چالش‌های ترامپ برای اجرای سياست‌های انرژی

به گزارش تاسیسات نیوز، هرچند رئیس‌جمهوری جدید آمریکا تاکید زیادی بر تحقق سياست‌هاي خود در حوزه انرژي دارد، اما این تحولات به سادگی رخ نخواهد داد و با چالش‌هاي مختلف داخلي و بين‌المللي روبه‌رو‌ خواهد بود. نخستین چالش آسيب‌پذيري ايالات متحده از بلاياي طبيعي ناشي از گرم شدن کره زمين است که منجر به مقاومت داخلي در برابر بي‌توجهي ترامپ به کاهش انتشار کربن و افزايش مصرف سوخت‌هاي فسيلي از سوی گروه‌های مخالف او و حامی محیط‌زیست خواهد شد. تنها در سال 2012، هزينه آسيب‌هاي اقتصادي ايالات متحده از بلایای طبيعي ناشي از گرم شدن کره زمين به بيش از 100 ميليارد دلار ارزیابی شده که روند آن فزاينده است.





مخالفت‌هاي نهادي و قانوني دیگر چالشی است که بر سر راه ترامپ قرار دارد، به خصوص در رابطه با آزادسازي بيشتر زمين‌هاي فدرال و مناطق قطبي و مناطق ساحلي در اکتشاف و توليد منابع نامتعارف. آمریکا در این زمینه تجارب منفي بزرگی در گذشته داشته و آسيب‌هاي محيط‌زيستي نظير نشت نفت در خليج مکزيک را هنوز از یاد نبرده است.





در كنار مخالفت‌هاي قانوني، مخالفت‌هاي اجتماعي نظير جنبش «ضد خط لوله Anti Pipeline » نيز حائز اهميت است. واكنش احتمالي دولت ترامپ براي مقابله با مخالفت‌هاي اجتماعي، تاكيد بر مزاياي اقتصادي ايجاد شغل نظير ادعاي صرفه اقتصادي 4 ميليارد دلاري احداث خط لوله كي‌استون در سال خواهد بود که مشخص نیست گروه‌های مخالف آن را خواهند پذیرفت یا خیر.





در ابعاد جهانی، احتمال عقب‌نشيني چين و هند از تعهدات پذيرفته آب و هوايي خود در قالب INDCهاي خود نیز یکی دیگر از چالش‌ها به شمار می‌رود. این اقدام منجر به اعمال فشار جهاني بر ترامپ براي حفظ سياست‌هاي همگرايانه جهاني براي مقابله با تهديدهاي نوظهور جهاني در حوزه زيست محيطي خواهد شد.





لازم به ذکر است که در نشست 2017 داووس، يکي از 5روند تهديد محتمل و تاثيرگذار جهاني، موضوعات زيست محيطي محسوب شده که نيازمند عزم جهاني و اقدام هماهنگ براي مقابله با آن است. نكته حائز اهميت در گزارش نشست داووس اين بود كه هرچند موضوعات خاص اقتصادي و انرژي در تحليل سلسله مراتب 5 ريسك بالاي جهاني جايگاهي نداشتند اما «نحوه عملكرد حوزه انرژي» مي‌تواند منجر به ريسك‌هاي ديگر نظير «مشكلات زيست محيطي» شود.





به همين دليل مي‌توان پيش‌بيني كرد كه فشار جامعه جهاني بر اقدامات احتمالي ترامپ در ناديده‌گرفتن دغدغه‌هاي زيست محيطي ناشي از مصرف انرژي‌هاي فسيلي پر انتشار، افزايش يافته و يكي از موانع احتمالي تحقق سياست‌هاي انرژي ترامپ خواهد بود.





با تمام این تفاسیر به نظر مي‌رسد که سياست‌هاي نوين انرژي ايالات متحده در چارچوب سياست‌هاي ناسيونالیسم انرژي ترامپ در کوتاه‌مدت اثرات مهمي بر بازار جهاني، ژئوپليتيک انرژي، فناوري انرژي، اقتصاد جهاني و رژيم‌هاي کاهش انتشار کربن جهاني خواهد گذاشت، زيرا اين کشور يکي از بازيگران مهم توليد و مصرف انرژي جهاني است.





اما به تدريج با تحميل واقعيت‌هاي ساختاري داخلي و بين‌المللي حوزه انرژي بر منافع و اهداف انرژي ايالات متحده، سياست‌هاي افراطي اين کشور تعديل خواهد شد.





اما آنچه مي‌توان با عدم قطعيت پايين‌تري بيان کرد این است که تجاري شدن منابع نامتعارف ايالات متحده، روندهاي نويني را ايجاد کرده است که منافع راهبردي و اقتصادي همه عرضه‌کنندگان ديگر از جمله اوپکي‌ها را از ابعاد مختلف تهديد خواهد کرد و ژئوپليتيک انرژي نويني را براي کاهش اهميت راهبردي هرچه بيشتر عرضه انرژي عرضه‌کنندگان سنتي از جمله اوپکي‌ها بنيان خواهد گذاشت.





در مجموع بايد برخی سياست‌های انرژي ترامپ را تغييردهنده بازي دانست که کاهش تهديد‌هاي آن نيازمند تدوين استراتژي‌هاي مقابله‌اي کلان و عملياتي حتي در کشور ما براي تامين بيشينه منافع انرژي ايران است. به نظر مي‌رسد تهديد مهم‌ترين شاخص امنيت انرژي عرضه‌كنندگان يعني امنيت تقاضا، با اهتمام ترامپ به توسعه منابع نامتعارف انرژي از طريق كاهش محدوديت‌هاي قانوني و مالي و فناوري براي رقابت‌پذير كردن آن با توليد نفت متعارف در قسمت‌هاي پايين جهاني افزايش خواهد يافت. در اين شرايط برخي اقدامات احتمالي ماجراجويانه ترامپ در سياست خارجي نيز مي‌تواند منجر به افزايش قيمت نفت و تشديد تجاري شدن منابع نامتعارف شود.







انتهای خبر

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;