آقای مشعل ایران – ۳

 

به گزارش تاسیسات نیوز، سومین قسمت مصاحبه با مهندس سپهری را در زیر می خوانید:

 

 

 

اولین گروه پرسنل چند سال با شما ماندند و کارکردند؟

 

 

 

خیلی از این پرسنل تا بازنشستگی همراه ما بودند و در شرکت ما بازنشسته شدند. یکی از آرزوهای من ایجاد ساختار و تفکر ژاپنی در شرکت بود. اینکه افراد بیایند و نسل در نسل در این شرکت کار کنند.

 

 

چون عشق ورزیدن به محیط کار یک اصل مهم است. شما می‌توانید نسبت به محیطی که در آن کار می‌کنید هم اعتراض کنید و هم عشق بورزید. متأسفانه ما طوری تربیت‌شده‌ایم که بیشتر اعتراض می‌کنیم.

 

 

 

گاهی اوقات موضوع اعتراض را هم نمی‌دانیم . در محیط کارگری اگر یک نفر اعتراض کند، کارگران دیگر بدون اینکه دلیل را بدانند، آن‌ها هم اعتراض می‌کنند. ما باید در این زمینه کار فرهنگی انجام دهیم. باید به کارگران یاد بدهیم. باید حقایق را بگوییم .در این زمینه می‌خواهم خاطره‌ای را بازگو کنم که خالی از لطف نیست.

 

 

 

 

یک‌بار حقوق ما روز چهارم ماه پرداخت شد. همین مسئله باعث ناراحتی پرسنل شده بود. درست در همین زمان بزرگراه قزوین-زنجان توسط شرکت فرمان فرمائیان در دست‌ساخت بود چون ما به دفتر رفت‌وآمد داشتیم ، شنیدیم که فرمان فرمائیان چندین قطعه زمین در تاکستان خریداری کرده است. همین مسئله باعث ناراحتی ما شده بود و ما می‌گفتیم ایشان با حقوق پرسنل اقدام به خرید این زمین‌ها کرده است. فقط چهار روز حقوق ما دیر شده بود که ما بدین شکل اعتراض می‌کردیم! سال‌ها گذشت و وقتی خودم در رأس شرکت قرار گرفتم فهمیدم که واقعاً نمی‌شود شما با پول شرکت برای خودتان زمین و غیره خریداری کنید. این کار اصلاً عملی نیست و متأسفانه این تصوراتی که بر اثر نادانی و یا عدم توجه به یادگرفتن در ذهن ما شکل می‌گیرد، باعث می‌شود که ما کارهایمان را توجیه کنیم و این اصلاً صحیح نیست.

 

 

 

 

شما اولین مشعل را در سال ۱۳۶۱تولید کردید. آیا در آن سال‌ها رقیبی هم داشتید؟

بله . شرکت اتمسفر هم مشعل تولید می‌کرد. آن‌ها از روی مشعل ری کپی کرده بودند. مشعل ری یک شرکت خارجی بود. شرکت دیگری هم مشعلی به نام ایرکو تولید می‌کرد که با نام خارجی آن تشابه اسمی داشت ولی از لحاظ کارایی و شکل ظاهری هیچ شباهتی باهم نداشتند. به‌هرحال مدتی گذشت تا مشعل سازان وارد بازار رقابت شدند. ما کار را علمی شروع کردیم و از ابتدا نماینده‌های آن شرکت از اروپا می‌آمدند و کار را بررسی می‌کردند. ما از همان موقع تحت لیسانس و استاندارد اروپا بودیم و از آن موقع تابه‌حال سعی کردیم استاندارد اروپا را حفظ کنیم. این مسئله دلیل دارد، چون ما هنوز به مرحله‌ای نرسیده‌ایم که بتوانیم ادعا کنیم در این رشته قوی هستیم. ما شروع کردیم تا به ظرفیت پانصد هزار مگاوات رسیدیم. بعد تا یک‌میلیون، سپس یک‌میلیون وهفتصد و بعدازآن تا ۳ میلیون، همین‌طور ادامه دادیم تا امروز که به پنج میلیون وبیست مگاوات رسیده‌ایم. بزرگ‌ترین مسئله‌ای که ما داشتیم، مسئله کیفیت بود. ما از همان روز اول مرکز تست درست کرده بودیم. دیگ‌های تست، دیگ‌های خاصی است و این‌ها را در دانشگاه زوریخ طراحی کرده بودند، ما نیز نقشه‌هایش را گرفتیم و این مرکز را راه‌اندازی کردیم. به‌هرحال بعضی از دوستان نیز این مرکز رادارند. البته مرکز تست استاندارد هم داریم که به گفته خودشان آن‌ها با همراهی من این مرکز را راه‌اندازی کرده‌اند. چون من به یک اصولی اعتقاددارم ما اگر استاندارد را فراموش کنیم نمی‌توانیم محصول خوبی را تولید کنیم، چون استاندارد یعنی خوب کار کردن. در بعضی جاها ما حرف‌هایمان با عملمان یکی درنمی‌آید. به‌هرحال ما می‌بینیم که بعضی از تولیدکننده‌ها می‌گویند که ما فلان کار را می‌کنیم ولی ما خوب می‌دانیم که این فقط یک حرف است و در عمل چیز دیگری را مشاهده می‌کنیم که این اصلاً برای صنعت تأسیسات خوب نیست. من باید برای شما بگویم که تمام این مسائل را به کاربستیم تا بتوانیم بحث صادرات را داشته باشیم.

لطفاً بیشتر درباره صادرات محصولتان توضیح دهید.

 

 

یکی از افتخارات ملی من که همیشه در مورد آن صحبت می‌کنم و مایه مباهات این‌جانب می‌باشد، صادرات مشعل از آسیا به اروپا است. در سخت‌ترین شرایط که صادرات کشور ما کشمش و پسته و فرش بود، توانستیم یک محصول صنعتی را به اروپا صادر کنیم. من در اسفندماه سال ۱۳۷۰ موفق شدم اولین صادرکننده مشعل به کشورهای دانمارک و سوئد باشم. من از همان روز ابتدای راه‌اندازی شرکت به صادرات مشعل علاقه‌مند بودم و خیلی تکاپو و تلاش کردم تا موفق به اجرای این امر شدم. من به یکی از دوستان اروپایی که آمده بود باهم صحبت بکنیم گفتم ما به شما ۲۰۰ مشعل به‌صورت رایگان عرضه می‌کنیم در مقابل شما راه و رسم صادرات را به ما نشان بدهید. ایشان در جواب این پیشنهاد من خندید و گفت شما که صنعتی نیستید. به‌هرحال با مذاکراتی که انجام گرفت و با تعهداتی که از من گرفتند این کار شروع شد. در ابتدا یک ال سی در بانک ملی شعبه فردوسی به نام ما باز شد. سپس این مسئله را با تلکس به ما اطلاع دادند. چند روز از این جریان گذشت و ما به آن‌ها تلکس زدیم که چنین چیزی نیست. شخصاً نزد رئیس بانک ملی شعبه فردوسی رفتم و به ایشان عرض کردم که یک ال سی به نام شرکت پارس مشعل بازشده است. سپس ایشان مسئول مربوطه را صدا زدند و بعد از تکاپوی زیاد متوجه شدند که به‌اشتباه آن را به وزارت نفت فرستاده‌اند. رئیس بانک به من گفتند البته تقصیری متوجه کارمندان نیست چون این‌ها همیشه ال سی بازکرده‌اند و این برای اولین بار بود که می‌خواستند ال سی بگیرند برای همین این اشتباه صورت گرفته است. به تعداد ۱۵۰۰ دستگاه ال سی برای ما بازشده بود. ما باید تأمین منابع ارزی می‌کردیم برای خرید قطعات این ۱۵۰۰ دستگاه خیلی تلاش کردیم تا شرکتی را پیدا کردیم که از شرکت‌های بنیاد بود. این شرکت باید ارز موردنظر را برای ما تأمین می‌کرد. نزد آن‌ها رفتم و خواسته‌ام را مطرح کردم که جواب دادند ما شمارا قبول نداریم. حتی این ال سی ۱۵۰۰ دستگاه را نیز قبول نداریم.
خلاصه بعد از مشقات بسیار حاضر شدند برای ۸۰۰ دستگاه ارز تأمین کنند. با تأسف بسیار حاضر شدیم که همان ۸۰۰ دستگاه را قبول کنیم. آن‌ها ارز را به ما اختصاص دادند و ما قطعات این ۸۰۰ دستگاه را وارد کردیم. تا لحظه‌ای که این قطعات از خارج وارد شوند ما قطعات داخلی را آماده کرده بودیم. سپس در بسته‌بندی‌های بسیار شیک و تمیز این ۸۰۰ دستگاه اسمبل شده را صادر کردیم. بعد از حدود ۲ ماه تلکسی به دستمان رسید که کاورها تبله کرده است. چون ما تخصصی در زمینه رنگ نداشتیم از آقای بارنیا خواستم جهت بررسی به خارج برود. بعد از حدود ۱۰ روز آقای بارنیا تماس گرفتند و گفتند در هوای اینجا نمک وجود دارد و باعث تبله کردن کاورها می‌شود، ما کاورها را مجدداً ساختیم و یک خط رنگ در کارخانه ایجاد کردیم و تمام خواسته‌های آن‌ها را برآورده کردیم. تست‌های مختلف را انجام دادیم. کاور ها را رنگ زدیم و به کوره فرستادیم. البته تکنولوژی ساخت رنگ‌ها را عوض کردیم. سپس این‌ها را مجدداً فرستادیم که خوشبختانه این بار مشکل قبلی پیش نیامد و دیگر بعدازاین بود که مرتب ال سی‌ها باز می‌شد. هزاران مشعل به کشورهای دانمارک، سوئد، اتریش، یونان، قبرس و فرانسه صادر کردیم. مشعل‌های بزرگ را به استرالیا فرستادیم. همین چند وقت پیش از اندونزی برای مشعل‌های ۳۵ مگاواتی درخواست داشتیم. آن‌ها می‌گفتند چون مشعل‌های ۱۵ مگاواتی شما عالی کار می‌کند ما از شما می‌خواهیم که مشعل‌های ۳۵ مگاواتی را برای ما بسازید. این مسئله باعث افتخار من شد که به‌عنوان یک ایرانی توانسته‌ام چنین کاری را انجام ‌دهم. از دیگر خوشحالی‌های من که می‌توانم به آن اشاره‌کنم، رضایت‌مندی مشتریان داخلی است. برای مثال یکی از مشتریان ما به دیدار من آمده بود و می‌خواست به خاطر ساخت این مشعل از ما تشکر کند. ایشان می‌گفتند که ما حدود بیست سال است که مشعل‌های شمارا خریداری کرده‌ایم و درطی این مدت هیچ‌گونه مشکلی برای ما پدید نیاورده است. حتی بعضی از دوستان می‌گفتند که در طی این مدت به‌ندرت مشعل‌های شما احتیاج به سرویس پیداکرده‌اند؛ که این مسئله مایه مباهات و سربلندی من بوده است. این‌ها به من انرژی می‌دهند. امروزه جنس بنجل وارد بازار ما شده است و این به خاطر این بود که جنس‌های بی‌کیفیت چینی را وارد کردیم. حالا خرید این جنس‌های چینی تبدیل به عادت و فرهنگ ما شده است. من به‌عنوان یک تولیدکننده یا فروشنده تأسف خوردم وقتی این حرف را از یکی از خریداران معتبر دیگ سازی شنیدم. ایشان می‌گفتند خیلی‌ها می‌گویند که چیزی که تولید کرده‌ایم فقط کافی است که یک سال خوب کار کند تا زمان گارانتی را پشت سر بگذارد. این مسئله باعث تأسف من است. این پولی که برای خرید چنین دستگاهی هزینه می‌شود سرمایه ملی است. همان‌طور که پارس مشعل سرمایه ملی است. امثال من از این دنیا می‌رویم ولی پارس مشعل است که می‌ماند. امروز من اعتبارم را از یک مشاور می‌گیرم. از شرکت مهندسی فرمان فرمائیان هیچ موقع ندیدیم و یا نشنیدیم که این جنس را بیاورید، حق حساب ما فراموش نشود. البته این مسئله پایه اقتصادی دارد. زمانی که همه درآمد خوب و امکانات خوب داشته باشند.
هیچ‌وقت جهت منفی نمی‌گیرند . انسان بالفطره جهتی را که انتخاب می‌کند جهت پاکی و درست است . این تأثیر محیط است که ایجاب می‌کند فرد جهت منفی را به خود بگیرد. مدیران جامعه باید به این مسئله توجه داشته باشند. با غر زدن و اعتراض کردن این مشکلات حل نمی‌شود. در اینجا لازم است به گفتاری از پیامبر اسلام توجه داشته باشیم که می‌فرمایند (( زمانی که فقر وارد می‌شود، ایمان از خانه خارج می‌شود.))

 

 

 

آیا این گفتار دلیل و مجوزی برای کار غیرقانونی می‌شود؟

 

 

شما درست می‌گویید. من خودم از قشر مشاوران هستم. حاضرم قسم بخورم که ۵/۹۹ درصد مهندسین مشاور ما انسان‌های شریف و درستی هستند. زمانی که مشاوران کسی را می‌گیرند باید از چند فیلتر این‌ها را عبور دهند تا در همه زمینه‌ها شناخت پیدا کنند. این‌ها هستند که نام مشاوران را خراب می‌کنند. من به‌هیچ‌وجه نام مهندسین مشاور را زیر سؤال نمی‌برم. مهندسینی که باشرافت زندگی کرده‌اند. من یک جمله از مولا علی شنیده‌ام که اگر در کشور یا دنیا کاربردی شود همه‌چیز و همه‌جا گلستان خواهد شد و آن جمله این است که هر چیزی را که برای دیگران می‌پسندی برای خود بپسند و هر چیزی را که برای خود نمی‌پسندی برای دیگران مپسند. اگر افراد و دولت‌ها این جمله را الگوی کارشان قرار دهند همه‌چیز درست خواهد شد.

 

 

 

آیا شما ارتباط فنی خود را با برندی که تکنولوژی را از آن خریداری کردید، حفظ کرده‌اید؟

 

 

ما تا سال ۲۰۰۴ قرارداد داشتیم و همیشه نمونه‌هایمان را می‌فرستادیم و در آنجا تست می‌شد. البته آن کمپانی فروخته شد و به چند شرکت کوچک تبدیل شد. الآن ما با کمپانی‌های مختلف در تماس هستیم.

 

 

 

آیا در این سال‌ها فقط مشعل تولید کردید یا به فکر تولید دیگر محصولات نیز بودید؟

 

 

در این سال‌ها تولید خیلی از محصولات به ما پیشنهاد شد ولی من به دنبال آن نرفتم. چون به تخصص اعتقاددارم. شما ازنظر علمی در سطح خاورمیانه کمتر شرکتی را پیدا می‌کنید که در سطح ما باشد. ما واقعاً کارکردیم و پله‌ها را یکی‌یکی پشت سر گذاشتیم تا به اینجا رسیده‌ایم.

 

 

ادامه دارد…

 

 

 

 

 

انتهای خبر

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;