آغاز عصر طلایی گاز

به گزارش تاسیسات نیوز ، تحولات اخیر بازار نفت موجب شده است بسیاری چشم امید خود را از این صنعت فروبندند. افت شدید قیمت نفت طی ماه‌های اخیر بسیاری از فعالان این حوزه را از گردونه رقابت‌های اقتصادی حذف کرده است. تعداد تاسیسات استخراج نفت شیل آمریکا به‌دلیل مقرون به صرفه نبودن این فعالیت به‌طور روز افزونی در حال کاهش است.

بسیاری از کشورهای تولید‌کننده نفت به‌خاطر کاهش درآمدهای هنگفت نفتی خود اکنون به بودجه‌های ریاضتی روی می‌آورند و اغلب پیش‌بینی‌ها حکایت از آن دارد که دوران نفت 100 دلاری به سر آمده است. این وضعیت به نفع مصرف‌کنندگان است. گاز نیز به ظاهر سرنوشتی مشابه را تجربه می‌کند. اکنون اما در شرایطی که هنوز همه توجهات به نوسانات قیمت نفت معطوف است، اکونومیست در تحلیلی از فرا رسیدن عصر جدیدی به نام «عصر طلایی‌گاز» خبر داده است که در آن مصرف‌کنندگان گاز در آینده کوتاه‌مدت دورانی طلایی را تجربه خواهند کرد چون مازاد عرضه و جانشینی زغال‌سنگ به جای گاز در تولید برق، تقاضا را کاهش داده و موجب افت قیمت‌های گاز نیز شده است. اکونومیست برای آینده درازمدت صنعت گاز از «عصر‌طلایی گاز» خبر می‌دهد که در آن تولیدکنندگان توان قیمت‌گذاری خود را بازخواهند یافت و سرمایه‌گذاری در این بخش رونق خواهد گرفت.

به تحلیل اکونومیست در گذشته که تولید نفت پرهزینه بود و منابع انرژی کمیاب، آژانس بین‌المللی انرژی، متشکل از واردکنندگان سوخت فسیلی، گزارش ویژه‌ای منتشر کرد با عنوان «عصر طلایی گاز». تاریخ این داستان به سال 2011 باز می‌گردد. در این گزارش آمده بود که تقاضای روزافزونی که عمدتا از اقتصادهای نوظهور و به‌خاطر تولید برق شکل گرفته است، منجر به آن خواهد شد که تا سال 2030، گاز جای زغال سنگ را بگیرد. شرکت‌های بزرگ همه خوش‌بین بودند. قیمت‌های بالا و افزایش تقاضای شرق آسیا، به‌ویژه چین و ژاپن، آنها را تشویق کرد تا به سمت پروژه‌های عظیم تولید گاز طبیعی مایع (ال‌ان‌جی) در جاهایی همچون استرالیا و گینه‌نو روی آورند. برخی از این پروژه‌ها شامل حفاری فراساحل بود و برخی دیگر همچون پروژه 20 میلیارد دلاری شرکت بی‌جی، مربوط به گازهایی بود که از بستر زغال استخراج می‌شدند. آمریکا به مدد رونق نفت شیل، شاهد چنان افزایشی در فعالیت‌های بخش گاز شد که ترمینال‌های ساحلی که در اصل برای واردات ال‌ان‌جی ساخته شده بودند، شروع به صادرات آن کردند. اما به ناگهان اتفاقی غیرمنتظره روی داد. زغال‌سنگ که به‌عنوان آلاینده‌ترین سوخت فسیلی شناخته شده است، رنسانس غیرمنتظره‌ای را به‌ویژه در اروپا تجربه کرد: در تولید برق، زغال‌سنگ جانشین گاز شد. دلیل این موضوع تا حدودی عرضه زیاد زغال‌سنگ ارزان در بازارهای جهانی بود و تا حدودی هم به این خاطر بود که مقررات اتحادیه اروپا در مورد معاملات مجوزهای محدودکننده دی‌اکسیدکربن آلاینده چنان سهل‌گیرانه بود که در این بازار، زغال‌سنگ مشمول مالیات نمی‌شد. (البته به تازگی پارلمان اروپا گام‌هایی را برای ایجاد اصلاحات در این مقررات برداشته است.) بنابراین تقاضا برای ال‌ان‌جی، طی سه سال اخیر ثابت مانده است. نتیجه، مازاد عرضه در بازار و افت قیمت‌ها بوده است که با افت اخیر قیمت‌های نفت تشدید شده است. قیمت گاز طبیعی رو به کاهش است. قیمتی که در ماه گذشته میلادی در لوئیزیانا به ثبت رسید، در حدود 75/ 2 دلار به‌ازای هر یک میلیون واحد حرارتی بریتانیا (میلیون‌بی‌تی‌یو) بوده که کمترین سطح از اواسط سال 2012 تا کنون بوده است.  قیمت ال‌ان‌جی در بازار ژاپن، به 65/ 6 دلار در هر میلیون‌بی‌تی‌یو رسید که کمترین سطح در پنج سال اخیر و برای نخستین بار در چهار سال اخیر کمتر از قیمت‌های اروپا بوده است. به همین دلیل، این دوران، عصر طلایی گاز برای مصرف‌کنندگان است. سرمایه‌گذاران در تاسیسات عظیم گازی همچون کارخانه‌های مایع‌سازی، در حال ضرر هستند. رکود قیمت‌های گاز هم مانند رکود قیمت‌های نفت، حاصل کاهش تقاضا و افزایش عرضه است (البته بدون وجود یک کارتل‌ فروپاشیده). میلیون‌ها تن ظرفیت جدید در حال ورود به عرصه تولید گاز است؛ چون وقتی که قیمت گاز بالا بود اجرای پروژه‌های گازی بسیاری آغاز شد و آن پروژه‌ها حالا به مرحله تولید می‌رسند.  پیش‌بینی می‌شود که ظرفیت جهانی صادرات گاز از 290 میلیون تن در سال تا پایان سال 2013 به حدود 400 میلیون تن در سال 2018 خواهد رسید. استرالیا با پیشی گرفتن از قطر به بزرگ‌ترین صادرکننده گاز جهان تبدیل خواهد شد و ظرفیت صادرات آن تا سال 2020 سه‌برابر می‌شود و به 86 میلیون تن در سال خواهد رسید. آمریکا در سال‌جاری صادرات گاز خود را آغاز خواهد کرد. قرار است دو پروژه عظیم ال‌ان‌جی، که در میدان‌های گازی سواحل غرب استرالیا اجرا می‌شوند، در سال آینده به تولید برسند. این دو پروژه شامل مجتمع ساحلی 30 میلیارد دلاری ویت‌استون متعلق به شرکت شورون و کارخانه 13 میلیارد دلاری پریلود متعلق به شرکت شل است که در کنار یک کشتی عظیم راه‌اندازی شده است. در گینه نو پاپوآ، پروژه 19 میلیارد دلاری اکسون موبیل در ماه مه گذشته یعنی پیش از برنامه زمانبندی شده، صادرات تولیدات خود را آغاز کرد. اکنون به‌خاطر آنچه موسسه تحقیقاتی سنفورد برنشتاین در گزارش خود آن را یک «حمله هیجانی» خوانده است، سرمایه‌گذاری‌های جدید متوقف شده‌اند. ماه‌ها است که هیچ پروژه جدید ال‌ان‌جی معرفی نشده است. این کسب‌وکار آن‌چنان سرمایه‌بر است که قراردادهای درازمدت که سه چهارم تجارت جهانی را تشکیل می‌دهند، در آن نقش حیاتی ایفا می‌کنند. این قراردادها به معنای آن هستند که قیمت‌های نقدی پایین برای کشورهای تولیدکننده گاز نسبت به تولیدکنندگان نفت از اهمیت کمتری برخوردارند، اما برای شرکت‌های انرژی، دیگر قراردادها به منزله امنیت خاطر لازم برای سرمایه‌گذاری‌های بزرگ نیستند. خریداران از رکورد بازار بهره می‌برند و سخت چانه‌زنی می‌کنند. به‌عنوان مثال در سال گذشته ژاپن قراردادهای گازی خود را با رقم حدود 16 دلار در هر یک میلیون واحد حرارتی بریتانیا (ام‌ام‌بی‌تی‌یو) منعقد کرد. اکنون پیش‌بینی می‌شود که قیمت مندرج در قراردادها به 11 دلار یا کمتر سقوط کند. در شرایطی که قیمت نقدی گاز کمتر از 7 دلار است، چنین پیش‌بینی‌هایی غیرواقعی به‌نظر نمی‌رسند. با توجه به هزینه مایع‌سازی و حمل‌ونقل گاز، صادرکنندگان آمریکایی با ضرر مواجه خواهند شد. چشم امید صنعت ال‌ان‌جی جهان به افزایش تقاضا دوخته شده است. آمریکای‌لاتین اشتهای زیاد غیرمنتظره‌ای از خود نشان داده است. فروش به انگلستان هم افزایش یافته است. اندونزی هم که زمانی خود یک صادرکننده گاز بود، اکنون به واردکننده آن تبدیل شده است. اما تصویر آینده کوتاه‌مدت صنعت ال‌ان‌جی تیره و تار است. رشد اقتصادی چین در حال کندشدن است و در ژاپن نیز این رشد رو به ضعف گذاشته است. حتی اقتصادهای سالم هم از همه انواع انرژی با بهره‌وری بیشتری استفاده می‌کنند. سایر سوخت‌ها هم به رقابتی قدرتمندانه با گاز آمده‌اند. این احتمال وجود دارد که ژاپن برخی از ظرفیت‌های هسته‌ای خود را در سال‌جاری دوباره به‌کار گیرد و نفت ارزان را در برخی از نیروگاه‌های خود مصرف کند. چین برنامه تولید گاز داخلی خود را پیش می‌برد و همزمان روی زغال پاک و منابع تجدیدپذیر کار می‌کند که همه اینها می‌توانند در تولید برق، جایگزین گاز وارداتی شوند. مشتریان اروپایی می‌توانند از ال‌ان‌جی به‌عنوان مزیتی در برابر عرضه‌کنندگانی همچون گازپروم روسیه استفاده کنند؛ اما تقاضا در اروپا رو به کاهش است و نه افزایش. با توجه به این همه مصرف‌کنندگانی که در جست‌وجوی سوخت‌های تمیزتر هستند، هنوز نتوانسته‌اند به‌طور کامل از هیدروکربن‌ها دست بکشند. چشم‌انداز آینده صنعت گاز روشن است. پیش‌بینی می‌شود تقاضا برای گاز به‌عنوان سوخت حمل‌ونقل، افزایش یابد. تغییر جهت به سمت تولید برق در نیروگاه‌های کوچک‌تر نزدیک به مصرف‌کنندگان (که هزینه‌های توزیع را کاهش می‌دهد) نیز موجب افزایش تقاضای گاز و کاهش تقاضا برای سایر سوخت‌ها می‌شود. رکود فعلی پروژه‌های جدید گازی به این معنا است که احتمال دارد رشد تقاضا ظرف چند سال آینده از رشد عرضه سبقت گیرد. از آن پس تولیدکنندگان قدرت قیمت‌گذاری خود را باز خواهند یافت. گرچه این فرآیند زمان‌بر است، اما آنها هم باید از آینده‌ای طلایی برخوردار شوند.






انتهای پیام 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;