زنگ ناترازی مدیران ۶ صبح در مدارس

تاسیسات نیوز – صدیقه بهزادپور: اخذ تصمیمات عجیب غریب در حوزه های مختلف، درحالی صورت می گیرد که کشور در اکثر بخشها با مشکلات فراوانی روبروست و برای حل آنها نیاز به مدیرانی با کفایت، لایف و مدبر نیاز دارد که با پشتوانه های علمی – عملی والگوهای موفق در سطح بین المللی در مسیر رفع یا کمرنگ شدن چالشها و شرایط دشوار کنونی برآیند. اما آنچه که هم اکنون مشاهده می شود، تشدید مشکلات و اخذ تصمیماتی عجیب غریب است که حکایت از سردرگمی و یا احساس عدم نیاز به پاسخگویی در باره تصمیمات خود نسبت به مردمی دارد که این روزها آزمایشگاه بزرگی برای آزمون و خطای آنها شده اند.
باوجود اینکه، کشور در بحبوحه ناترازی انرژی قرار دارد و بحران‌های ناشی از آن به شدت بر زندگی روزمره مردم و فعالیت‌های اقتصادی تأثیر می‌گذارد، به نظر می‌رسد تصمیمات دولت بیشتر بر اساس نظرات شخصی و بدون توجه به مشاوره‌های کارشناسان در حوزه‌های مختلف اتخاذ می‌شود. این وضعیت نه تنها به نارضایتی عمومی دامن می‌زند، بلکه نشان‌دهنده عدم توجه به مطالبه‌گری مردم و بنگاه‌های اقتصادی است.
یکی از مصادیق اخیر این ادعا، درخواست مکرر مردم و فعالان واحدهای صنعتی برای تغییر ساعت رسمی کشور در آغاز بهار است. این تغییر، که در بسیاری از کشورهای دیگر به منظور مصرف بهینه انرژی انجام می‌شود، به نظر می‌رسد هیچ تأثیری بر نمایندگان مردم در مجلس نداشته باشد. آن‌ها همچنان بر این باورند که بهتر است به جای جابجایی ساعت، مردم را عقب و جلو کنند. این رویکرد نه تنها نادیده گرفتن خواسته‌های عمومی است، بلکه به نوعی بی‌احترامی به نظرات کارشناسان و فعالان اقتصادی نیز محسوب می‌شود.
تصمیم اخیر نمایندگان مردمی که گویا بی اهمیت ترین امر برای آنها همین «مردم» هستند، تغییر ساعت شروع به کار مدارس در کلیه مقاطع تحصیلی به ۶ صبح، به عنوان یک سیاست خودمحورانه دیگر، بدون هیچ توجهی به نظرات و خواسته‌های مردم صورت گرفت. این تصمیم به قدری عجیب بود که بسیاری در ابتدا آن را طنز تصور کردند. حال پرسش همگان این است که آیا هیچ نهادی، فردی یا سازمانی مسئول احقاق حقوق از دست رفته مردم در راستای این تصمیمات عجیب و غریب نیست؟
به نظر می‌رسد در تمامی حوزه‌ها، هیچ دیواری کوتاه‌تر از مردم نیست. مدیران و تصمیم‌گیرندگان به راحتی با آزمون و خطا روی مردم، در صدد اجرای تصمیمات اشتباه خود هستند و در این بین، تنها مردم هستند که باید تاوان خطاهای پرتکرار آن‌ها را بپردازند. هدررفت منابع و ضرر و زیان‌های ملی در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، به چه کسی واگذار می‌شود؟ آیا افزایش مهاجران و معترضان به سیاست‌های به اصطلاح مسئولان که به خارج از کشور مهاجرت می‌کنند، سرمایه‌های اجتماعی و اقتصادی کشور تلقی نمی‌شوند؟
قطعاً  برای ایجاد تغییرات مثبت و مؤثر در جامعه، لازم است صدای مردم شنیده شود و تصمیمات بر اساس مشاوره‌های کارشناسی و نیازهای واقعی جامعه اتخاذ شود، در غیر این صورت، ناترازی انرژی و بحران‌های ناشی از آن تنها به بخشی از مشکلاتی تبدیل می‌شود که مردم باید با آن‌ها دست و پنجه نرم کنند.
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;