“آلودگي هوا، مرگ و بيكاري” در كنار زيانهاي هنگفت اقتصادي

دکتر جواد نوفرستیدکتر نوفرستی

چستاری پیرامون پيامدهاي زيانبار و پنهان اجتماعي-انساني مصرف بالاي گاز در ساختمانها

 

 

 

 

در ماههاي سرد سال، در اخبار و رسانه هاي مختلف،‌ پيام ها و درخواستها و هشدارهاي صرفه جويي گازدر بخش خانگي و همچنين الزام سازمانها و دستگاههاي دولتي بر صرفه جويي جدي و تهديد قطع گاز آنها و …  را شاهد هستيم.

شايد تصور كنيم، علت اين توصيه ها و پيامد مصرف بالاي گاز، تنها كمبود گاز، افت فشار گاز –كه طي يكماه اخير در چند استان كشور تجربه كرده ايم- و احتمال قطع گاز در برخي از مناطق كشور (مانند زمستان 86) و تهديد سلامتي بخشي از هموطنان مان باشد. اين موارد، با وجود اهميت بسيار بالاي آن، تنها يك روي سكه هستند.

نكند ما در گرماي زياد باشيم و بتوانيم صرفه جويي كنيم اما نكنيم درحاليكه، خطر كمبود گاز،‌ سلامت و آرامش ميليون ها نفر از هموطنان مان را تهديد كند.

  • واقعيت اينست كه در چند سال گذشته توليد و عرضه گاز طبيعي ثابت بوده  اما نياز و مصرف گاز، بطور متوسط بين 5 تا 10% ساليانه رشد كرده است كه مهمترين عامل آن توسعه شبكه گاز و افزايش حداقل يك ميليون مشترك جديد در بخش هاي خانگي و تجاري و صنعتي در هر سال بوده است. اينكه چرا توليد افزايش نيافته موضوع بحث فعلي نيست و حتي بايد توجه داشت كه حتي اگر توليد افزايش يابد، مصرف بي رويه ما در بخش هاي غير مولد اشتباه و مضر است.
  • حتما” شنيده ايم كه شدت انرژي در كشور ما 5 برابر متوسط دنيا و 18 برابر ژاپن است و مصرف گاز كشور ما با 75 ميليون نفر جمعيت بيشتر از كشور چين با بيش از يك ميليارد نفر جمعيت و بيشتر از مصرف صنايع 18 كشور اروپايي است. چرا؟ آيا اين زيبنده كشور ماست و آيا اين اسراف و اتلاف منابع و سرمايه و بيت المال نيست؟ آيا اگر دارنده بالاترين ذخاير گاز باشيم بايد بخش عمده آن را در بخش هاي غيرمولد بسوزايم و اولويت را به بخش خانگي بدهيم يا مانند بسياري از كشورهاي واردكننده گاز، آن را در صنايع و بخش هاي مولد بكار گيريم؟ نتيجه اين وضعيت، ضرر هاي هنگفت اقتصادي، كاهش صادرات گاز، افزايش نياز به واردات، مصرف بالاي سوخت هاي جايگزين در بخش هاي مولد، تعطيلي برخي از صنايع، كاهش توليد، حادتر شدن “شاخص شدت انرژي” و درنهايت كاهش نرخ رشد اقتصادي است كه با اهداف تمامي برنامه هاي توسعه كشور و همچنين اهداف سند چشم اندار در تضاد كامل است.

پرداختن به موضوعات مهم فوق يعني “چرايي مصرف بالاي گازدر ساختمان ها و پرداختن به كيفيت ساختمان ها و همچنين اين موضوع كه توسعه شبكه گاز در برخي مناطق دورافتاده توجيه اقتصادي ندارد و …مهم، اما خارج از اين بحث است. موضوع اين بحث، بررسي مضرات و زيانهاي فاجعه بار انساني و اجتماعي است كه ارمغان مصرف بالاي گاز طبيعي در ساختمان هاست.

 

بحث اصلي، روي دوم سكه:”تهديدات و مضرات مصرف بالاي گاز در ساختمان ها”

موضوع اصلي بحث اينست كه در ماههاي سرد سال، سهم بخش ساختمان از كل گاز توليدي كشور به 75 تا 80%  رسيده است و ركورد مصرف 528  ميليون متر مكعب در روز را در چهاردهم بهمن در اين بخش شاهد بوديم. نتيجه اين وضعيت، اين است كه چاره اي جز ايجاد محدوديت عرضه گاز به نيروگاهها، صنايع، كارخانجات و … بواسطه كمبود حداقل 160 ميليون متر مكعب روزانه در شبكه نسبت به نياز كل بخش ها باقي نمي ماند.(بنقل از وزير محترم نفت و سخنگوي شركت ملي گاز ايران)

به پيامدهاي زيانبار زير و به سهم خود در ايجاد نتايج كه دامنگير خود ما هم مي شود توجه كنيم:

  1. قطع گاز نيروگاهها، پالايشگاهها، صنايع و كارخانجات بزرگ و مهم‌ و در نتيجه استفاده آنها از سوخت جايگزين يعني سوخت مايع اعم از “مازوت و گازوئـيل”
  • اهميت موضوع در اين است كه آلودگي سوختهاي جايگزين، چند برابر گاز طبيعي است، درنتيجه  آلودگي هوا بشدت افزايش مي يابد و سلامت و جانهمه ما تهديد مي شود.
  • بعنوان مثال در يكي از خبرها، آلودگي هواي دو نيروگاه اصفهان با سوخت مازوت بيشتر از آلودگي خودروها در شبكه حمل و نقل اين شهر اعلام شده بود.
  • آمار متعدد و متفاوتي از مرگ ناشي از آلودگي هوا يا تشديد بيماري و مرگ زودرس بدليل آلودگي هوا منتشر شده است. اين يك حقيقت و واقعيت است چه باور كنيم يا نكنيم.
  • در كنار تشديد بيماري و مرگ زودرس، يكي ديگر از اثرات تشديدآلودگي هوا، كاهش آستانه تحمل افراد، پرخاشگري و از كوره دررفتن آنها در نقاط الوده و شلوغ است.
  1. محدوديت در عرضه سوخت پاك (گاز طبيعي) در جايگاههاي عرضه CNG و درنتيجه افزايش مصرف بنزين كه پيامد آن مجددا” تشديد آلودگي هوا و تهديد سلامت و جان ما و افزايش مرگ ناشي از آن است در حاليكه افزايش سهم CNG بعنوان سوخت پاك در حمل و نقل هم در اهداف ملي است و هم بنفع اقتصاد و محيط زيست.
  2. بيكاري صدها و هزاران كارگر فعال در كارخانجات بدليل كاهش توليد كه علت اصلي آن، قطع گاز و عدم دسترسي سوخت جايگزينو هزينه بسيار بالاي آنهاست!

اگر به واقعيات فوق دقت كنيم، همه ما (همه خانواده ها، همه ادارات، واحدهاي تجاري كوچك و بزرگ، سازمانها، مدارس و … كه از گاز طبيعي استفاده ميكنيم) در ايجاد اين وضعيت سهيم هستيم.

درست است كه متهم اول آلودگي هوا، اگزوز وسايل نقليه است اما با پذيرش واقعيت هاي تلخ فوق، باور كنيم كه بخش ساختمان بعلت مصرف بالاي گاز و راندمان پايين وسايل و سيستم هاي حرارتي بويژه موتورخانه ها و بخاري ها، در آلودگي هواي شهرها از طريق دودكش ها سهم دارند. اما با توضيحات فوق، علاوه بر آلودگي هوا از طريق دودكش ها، بواسطه كمبود گاز و درنتيجه قطع گاز صنايع، نيروگاهها و پالايشگاهها و استفاده آنها از سوخت مازوت و گازوئـيل، و همچنين افزايش مصرف بنزين بجاي CNG در خودروها، بصورت غير مستقيم در آلودگي هواموثرند.

ارمغان مرگبار ديگر افت فشار گاز در اثر مصرف بالاي گاز در بخش خانگي:

  • به پيامدهاي زيانبار اجتماعي و مرگبار فوق (در اثر تشديد آلودگي هوا بخاطر استفاد هاز سوخت مايع بجاي سوخت پاك در نيروگاهها، پالايشگاهها و صنايع و خودروها )، افزايش خطر گازگرفتگي و مرگ خاموش در اثر كاهش فشار گاز ورودي به وسايل گازسوز خانگي را هم بايد اضافه نمود. با كاهش فشار گاز از حد نرمال و استاندارد (18 ميلي بار)، بد سوزي و احتراق ناقص اتفاق مي افتد و درنتيجه گاز مرگ آور منواكسيد كربن توليد و منتشر مي شود كه در صورت عمل نكردن دودكش وسيله گازسوز و همچنين عدم وجود تهويه هوا، خطر گازگرفتگي و مرگ خاموش حتمي است.

جالب توجه است كه همزمان با رشد مصرف گاز در بخش خانگي، شاهد رشد مصرف برق نيز هستيم. نيروگاههاي ما با وجود راندمان بسيار پايين در مضيقه تامين سوخت پاك يعني گاز طبيعي براي توليد برق هستند. اين نقطه و هدف مشترك وزارت نيرو و وزارت نفت است كه مشتركين هر دو بخش، بايد به صرفه جويي در برق و گاز تشويق شوند و راهكارهاي درست و موثر در كاهش مصرف به آنها اطلاع رساني شود. كاهش مصرف برق در هر شرايط، كمك به كاهش مصرف گاز استوتشويق مردم به كاهش مصرف گاز توسط وزارت نيرو نيز نبايد عجيب باشد چون كاهش در مصرف گاز، كمك به تامين سوخت نيروگاهها و درنتيجه بنفع وزارت نيرو است.

در نهايت،

صرفه جويي در مصرف گاز و برق، بنفع صنايع، نيروگاهها، توليد و اقتصاد كشور و سلامت مردم است. صرفه جويي در مصرف انرژي، يك وظيفه ملي است و همه مردم و سازمانها بايد به مسئـوليت خطير اجتماعي شان بپردازند و دنگ ملي شان را بپردازند. خطرات فوق سلامتي و جان يكايك ما را تهديد مي كند، ممكن است روزي يكي از اين آسيب ديدگان، يكي از نزديكان و عزيزان ما باشد.

فقط كافي است همه ما يكي از چند بخاري روشن داخل خانه مان را خاموش كنيم يا درجه آنها را كمي كمتر كنيم، درجه موتورخانه يا پكيج مان را كمتر كنيم از آب گرم كمتر استفاده كنيم و در خانه لباس گرمتر بپوشيم كه نياز به مصرف گاز كمتر شود. اين به نفع اقتصاد خانواده خود ما هم هست چون هزينه گاز كمتري خواهيم پرداخت اما مهمتر از هزينه قبض گاز، توجه به پيامدهاي اجتماعي و مرگبار حاصل از مصرف بي رويه گاز در خانه هاي ماست.

 

دست به دست هم دهيم به مهر           ميهن خويش را كنيم آباد

 

مولف: دكتر جواد نوفرستي، مدرس دانشگاه صنعت نفت، عضو شوراي سياستگذاري انجمن جامعه ايمن كشور ، كارشناس بهينه سازي انرژي و ايمني ساختمان

 

پایان پیام/.

 

 

 

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;