چهره این هفته: عزیزالله علاءالدینی

عزیزالله علاءالدینی دارای اصلیت طالقانی، متولد ۱۳۰۹ فومن است. وی در سال ۱۳۱۹ و در سن ده سالگی به همراه خانواده از فومن به تهران کوچ می‌کند.

حرفه پدر وی قماش فروشی بود. علاءالدینی فعالیت حرفه‌ای خویش را از سن پانزده سالگی و با کار در حجره پدر آغاز و با جدیت دنبال کرد.
پس از آن و به کمک تجارب کسب کرده از پدر، علاءالدینی اولین کار مستقل خویش را آغاز کرد.
وی با خرید دو حجره به بنکداری و تجارت قماش مشغول شد.
در سال ۱۳۴۴ و در سن ۳۵ سالگی برای اولین بار پای به عرصه جذاب و پرخطر صنعت گذاشت.
فعالیت علاءالدینی در صنعت با حضور در شرکت لعاب قائمیان شروع شد.
دومین تجربه صنعتی علاءالدینی به اتفاق حاج اصغر حاجی بابا در شرکت شوفاژکار بود.
وی که مدتی مدیر عامل شوفاژ کار نیز بوده است، فعالیت در شوفاژ کار را از بهترین دوران کاری خود می‌دانست.
علاءالدینی از سال ۱۳۴۸ تاکنون در گروه صنعتی گلبافت برای خود و جامعه صنعتی ایران افتخارآفرینی کرد.
او در جایی گفته بود: «تعلق خاطر به ذات پول، عاقلانه نیست.
ولی کوشش برای به دست آوردن کار، پسندیده است. شاید در تاسیس ۱۵ کارخانه موثر بوده‌ام، چون معتقدم جامعه با کار نشاط می‌یابد.
دوست داشتن کار، نیروی قدرتمند و ثروتی بس عظیم است که خداوند به برخی بندگانش عطا فرموده است.
بعضی از جوامع با شناخت این نیروها، پیشرفت چشمگیری داشته‌اند.
ولی متاسفانه جامعه ما با این که خدا را بیشتر از غرب قبول دارد، در شناخت نیروهایش عاجز بوده و بهره کمتری از آن‌ها برده است.
به یاد دارم که شاخت (وزیر اقتصاد وقت آلمان فدرال) در نهضت ملی شدن صنعت نفت به ایران آمده است.
از او پرسیدند که پشتوانه مارک آلمان چیست؟ گفت کار مردم آلمان».
علاءالدینی با آنکه در خانواده‌ای متوسط به لحاظ موقعیت مالی بزرگ شده، همواره از اختلاف طبقاتی رنج می‌برد و تلاش در جهت حذف اختلاف طبقاتی را برای خود هدف قرار داده بود.
وی از ابتدای فعالیت انجمن مدیران صنایع به صورت فعال در آن عضویت داشته و از یاران اصلی آن بوده است.
علاءالدینی در اردیبهشت ۹۷ در سن ۸۸ سالگی دیده از جهان فرو بست. روحش شاد
ممکن است شما دوست داشته باشید
3 نظرات
  1. رحمان می گوید

    خداوند ایشان را رحمت کند. سالهای بسیار از نزدیک با ایشان کار کردم. یک انسان واقعی، مومن معتقد و کارآفرین واقعی.

  2. محمد تقی مطیعی می گوید

    رفتند وشهر خفته ندانست که کیستند

  3. اسماعیل بهبهانی می گوید

    انشالله که کشور عزیزمان سرشار از این شکل مردمان شود، شنیده‌ام از ایشان که میگوید اگر دو پیراهن داری یکی از آن را ببخش که میشود؟
    واقعاً اگر اینگونه زندگی کنیم هیچ دزدی ای صورت نمیگیرد

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;