به گزارش تاسیسات نیوز به نقل از ایسنا،تهدیدهای امروز دیگر تنها به بمباران هوایی ختم نمیشوند؛ پهپادها، حملات سایبری و بمبهای هوشمند، ساخت پناهگاههایی چندمنظوره و پیشرفته را ضروری کردهاند. مهندس احمد نادرزاده، متخصص سازه و مهندسی زلزله با بررسی تجربیات جنگ گذشته، میگوید: تهران در صورت تهدید جدی، زیرساخت کافی برای پناهگیری جمعیت میلیونیاش ندارد. در روزگار نه چندان دور، هنگامیکه آژیر قرمز در شهرها به صدا درمیآمد و سایه موشک و بمب بر فراز آسمان ایران سنگینی میکرد، پناهگاهها برای میلیونها ایرانی، مفهومی فراتر از یک سازه بتنی بودند؛ آنها پناهی از ترس، گریزگاهی از مرگ و امیدی به فردا محسوب میشدند. تجربه جنگ تحمیلی، ضرورت ساخت پناهگاههای امن و مقاوم را نه تنها برای میدانهای نبرد، بلکه برای کوچهها، مدارس و خانههای مردم، به واقعیتی ملموس بدل کرد؛ تجربهای که گرچه امروز کمتر از آن گفته میشود، اما در حافظه مهندسانی که سازندهاش بودند، هنوز زنده و پر از درس است. بهطور کلی سه نوع پناهگاه در زمان جنگ عراق علیه ایران ساخته میشد؛ پناهگاههای شهری عمومی (غیرنظامی)، پناهگاههای نظامی در خطوط مقدم و پناهگاههای زیرزمینی سازمانی.
نادرزاده با اشاره به نبود استاندارد مشخص برای ساخت پناهگاهها در زمان جنگ ۸ ساله، گفت: در آن زمان استاندارد رسمی و مدون داخلی برای طراحی پناهگاهها وجود نداشت؛ به طور کلی طراحیها به صورت تجربی و مبتنی بر این موارد بود:
* الگوهای مهندسی ارتش
* منابع ترجمه شده خارجی مانند TM۵-۸۵۵ آمریکا یا منابع شوروی سابق
* تجربیات میدانی از حملات و تخریبها
* در برخی پروژههای حساس، از مشاوران فنی و اساتید دانشگاهی نیز استفاده میشد.
وی ادامه داد: نتیجه آنکه کارها اغلب سریع، موقت و با مصالح در دسترس انجام میشد نه طبق استانداردهای ساخت مقاوم امروزی.
معیارهای مکانیابی پناهگاهها
وی درباره معیارهای مکانیابی پناهگاهها گفت: مکانیابی پناهگاهها دارای معیارهای مشخص و فنی است که برای افزایش ایمنی، دسترسی و کارایی در شرایط بحرانی باید رعایت شوند. عوامل مؤثر در انتخاب محل پناهگاه به این شرح است:
میزان ریسک منطقه: نزدیکی به اهداف حساس یا نظامی (مانند پالایشگاه، فرودگاه، پایگاه نظامی) باعث افزایش احتمال هدفگیری میشود. مناطق کمخطر یا با احتمال اصابت کمتر اولویت دارند.
تراکم جمعیت: پناهگاه باید در فاصلهای قرار گیرد که افراد در کمتر از ۲ دقیقه به آن برسند (شعاع دسترسی حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ متر). در مناطق پرتراکم، نیاز به چند پناهگاه کوچک بهجای یک پناهگاه بزرگ وجود دارد.
شرایط زمینشناسی و ژئوتکنیکی: پایداری خاک، سطح ایستابی، احتمال رانش یا نشست زمین باید بررسی شود. در مناطق با خاک رسی یا اشباع، نیاز به پایدارسازی یا استفاده از مصالح خاص است.
دسترسی و خروج اضطراری: پناهگاهها باید دارای راههای ورودی و خروجی ایمن، امکان تخلیه سریع و تردد امدادی باشند. پناهگاهها نباید در مسیر مستقیم آوار ساختمانها یا تیرهای برق قرار گیرند.
حفظ دیدگریزی (استتار): محلهایی با قابلیت دیدگریزی طبیعی یا امکان پوشش خاکی (مانند کنار تپه، فضای سبز یا پارکینگ زیرزمینی) مناسبترند. پناهگاهها نباید در معرض دید مستقیم از هوا (برای پناهگاههای ضد هوایی) قرار داشته باشند.
زیرساختها و خدمات: پناهگاهها باید در نزدیکی آب و برق بوده و امکان نصب تهویه و فیلتر در آنها وجود داشته باشد. همچنین امکان پشتیبانی لجستیکی در شرایط بحران (سوخت، دارو، آب) وجود داشته باشد.
در نتیجه، انتخاب محل پناهگاه ترکیبی از تحلیل خطر، دسترسی سریع، ایمنی زمین و شرایط پدافندی منطقه است. طراحی نهایی باید بر اساس نقشههای خطر و جمعیت انجام شود.
نادرزاده در پاسخ به سؤالی درباره وضعیت فعلی شهر تهران با تاکید بر اینکه زیرساخت پناهگاهی فعلی در شهرهایی مانند تهران پاسخگوی جمعیت چندین میلیونی نیست، گفت: با وجود ساخت برخی پناهگاهها در دهه ۶۰، بخش زیادی از آنها یا فرسوده شده و یا تغییر کاربری دادهاند و در بسیاری از مناطق پر تراکم شهر بهویژه در بافتهای فرسوده یا مسکونی، فضای امن و استانداردی برای پناه گیری سریع وجود ندارد.
نادرزاده خاطر نشان کرد: علاوه بر آن ساختمانهای جدید نیز فاقد زیر زمین مقاوم و یا فضای محافظت شدهاند. از طرفی امکاناتی مانند تهویه فیلتر شده یا دسترسی اضطراری معمولا در طراحی آنها لحاظ نمیشود.
وی افزود: مترو، تونلها یا برخی پارکینگها قابلیت تبدیل به پناهگاه را دارند، اما هنوز به طور کامل تجهیز نشدهاند. در نتیجه اگر تهدید جدی نظامی یا شیمیایی متوجه تهران شود، زیر ساختهای فعلی برای حفاظت از جمعیت کافی نیست و نیاز به بازنگری جدی در طرحهای شهری و مقررات ساخت و ساز دارد.
