اخلاق حرفه ای در صنعت ساختمان گم شده است

به گزارش تاسیسات نیوز، همایش بهره‌وری و اخلاق حرفه‌ای در صنعت ساختمان در سالن همایش‌های صدا و سیما برگزار شد.

چه کسی مسئول اتفاقات ناگوار در ساخت وساز کشور است؟

  واژه اخلاق یکی از زیباترین واژه هایی است که همه ما با آن آشنا هستیم و دوست داریم صفات ما مزین به این خلق نیکو باشد، اما همه ما موفق نمی شویم اینگونه باشیم. امروز اخلاق در جامعه در قالب یک علم و در محورهای مختلف به این شرح مطرح است: اخلاق در اجتماع، اخلاق در فرهنگ، اخلاق در اقتصاد، اخلاق در ادارات، اخلاق در دانشگاه، اخلاق در کسب و کار و اخلاق در صنعت و تولید. محورهایی از اخلاق جنبه عمومی دارد و لازم است توسط همه افراد جامعه رعایت شود. رعایت اخلاق عمومی موجب رشد فرهنگی ، انضباط اجتماعی ،  تسهیل روابط اجتماعی و حفظ کرامت مردم می شود و در مجموع شادابی و نشاط جامعه را در پی خواهد داشت.متأسفانه در سال های اخیر شاهد کم توجهی بعضی از حرفه مندان، بخصوص دست اندرکاران صنعت ساختمان به رعایت اخلاق حرفه ای بوده ایم که آثار زیان بار آن برای کشور، در درجه اول نارضایتی مردم و مصرف کنندگان از کالاهای تولیدی و ترغیب آنها به استفاده از کالاهای خارجی بوده است. همچنین شاهد ناپایداری سرمایه های ملی بکار گرفته شده  هستیم و ضمن پایمال شدن مواد اولیه و مصالح مصرفی، باید شاهد تنزل جایگاه صنعتی کشور بین کشورهای در حال توسعه و یا توسعه یافته دنیا نیز باشیم.شاید ما ، هر روز شاهد عدم توجه به اخلاق حرفه ای در تولید هستیم، ولی چون استمرار داشته و یک امر تکراری است، لذا نسبت به آن بی توجه شده ایم. در این مطلب، با کند و کاوی در صنعت ساختمان، مواردی از بداخلاقی و کم توجهی به اخلاق حرفه ای در این صنعت را مرور می کنیم .همیشه فکر می کردیم همه بی توجهی ها در ساختمان سازی ناشی از بی دقتی استاد کاری است که در ساختن ملات یا بتن، مقدار کمتری سیمان مصرف می کند و همین امر موجب سست شدن ساختمان می شود.اما امروز که با دقت بیشتری نگاه می کنیم، متوجه می شویم مشکلات در جای دیگری است و اگر واقع بین باشیم ، درمی یابیم خطای آن استاد کار که البته از روی جهل او انجام می شود، کمترین خطاست و کم توجهی به اخلاق حرفه ای در صنعت ساختمان در سطوح بسیار بالاتر ممکن است انجام گیرد. یادمان باشد، به مصداق ضرب المثل معروف “هر که بامش بیش، برفش بیشتر”، هر که سوادش بیشتر باشد، مسئولیت اش بزرگتر است و هر که حوزه مسئولیتش وسیعتر باشد، چنانچه به اخلاق حرفه ای کم توجه باشد، می تواند لطمه های شدیدتری را به صنعت ساختمان وارد نماید. در اینجا به اتفاق هایی که ظرف سال‌های گذشته در صنعت ساختمان روی داده و بعضی از آنها هم اکنون نیز اتفاق می افتد و آثار و تبعات منفی آن در سال های آینده بیشتر نمایان خواهد شد، اشاره می کنم.

1- هزاران پروژه عمرانی نیمه کاره هم اکنون گریبانگیر صنعت ساختمان است که اتمام بسیاری از آن ها با هزینه های فعلی، توجیه اقتصادی نداشته، باقیماندن آنها با وضع موجود نیز هزینه های نگهداری و فرسودگی در مقابل عوامل جوی را در پی خواهد داشت. وضعیت موجود آنها نیز ناشی از عدم توجه در 4 محور به این شرح است: اول، عدم تهیه طرح توجیهی منطبق با واقعیت در ابتدای پروژه، دوم، عدم برآورد واقعی که پروژه را دچار کمبود نقدینگی کرده، سوم، عدم انتخاب پیمانکار دارای صلاحیت که توان اتمام پروژه راداشته باشد، چهارم، وجود مسئولین محلی کم توان در استان ها که به جای هزینه نمودن به موقع در پروژه های عمرانی، هنر خود را در بازگرداندن بخشی از بودجه های تخصیص یافته به خزانه دولت می دانند، آیا اینها مصادیق کم توجهی به اخلاق حرفه ای نیست؟

2-اگر در زمستان در پیاده روهای خیابان ولی عصر(ع) قدم زده باشید، قطعا احتیاط کرده اید که آب باران جمع شده در زیر تخته سنگ ها به لباس تان پاشیده نشود و این در شرایطی است که بیش از پنج سال از تجدید سنگ فرش این خیابان نمی گذرد، سنگ فرشی به مساحت حدود 100 هزارمتر مربع که با هزینه های قابل توجه در یکی از قدیمی ترین و طویل ترین خیابان های خاورمیانه انجام شده است. به راستی مقصر کیست و چه افرادی نسبت به اخلاق حرفه ای بی توجه بوده اند؟ مدیران فنی مرتبط، پیمانکاران مربوطه، استادکاران و یا ناظرین طرح؟ چه کسی باید پاسخ بدهد؟ چرا مشابه این سنگفرش ها در بعضی خیابان های اروپایی بیش از 50 سال عمر دارد و یک قطره آب زیر آن جمع نمی شود، اما در کشور ما پنج سال نشده نیاز به مرمت دارد؟

3-مدیر محترمی که در واحد تشکل های حرفه ای وزارت راه و شهرسازی مستقر می شود، در پنج سال مدیریت خود ، سیاست هایی را به کار می گیرد تا کاردان های فنی در کشور ، جذب بازار کار ساخت و ساز نشوند و با گفتن اینکه “اگر کاردان های فنی را به کار بگیریم ، وضع بدتر می شود”، شرایطی را فراهم می‌آورد که کاردان ها برای امکان اشتغال و فعالیت، ناگزیر به ادامه تحصیل شوند و در واقع راه فرار از مقطع کاردانی را در پیش بگیرند. نتیجه این است که امروز د هها هزار نفر از کاردان های فنی، مهندس شده اند و هرم جمعیتی صنعت ساختمان که باید کاردان های فنی بیش از مهندسین باشند، معکوس شده است. البته آثار زیانبار خلاء حضور کاردان های فنی در پروژه های اجرایی در سال های آتی مشخص خواهد شد. آیا این نتیجه بداخلاقی و کم توجهی به اخلاق حرفه ای در سطوح بالا نیست؟ آیا نتیجه بداخلاقی در این سطوح و زیان های حاصل از آن با کم توجهی آن استاد کار نسبت به تهیه ملات یا بتن قابل مقایسه است؟

4-سازنده یا ناظر ساختمان که با بی توجهی، عدم دقت و با تمسک به اینکه “با پولی که می گیریم، نمی توانیم بیشتر از این وقت بگذاریم”، موجب می شوند، ساختمان ریزش کند و انسان های بی گناهی کشته شوند. آیا آنها پاسخگوی بی توجهی خود هستند؟ آیا وجدانشان جریحه دار نمی شود؟ آیا می دانند این حادثه محصول بی اخلاقی در حرفه خودشان است؟

5-حدود 20سال از اجرایی شدن قانون نظام مهندسی می‌گذرد و به جهت مشکلاتی که در عمل پیش آمده، این سازمان و کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی در صدد تنظیم اصلاحیه آن برآمده‌اند. اما همه می دانند بیشترین صدمات را به لحاظ شفاف نبودن قانون مذکور و آئین نامه های آن، سازمان نظام کاردانی ساختمان متحمل شده به نحوی که کاردان های فنی ساختمان هم اکنون در پروژه های اجرایی بکار گرفته نمی شوند و از طرفی، ساختمان ها با حداقل استانداردها ساخته می شود . هم اکنون که این قانون در دست بررسی است، بخش های مرتبط ،اعم از سازمان نظام مهندسی، کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی و وزارت راه و شهرسازی، حاضر نیستند از این سازمان که تجارب قابل توجهی داشته و نظرات آسیب شناسانه آن می تواند در اصلاحیه قانون مفید واقع شود دعوت بعمل آورند. یادم می آید که روزی مهندس عبدالعلی زاده وزیر مسکن و شهرسازی وقت در مجمع عمومی سالانه سازمان نظام کاردانی ساختمان استان تهران در حسینیه ارشاد حضور یافت و در سخنرانی خود بحث توجه به خردورزی در مقابل مدرک گرایی را مطرح کرد. او گفت: “متأسفانه امروز اگر توجه کنید، متوجه می شوید که آقایان تصور می کنند باید حتماً مهندس باشی تا در چنین جلساتی بنشینی و اظهار نظر کنی و شاید آقایان می خواهند آزمون و خطاهای 20 سال گذشته در قانون نظام مهندسی و شیوه ساخت و ساز را تجربه نمایند و حتماً اینگونه رفتار را عین اخلاق می دانند.”در انتها به مسئولین محترم دست اندرکار صنعت ساختمان در حوزه های مختلف عرض می نمایم که وضعیت موجود، نتیجه رفتار و تصمیمات بعضاً خودخواهانه و مغرورانه و بی توجهی به قوانین و آئین نامه ها توسط مسئولین گذشته این صنعت است. امروز، ما باید متوجه عمر کوتاه حوزه مسئولیت خود باشیم و با در نظر گرفتن اخلاق حرفه ای ، وجدان کاری، تعهدات اجتماعی و باورهای دینی ، قدری با رأفت و شفقت که اولین آموزه های دین مبین اسلام است با دیگران ارتباط برقرار کنیم و اینقدر خودمان را تافته جدا بافته ندانیم.مطلب را با این جمله تمام و قلم را زمین می گذارم تا شاید مسئولین ذیربط را به فکر و اندیشه وادار کنم: هیچ وقت فکر کرده اید، اگر یک ساختمان به جهت بی مبالاتی دست اندرکاران تخریب شود، بلافاصله پرونده ای در این زمینه تشکیل شده و همه دست اندرکاران باید پاسخگو باشند. اما چرا وقتی شهر بم با زلزله 3/6 ریشتری تخریب می شود و آن قدر تلفات می دهد، نه پرونده ای تشکیل می شود، نه کسی پاسخگو است؟.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

انتهای پیام

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;