تغییر آرایش شرکتهای بینالمللی نفتی (IOC)
رضا پاکدامن
کارشناس حقوق انرژی
به گزارش تاسیسات نیوز، هرچند دهها شرکت در صنعت نفت جهان فعال هستند ولی کماکان مدیریت چرخه اصلی فعالیتها در بخش نفت و گاز در کنترل چند شرکت انگشت شمار است. 10 شرکت نفت برتر جهان از لحاظ تولید نفت که جمعا نزدیک به 50 میلیون بشکه نفت در روز تولید میکنند، عبارتند از:
1- شرکت آرامکو عربستان
2- شرکت گاز پروم روسیه
3- شرکت ملی نفت ایران
4- شرکت اکسون موبیل- آمریکا
5- شرکت پترو چاینای چین
6- شرکت BP انگلستان
7- شرکت Shell هلند
8- شرکت Chevron آمریکا
9- شرکت نفت مکزیک
10- شرکت نفت کویت
سابقه فعالیت
قدیمیترین شرکت نفت بین این شرکتها، شرکت هلندی Shell است که در سال 1907 تاسیس شده است. اگرچه تاسیس شرکت BP رسما سال 1954 بوده ولی ساختار آن همان شرکت نفت انگلیس و ایران است که در سال 1909 تاسیس شده بود ولی پس از ملی شدن صنعت نفت در ایران، با تغییر نام به فعالیت ادامه داد.
البته به نوعی شرکت Chevron را باید باسابقهترین شرکت نفتی تلقی کرد زیرا این شرکت قبلا بهنام شرکت Pacific Cost Oil در سال 1879 میلادی در آمریکا تاسیس شده بود و سپس از سوی شرکت Standard Oil خریداری شد، شرکت مزبور در سال 1984 به Chevron تغییر نام داد. بنابراین اکثر بازیگران اصلی صنعت نفت جهان از زیرساختهای تشکیلاتی قوی برخوردار هستند.
ساختار مالکیت
در بین 10 شرکت نفت برتر جهان تنوعی از شرکتهای دولتی و خصوصی مشاهده میشود.
الف) از بین این 10 شرکت، 6 شرکت دولتی بوده و شرکت ملی نفت تلقی میشدند، که عباتند از:
Aramco, NIOC, Gazprom, PetroChina , Kuwait Petroleum و شرکت نفت مکزیک.
البته ساختار حقوقی شرکت گاز پروم متفاوت است. این شرکت از لحاظ حقوقی، طبق مقررات شرکتهای خصوصی ایجاد شده ولی اکثر سهام آن در تملک دولت روسیه قرار دارد، بنابراین عملا سیاستهای دولت روسیه در این شرکت به اجرا در میآید و نقش شرکت ملی نفت این کشور را بازی میکند.
در این فهرست جایگاه شرکت پتروچاینا ویژه است؛ زیرا این شرکت که درسال 1999 تاسیس شده، توانسته است طی یک دهه، به پنجمین شرکت نفت برتر جهان تبدیل شود.
این شرکت در حال حاضر در بورسهای نیویورک و هنگکنگ ثبت شده است. ویژگی این شرکت در این است که بهرغم تعلق به دولت کمونیست چین موفق شده با شتاب زیاد خود را با قواعد تجارت آزاد وفق دهد، بهطوریکه به رتبه پنجم شرکتهای نفتی برتر جهان دست یابد.
ب) 4 شرکت نفت برتر جهان که کاملا خصوصی هستند عبارتند ازExxon Mobil،Shell،BP و Chevron.
به اعتقاد نگارنده، این 4 شرکت نفتی خصوصی، بههمراه گازپروم و آرامکو را باید بازیگران اصلی نفت و گاز در عصر حاضر دانست. شرکتهای مزبور برای تحکیم جایگاه خود، برنامههای مختلفی ازجمله خرید شرکتهای متوسط و بازی با قیمتها برای «زمینگیر کردن رقبا» را دنبال میکنند.
افق برنامهریزی
افق برنامهریزی شرکتهای بینالمللی درازمدت بوده و با بررسی بازار انرژی جهان طی 30 تا 40 سال آینده، استراتژی خود را تنطیم میکنند و نوسانات بازار طی چند سال موجب «واکنش منفعلانه» آنها از اجرای برنامهها نمیشود.
برای نمونه، حجم سرمایهگذاری و افق برنامهریزی یک مگا پروژه اشاره میشود. مگا پروژه Gorgan در شمال غرب در حال اجرا بوده و بهزودی اولین محموله LNG آن به چین صادر میشود. شرکت نفتی شورون توسعه این میادین را در سال 2009 آغاز کرد. پیشبینی اولیه هزینههای پروژه مزبور 37 میلیارد دلار بود، ولی در اجرای پروژه هزینهها به شدت افزایش یافته و تاکنون به مرز 54 میلیارد دلار رسیده است.
سقوط قیمتهای نفتی نیز در این مقطع از بهرهبرداری، شوک بزرگی برای این پروژه محسوب میشود. مسوولان شرکت شورون اعلام کردهاند، «ما برای بازگشت سرمایه طی 4 دهه برنامهریزی کردهایم و شرایط بازار بر جریان نقدینگی کوتاه مدت تاثیر خواهد گذاشت.»
ادغام
بهتازگی مجمع سهامداران شرکت Shell با طرح تملک شرکت BG موافقت کرد. این تملک بزرگترین مورد در صنعت نفت جهان طی 17 سال گذشته محسوب شده و آثار مختلفی در عرصه فعالیتهای نفتی جهان دارد.
با این ادغام، ذخایر نفت و گاز شرکت شل، 25درصد و تولیدات آن 20درصد افزایش خواهد یافت.
طبق پیشبینی شرکت شل، پس از این ادغام، تا سال 2020، این شرکت در عملیات اکتشاف نفت در آبهای عمیق و گاز پیشتاز شده و سالانه بین 15 تا 20 میلیارد دلار گردش مالی عملیات مزبور خواهد بود.
همچنین با درنظر گرفتن جایگاهبلند مدت شرکت، ورود سالانه 10میلیارد دلار دیگر جریان نقدینگی به این شرکت پیشبینی شده است.خرید شرکت Mobil از سوی شرکتExxon و تشکیل شرکت ExxonMobil در سال 1998 بزرگترین ادغام در صنعت نفت محسوب میشود.
همچنین خرید شرکت Baker Hughes توسط شرکت معظم نفتی هالیبرتون در سال 2015 قطعی شده و منتظر تایید نهادهای ناظر بر بازار خصوصا وزارت دادگستری ایالات متحده است. این سلسله ادغامها نمایانگر سیاستهای استراتژیک شرکتهای نفتی برای ادغام، بهمنظور نهادینه کردن اقتدار و سلطه در صنعت نفت است که برنامهریزی بلندمدت40-30 ساله یکی دیگر از این رویکردهای استراتژیک است.
باید توجه داشت که نگرش به صنعت نفت، صرفا از دریچه افزایش تولید صحیح نبوده، بلکه برنامهریزی دراز مدت و ساختارسازی متناسب با بازار، یکی از ارکان رویکرد استراتژیک محسوب میشود و لازم است در کشور ما نیز به این مقوله توجه جدی شود تا صنعت ملی نفت ایران، جایگاه شایستهای را بهدست آورد.
منبع: دنیای اقتصاد
انتهای خبر