل و نقل از یکسو و افزایش عرضه نفت با توجه به رفع اختلالات تولید در کشورهایی که عرضه نفت در آنها مختل شده است و نیز احتمال عرضه بخشی از ذخایر راهبردی نفت آمریکا قیمت‌های نفت را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد که در پیش‌بینی قیمت‌های نفت توسط موسسات بین‌المللی منعکس شده است.





با توجه به حجم سنگین سرمایه‌گذاری‌های لازم و نیز فاصله زمانی بین سرمایه‌گذاری‌ها و تولید اولین بشکه نفت، تولیدکنندگان نفت، به ویژه نفت متعارف و تا حدودی نیز نفت غیرمتعارف، قبل از ایجاد تعهدهای مالی لازم اطمینان حاصل می‌کنند که قیمت نفت برای مدت زمانی قابل‌قبول در سطحی که هزینه‌ها را جبران کند، باقی می‌ماند، بنابراین چرخه‌های کوتاه‌مدت قیمت نفت نمی‌تواند انگیزه‌های کافی برای سرمایه‌گذاری و افزایش ظرفیت تولید نفت را ایجاد کند و برای سرمایه‌گذاری برای ایجاد ظرفیت و تولید نفت نیازمند اطمینان از سطح قیمت‌های نفت در دوره زمانی طولانی‌تری هستند.





با این حال همان‌طور که در نمودار 4 دیده می‌شود، ارتقای بهره‌وری عوامل تولید در فعالیت‌های بالادستی تولید نفت غیرمتعارف در سال‌های اخیر چنان بوده که هم‌اکنون تولید نفت رسی (شیل) در آمریکا به‌طور متوسط با هزینه کمتر از 25 دلار و هزینه عملیاتی زیر 20 دلار امکان‌پذیر است، بنابراین در صورتی‌که قیمت‌های نفت به اندازه کافی بالای 30 دلار و نزدیک 50 دلار در هر بشکه باقی بماند امکان افزایش تولید نفت شیل وجود خواهد داشت.





موانع سرمایه‌گذاری جدید در میادین نامتعارف




یکی از دلایلی که برخی از تحلیلگران بازارهای نفت چرخه کنونی قیمت‌های نفت را متفاوت از چرخه‌های قبلی می‌دانند انقلاب نفت (و گاز) شیل در آمریکا است. تفاوت‌های بارزی در فعالیت‌های بالادستی تولید نفت شیل با نفت متعارف وجود دارد. برای مثال طول مدت چرخه سرمایه‌گذاری در نفت شیل تنها کسری از چرخه سرمایه‌گذاری در نفت متعارف است. موسسه مالی بزرگ گلدمن ساکس (Goldman Sachs) برآورد کرده است که طول زمان به بازار رساندن بشکه‌های نفتی شیل از شروع سرمایه‌گذاری 7 ماه است در حالی‌که در پروژه‌های نفت متعارف این مدت بین 3 تا 4 سال است.





همین‌طور بازگشت سرمایه در یک پروژه نوعی نفت شیل ممکن است 18 ماه باشد در حالی‌که برای پروژه‌های نفت متعارف این موضوع ممکن است بین 7 تا 8 سال طول بکشد. طبعا این ویژگی‌ها تفاوت‌های زیادی در رفتار تولیدکنندگان نفت شیل در مقایسه با تولیدکنندگان نفت متعارف ایجاد می‌کنند. البته در کنار کوتاهی زمان لازم از هنگام شروع سرمایه‌گذاری و توسعه میادین تا رسیدن به تولید در پروژه‌های نفت شیل که امتیازی برای این پروژه‌ها است، ویژگی‌های دیگری هم وجود دارد که برای تولید نفت رسی (شیل) نقطه ضعف محسوب می‌شود.





میزان تولید یک چاه نوعی نفت شیل به‌مراتب از بازدهی یک چاه نوعی نفت متعارف کمتر است. در بررسی‌های به‌عمل آمده برای مقایسه بازدهی چاه‌های نفت شیل منطقه بکن (Bakken) آمریکا با بازدهی چاه‌های نفت متعارف ارقامی حدود یک به 200 الی 220 حاصل شده است. به عبارت دیگر یک چاه نوعی نفت متعارف می‌تواند 200 الی 220 برابر یک چاه نفت شیل نفت تولید کند. همچنین به نرخ‌های کاهش بازدهی تولید چاه‌های نفت شیل هم باید توجه کرد که بسیار بالاتر از چاه‌های نفت متعارف است. برآورد شده است که نرخ کاهشی چاه‌های نفت شیل 70 درصد باشد که در مقایسه با نرخ‌های کاهشی بازدهی چاه‌های نفت متعارف که بسته به مناطق مختلف به‌طور متوسط بین 3 تا 7 درصد است بسیار بالاتر است.





از سوی دیگر باید توجه کرد که فعالیت تولیدکنندگان نفت شیل به‌شدت وابسته به بازار سرمایه برای تامین مالی پروژه‌ها است. بنابراین تغییر شرایط بازارهای مالی و به‌خصوص منابع در دسترس برای تامین مالی پروژه‌ها بر روی فعالیت این بنگاه‌ها تاثیرگذار است، در حالی‌که شرکت‌های نفت متعارف بسیاری از پروژه‌های جدید را از محل منابع داخلی تامین کرده و کمتر تحت‌تاثیر تغییرات بازارهای مالی قرار دارند.





به همین دلیل نیز با کاهش شدید قیمت نفت در دو سال گذشته وضعیت مالی شرکت‌های تولیدکننده نفت شیل تضعیف شده و بسیاری با ورشکستگی مواجه و بازار را ترک کرده‌‌اند. بنابراین در شرایط کنونی نمی‌توان قضاوت قطعی در افزایش تولید نفت شیل داشت؛ چون ممکن است اعاده قیمت‌های نفت کوتاه‌مدت باشد. در هر حال در تحلیل تغییرات تولید از چاه‌های نفت شیل باید به موارد زیر توجه داشت:





– رابطه بین تعداد دکل‌های حفاری و تولید نفت شیل خطی نیست و به‌رغم کاهش قابل توجه تعداد دکل‌ها تولید نفت شیل به همان نسبت کاهش نیافته است.




– نظر به ماهیت فعالیت‌های بالادستی نفت شیل و چرخه سرمایه‌گذاری در این فعالیت‌ها هنوز امکان ارتقای بیشتر بهره‌وری عوامل تولید در این فعالیت‌ها وجود دارد که به معنی تولید بیشتر به ازای هر چاه خواهد بود.





– تولیدکنندگان نفت شیل در آمریکا بخشی از هزینه تولید را به فراهم‌کنندگان خدمات فعالیت‌های بالادستی منتقل کرده‌اند، بنابراین می‌توانند مقاومت بیشتری در برابر کاهش قیمت‌ها داشته باشند.





– بسیاری از تولیدکنندگان نفت شیل در حال حاضر تولید خود را به میادین با بیشترین بهره‌وری محدود کرده‌اند تا شرایط بازار بهبود یابد و برخی از آنها هم قبلا در بازارهای مالی خود را در مقابل ریسک سقوط قیمت‌های نفت پوشش داده‌اند.




برآورد قیمت نفت



قیمت نفت چرخه‌هایی دارد که گاهی نوسانات شدید و گاهی نوسانات کوچک‌تری را از خود نشان می‌دهد. همان‌طور که در سطور بالا بحث شد قیمت نفت علاوه بر عوامل بنیادی عرضه و تقاضا به تحولات بازارهای مالی و نیز نوسانات برابری قدرت خرید دلار در برابر ارزهای عمده نیز حساس است.





همه این متغیرها اعم از عوامل بنیادی عرضه و تقاضا و تحولات بازارهای مالی و برابری قدرت خرید دلار با عدم قطعیت‌های بزرگی مواجه هستند. تغییرات اقتصادی در چین و هند در بخش تقاضا تا اختلال در تولید و انتقال نفت در نیجریه و کانادا و غیره تا سقوط بازارهای سهام در آمریکا، اروپا و دیگر اقتصادهای عمده جهان و نوسانات نرخ برابری دلار همه قیمت نفت را تحت تاثیر قرار می‌دهند.






بنابراین پیش‌بینی دقیق قیمت نفت مشکل بوده و به‌تدریج مشکل‌تر نیز می‌شود. با این‌حال بسیاری از تحلیلگران بازارهای نفت بر این باورند که متوسط قیمت سبد نفتی اوپک در سال 2016 میلادی بین 40 تا 45 دلار در هر بشکه خواهد بود.





در دو سه ماه آینده با توجه به تقاضای فصلی برای فرآورده‌های سبک و نیز اختلال‌هایی که در عرضه نفت پیش آمده است قیمت نفت احتمالا تقویت خواهد شد اما با فرارسیدن فصل پاییز و کاهش تقاضا برای سوخت حمل و نقل و بازگشتن بخش عمده نفتی که با اختلال‌ها از بازار خارج شده بود، احتمال کاهش قیمت نفت وجود دارد. در جدول شماره(4) پیش‌بینی بانک‌ها و موسسات بین‌المللی اقتصادی از قیمت نفت آمده است.





همان‌طور که ملاحظه می‌شود پیش‌بینی‌ها برای سال 2016حاکی از متوسط قیمت 5/ 42 دلار در هر بشکه و برای سال 2017، 55 دلار در هر بشکه است. برای قیمت نفت در میان مدت می‌توان جدول 5 را ارائه داد که توسط صندوق بین‌المللی پول، اداره اطلاعات انرژی آمریکا و واحد پیش‌بینی اکونومیست گزارش شده است. در افق زمانی بلند‌مدت‌تر (5 ساله) نیز قیمت‌ها افزایش زیادی نداشته و بین 50 تا 60 دلار باقی می‌مانند.




تاثیر نشست 169 اوپک بر بازار نفت




در صدوشصت‌ونهمین نشست رسمی اوپک که چندی پیش در مقر اصلی این سازمان در وین برگزار شد، موضع ایران که توسط وزیر نفت نیز در مصاحبه‌های مطبوعاتی حاشیه کنفرانس بیان شد آن بود که اولا ایران نمی‌تواند تا اعاده کامل سهم خود در بازارهای نفت متناظر با وضعیت قبل از اعمال تحریم‌ها رشد تولید خود را متوقف کند و نیز ایران تعیین سقف کلی برای اوپک بدون یک نظام مناسب سهمیه‌بندی تولید را بی‌فایده دانست؛ زیرا همان‌طور که تجربه سال‌های 2012 تا 2016 نشان داد رژیم تعیین سقف ملی بدون نظام سهمیه‌بندی، به برخی کشورها که دارای ظرفیت مازاد تولید هستند کمک می‌کند بازار کشورهای دیگر را که تولیدشان به دلایل مختلف کاهش می‌یابد در اختیار بگیرند.






بنابراین، از یکسو ایران بر موضع خود مبنی بر ادامه افزایش تولید نفت خام تا دستیابی به بازارهای قبل از اعمال تحریم‌ها مجددا تاکید کرد و از سوی دیگر پیشنهاد عربستان و کشورهای همسو با آن مبنی بر قرار دادن سقف 32 میلیون بشکه در روز برای تولید اوپک که با رقم واقعی تولید این سازمان یعنی 4/ 32 میلیون بشکه در روز، تنها 400 هزار بشکه فاصله داشت مورد تایید قرار نگرفت.





با این حال عدم تصمیم‌گیری اوپک بر تعیین یک سقف رسمی تولید و نیز ادامه افزایش عرضه ایران تاثیر منفی قابل توجهی نداشت. البته اگر کنفرانس می‌توانست به تعیین سقفی برای تولید اوپک به استثنای افزایش تولید ایران دست یابد، شاید قیمت‌ها حتی بهتر هم می‌شد.





البته روند افزایشی قیمت نفت در ماه‌های اخیر در نشست اوپک 169 بی‌تاثیر نبود؛ زیرا هنگامی که قیمت‌ها روند افزایشی دارند فشار برای تثبیت سطح تولید یا کاهش تولید کمتر می‌شود. مسلما اگر کنفرانس در زمانی تشکیل شده بود که قیمت‌ها چون زمستان گذشته در سطح پایینی نوسان می‌کرد، فشار کشورهایی که به قیمت‌های بالاتر نفت برای سر و سامان دادن به وضعیت اقتصاد خود نیاز دارند بیشتر می‌شد و در آن حالت حفظ موضع ایران برای افزایش تولید خود سخت‌تر بود.





اما در نشست اخیر چون روند قیمت‌ها افزایشی بود و امیدواری به ادامه روند وجود داشت، موضع ایران حساسیت زیادی برنینگیخت. از سویی باید توجه داشت هنگامی که تقاضا برای نفت اوپک کمتر از عرضه نفت این سازمان باشد، طبعا رقابت کشورهای درون اوپک برای بازار نفت می‌تواند به کاهش قیمت‌ها منجر شود. اما در شرایط کنونی که حدود 8/ 1 میلیون بشکه به تقاضا برای نفت اوپک اضافه شده و از سوی دیگر عربستان تقریبا در اوج تولید خود قرار دارد عوامل تجارت بازار نفت متوجه شده‌اند که رقابت واقعی بین اعضای این سازمان برای کاهش قیمت نفت وجود ندارد.





ظرفیت تولید نفت عربستان چه مقدار است؟




اخیرا عربستان برنامه متنوع کردن فعالیت‌های اقتصادی خود را منتشر کرده است. در این برنامه ظرفیت تولید عربستان 5/ 12 میلیون بشکه ذکر شده است. منابع مستقل نیز این ظرفیت تولید عربستان و نگهداری مازاد ظرفیت تولید توسط آن کشور برای تاثیرگذاری بر بازار نفت را تایید کرده‌اند. یکی از بحث‌هایی که اخیرا در مطبوعات بین‌المللی درخصوص ارائه سهام شرکت آرامکو در بازارهای بورس سهام مطرح شده است نحوه برخورد سهامداران خصوصی آرامکو با نگهداری مازاد ظرفیت تولید است؛ زیرا برای سهامداران خصوصی قابل توجیه نیست که شرکتی که امکان افزایش تولید سودآور دارد، بخشی از ظرفیت تولید خود را بدون استفاده نگه دارد.






با این حال مقامات نفتی عربستان تاکید کرده‌اند که ارائه سهام آرامکو با شرط نگهداری مازاد ظرفیت تولید خواهد بود. از سوی دیگر گزارش‌هایی وجود دارد که نظر به رشد سریع مصرف داخلی عربستان برای حفظ سطح صادرات نفت و درآمدهای ارزی خود ناگزیر از افزایش ظرفیت تولید و عرضه نفت خواهد بود.






اخیرا از برخی از مقامات نفتی عربستان نیز نقل قول شده است که این کشور مایل است به تقاضای پالایشگاه‌ها پاسخ دهد؛ حتی اگر لازم باشد تولید خود را به 12میلیون بشکه یا در آینده حتی به 20 میلیون بشکه در روز برساند. بنابراین در اینکه عربستان سعودی منابع نفت و ظرفیت لازم برای افزایش تولید خود را دارد تردیدی نیست؛ اما میزان واقعی افزایش نفت در کوتاه‌مدت محل تردید است.





در ضمن از آنجا که افزایش تولید آن کشور در شرایط کنونی می‌تواند با سقوط قیمت‌ها همراه شود و آن کشور به دلیل فشارهای مالی بر بودجه دولت در‌صدد اجرای طرح انجماد تولید نفت (طرح فریز نفتی) بوده است، بعید است در آینده نزدیک عرضه نفت خود را به‌طور قابل توجهی افزایش دهد و با توجه به پیشنهاد و موافقت آن کشور با تعیین سقف برای تولید اوپک در اجلاس اخیر آن سازمان و تلاش برای کسب موافقت ایران با آن طرح بیشتر احتمال دارد عربستان تولید خود را در همین سطح نگه دارد یا حتی اندکی کاهش دهد.




منبع: دنیای اقتصاد






انتهای خبر

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;