افزایش جمعیت و خشکسالی دلایل بحران آب در ایران
درهیاهوی جناحبازیها و قدرتطلبیهای رایج، مسائل اصلی مملکت یا گم میشوند یا آنقدر دور از نظر باقی میمانند تا این که تبدیل به بحران شوند مسئله آب یکی از این دست مسائل است.
به گزارش تاسیسات نیوز، علیرضا دائمی، معاون وزیر نیرو ایران، روز سهشنبه، ۲۴ اردیبهشت، نسبت به بحران آب در کشور هشدار داد و آن را معلول افزایش جمعیت و خشکسالی دانست.
به گفته او، در سال ۱۹۶۰ به ازای هر نفر ۶ هزار متر مکعب آب در اختیار بود که این آمار در سال ۱۹۹۰ به ۲ هزار متر مکعب کاهش یافت و بههمین ترتیب نیز تا سال ۲۰۲۵ به هزار متر مکعب خواهد رسید.
این مقام وزارت نیرو ایران، رشد جمعیت را یکی از عوامل بحران آب دانست و گفت که در ۸۰ سال گذشته جمعیت کشور ۷ برابر شده است.
آخرین سرشماری عمومی ایران که سال ۱۳۹۰ انجام شد حکایت از آن داشت که جمعیت ایران بالغ بر ۷۵ میلیون شده است، حدود ۵ میلیون بیشتر از سال ۱۳۸۵ و ۱۵ میلیون بیشتر از سال ۱۳۷۵.
علیرضا دائمی همچنین گفت که ایران ۱۰ سال پیاپی خشکسالی داشته و میزان بارندگی آن تا ۷۵ درصد سطح نرمال کاهش پیدا کرده.
به گفته او، این خشکسالی نشانه تغییر اقلیمی است که از شمال آفریقا آغاز شده است که در کنار مسائلی مانند رشد جمعیت باعث میشود «سال به سال شرایط ایران سختتر شود».
او در نهایت پیشبینی کرد که ظرف ۲۰ سال آینده حجم آب در دسترس در ایران به یک چهارم کاهش یابد.
سرمنشاء تحولات جهان در قرن اخیر
آب یکی از بزرگترین چالشهای قرن حاضر است که میتواند سرمنشاء بسیاری از تحولات مثبت و منفی جهان قرار گیرد.
۵/۹۷ درصد آب کره زمین در دریاها و دریاچهها است که آب شور را تشکیل میدهد. ۵/۲ درصد باقیمانده آب شیرینی است که در زمین وجود دارد که از آن ۳/۰ درصد آب رودخانهها ۸/۳۰ درصد آبهای زیرزمینی و ۹/۶۸ درصد یخچالها و پوشش دائمی برف کوهها است.
بنابراین بین توان تأمین آب و شدت تقاضا در جهان خلایی وجود دارد که بحران آفرین است. هنگامی که این عدم تعادل با مجموعه راهکارهای مدیریتی قابل مهار نباشد زبان مفاهمه در بخش آب تبدیل به زبان مخاصمه خواهد شد؛ چه در بعد محلی، منطقهای، ملی و چه در بعد جهانی.
بخش عمدهای از عدم تعادل در منابع آب ناشی از چرخه آبشناسی و محدودیت طبیعی منابع آب بوده و بخش دیگر تأثیرگذاری اقدامات و فعالیتهای انسان بر روی منابع آب است که محدودیت ذاتی منابع آب، خشکسالی، افزایش جمعیت، بهرهبرداری بیرویه از منابع و ذخایر موجود و در نتیجه افت آبهای زیرزمینی و اثرات تخریبی فعالیت انسان بر محیط زیست جملگی زمینهساز چالشهای سنگینی در امر بهرهگیری از منابع آب شیرین است.
آب برای زندگی ضروری و منبع کلیدی برای سلامتی انسان است. حدود ۲/۱ میلیارد انسان در جهان هنوز به آب شرب قابل اطمینان دسترسی ندارند. تأمین آب شرب قابل اطمینان و خدمات بهداشتی برای بیش از یک میلیارد نفر در دهه آینده یکی از بحرانیترین چالشهای است که بشر امروزی با آن روبرو است.
چالش های بخش آب در کشور
محدودیت ذاتی منابع آب از مهمترین چالشهای بخش آب در کشور است. کشور ما به علت شرایط خاص جغرافیایی و آب و هوایی، سهم ناچیزی از آب شیرین را داراست. در حالی که حدوداً ۷۱در صد از ۱۳۰ میلیارد مترمکعب منابع آب تجدیدشونده خود را مورد استفاده قرار داده است.
میزان نزولات جوی هم از بعد زمانی و هم از نظر کمیت و میزان استفاده در جغرافیای کشورمان به شدت متفاوت است. چنانچه میزان بارندگی سالیانه بین مناطق کویری تا خطه سرسبز شمال ایران بین ۵۰ تا ۱۸۰۰ میلیمتر متغیر است.
کشور ما یک دوره خشکسالی اقلیمی دارد که غالباً در دورههای ۱۰ و ۳۰ ساله اتقاق میافتد و جلوگیری از آن در دست ما نیست، اما باید با پیامدهای خشکسالی مقابله نمود. مقابله با پیامدهای خشکسالی زمانی موفق است که با پیشبینی و برنامهریزی دورههای خشکسالی و ایجاد ظرفیتهای لازم ، هم در بعد تأمین و هم در بعد مصرف با روشی پایدار به عبور از دوره خشکسالی نایل آئیم.
منابع آب در اثر بهرهبرداری و استفاده بیرویه همواره در معرض آلودگی و یا کاهش کیفیت بوده است. مصرف روبه رشد در تمامی عرصههای مصرف اعم از شرب، صنعت، خدمات و کشاورزی پیامدهای تغییر و کاهش کیفیت را به دنبال دارند. در حال حاضر حدود ۲۹ میلیاردمترمکعب از پساب های کشاورزی ، شهرِِِی و صنعتی کنترل نشده وجود دارد که خطر بالقوهای برای کاهش کیفیت منابع آب است و پیشبینی میشود این روند در سال ۱۴۰۰ به حدود ۴۰ میلیارد مترمکعب برسد. تبعات کاهش کیفیت و آلودگی منابع آب باعث شیوع بیماری های مختلف است.
کاهش آلودگی منابع آب با کاهش در سهم آلایندهها امکانپذیر است. زبالهها، فاضلابها، پسابها، موادشوینده (دترجنتها)، سموم دفع آفات، کودهای شیمیایی و … گونههایی از آلایندههای مهم آب هستند.
جمعیت و مصرف هر دو متغیرهایی هستند که همواره در جهت افزایش تغییر مییابد و عدم تناسب بین آنها چالش های مربوط به آب را تشدید میکند.
بعد از محدودیت ذاتی منابع آب که چالش عظیمی است، مصرفکنندگان نیز چالش بزرگتری را به وجود میآورند.
کمیت و کیفیت مصرف، رقابت در مصرف، عدم تعادل در شیوههای استفاده و صدمهای که از این حیث به منابع آب و نهایتاً محیط زیست وارد میآید، نیاز به برنامهریزی و مدیریت اصولی در کاهش تبعات و اثرات آن دارد. از جمله مصرفکنندگان مهم، بخش کشاورزی است که در سال ۱۳۸۰ نیاز آبی خود را به میزان ۴۶ در صد از آبهای سطحی و ۵۴ در صد از آبهای زیرزمینی تأمین کرده است.
بنابراین می بینیم که بخش کشاورزی سهم عظیمی از آبهای با کیفیت و قابلیت بالا را به خود اختصاص داده است.
ایران روی خط خشکسالی
کشور ما که روی خط خشکسالی فزاینده قرار دارد و از رشد جمعیت بالایی نیز برخوردار است، باید امکانات طبیعی خود را حفظ کند و با صرفه جوئی کامل آب از شدت بحران آتی بکاهد.
این در حالیست که دولت با آب به شکل کالای عادی برخورد میکند و فاقد دیدگاه کلان و همه جانبه درباره آن است و منابع آبی را در خدمت سیاست دورنگر و برای نسلهای بعدی قرارنمیدهد.
پیامد چنین سیاستهایی، خشکی دریاچه ارومیه است و سپس در برابر بحران ایجاد شده دولت از انتقال آب ارس و یا آب دریای مازنداران به دریاچه ارومیه حرف میزند.
از سویی دیگر دولت در صدد انتقال آب رودخانه کرخه از لرستان به گلپایگان و قم و خوانسار است، بدون آنکه تحلیل علمی ارائه و خطرات اکولوژیکی آن را ارزیابی کند.
دستگاه اداری دریاچهها را حفاظت نمیکند و آنها را به بحران خشکی میکشاند اما از سویی دیگر از انتقال آب دریای مازندران به سمت مرکز ایران و تبدل آب دریا به آب آشامیدنی صحبت میکند.
طبق ارزیابی کارشناسان سازمان ملل هزینه برای یک متر مکعب آب آشامیدنی از منابع زیر زمینی ۱۰ سانتیم یورو میباشد، از طریق تصفیه آب مصرف شده ۴۵ سانتیم یورو میباشد و اگر آب دریا برای آب آشامیدنی استفاده شود هزینهاش به ۷۰ سانتیم یورو میرسد.
سخن آخر اینکه درهیاهوی جناحبازیها و قدرتطلبیهای رایج، مسائل اصلی مملکت یا گم میشوند یا آنقدر دور از نظر باقی میمانند تا این که تبدیل به بحران شوند و البته وقتی مسائل به حد بحران برسد دیگر مدیریت آن امری بسیار دشوار و از کنترل خارج خواهد بود. مسئله آب یکی از این دست مسائل است. لذا بهتر است دولتمردان و مسولان از هم اکنون در مورد بحران آب در کشور یک برنامه ریزی کلان داشته باشند تا در سالهای آینده بحران آب را در کنار دیگر بحران های مدیریت نشده کشور شاهد نباشیم.
پایان پیام/.