تاسیسات نیوز: سیزده بدر یکی از بخشهای مهم نوروز به حساب میآید. سیزده به در آخرین روز تعطیلات شیرین نوروز است. برخی افراد این روز را نحس میدانند و برخی دیگر آن را با نام روز طبیعت میشناسند. امروز قصد داریم درباره سیزده بدر بیشتر با شما صحبت کنیم.
تاریخچه سیزده بدر
تقریباً همه ما کموبیش شناخت کلی درباره سیزده بدر داریم؛ اما آیا میدانید که قدمت سیزده بدر به چه دورانی میرسد؟ از نظر تاریخی باید گفت که پیشینه جشن نوروز به زمان جمشید، یکی از پادشاهان ایرانی باز میگردد. بسیاری بر این باور هستند که جمشید روز خاصی را برای اتراق در طبیعت انتخاب میکرد. بسیاری معتقدند که این روز مصادف با ۱۳ فروردین بوده است. به همین خاطر چنین رسم شد که روز ۱۳ فروردین مردم به طبیعت بروند و اتراق کنند.
نکته جالب توجه درباره مراسم سیزده به در این است که تا پیش از دوران قاجار، در کتب تاریخی اشارهای به آن نشده است. برای اولین بار در کتاب خاطرات پولاک، پزشک مخصوص ناصرالدین شاه، وی درباره مراسم سیزده بدر صحبت کرده است. بر همین اساس، بسیاری بر این باور هستند که قدمت سیزده بدر به دوران قاجار میرسد.
با این حال برای شناخت کامل تاریخچه سیزده به در، نباید فقط به منابع ایرانی اکتفا کرد. با کمی جستجو در میان کتیبههای بابلی و سومری، با آیینی مشابه سیزده به در مواجه خواهید شد. بابلیان مراسمی با نام آکیتو داشتند. این مراسم ۱۲ روز به طول میانجامید. نهایتاً در روز سیزدهم، به طبیعت میرفتند. بر اساس همین کتیبه، میتوان قدمت مراسم سیزده بدر را حداقل حدود ۴هزار سال تخمین زد.
فلسفه سیزده بدر چیست؟
خب باید بدانید که تفاوت بسیاری بین تاریخچه و فلسفه ایجاد سیزده به در وجود دارد. درباره تاریخچه سیزده به در صحبت کردیم؛ اما واقعاً فلسفه سیزده به در چیست؟ در ادامه کمی درباره دلایل مختلف بهوجودآمدن سیزده به در و فلسفه ایجاد آن صحبت خواهیم کرد.
درباره فلسفه ایجاد سیزده به در دلایل مختلفی بیان میشود. بسیاری بر این باور هستند که این کار فقط باعث ایجاد رابطه نزدیک بین انسان و طبیعت میشود. بسیاری چنین بیان میکنند که در روز سیزده به در، انسان از زیباییهای طبیعت و حیات دوباره آن لذت میبرد. این یک فلسفه بسیار ساده درباره سیزده به در است؛ اما همیشه داستانهای اساطیری، لذتبخشتر و هیجانانگیزتر هستند.
داستان سلیمان و انگشتر
بر اساس داستانهای اساطیری، فلسفه سیزده به در، به داستان حضرت سلیمان باز میگردد. حضرت سلیمان یک پادشاه عادل بود. او یک انگشتر زیبا بر دست داشت. همه مردم شهر او را به این انگشتر خاص میشناختند. روزی هنگام ورود به حمام، انگشتر را به یک کنیزک سپرد. شیطان در جلد انسان آمد و این انگشتر را از کنیزک گرفت. سپس به شکل سلیمان در آمد و بر تخت پادشاهی نشست. حضرت سلیمان آنچه گذشته بود را به مردم توضیح داد؛ اما کسی حرف او را باور نکرد. شیطان انگشتر را به مردم نشان داد و مردم نیز سلیمان را از شهر بیرون کردند.
سلیمان نیز افسرده و ناراحت به شهری دور رفت. او با ماهیگیری زندگی خود را میگذراند و شیطان بر مردم میتاخت. شیطان که احتمال میداد سلیمان بازگردد، انگشتر وی را در آب انداخت تا از شر آن راحت شود. به اذن خداوند، یک ماهی انگشتر را بلعید و سپس در قلاب سلیمان گرفتار شد. زمانی که سلیمان شکم ماهی را شکافت، انگشتر را دید؛ اما بهخاطر بیانصافی مردمش، به سوی آنها بازنگشت. مردم بهتدریج داستان پیرمردی که صاحب انگشتر سلیمان است را شنیدند. آنها بهسوی سلیمان آمدند و از او خواهش کردند که به شهر بازگردد.
سلیمان نیز ابتدا مقاومت کرد و نهایتاً درخواست مردم را پذیرفت. مردم در تمام مسیر شعر خواندند و آواز سر دادند. این روز برای مردم شهر، روز بسیار خوشی بود. بر اساس روایات تاریخی، این روز مصادف با سیزدهم فروردین بود. به همین خاطر مردم نیز در همین روز عازم طبیعت میشوند. حتی فلسفه خوردن ماهی در شب عید یا روز سیزدهم فروردین نیز همین است.
آیا نحسی سیزدهم فروردین حقیقت دارد؟
بیتردید شما نیز شنیدهاید که ۱۳ عدد نحسی است؛ اما واقعاً این مسئله از کجا نشأت میگیرد؟ اصلاً چطور میتوان این مسئله را به سیزدهم فروردین نسبت داد؟ در حالی که روز سیزدهم ماههای دیگر نحس نیستند؟ بسیاری از مردم بر این باور هستند که روز سیزدهم فروردین نحس است. به همین خاطر این روز را از خانه بیرون میروند تا نحسی دامن آنها را نگیرد. در حقیقت لازم به ذکر است که نحسی عدد ۱۳ به یک یا چند فرهنگ غیر از فرهنگ ایرانی ارتباط دارد. بهتر است دراینباره کمی بیشتر صحبت کنیم.
روزهای خوشیمن و بدیمن در فرهنگ ایرانی
اگر کمی در فرهنگ باستانی ایرانی تحقیق کنید، از نظر نجوم، برخی روزها خوشیمن و بعضی روزها بدیمن یا شوم هستند. البته هیچ روزی شوم نیست؛ بلکه گاهی از نظر نجوم، انرژی ستارگان بهحد کافی نمیرسد. بهعنوان مثال ابوریحان بیرونی جدولی را در این زمینه ارائه میدهد. در این جدول، روز سیزدهم فروردین، تیر روز و بسیار خوشیمن است.
از طرف دیگر، در تقویم باستانی ایرانی، هر روز و هر ماه یک نام خاص دارد. اگر به این تقویم باستانی مراجعه کنید، خواهید دید که روز سیزدهم فروردین، روز تیر است. روز تیر به ایزد تیر یا همان تیشتر، خدای باران تعلق دارد. به همین خاطر از دیرباز مردم ایران بر این باور بودند که در این روز، خدای باران به زمین نظر میکند. یا در کتب ایران باستان چنین روایت میشود که عمر جهان ۱۲هزار سال است. مردم ایران بر این باور بودند که با نزدیکشدن به پایان ۱۲هزار سال، پلیدیها افزایش پیدا میکند و نهایتاً روز رستاخیز فرا میرسد. در روز رستاخیز همه پلیدیها از بین میرود. به همین خاطر میتوان ۱۳ را نمادی از حیات دوباره دانست. پس در تمامی کتب و فرهنگ باستانی ایرانی، ۱۳ نهتنها نحس نیست؛ بلکه یک روز خوشیمن نیز به حساب میآید. پس نحسی سیزدهم فروردین از کجا به وجود آمده است؟
نحسی عدد ۱۳ در فرهنگهای متفاوت
کشتار ایرانیان به دست یهودیان
برخی از محققان، نحسی عدد ۱۳ را مربوط به جشن پوریم یهودیان میدانند. این مراسم به مناسبت کشتار ۷۵هزار نفر از ایرانیان به دست یهودیان در تاریخ ۱۳ اسفند برگزار میشود. بر اساس روایات، در این روز بسیاری از ایرانیان به طبیعت فرار کردند تا در امان بمانند.
جالب است بدانید در وجود این روایت هیچ شکی نیست. کشتار ایرانیان به دست یهودیان انجام شده است؛ اما برخی مورخان درباره تاریخ آن تردید دارند. با بررسی بیشتر، برخی تاریخشناسان به این نتیجه رسیدند که این رویداد در ۲۵ فوریه سال ۳۵۵ پیش از میلاد مسیح رخ داده است. پس یعنی حدود ۱ ماه با ۱۳ فروردین اختلاف دارد. در حقیقت پوریم در زمستان آن سال اتفاق افتاده است. البته بسیاری از مورخان غربی، زمان این رویداد را مصادف با ۱۳ فروردین میدانند.
داستان یهودای اسخر و مصلوب شدن حضرت مسیح
مسیحیان بهدلیل داستان یهودای اسخر یوطی، عدد ۱۳ را نحس میدانند. او یکی از ۱۲ حواری حضرت عیسی بود؛ اما نقشهای طراحی کرد تا حضرت عیسی را به دشمنان تسلیم کند. نقشه به این شکل بود که بهمحض ورود حضرت عیسی به مجلس، او با ایشان روبوسی کند تا مخالفان، این حضرت را بشناسند. به این ترتیب حضرت عیسی دستگیر و مصلوب شد. حضرت عیسی ۱۱ یار واقعی داشت که با خود ایشان شمارشان به ۱۲ میرسد. با اضافهشدن اسخر یوطی، تعداد آنها به عدد ۱۳ تن میرسد. ازاینرو ۱۳ در فرهنگ مسیحیت نحس و شوم است.
خب شاید این سؤال برای شما به وجود بیاید که این چه ارتباطی به مردم ایران دارد؟ بر اساس اسناد تاریخی، ارتباط بین ایران و اروپا از دوران صفوی آغاز شد. با بررسی نحوه معماری آثار بهجایمانده، میتوانید تأثیر اروپا بر ایران را احساس کنید. تأثیر اروپا و مسیحیت فقط در معماری خلاصه نمیشود. آنها درباره روایات تاریخی خود نیز با مردم ایران صحبت میکردند. به همین خاطر برخی مورخان بر این باور هستند که نحسی ۱۳ برای ایرانیان از این داستان نشأت میگیرد.
داستان حادثه مصر و ارتباط آن با سیزده بدر
بر اساس داستانهای تورات و روایات تاریخی، در روز سیزدهم سال نوی مصری، حادثهای تلخ در مصر رخ داد. طی این حادثه، بسیاری از مردم جان باختند. چنین روایت میشود که در آن دوران ستارهای با زمین برخورد کرد. حتی درخشش این ستاره تا افق ایران نیز رسید. برخورد ستاره باعث فعالشدن آتشفشان و وقوع زلزلهای سهمگین شد. طی این حادثه هزاران نفر جان باختند. برخی مردم بر این باور هستند که هر هزار سال یک بار این حادثه رخ میدهد. ازاینرو همهساله در تاریخ ۱۳ فروردین، منتظر وقوع این حادثه هستند. پس از خانه بیرون میروند تا جان خود را نجات دهند. این مسئله بهمرور زمان به یک رسم و سنت تبدیل شده است.
۱۴ بدر به جای سیزده بدر
جالب است بدانید در بین مردم لرستان، مخصوصاً خرمآباد، چنین رسم است که به جای ۱۳ بدر، چهاردهم فروردین را جشن میگیرند. در حقیقت میتوان گفت که خرافات نحسی ۱۳، بهحدی وارد فرهنگ ایرانی شده است که حتی رسوم سنتی ما را نیز تحتالشعاع قرار میدهد.
سیزده به در چه معنایی میدهد؟
خب همه ما با نام سیزده به در آشنایی داریم؛ اما آیا میدانید چرا واقعاً آن را ۱۳ به در مینامند؟ خب در حقیقت اصلاً قصد نداریم تا دوباره درباره نحسی ۱۳ صحبت کنیم. از نظر معنایی و لغوی، «به در» معنای بیرونرفتن میدهد. بر اساس نظر زبانشناسان، «در» در اینجا معنای دشت میدهد. پس میتوان نتیجه گرفت که سیزده به در، به معنای این است که در روز سیزدهم به دشت و طبیعت برویم. این کلمه در مرور زمان، به «سیزده بدر» تبدیل شده است.
آداب و رسوم سیزده بدر
سیزده به در نیز همانند هر رسم و سنتی، دارای آداب و رسوم خاصی است. در این بخش قصد داریم تا شما را با آداب و رسوم این سنت قدیمی ایرانی آشنا کنیم.
رفتن به دامان طبیعت
خب به هر دلیلی که هست، همه مردم در روز سیزدهم فروردین، به دامان طبیعت میروند. در این روز چنین مرسوم است که حتماً در طبیعت حضور داشته باشید. حضور در طبیعت باعث ارتباط نزدیک بین انسان و طبیعت میشود. برخی افراد به حاشیه شهر میروند و برخی دیگر حضور در پارکهای شهری را نیز غنیمت میدانند. قطعاً در این روز، یافتن جای خالی و مناسب در دل طبیعت، یک چالش بسیار بزرگ خواهد بود. به همین خاطر خانوادهها از ساعات ابتدایی صبح از خانه بیرون میزنند و راهی طبیعت میشوند.
رهاکردن سبزه در آب
سبزه یکی از سینهای سفره هفتسین است. سبزکردن سبزه از پیش از عید، لذتی خاص دارد. هر روز از این سبزه مراقبت میکنیم و شاهد جوانهزدن آن هستیم. این روند تدریجی را مشاهده میکنیم و آن را مثل فرزند خود دوست خواهیم داشت. زمانی که سبزه بزرگ و شاداب میشود، آن را در سفره هفتسین قرار میدهیم؛ اما نهایتاً در روز سیزدهم فروردین، آن را با خود به طبیعت میبریم و در همان جا رها میکنیم.
شاید این موضوع را میتوان تمثیلی از مادر و پدری دانست که فرزند خود را بزرگ میکنند و زمانی که بهقدر کافی بزرگ شد، اجازه میدهند مستقل شود و زندگی خود را تشکیل دهد. بسیاری بر این باور هستند که انواع درد و بیماری در این سبزه جمع میشود. به همین خاطر باید آن را پس از ۱۲ روز، در دامان طبیعت رها کرد. برخی افراد آن را در خیابان رها میکنند و نمای شهر را آشفته میکنند. این در حالی است که شما باید سبزه را در آب جاری رها کنید. سبزه زباله نیست و به طبیعت باز میگردد؛ اما زمانی که آن را در خیابان رها کنید، یک پاکبان را در این روز زیبا، به دردسر خواهید انداخت.
سبزکردن سبزه در سیزده بدر
شاید برای شما جالب باشد بدانید که اصلاً سبزکردن سبزه از کجا به وجود آمده است؟ در حقیقت چنین روایت میشود که قدمت این کار به دوران هخامنشیان باز میگردد. در آن دوران انواع غلات و حبوبات را پیش از عید خیس میکردند و آن را دور ستون میپیچیدند. سپس منتظر میماندند تا تمام سبزهها جوانه بزنند و بزرگ شوند. آنگاه بررسی میکردند که کدام بذر طراوت بیشتری دارد. به این ترتیب بذری که ظاهری بهتر داشت و تا روز سیزدهم نوروز سر جای خود باقی میماند، بهترین گزینه برای کشت در آن سال بود. آنها از این بابت خداوند را شکر میکردند و همه جوانهها را در آب جاری میریختند. امروزه ما نیز چنین کاری را انجام میدهیم تا سالی پربرکت و شاد داشته باشیم.
سبزه گرهزدن
سبزه گرهزدن یکی از رسوم و آداب جالب روز سیزده بدر است. از گذشته چنین رسم بوده که در روز سیزدهم فروردین، هر کس در دل خود نیت میکرد و دو سبزه را به هم گره میزد. اگر این گره باز میشد، به این معنا بود که آرزوی او برآورده خواهد شد. البته این رسم بیشتر به نیت ازدواج دختران جوان صورت میگیرد. دختران جوان دمبخت روز سیزده به در سبزه گره میزدند تا بختشان باز شود و ازدواج کنند.
جالب است بدانید که این سنت نیز ریشه در داستانهای اساطیری دارد. بر اساس روایات افسانهای، مشیه و مشیانه اولین دختر و پسری بودند که با یکدیگر ازدواج کردند. آنها به نشان پیوند، دو شاخه درخت را به هم گره زدند و دست یکدیگر را گرفتند. آنها با این کار نشان دادند که تا آخرین لحظه عمر خود، به هم تنیده و یکی خواهند بود. برخی بر این باور هستند که ازدواج آنها در روز سیزدهم فروردین رخ داده است. به همین خاطر در چنین روزی، برای گشایش بخت و ازدواج، سبزه گره میزنند.
کاهو و سکنجبین
سکنجبین یا سکنگبین، نوعی شربت است که از سرکه و شهد انگبین تهیه میشود. دستور تهیه این شربت کاملاً ایرانی است؛ اما در آشپزی ایتالیایی و فرانسوی نیز از آن استفاده میکنند. سکنجبین طعمی شیرین و گوارا دارد و طبع آن گرم است. به همین خاطر چنین مرسوم بوده که کاهو را با سکنجبین میل کنند. به این طریق طبع سرد کاهو از بین میرود و طعمی شیرین به دست میآورد. از دیرباز تا به امروز چنین رسم است که در روز سیزده بدر خانوادهها در کنار یکدیگر جمع میشوند و کاهو و سکنجبین میل کنند. فلسفه این رسم هنوز هم مشخص نیست؛ اما این کار به یک عادت و سنت دیرینه تبدیل شده است.
دروغ سیزده
در فرهنگ اروپایی، یک شوخی با نام «دروغ آوریل یا همان April`s Fool » وجود دارد. در اولین روز از ماه آوریل، مردم اروپا و آمریکا، یک شوخی با دوستان خود میکنند و بهاصطلاح آنها را دست میاندازند. اول آوریل مصادف با سیزدهم فروردین است. ازاینرو همین دروغ آوریل، به دروغ سیزده خودمان تبدیل شده است. جالب است بدانید که اولین بار در سال ۱۳۲۲، یک روزنامهنگار سرشناس ایرانی به نام اسماعیل پوروالی، این کار را انجام داد. او در روز سیزدهم فروردین، دروغهایی عجیب و شاخدار چاپ کرد و باعث رواج این شوخی در فرهنگ ایرانی شد.
سیزده سنگ
سیزده سنگ مخصوص اقوام کردنشین است؛ اما در بین برخی از جوامع نیز رایج شده. در مراسم سیزده سنگ، هر فرد ۱۳ سنگ را از طبیعت جمعآوری میکند. سپس آن را به پشت سر خود پرتاب میکند. آنها با این کار بلایا و نحسی را از خود دور میکنند. معمولاً با پرتاب هر سنگ، یک نیت میکنند و سپس آن را به پشت سر میاندازند.
آش رشته
پختن آش رشته یکی دیگر از آداب و رسوم سیزده به در محسوب میشود. مردم بسیاری از شهرها، حتماً در سیزده به در آش رشته درست میکنند. درستکردن آش رشته در طبیعت مزه دیگری میدهد. اگر کمی حوصله داشته باشید، میتوانید وسایل آش را آماده کنید و آن را در طبیعت روی آتش هیزمی قرار دهید. برخی بر این باور هستند که با تهیه آش رشته در روز سیزده به در، رشته کار آنها گشایش پیدا خواهد کرد.
دورهمی خانوادگی
خب یکی از مهمترین بخشهای آداب و رسوم سیزده بدر، جمعهای خانوادگی آن است. شما نمیتوانید بهتنهایی به طبیعت بروید و از آن لذت ببرید. در فرهنگ ایرانی، همواره بر خانواده و اهمیت آن تأکید میشود. تقریباً همه آداب و رسوم ایرانی نیز بهصورت خانوادگی انجام میشوند. سیزده به در نیز یکی از مهمترین تفریحات خانوادگی محسوب میشود. در روز سیزدهم فروردین، بسیاری از خانوادهها کنار یکدیگر جمع میشوند و همراه بزرگان خانواده به دامان طبیعت میروند.
نحسی سیزده برای طبیعت
در بخشهای قبلی مقاله درباره نحسی سیزده و دلایل آن صحبت کردیم. ما بهصورت کامل نشان دادیم که روز سیزدهم فروردین، بسیار خوشیمن و نیکو است؛ اما برای طبیعت اینطور نیست. در حقیقت روزی که آن را با نام روز طبیعت میشناسیم، بدترین روز برای طبیعت سرسبز اطراف ما است. زمانی که در روز چهاردهم فروردین سری به مناطق سرسبز و پارکهای مختلف بزنیم، شاهد مناظر وحشتناکی خواهیم بود.
متأسفانه حضور خانوادهها آسیب بسیاری به طبیعت وارد میکند. بسیاری از افراد زبالههای خود را در طبیعت رها میکنند. برخی دیگر درختان را میشکنند و آتش درست میکنند. برخی دیگر آتش را زیر درخت به پا میکنند و به طبیعت آسیب میرسانند. برخی دیگر از شاخههای جوان درختان، تاب میآویزند. خلاصه میتوان گفت که این روز برای هر که نحس نباشد، برای طبیعت بیزبان نحس است.
فراموش نکنید که با ازبینرفتن طبیعت، گونه انسان نیز نابود خواهد شد. ما به طبیعت اطراف خود مدیون هستیم. طبیعت یک امانت بسیار ارزشمند است و ما مالک آن نیستیم. ما باید این امانت را به دست نسل بعد برسانیم؛ همان طور که نسل پیش از ما آن را به ما هدیه دادند. پس در روز طبیعت، کمی بیشتر هوای طبیعت را داشته باشیم!