رفتار فراواکنشی بورس تهران به نفت
به گزارش تاسیسات نیوز به نقل روزنامه دنیای اقتصاد، شاخص کل بازار سرمایه برای دومینبار طی 14 روز گذشته با حرکت صعودی مختصری همراه شد. این اتفاق در حالی رخ داد که نماد «فارس» که بعد از بازگشایی بهعنوان تاثیرگذارترین نماد شرکتی بر روند نزولی بازار سرمایه محسوب میشد، روز گذشته و بعد از ارائه گزارش 9 ماهه خود با تاثیری مثبت وارد بازار شد و روند شاخص کل را دستخوش تغییرات صعودی کرد. شاخص بازار سرمایه که دیروز طی فعالیت خود با دو حرکت نزولی تند همراه بود در پایان ساعات معاملات روز چهارشنبه با افزایش 10 واحدی به سطح 65 هزار و 939 واحد رسید. حرکت مثبت شاخص در حالی رخ داد که روز گذشته خبری در رابطه با خوراک پتروشیمی منتشر شد که میتواند تا حد زیادی به ابهام زدایی این صنعت کمک کند.در خبرها آمده بود که با تایید بندهایی از مقررات مالی دولت توسط شورای نگهبان، صنعت پتروشیمی دارای یک قانون مترقی شده که تمام مسائل مبتلا به صنعت پتروشیمی در آن لحاظ شده است.
همچنین بررسیها حاکی از آن است که روز گذشته گروههای مالی و خودرو همچنان بهترین عملکرد را در بازار سرمایه داشتهاند و سیمانیها با افت ارزش نسبت به صنایع دیگر همراه شدهاند. همچنین به غیر از نماد فارس با تاثیر 21/68 واحدی در بازار نمادهای گسترش نفت و گاز پارسیان و همچنین شرکت فنی مهندسی مپنا نقش مثبتی بر روند صعودی بازار داشتهاند. این در حالی است که حجم و ارزش معاملات بر خلاف روند مثبت بازار با کاهش روبهرو بود و به ترتیب 28 و 16 درصد کاهش را در این دو مولفه شاهد بودیم. بازار سرمایه ایران در حالی با شروع سال میلادی با افت 22 درصدی همراه بود که بسیاری از تحلیلگران عمده دلیل سقوط رقم شاخص را در کاهش شدید قیمت نفت جهانی در بازار میدانند. این در حالی است که تاکنون هیچ صنعت یا گروهی در بازار توضیحی در رابطه با تاثیر کاهش نفت بر شرکت خود ارائه نداده یا بهطور کلی میتوان گفت آمار و ارقام دقیقی به منظور شفافسازی نزولی روند شرکتها و بازار در نتیجه افت قیمت نفت ارائه نشده است. بررسیهای «دنیای اقتصاد» نشان میدهد برخلاف کشور ما که تنها در حدود 40 درصد از کل بازار سرمایهاش وابسته به نفت و مشتقات نفتی است کشورهای عربی و هفت بازار سرمایه مهم حوزه خلیج فارس کاملا وابسته به نفت هستند، ولی با این حال با افت کمتری نسبت به ایران در سال 2014 مواجه بودهاند و این خود نشان از آن دارد که تاثیرات روانی کاهش بهای نفت بیش از تاثیر واقعی آن بر بازار ایران بوده است.
این در حالی است که سقوط 50 درصدی قیمت نفت و ورود آن به کانال 40 دلاری نگرانیها را بیش از گذشته در بازارهای وابسته به نفت افزایش داده است. کاهش قیمت نفت از شروع ماه جولای (اواخر خرداد) موضوع تازهای نبود، اما این بار آنچه موجب نگرانی جدی در بازار شد تسریع در روند کاهش و احتمال تداوم روند آن بود که توانست تاثیرات بسیاری را بر اقتصاد ایران و کشورهای نفت خیز دیگر به همراه داشته باشد. آمارها نشان میدهد که بازار سرمایه ایران در مقایسه با کشورهای عربی نفت خیز مجاور افت شاخص بیشتری را تجربه کرده است؛ این در حالی است که در ایران برخلاف آن کشورها تنها 40 درصد از کل بازار (پالایشی؛ پتروشیمی، نفتی) در اختیار فعالان طلای سیاه و مشتقات آن قرار دارد. به نظر میرسد کاهش قیمت نفت بیش از تاثیر بر اقتصاد ایران و همچنین بازار سرمایه با تاثیرات روانی توانسته است روند شاخص را منفی کند. تاثیر کاهش نفت را میتوان به وضوح در کسری بودجه، تورم، نرخ رشد اقتصادی و میزان درآمد کشورهای نفتخیز و ایران دید. با این وجود بررسیها نشان میدهند بورسهای منطقه از جمله عربستان و امارات در حال بازیابی مسیر خود هستند؛ اتفاقی که در بورس تهران به دلیل تاثیر سایر مولفهها هنوز دیده نشده است. بهطور کلی از نظر اقتصادی، خاورمیانه سال ۲۰۱۴ میلادی را با خوشبینی و روند مثبت آغاز کرد. نمودارها نشان میدهند که افت قیمت نفت در تمام کشورها از ماه سپتامبر (شهریور) به خوبی در شاخص تاثیر گذار بوده و روند بازارهای سرمایه ایران و کشورهای نفت خیز را به حالت نزولی درآورده است. سقوط برخی بازارها به ویژه بورس دبی در آن تاریخ یادآور کاهش شدید ثبت شده پس از بحرانهای مالی جهان در سال 2008 است. شاخص سهام بازار مالی دبی در آن دوران با افت 8 درصدی روبهرو شد که این بزرگترین زیان یک روزه در پنج سال گذشته محسوب میشد و باعث شد شاخص بازار سرمایه این کشور به کمتر از سطح 3هزار واحد برسد. اما پس از آنکه اوپک در 27 نوامبر (6آذر) سطح تولید کشورهای عضو را تثبیت کرد، شیب روند کاهش قیمت نفت افزایش یافت و باعث شد هر هفت بورس منطقه خلیج فارس در جهت کاهش حرکت کنند. شاخص سهام تداول سعودی که بزرگترین بورس در جهان عرب به شمار میرود با سقوط یکباره به میزان بیش از 6 درصد به زیر 9 هزار واحد رسید که باعث شد تا روزها شاخص بازار عربستان در رنگ قرمز باقی بماند. شاخص تاسی عربستان سعودی نیز که در چند ماه ابتدای سال گذشته ۳۰ درصد افزایش پیدا کرده بود، نیز با کاهش روبهرو شد. با این حال بازیابی روند منفی بورسهای منطقه آغاز شد. در مورد بورس تهران نیز کارشناسان معتقدند دو عامل در آشفتگی بازارهای این منطقه نقش داشته است: از یکسو تنشهای ژئوپلیتیک در سوریه و عراق که به وحشت ناشی از جنگ منطقهای علیه گروه موسوم به داعش دامن زد، بر وضعیت بازار تاثیر داشت. از سوی دیگر کاهش قیمت نفت خام که ضربه بدی به شرکتهای بزرگ نفتی وارد کرد، سبب ترس از کاهش رشد اقتصادی در منطقه شد. اما در کشور ما علاوه بر این موضوعات، شاهد نگرانیهایی از مذاکرات هستهای نیز بودیم که پایه درستی ندارد. عقبگرد شاخص کشورهای عربی نشان از آن دارد که این بازار به رغم شرایط اقتصادی وابسته به نفت خود توانست بار دیگر وضعیت بازار سرمایه خودرا بهبود بخشد و این عملکرد متفاوت از روند بازار سرمایه کشور ما بود که در حدود 60 درصد از بازار سرمایه آن وابسته به نفت نبوده است.
شاخص کل بورس تهران که در بهار امسال زیان 6/7 درصدی را به سهامداران تحمیل کرده بود در تابستان نیز نتوانست بازدهی مناسبی بدهد و با احتساب افت 7/1 درصدی در تابستان شاخص کل در مجموع نیمه اول سال با افت 3/9 درصدی همراه بود.
روند افت در نیمه اول سال در بازار در حالی رخ داد که عمدتا نیمه اول سالهای گذشته برای فعالان بازار سرمایه همراه با سودهای کلان بوده است، اما امسال برخلاف سالهای گذشته نتوانست بازدهی مثبتی به همراه داشته باشد.
ارزیابی کلی بازار سرمایه در ایران نشان میدهد که تاخیر در حصول نتیجه در مذاکرات 1+5 از یک طرف و سقوط بیش از 50 درصدی قیمت نفت در چند ماه اخیر از طرف دیگر شرایط سختی را بر بورس اوراق بهادار تحمیل
کرده است.
در موضوع مذاکرات هستهای اگر چه عدم حصول نتیجه در مهلت 3 آذر تمدید مجدد مذاکرات تا دهم تیرماه سال 94 را در پی داشت اما در این موضوع ذاتا خبر بدی دیده نشد و صرفا بازار سرمایه به سمت انتظار بیشتر روانه شد.اما تمدید مذاکرات هستهای عکس العملهای منفی فعالان در بازار را
به همراه داشت.
در بورس ایران در حال حاضر همچنان بازار در انتظار شفافسازی شرکتهای پالایشی و پتروشیمیها است تا مشخص کند افت 50 درصدی قیمت نفت که به کاهش قیمت نفت ایران نیز منجر شده چه اثری بر سهام شرکتهای بورسی خواهد داشت.
در حال حاضر دو اثر متقابل بر بازار قابل شناسایی است؛ نخست آنکه با کاهش قیمت نفت بهای ماده اولیه تولید بخشهای پتروشیمی و پالایشگاهی در حال کاهش است که در نتیجه آن قیمت تمام شده تولید کاهش مییابد و به حاشیه سود بهتری برای آنها منجر میشود. اما در سمت فروش و درآمدها نیز انتظار میرود کاهش قیمت نفت به کاهش بهای محصولات تولیدی منجر شود.
شواهد نشان میدهند به رغم آنکه شرکت ملی صنایع پتروشیمی قیمت محصولات تولیدی شرکتها را در بورس کالا در حدود 6 درصد کاهش داده با این حال هنوز خریداران در انتظار قیمتهای پایه پایین تری هستند و این موضوع به افت تقاضا در تالار محصولات پتروشیمی منجر شده بهطوریکه از 50 هزار تن محصولی که روز سه شنبه در این تالار عرضه شده بود تنها 10 هزار تن فروش رفت.
کارشناسان معتقدند در مورد پالایشگاهها نیز هنوز ابهاماتی وجود دارد بهطوریکه در صورت بازگشایی این نمادها تشخیص روند حرکتی این بازار نیازمند روشن شدن اثرگذاری بهای نفت بر حاشیه سود این گروه و موضوع کیفیسازی است