مسئله بافت ‎های فرسوده با یک نسخه حل نمی‎شود

بازآفرینی شهری حوزه های گسترده ای را در بر می گیرد و به این ترتیب طبیعی است که هر چه یک موضوعی بزرگتر می‌شود، وجوه بیشتری پیدا می‌کند. بر این اساس لازم است بدانیم که موضوع بازآفرینی شهری یک موضوع یا معادله مجهول نیست.
به گزارش پایگاه خبری تاسیسات نیوز، فارغ از اینکه حتی در یک استان یا در یک منطقه موضوعات و مباحث خاص مربوط به آن منطقه وجود دارد، گاهی اوقات شهرهای مختلف به لحاظ فرهنگی و اجتماعی اثرات متفاوتی خواهد داشت.
۳۰ درصد جمعیت کشور درگیر شرایط نامطلوب حوزه شهری
بنابراین به عقیده کارشناسان در موضوع بازآفرینی شهری ابتدا باید این را به یاد داشته باشیم که حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد جمعیت کشور با بافت‌ها و مناطقی روبه‌رو هستند که از شرایط مطلوب استاندارد یا کف آنچه که ما به عنوان یک حوزه شهری مطلوب می‌شناسیم، برخوردار نیستند.
البته این گفته لزوما به این معنا نیست که همه این بافت ها ومناطق نامطلوب هستند، بلکه ممکن است کیفیت ساختمان های واقع در این مناطق قدیمی، کهنه و یا ناپایدار باشند و یا پایداری لازم را نداشته باشند.
همچنین ممکن است معابر و کوچه‌ها و خدمات زیربنایی آنها شرایط مطلوب را نداشته باشند و یا از لحاظ قطعه‌بندی و ریزدانگی دچار مشکل باشد.
بنابراین وقتی گفته می شود که حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد بافت‌های شهری درگیر این مسائل هستند که این بافت ها جمعیت ۱۹ تا ۲۰ میلیونی کشور را به خود اختصاص می‌دهد و بیش از ۵ تا ۶ میلیون خانوار کشور را درگیر خود می‌کند، پس بدیهی است که به سرانجام رساندن آن کار ساده و سریعی نیست.
مسئله بافت های فرسوده با یک راهکار حل نمی شود
از طرف دیگر اگر تصور کنیم که با یک راه‌حل می‌توانیم به سراغ حل این موضوع برویم و به طور نمونه گفته شود که صرفا با تقویت فضای اجتماعی، این موضوع حل می‌شود، چنین نیست.
همچنین همانطور که بدون مداخله نمی توان کاری از پیش برد؛ در مقابل، با مداخله ۱۰۰ درصدی به این صورت که دولت اقدام به پاک‌سازی تمامی مناطق کرده و خانه‌های نو برای ساکنان بسازد، چنین اقدامی در این وسعت به طور قطع زمانبر است و اقدامات زیادی را می‌طلبد.
تجربه چند دهه اخیر کشور نشان می‌دهد که هر کدام از روش‌های مذکور تنها مقداری برد دارد و می‌تواند تاحدودی حجم بافت‎های فرسوده را کاهش دهد.
اما بدیهی است که مشارکت مردم و فعال کردن آنها اولویت اول را در این بخش دارد.
روش های نوسازی در دهه های اخیر
طی دهه‌های اخیر از روش‌هایی در زمینه نوسازی و احیای بافت‎های فرسوده استفاده شده که از جمله این روش ها تملک یک منطقه و پاک‌سازی آن و ساخت مسکن در آن منطقه بوده است.
هرچند نمی‌توان گفت که این گونه اقدامات به طور مطلق بد بوده است و در این زمینه به محاسنی نیز رسیده‌ایم؛ اما واقعیت آن است که اثرگذاری آن و میزان حوزه عمل مسئولان بسیار محدود بوده است.
در مواردی نیز دولت تلاش کرده تا مردم را درگیر کند و به آنها تسهیلات و وام اعطا کرده‌ است تا خود اقدام به ساخت‌وساز ملک خود کنند.
در این زمینه اقدامات انجام شده اثرگذاری زیادی داشته و اقدامات بسیاری انجام شده است، اما با این حال به عقیده مسئولان ذیربط کماکان به کیفیت مطلوب شهری در این مناطق نرسیده‌ایم.
به این دلیل که هرچند تک پلاک‌ها نوسازی شده‌اند، ولی عملا بافت موردنظر تبدیل به یک بافت زنده و پویا و دارای خدمات نشده است.
در مواردی نیز اقدامات اجتماعی و فرهنگی انجام شده و مراکز محله ایجاد شده که هرچند آن هم در حد خود در جاهایی اثرات مثبت خود را داشته، اما باز هم نتوانسته خیلی موفق باشد.
نسخه هر منطقه برای منطقه دیگر غیرکاربردی است
آنچه مسلم است؛ در حوزه احیای باف های فرسوده از آنجایی که در مناطق و شهرهای مختلف کشور، بافت‌ها بزرگ و متنوع هستند، نمی‌توان گفت نسخه‌ای که در این زمینه در یک منطقه از کشور ازجمله استان سیستان و بلوچستان اجرایی شده است، در منطقه دیگری فرضا استان خوزستان هم قابل اجرا است و یا اگر در آذربایجان اقدام موفقی انجام شده‌، در تهران هم می‌توان آن را انجام داد و برعکس.
اما به نظر می‌رسد که در این راستا باید همه این موارد را در کنار هم قرار دهیم.
یعنی از مشارکت اجتماعی برای تحریک و برای تقویت در مسیر احیای بافت های فرسوده استفاده کنیم.
در عین حال باید دولت و نهادهای ذیربط مداخلات خود را در بافت های فرسوده داشته باشند و به عنوان محرک ایفای نقش کنند.
همچنین ارائه تسهیلات ضروری است تا مردم خودشان به نوسازی بپردازند.
نهادهای عمومی بخشی از توان مالی خود را به احیای بافت اختصاص دهند
اما یک نکته دیگر به نقش نهادهای عمومی در این زمینه برمی‌گردد و عادلانه این است که عقب‌افتادگی خود را در این حوزه جبران کنند.
به طور نمونه شهرداری‌ها به عنوان نهادی که در این حوزه‌ها در شهر خدمات ارائه می‌دهند؛ اگر تنها ۲۰ تا ۳۰ درصد توان مالی خود را در جهت احیای بافت ها اختصاص دهند و یا فرضا آموزش و پرورش به عنوان نهادی که خدمات آموزشی ارائه می‌دهد و مدرسه می‌سازد، ۳۰ درصد مدارس را در این بافت‌ها بسازد، می توان امیدوار بود که اقدامات اثربخشی در این حوزه ها انجام گیرد.
در این راستا مسئولان می گویند: اگر ما در چند دهه گذشته توجه جدی به این مسائل نکرده‌ایم، اکنون باید جدی‌تر عمل کنیم.
در احیای بافت های فرسوده انتظار این است که حق طبیعی سرانه مردم در تمام بخش ها از جمله امکانات درمانی، آموزشی، ورزشی و… تامین شود و به همان نسبت، امکانات عمومی دیگری مثل آب، برق، گاز، فاضلاب نیز تامین گردد و لازم است که این اقدامات به صورت همگرایی بیفتد.
فاصله زیاد ایمان کلامی تا ایمان عملی
در این راستا هرچند در حال حاضر در کلام همه متولیان و نهادهای مسئول قبول کرده‌اند که یکی از اولویت‌های کشور توجه به بازآفرینی شهری است؛ اما به یقین تا این ایمان کلامی به ایمان عملی برسد و اجرایی شود، فاصله بسیاری وجود دارد.
به گفته مسئولان هم اکنون در بعضی از حوزه‌ها و مناطق کشور و شهرها و محلات، امر بازآفرینی و احیای بافت های فرسوده جلوتر است و در برخی از محلات عقب ماندگی وجود دارد.
آنچه مسلم است ما با یک راه‌حل نمی‌توانیم مسئله بافت های فرسوده را حل کنیم و در این بخش به طور حتم به اقدامات اجتماعی لازم داریم و در غیر این صورت اقدامات انجام شده اثرگذاری لازم را نخواهد داشت.
ارائه تسهیلات کم بهره و آسان، شرط جلب مشارکت مردمی
بر این اساس ما در مرحله نخست نیازمند مشارکت مردم هستیم و شرط اول در این بخش آن است که به مردم کمک کنیم تا بتوانند خانه های خود را نوسازی کنند.
در این زمینه مسئله مهم ارائه تسهیلات و وام‌های کم‌بهره و آسان به متقاضیان نوسازی است؛ به این معنا که آنها نباید در نوبت دریافت تسهیلات بمانند و یا شرایط سختی برای آنها در اعطای وام در نظر گرفته شود.
همچنین به مداخله نهادهای متولی مخصوصا در مراکز محلات و در زمینه اجرای پروژه‌های محرک نیازمندیم.
ممکن است در اجرای برخی نمونه‌ها نیز ضرورت داشته باشد که کل آن منطقه پاک‎سازی شود و نوسازی ۱۰۰ درصدی انجام گیرد.
آنچه مسلم است؛ در تمامی بافت‌های فرسوده و سکونتگاه غیررسمی و محلات هدف، این طرح باید اجرا شود و برای رسیدن به این هدف دستگاه‌های متولی وظیفه دارند به وظایف خود عمل کنند و حق طبیعی شهروندان در تامین سرانه‌‌ها را باید در اولویت قرار دهند.
اگر این اقدمات با همگرایی انجام گیرد، می‌توانیم خوش‌بین باشیم که در یک افق ده ساله موضوع سکونتگاه‌های غیررسمی و بازآفرینی شهری به یک نقطه مطلوب برسد.
هرچند که حجم بافت های فرسوده کشور به صفر نمی رسد. همانطور که طی دودهه فعالیت در امر بازآفرینی شهری، هنوز به ۱۰ درصد بهسازی و نوسازی در این بخش نرسیده‌ایم.
منبع صدای مهندسی ایران
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;