دو شرط ورود نفتی‌ها به ایران

به گزارش تاسیسات نیوز در زیر گفتگویی را با آقای منصور معظمی میخوانید:

 

جناب دکتر اگر اجازه دهید از نقطه آغازین تحریم‌ها شروع کنیم. تحریم‌ها از ابتدا چه مکانیسمی داشتند و چه تاثیری بر صنعت نفت ایران گذاشتند؟

 

 

تاریخ شروع تحریم‌ها به سال‌های بسیار قبل باز‌می‌گردد و از ابتدا آمریکایی‌ها به درستی فهمیدند اعمال تحریم بر صنعت نفت ایران بیشترین تاثیر را بر کشور خواهد داشت. آمریکا تا پیش از سال 1391 دو موضوع را در صنعت نفت مورد توجه قرارداد، محدودکردن سرمایه‌گذاری و ورود تکنولوژی که هر دو آنها از مهم‌ترین‌ شاخص‌های توسعه صنعت نفت هستند. به‌طور مثال می‌توان به قانون داماتو اشاره داشت که سرمایه‌گذاری در صنعت نفت ایران را محدود به سالانه 20 میلیون دلار ‌کرد. البته به نظر من آمریکایی‌ها شناخت منطقی و درستی نسبت به ساختارهای ایران نداشتند، چراکه برخلاف آنچه آنان گمان می‌کردند تحریم‌ها نتوانست صنعت نفت ایران را از پا درآورد.



رشد بخش‌های مختلف صنعت نفت و گاز ایران در این سال‌ها چگونه بود؟


در پتروشیمی چه از لحاظ تولید و چه ظرفیت تولید پیشرفت خوبی داشته‌ایم اما متاسفانه این توسعه تنها کمی بوده است و از لحاظ تکنولوژی پیشرفت چندانی نکرده‌ایم.


در صنعت گاز چون مساله ساده‌تر بود و متقاضی بیشتری نیز داشت، پیشرفت بیشتری داشته‌ایم، به‌طوری‌که تا 2 یا 3 سال آینده همه کشور از گاز طبیعی استفاده می‌کنند.



البته این مساله مزایا و معایب خود را دارد، به اعتقاد من نباید همه سبد مصرفی انرژی کشور را گاز قرار دهیم چراکه ما را آسیب‌پذیر می‌کند.



در نفت نیز در مقطع کوتاهی حتی به صادرات 6 میلیون بشکه در روز نیز رسیدیم که نشان از ظرفیت تولید بالای ایران در آن سال‌ها دارد اما متاسفانه ظرفیت تولید کاهش پیدا کرد چراکه تحریم‌های غرب دو فاکتور موثر در آن را همان سرمایه‌گذاری و ورود تکنولوژی به کشور بود ، محدود کرد.



همچنین صنعت نفت ما از لحاظ سخت‌افزاری بزرگ شده و بدنه بسیار بزرگی پیدا کرده اما از لحاظ نرم‌افزاری ضعیف مانده‌ است.



باید توجه داشت که در حال حاضر بسیاری از مشکلات صنعت نفت مربوط به تحریم نیست، به‌طور مثال چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن به پیشرفت تکنولوژیکی توجهی نمی‌شد و آن‌طور که باید دارای دانش تکنولوژیک نیستیم، چراکه در این زمینه هیچ‌گاه سرمایه‌گذاری نکرده‌ایم.



بعد از سال 1390 تحریم‌های صنعت نفت به چه شکل بود؟


علاوه‌بر منع ورود سرمایه‌ و تکنولوژی، بازارهای خود را از دست دادیم. قبل از سال 90 هم به اروپا و هم آسیا نفت صادر می‌کردیم اما در قالب تحریم‌ها برای کشورهای مختلف سقف خرید نفت از ایران گذاشته شد.




این در حالی است که آن کشورها نه علاقه داشتند و نه کار راحتی بود که خرید نفت از ایران را محدود کنند؛ به همین دلیل نیز تحریم‌ها را هر 6 ماه یکبار تمدید می‌کردند تا پالایشگاه‌ها با نفت‌های جدیدی که جایگزین نفت ایران می‌شد، سازگار شوند.



علاوه بر این، مشتریان نفت ایران به عملکرد شرکت ملی نفت ایران اعتماد داشتند چراکه شرکت ملی نفت از لحاظ استانداردهای بازرگانی و انجام تعهدات شرکت قابل‌قبولی است و ایجاد اعتماد در مشتری یکی از شاخص‌های مهم موفقیت یک بنگاه تجاری است.



آمریکا چه تهدیدهایی کرده بود که کشورهای خریدار نفت ایران مجبور به کاهش واردات خود شدند؟


شرکت‌های خریدار نفت ایران با آمریکا نیز مبادلات گسترده‌ای داشتند و آمریکا تهدید کرده بود آنها را تحریم و مبادلاتشان را محدود می‌کند، شرایط بسیار دشواری برای آنها ایجاد می‌کردند.



از طرفی حتی اگر از ما نفت می‌خریدند نمی‌توانستند پول آن را برگردانند. چون سوئیفت بسته شده بود. با بسته شدن سوئیفت جابه‌جایی پول هزینه‌بر ‌شد که این خود موجب بالا رفتن قیمت تمام شده نفت ایران می‌شد و عاملی برای از دست دادن قدرت رقابت ما در بازار نفت شد.


اگر ظرفیت تولید ما بالاتر بود آیا ممکن بود روند تحریم‌ها به شکل دیگری باشد؟


اگر ما ظرفیت تولید خیلی بالاتری داشتیم به یقین غرب هم محتاط‌تر عمل می‌کرد، چراکه مثلا حذف 10 میلیون بشکه از بازار نفت خیلی سخت‌تر است.


تحریم‌های بیمه‌ای چه تاثیری بر صنعت نفت داشتند؟


برای اینکه جنسی از ایران خریده یا کالایی به ایران فروخته شود باید آن محموله بیمه می‌شد. وقتی موسسات خارجی محموله‌های ایران را بیمه نمی‌کردند به این معنا بود که پوشش امنیتی را بر می‌داشتند و این مساله موجب افزایش ریسک در تجارت با ایران بود.


تا قبل از تحریم‌ها کشتی‌ها به خارک می‌آمدند و از ایران نفت می‌خریدند، اما با اعمال تحریم‌های بیمه‌ای هیچ کشتی حاضر نمی‌شد ریسک حمل نفت بدون بیمه را به گردن بگیرد و کار به جایی رسید که شرکت ملی نفت مجبور به خرید نفتکش شد. شرکت ملی مجبور شد نفت را حمل کند و به آب‌های بین‌المللی ببرد.


با محدود شدن ایران در بازار نفت چه اتفاقی افتاد؟


در سال‌های تحریم بازار ما را عراق و دیگر رقبا گرفته‌اند و باز پس گرفتن این بازار به یقین بسیار دشوار است. ما فرصت‌های طلایی را از دست دادیم که برای بازپس گرفتن آن مشکلات زیادی پیش روی ما است.


آیا ایران می‌تواند به بازارهای بین‌المللی برگردد؟


ما می‌توانیم سهم خود را در بازار بیشتر و مشتریان جدید جذب کنیم اما این موضوع اول به عزمی ملی در راستای بهبود روابط بین‌المللی و دوم به کار کارشناسی market research نیازمند است، market research یک تخصص و توانمندی است و به این معنا است که شرکت ملی نفت به بازار ورود کند و با شناخت بیشتر بازار و لابی‌های بازرگانی و سیاسی بتوان سهم بیشتری از بازار کسب کند؛ شرکت ملی نفت باید خود را به این تخصص مجهز کند. با توجه به رشد اقتصادی که برای سال‌های 2016 و 2017 برآورد می‌شود نمی‌توان انتظار داشت تقاضای نفت خیلی بالا برود، بنابراین اگر ما بخواهیم سهم بازار خود را افزایش دهیم باید سهم بازار دیگران را بگیریم. بند 13 اقتصاد مقاومتی نیز به متنوع کردن روش‌های فروش اشاره دارد.



گفته می‌شود بر اساس متن برجام رفع تحریم‌های ایران منوط به قوانین هر کشور شده است. آیا مذاکره برای رفع تحریم‌های نفتی ایران توسط کشورهای آسیایی و اروپایی متفاوت از مذاکرات با آمریکا است؟

 

رفع تحریم‌ها همگی به آمریکا بستگی دارد. نه تنها کشورهای آسیایی حتی کشورهای اروپایی نیز تحت فشار آمریکا مجبور به تحریم ایران شدند، بنابراین اگر آمریکا تحریم‌ها را لغو کند رفع تحریم توسط دیگر کشورها بسیار ساده خواهد بود.


در حال حاضر نیز با رسیدن به توافق برجام و با وجود اینکه هنوز اجرایی نشده است شاهد ورود تعداد زیادی از هیات‌‌‌‎های اروپایی‌ به ایران هستیم که نشان از تمایل آنها به رفع هرچه سریع‌تر تحریم‌ها دارد. به اعتقاد من اگر اروپایی‌ها از آمریکا نمی‌ترسیدند همین امروز سرمایه‌گذاری در صنعت نفت ایران را آغاز می‌کردند.



به اعتقاد شما رفت و آمدهای شرکت‌های خارجی که بعد از توافق به کشور زیاد شده چه زمانی به عقد قرارداد و سرمایه‌گذاری در ایران منجر خواهد شد؟

 

همه چیز به رفع تحریم‌ها بستگی دارد، تا مسائل برجام حل نشود این شرکت‌ها هیچ‌کدام نمی‌آیند و حتی اگر برجام هم اجرایی شود مدتی طول می‌کشد تا وارد ایران شوند.

 

در حال حاضر حضور آنها بیشتر جنبه market research دارد یعنی شرایط سرمایه‌گذاری در ایران را بررسی می‌کنند و به این معنا نیست که همه آنها می‌آیند. خارجی‌ها تا پیش از این نگاه سیاسی به ایران داشتند و در حال حاضر بیشتر نگاه اقتصادی دارند، بنابراین با حضور در ایران فرصت‌های سرمایه‌گذاری را می‌سنجند.




از طرفی باید در نظر داشت که بسیاری از آنها به ایران به‌عنوان بازاری برای فروش محصولات خود نگاه می‌کنند اما شرکت‌های خارجی باید به این نکته توجه داشته باشند که بازار ایران بازار 20 یا 30 سال پیش نیست.



امروز ما در ساخت تجهیزات، فعالیت‌های نظارتی (supervision) و کارهای ساختاری و زیربنایی(construction) و… به حدی از بلوغ رسیده‌ایم؛ بنابراین اگر این شرکت‌ها تنها به ایران به منزله بازار فروش نگاه کنند خطای استراتژیکی انجام داده‌اند.

شرکت‌های خارجی که به ایران می‌آیند باید حتما 2 چیز را با خود به کشور بیاورند اول سرمایه و دوم تکنولوژی.



عدم حضور شرکت‌های آمریکایی در ایران آیا سیگنال منفی به دیگر سرمایه‌گذاران نمی‌دهد؟


نه. شرکت‌های آمریکایی از طرف دولت این کشور اجازه حضور در ایران را ندارند وگرنه بسیار علاقه‌مند به حضور در ایران هستند.



آیا ممکن است شرکت‌های آمریکایی نیز به ایران بیایند؟


اگر نیایند فرصت بزرگ سرمایه‌گذاری در ایران را از دست می‌دهند.



برای اینکه صنعت نفت در مسیر توسعه قرارگیرد به چه میزان سرمایه نیاز دارد؟


برای اینکه بتوانیم تنها وضع موجود صنعت نفت را حفظ کنیم و اندکی نیز توسعه دهیم حداقل به 100 تا 120 میلیارد دلار سرمایه نیاز داریم. اما توسعه صنعت نفت به سرمایه‌ای بسیار بیشتر از این مقدار نیاز دارد.



آیا ما پتانسیل جذب این مقدار سرمایه را داریم؟


شرایط منطقه خیلی بحرانی است. شرکت‌هایی که مخاطب آنها صنعت نفت کشورها است زمانی که به منطقه خاورمیانه نگاه می‌کنند کشورهایی با عدم ثبات سیاسی، امنیت و اقتدار مرکزی می‌بینند.



اما در ایران شرایط به شکل دیگری است، بنابراین ثبات سیاسی و امنیت یکی از بزرگ‌ترین‌ مزایای ایران نسبت به دیگر کشورها است.



اما باید در نظر داشت که جذب سرمایه‌ یک هنر است و مدیریت سرمایه‌گذاری خارجی کار سختی است. فرض کنید همین حالا خارجی‌ها بیایند و برای سرمایه‌گذاری در ایران صف بکشند، به یقین مدیریت این موضوع مهارت خاصی می‌طلبد.



ما باید بتوانیم اولویت بندی کنیم و شرکت‌های خارجی را جذب قسمت‌هایی از اقتصاد کشور کنیم که به نفع ما و انتخاب ما است.


آقای مهندس حسینی رونمایی قراردادهای نفتی را نقطه شروع جذب سرمایه در ایران می‌دانند. نظر شما درخصوص قراردادهای نفتی چیست؟ آیا می‌توان با آنها جذب سرمایه کرد؟


قرارداد نفتی یک رابطه دو طرفه منضبط و قانونمند بین کارفرما و پیمانکار برای انجام کار در بالادست صنعت نفت است.

قراردادهای جدید فرصتی برای سرمایه‌گذاری است؛ اما به این معنا نیست که مدل قراردادی تعریف شده بدون ایراد است.

کما اینکه وزارت نفت نیز خود بر این تاکید کرده است. برخی نقدها منصفانه دلسوزانه بوده است و وزارت نفت باید با حوصله به آنها گوش دهد؛ هرچند که بسیاری هم غرض‌ورزانه نقد کرده‌ و حتی نخوانده ایراد گرفته‌اند.



وزیرنفت وعده افزایش 500 هزار بشکه‌ای صادرات بلافاصله بعد از لغو تحریم‌ها را داده است. آیا ما توان بازاریابی برای این مقدار را داریم؟

 

به نظر من تا 500 هزار بشکه افزایش صادرات به بازاریابی جدی نیاز ندارد، چراکه همان مشتریان قدیمی نفت ایران علاقه‌مند به افزایش واردات از ایران هستند و برای افزایش این مقدار صادرات مشکل خاصی نداریم.



اما افزایش صادرات بیش از 500 هزار بشکه نیازمند مذاکره و بازاریابی است، باید بتوانیم جذابیت لازم را برای خریداران نفت خود ایجاد کنیم. من معتقدم هر کاری‌ شدنی است، به شرطی که ابزارها و مکانیزم‌های لازم برای آن را به کار ببریم.



از نظر شما اولویت‌های صنعت نفت در پسا تحریم چیست؟


اول افزایش صادرات نفت در اولین فرصت و دوم افزایش سرمایه‌گذاری در بالادستی در راستای افزایش تولید و ظرفیت‌سازی است. ما چاره‌ای نداریم جز اینکه ظرفیت تولید خود را افزایش دهیم، چون افزایش ظرفیت تولید به معنای افزایش توان و افزایش قدرت چانه‌زنی است. توجه داشته باشید که ظرفیت بالای تولید نفت یک فاکتور امنیت ملی است؛ به‌طور مثال در اوپک نگاهی که به کشوری با ظرفیت تولید 6 میلیون بشکه نفت می‌شود با نگاه به کشوری با ظرفیت تولید 2 میلیون بشکه، بسیار متفاوت است.



بازار فرصت‌ها زیاد نیست، رقبای ما نیز باهوش و زیرک هستند. در بازار رقابت کسی برنده می‌شود که توان بالاتری دارد. الان رقبای ما عراق و عربستان با همه توان در حال توسعه هستند. عراق در حال حاضر بزرگ‌ترین‌ رقیب ما در بازار نفت است؛ چون در حال افزایش ظرفیت تولید خود است.



اولویت سوم ما صادرات گاز و پیدا کردن مشتریان استراتژیک برای افزایش تولید گازی که داریم است. از سال بعد ما 10 ماه از سال اضافه بر مصرف گاز تولید می‌کنیم و باید گاز خود را به بازار کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، کشورهای آسیایی و به خصوص اروپا ببریم.



به اعتقاد من، صادرات گاز به اروپا یک ضرورت است؛ چراکه امنیت ایران را در صحنه بین‌المللی تضمین می‌کند، هرچند که سوددهی آن نسبت به صادرات به کشورهای حاشیه خلیج فارس کمتر باشد. بنابراین نباید در مقوله صادرات گاز به اروپا تنها نگاه اقتصادی داشت و باید نگاه اقتصاد سیاسی داشت.



تا سال 2024 میلادی روزانه 400 میلیارد متر مکعب به گاز مورد نیاز اروپا و کشورهای حاشیه خلیج فارس اضافه می‌شود و این یک فرصت طلایی برای ایران است. به اعتقاد من ایران می‌تواند و باید به game changer (بازیگردان) آینده بازار گاز جهان شود.



اولویت چهارم باید به سمت نوسازی و بازسازی تجهیزات صنعت نفت برود، اما اولویت پنجم و اولویت استراتژیک ما، ظرفیت‌سازی نیروی انسانی و پرورش مدیران تراز اول است، این موضوعی است که به شدت از آن غفلت کرده‌ایم.

منبع: دنیای اقتصاد

 

 

 

 

انتهای خبر

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;