بدون مجوز محیط زیست پروژه را شروع نخواهیم کرد
به گزارش تاسیسات نیوز، انتقال آب از دریای خزر به منطقه فلات مرکزی؛ سمنان. فلات مرکزی ایران، منطقهای کویری که مستثنی از ٦٠ درصد مناطق کویری کشور نیست، به کمآبی دچار است. اتفاقی عجیب نیست. کمآبی و معضل ایجاد شده در خصوص آب به خصوص در فصل گرما، مدتهاست در کشور ظاهر شده و عدهای آن را به نام بحران میشناسند و عدهای دیگر از آن به عنوان مسالهای یاد میکنند که تنها عامل انسانی باعث ایجاد آن شده است.
انتقال آب از خلیجفارس به استانهای جنوبی دیرزمانی نیست کلید خورده و انتقال آب از دریای خزر به فلاتمرکزی هم در حال کلید خوردن است.
این پروژه که در دولت دهم، با شتاب زدگی هرچه تمامتر توسط رییسجمهور وقت، کلنگ زنی شد، به حال خود رها شده بود تا زمانی که سازمان مدیریت و برنامه، ردیف مطالعاتی برای پروژه ایجاد کرد تا امروز که چهار سال از شروع مطالعات آن میگذرد. مجری پروژه، شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران است، شرکتی که مجری بسیاری از پروژههای سدسازی و انتقال آب بوده و هست.
محمد رهبری، مجری مستقیم پروژه معتقد است مخالفان و منتقدان طرح، هیچ اطلاعاتی از روند مطالعات و گزارشدهی ما به سازمان ارزیاب که همان محیطزیست است، ندارند. او در گفتوگو با «اعتماد» از نقطه شروع مطالعات میگوید تا تعداد جلسات کارشناسی که با محیط زیست داشته و ملاحظات زیستمحیطی که تا به حال داشته و قرار است از این به بعد هم داشته باشد. آغاز پروژه را که از نگاه او بلامانع است، منوط به صدور مجوز از سوی محیط زیست میداند.
پروژه انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی ایران، پروژهای است که صدای کلنگش از دولت دهم به گوش میرسد. رییسجمهور هم چند ماهی است روی پروژههای آب تاکید به تسریع دارد. وضعیت فعلی پروژه انتقال آبخزر به فلات مرکزی و سمنان چگونه است؟
در سفرهای استانی دولت قبل، در سال ٨٩ مصوبهای بوده مبنی بر تامین آب شرب و صنعت از دریای خزر برای منطقه فلات مرکزی؛ استان سمنان. در آخرین سفر استانی دولت، مصوب شده ردیف مطالعاتی برای این پروژه تعریف شود، سازمان مدیریت و برنامهریزی وقت هم ردیف مطالعاتی ایجاد کند و مطالعاتش شروع شود. اوایل سال ٩١ هم مراسم نمادینی برگزار شد تحت عنوان کلنگزنی پروژه که اذهان عمومی روی آن متمرکز شد.
همه انتقاداتی که میشنویم از تبعات آن شروع زودهنگام بود. ما در شرکت آب و نیرو، از تیرماه ٩١ کارفرما و دستگاه اجرایی پروژه شدیم. قبل از آن، آب منطقهای و شرکت آب و فاضلاب کشور کارهای مقدماتی مختصری انجام داده بودند و مطالعات در حد فاز شناخت انجام شده بود. نخستین قدم، انتخاب مهندس مشاور بود که شرکت مهاب قدس که شرکت با تجربهای در بخش آبکشور است را انتخاب کردیم. مطالعات فاز یک این طرح را شروع کردیم.
مطالعات طراحیهای فنی، مطالعات مربوط به بحثهای اقتصادی، محیط زیست، اجتماعی که برای یک پروژه بزرگ لازم است را شروع کردیم. ما مطابق عرف و رویههای جاری، مطالعات اجمالی و اولیه محیط زیستمان را به سازمان محیط زیست دادیم. سازمان هم تکلیف کرد که باید برایش مطالعات ارزیابی تفصیلی داشته باشید که این هم در دستور کار ما قرار گرفت. مطالعات مرحله اول تا سال ٩٣ انجام شد و برای تصویب در شورای فنیمان عرضه شد. همزمان با این مطالعات، مطالعات پدافند غیرعامل و میراث فرهنگی را با شرکتهای صاحب صلاحیت انجام دادیم.
در مورد میراث فرهنگی با پژوهشکده میراث فرهنگی کار کردیم و مطالعات پدافند را به ستاد پدافند غیرعامل ارسال کردیم تا تصویب شود. برای هر دو دستگاه منتظر نظر نهایی و دفاعیه خودمان هستیم. پژوهشکده میراث باید نظر نهایی بدهد تا اگر تداخلی با محوطههای باستانی داشته باشیم، در طراحیها لحاظ کنیم و اگر نیاز به نجاتبخشی داشته باشیم، نجاتبخشی کنیم.
نظر سازمان محیط زیست درباره گزارشاتی که دادید، چیست؟
سازمان محیط زیست بر اساس صورتجلسهای که در آن دستور داد، مجوز موافقت با کلیات را داد، مشروط به انجام مطالعات تفصیلی و تصویب کارگروه ماده ٢، همان چیزی که قانون میگوید. ما برای تکمیل این مطالعات، قرارداد انجام آزمایشات برای دریای خزر را که متاسفانه مدعی زیاد دارد اما متولی ندارد، با پژوهشکده اکولوژی خزر در ساری بستیم. ما نیاز به اطلاعات جامعی از پارامترهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خزر داشتیم که متاسفانه موجود نبود.
این پژوهشکده هم به مدت یک سال به صورت منظم براساس استانداردهای خودشان نمونهبرداری کردند تا همه اطلاعات مورد نیاز از آب خزر از آبزیان تا پلانکتون و بحثهای شیلاتی را کسب کنند. سال ٩٢ یک گزارش میان کار برای هماهنگی و اطلاع از وضعیت کارمان به محیط زیست دادیم. سال ٩٣ هم گزارش تکمیل شدهتری را به دفتر ارزیابی زیست محیطی ارسال کردیم.
روال معمول این است که گزارش توسط معاونان بررسی و جلسات کارشناسی برگزار میشود. ایرادات در این رفت و برگشتها گفته میشود و نهایتا میرسد به کارگروه ماده ٢. گزارش ما هم این روال را طی کرد، شاید ١٧جلسه رسمی کارشناسی داشتیم. طبیعتا این پروژه، پروژه خاصی است که باید چند دیسیپلین در آن، مورد بررسی قرار گیرد. محیط دریایی، عبور از جنگلهای منطقه مازندران و محدوده مقصد بخشهایی است که نشان میدهد باید مطالعات ارزیابی انجام میدادیم.
میزان آسیبی که قرار است به دریای خزر وارد شود را محاسبه کردهاید؟
ما در جنوب دریاچه خزر هستیم. آسیبپذیری ما در خصوص این دریا بیشتر است. البته خود دریا به لحاظ وضعیت آلودگیهایش حال و روز خوبی ندارد. سازمان، حساسیت بجا ودرستی داشته که روی محیط دریایی تمرکز زیادی دارد. محیط زیست یک چارچوب مشخص دارد که ما در خزر بیشتر و مشخصتر از الگوی چارچوب مصوب، انجام دادیم.
بعضا در بعضی بخشها استاندارد و دستورالعمل مدون نداشتیم که با همکاری بدنه کارشناسی سازمان تهیه کردیم و مطالعاتمان را تکمیل کردیم. نهایتا در آبان ٩٤، رسیدیم به اینکه جلسه شورای ارزیابی برای پروژه تشکیل شود.
در این جلسه هم مطالعات بیشتری خواستند و صورت جلسه کردند که گزارشات تکمیلیتر و جدیدتر ارایه دهیم. شاید برای نخستینبار در این پروژه بحثهای ارزشگذاری اقتصادی به ما دیکته شدکه ما هم استقبال کردیم. در بهمن سال ٩٤ گزارشات تکمیلی را مجددا فرستادیم تا اینکه در ١٤ فروردین ٩٥ جلسهای با معاونان سازمان داشتیم. باز هم گزارشاتی که ما تکمیلی داده بودیم، بازنگری کلیتر شد و باز از ما کار بیشتر خواسته شد.
بحث انتقال آب به طور کلی مورد تایید سازمان نیست و آن را آخرین راهکار برای نجات یک منطقه میداند. در این مورد با سازمان به مشکل برنخوردید؟
اینکه انتقال بین حوضهای آخرین راهکار باشد را ما هم قبول داریم. اما موضوعات آب، مستقل از هم نیست. ماباید همه پکیج کلان آب مملکت را یکجا لحاظ کنیم. پاسخ این مساله در طرح جامع آب کشور است. خوشبختانه طرح جامع آب داریم. مساله آب در هر منطقهای راهکار خودش را دارد. دکتر ابتکار در مورد انتقال آب میگوید که این مردهخواری است، یعنی جایی که جانتان در خطر است، مردهخواری هم میکنید. این بحث شاید چالش زیاد داشته باشد.
ما در بحثهای مدیریت مصرف آب جا ماندیم. تردیدی هم نداریم اولویت با مصرف بهینه منابع آب موجود است. اما باید یادمان باشد موردی بسنجیم و نسخه واحد برای همه کشور نپیچیم. منطقه هدف ما، منطقهای است با منابع آب محدود. بیشتر از ٨٠ درصد آب منطقه از آبهای زیر زمینی تامین میشود. از ٢٠ سال گذشته شیب تند افت سطح آب داریم. سالی ٧٠ تا ٨٠ سانت میانگین افت سطح آبخوان. بارندگیاش هم از کل کشور پایینتر است؛ ١٤٠ میلی متر میانگین. نکته اساسی این است که بحث مدیریت مصرف چند سالی است در این منطقه دنبال میشود.
کل چاههای غیرمجاز بسته شده، همه چاههای مجاز کنتور هوشمند دارند. در بحث جمعآوری و بازچرخانی فاضلاب، تمام شهرهای استان یا دارند شبکه اجرا میکنند یا مناقصه گذاشتند. در این میان مدیریت چاهها از همه مهمتر و بزرگتر بوده. با همه کارهایی که دارد انجام میشود، دولت یک وظیفه جدی برای تامین آب آشامیدنی مردم دارد.
یکسری وظایف دیگر برای معیشت و اشتغال و حفظ سکونت مردم در سکونتگاهها. به خصوص منطقه کویر که حساسیتهای کلانتر ملی و امنیتی خودش را دارد. برای سمنان برای افق این طرح که سال ١٤٢٥ است، فرض کردیم هیچ تامین آبی برای کشاورزی نمیخواهیم بکنیم، برای تامین نیاز شرب و صنعت ٤٥٠ میلیون متر مکعب کمبود آب خواهیم داشت. ٢٠٠ میلیوناش را ما برای این طرح درنظر گرفتیم، ٢٥٠ تای دیگر را با صرفهجویی و بازچرخانی پساب به دست میآوریم.
جمعیت حاضر سمنان ٦٠٠ هزار نفر است، با همین آهنگ رشد جمعیت در افق ١٤٢٥ به یک میلیون نفر میرسیم. از این ٢٠٠ میلیون آب، قرار است٥٠ میلیون آب شرب را تامین کند و ١٥٠میلیون دیگر نصیب صنعت شود، مشروط به اینکه خود صنعت هزینه را تامین کند. دولت پول ندارد که آب را منتقل کند. در مجوز تخصیص آب وزارت نیرو هم آمده تخصیص آب بخش صنعت مشروط به مشارکت صنعت است. دولت دنبال اجرا نیست. ما باید اجرایش را هم به بخش خصوصی بدهیم.
از مباحثی که در این میان مطرح است، قیمت تمام شده آب برای مصرفکننده است. با توجه به مشارکت بخش خصوصی، مساله اقتصادی این پروژه به چه ترتیب پیش میرود؟
یکی از بحثهایی که مطرح میشود این است که این آب غیراقتصادی است، در حالی که اگر باشد، صنعت خواستار آن نخواهد بود. دولت وظیفه دارد آب شرب را تامین کند. گرچه هیچ کدام از پروژههای شرب توجیه اقتصادی ندارند، اما تامین آن وظیفه حاکمیتی است. در این پروژه، بخش خصوصی، همه آب را منتقل میکند، دولت هم آب شرب مردم را خریداری میکند.
قیمت محصول هر پروژه تابع چند فاکتور است. هزینههای احداث و نحوه تامین مالی از مهمترین مسائل اقتصادی است. برای تامین منابع، هم میتوان وام قرض الحسنه بدون بهره گرفت، هم میتوان از صندوق توسعه ملی وام گرفت و هم از بازار آزاد. حالتهای مختلف، بسته به اینکه پروژه به چه روشی تامین شود، قیمتهای نهایی متفاوتی خواهد داشت.
هزینه اجرای پروژه بر اساس فهرست سال ٩٥، ٤٧٠٠ میلیارد تومان است. هزینه عملیات اجرایی که بسته به روش تامین مالی دارد، اگر این پروژه را با بودجه صرفا دولتی پیش ببریم، قیمت تمام شده آب میانگین سمنان مترمکعبی میشود ٣٨٠٠ تومان. اگر با وام و تسهیلاتی مثل صندوق توسعه ملی یا فاینانس خارجی که بهرهها نزدیک به صندوق باشد، مترمکعبی میشود ٤٢٠٠ تومان و اگر کلا از وامهای با بهره ٢٥ درصدی بانکها، بازار، فروش اوراق مشارکت یا فرابورس تامین شود، قیمت به ٥٧٠٠تومان میرسد.
ما که بودجه دولتی نداریم، به نظر میرسد باید ترکیبی از فاینانس و صندوق توسعه ملی و درآمدهای آینده خود پروژه باشد؛ سهام بفروشیم یا به صنایع پیش فروش انشعاب بکنیم. صنعت میتواند به این روشها مشارکت کند و این میشود پکیج اقتصادی طرح.
قرار است این آب نصیب کدام صنایع استان شود؟ آببری صنایع مشخص شده است؟
مشتری عمده این آب معادنند. معدن که قابلجابهجایی نیستند این حرف درست است که چرا صنعت آب بر را در کویر بزنیم، ولی ما بنا نیست با این آب، صنعت آب بر بزنیم. قرار است معدن استخراج کنیم. تاکید میکنم با همه این اوصاف، این آب، آب اقتصادی است.
در صنعت، تاثیر آب در میانگین قیمت تمام شده محصولات، ٥/٢ درصد است و در معادن ١٢ درصد. اشتغالی که صنعت در آب ایجاد میکند، قابل قیاس با کشاروزی نیست. در صنعت، یک لیتر بر ثانیه آب میتواند ٥٠ شغل ایجاد کند.
یکسری صنایع آب بر هم در منطقه هستند که میتوانستند آنجا نباشند.
بله، هستند، اما برایشان کاری نمیشود کرد. آنهایی که از قبل ایجاد شدهاند، دیگر شده، میتوانست نباشد. خیلی جاها نباید از این صنایع داشته باشیم. مثلا مگر در ایلام، آب داریم که که پتروشیمی میزنیم؟ شما درست میگویید. اما صنعتی که هست را نمیتوان برایش کاری کرد.
مهم است که بدانیم چند درصد صنایعی که میخواهند آب را از شما بگیرند، آب برند.
بیشتر صنایع آنجا آب دارند، بیشتر آنهایی که نیاز به آب دارند، معدناند. در استان سمنان صنایع، خردهریزند، صنعت عمدهای مثل پتروشیمی در استان نداریم. باید با آمایش سرزمین، مکان استقرار صنایع مشخص شود. اما در استان، عمده صنایع، کمآببرند. اصلا آبی در منطقه نیست. غیر از معادن، بقیه سرمایهگذاران هم نمیروند صنعت پرآب را در کویر احداث کنند.
موقعیت سمنان به لحاظ اینکه در چهارراه شمال- جنوب کشور است و چسبیده به استان تهران، موقعیت خاصی را ایجاد میکند که یکی از امکانات و ظرفیتهای پاسخگویی به سرریز صنایع و کارخانههای استان تهران، سمنان میشود.
چقدر امکان دارد آبی که انتقال مییابد به کشاورزی برسد؟
امکان ندارد. چون کشاورز باید پول بدهد. با این آب ٤٢٠٠ تومانی میخواهد هندوانه بکارد؟ برایش بهصرفه نیست. دولت که قرار نیست در بخش کشاورزی یارانه بدهد.
ممکن نیست این اتفاق از سوی دولت بیفتد؟
چنین فکری به ذهن ما هم نرسیده است. بله، میشودکسی با بازچرخانی آب و با کمترین آب، بهترین محصول را ایجاد کند و درواقع کشاورزی گلخانهای کند که این سیاستگذاری دولت هم هست و دنبال میشود؛ اما این کشاورزی گلخانهای در رده صنعت جا میگیرد. این آب هیچ ربطی به کشاورزی ندارد.
طول و عمر پروژه شما چند سال است؟
طبق برآوردهای ما بین ٣٦ ماه تا ٥ سال است. دوره عمر پروژه ٣٠ سال است. البته این عدد با عمر تجهیزات سنجیده میشود.
از میان مسیرهایی که برای انتقال درنظرگرفتهاید کدام نهایی شده؟
ما ٩ مسیر را مطالعه کردیم. چند چالش محیط زیستی در این میان داریم. بحث آبگیری از دریا را داریم که موجودات زنده و آبزی در آبگیری مکش میشوند. ابعاد دهانههای مکش را طوری میگیرند که سرعت محدود شود و موجودات دریایی ورود نکنند. چون خروج این موجودات از دریا همانقدر که به ضرر محیط زیست است به تاسیسات ما هم آسیب میزند.
یکی از بحثهای محیط زیست نمک زدایی و شیرین کردن آب است. اینکه توده نمک کجا تخلیه میشود و چه میزان خسارت به محیط زیست وارد میکند.
در بحث برگشت پساب به دریا، ما دو برابر نیازمان، آب میگیریم، ٥٠ درصد آب، شیرین میشود و ٥٠درصد با غلظت دو برابر به دریا برمیگردد. چالش اصلی ما این است. تمام اختلاف نظرهایی که مطرح میشود، برگشت پساب است. راندمان آب شیرین کن را پایین (٥٠) درصد گرفتیم تا غلظت نمک کمتر شود. ضابطه محیطزیست این است که آب از نقطهای که رها میشود، در شعاع ٢٠٠متریاش باید تفاوت غلظت به زیر ١٠ درصد برسد.
آبی که از دریا برمیداریم، ١٢ و نیم گرم در لیتر نمک دارد، نصفش را برمیگردانیم با غلظت ٢٥ گرم که دوبرابر شوری است. ما باید در فاصله ٢٠٠ متری آنقدر غلظت را پایین بیاوریم که ١٢ و نیم میشود ١٤. تعداد نازلهایی که آب را تخلیه میکنند و زاویه و عمق کارگذاری نازل، بخشهای دیگری از ضابطههایی است که در طراحیهای ما تامین میشود. ما در عمق ١٠ متری تخلیه میکنیم.
ما تعهدی داریم که در این بحثهای زیست محیطی، ملاحظات اقتصادیمان را کنار بگذاریم. در این بحثها چانهزنی نداریم. حتی به مشاورمان هم گفتهایم حق ندارید در مباحث محیطزیستی، ملاحظات اقتصادی را وارد کنید.
از کدام منطقه جنگلی میخواهید عبور کنید؟
از گوهرباران در ٦ کیلومتری نیروگاه نکا شروع میشود و به منطقه دشت ساری میآید و در نهایت در مجاورت خطوط نفت وارد جنگل میشود. ما برای عبور از منطقه جنگلی، دو سه تا کریدور بیشتر نداریم. قبل از جنگل از کارخانه چوب و کاغذ ساری میرسیم، بعد وارد جنگل میشویم تا منطقه دوآب در جاده فیروزکوه و بعد از آن به دره خطیرکوه میرسیم و به خط انتقال موجود آب سمنان. از ١٨٠ کیلومتر اولیه مسیرمان، ١٤٠کیلومتر را روی خطوط قبلی نفت حرکت میکنیم.
یکی از مزیتهای این کار، تخریب کمتر جنگل است. ٥٠ کیلومتر از ١٨٠ کیلومتر را در محدوده جنگلی هستیم. برای احداث خط لوله و خطوط برق رسانی و همه تاسیسات پروژه، ٢٣ هکتار جنگل تراشی داریم. اگر میخواستیم از مسیر دیگری غیر از خط نفت برویم، باید یک باند ٢٠ متری را ایجاد و ١٠٠ هکتار درخت قطع میکردیم. برای این کار درختان شمارش شدهاند، درواقع درخت به درخت گزارش دارد، حتی گونههای موردنظر هم مشخص شده. ٥ برابر میزان تخریب هم پیشنهاد جنگل کاری دادیم.
قطر لوله انتقال آب در پروژه چقدر است؟
١٤٠٠ میلی متر یا ٥٦ اینچ. دورانی که این دو خط لوله را طراحی کردیم، در تحریم بودیم و فولاد کشور از لحاظ ضخامت و جنس محدودیت داشت، الان اگر شرایط مهیا باشد میتوانیم دو تا لوله را یک لوله کنیم با قطر ٢ هزار میلیمتر. ترانشه مان هم یکی میشود، حریمها و مسیرمان یکی میشود. از مسیر که بگذریم، چالش ساحلی هم داریم، ساحلی که میخواهیم تاسیسات در آن نصب کنیم، محل صیادی صیادانی است که صید و ارتزاق میکنند.
طرحی دادیم برای اشتغال بعدی این ٨٠ نفر در پروژه چون محل کارشان تحت تاثیر پروژه قرار میگیرد. مهمتر از همه اینها، پیشنهاد سیستم مدیریت کنترل و پایش است که ارایه کردیم. خودمان را مکلف میدانیم بهترین و مدرنترین تجهیزات روز سیستم پایش آنلاین را داشته باشیم.
طرح پژوهشی را هم یک سال است شروع کردهایم که با استفاده از تکنولوژی روش وی سی آر برای حذف نمک از آب دریا به صورتی که ما برگشت پساب به دریا را حذف کنیم. به این میگویند zero descharge. همه چالش ما برگشت آب شور به دریاست. تجمع نمک باعث از بین رفتن آبزیان میشود. اگر عامل افزایشدهنده نمک را حذف کنیم و نمک را به رسوبات دیگری چون nacl و mgcl و کلریدفلزات مختلف تبدیل کنیم و مشاور ارزیاب ما که محیطزیست است تایید کند، هم خدمت به مملکت است و هم تسهیلگر. آن زمان راندمان برداشت آب به بالای ٩٠ درصد میرسد.
مساله دیگری که در میان است منفعتی است که نصیب سمنان میشود و ضرر و خسارتی که مازندران باید متحمل شود. در این مورد چه راهکاری دارید؟
اگر شهرهای مازندران کمبود آب شربی داشته باشد، میتواند در این پروژه تامین شود. ما نمیتوانستیم از آبهای سطحی مازندران برای سمنانبرداریم، چون این استان با وجود تصور عمومی که فکر میکنند پربارش است و مشکل آب ندارد، بارش در ارتفاعات کمی دارد و بیشتر در دشت ساری است که بارش دارد و این کفاف استان را نمیدهد. سد شهید رجایی در جنوب ساری، بارندگی ٦٠٠ میلی متر در سال دارد، به اندازه ایلام است. طبیعی است اگر منابع آبی باشد، اولویت خود مردم استانند.
شروع پروژهتان قرار است کی باشد؟
ما اول باید مجوزهایمان را بگیریم. یکبار شروع زودهنگام داشتیم. تا زمانی که بنده اینجا مجری باشم، تا همه مجوزهای محیط زیست و بقیه را نگیریم و تا آنها را قانع نکنیم، (البته محیط زیست که هیچوقت قانع نمیشود) و خیالمان از این بابت راحت نشود، اقدامی برای جذب سرمایهگذار نمیکنیم. اما امیدواریم در سال ٩٥ مجوزهایمان را بگیریم.
شاید این اشتیاق به احداث صنایع جدید با انتقال آب، بیشتر شود.
ما برایش سقف گذاشتیم. این تصور را از ذهنتان دور کنید که با ٢٠٠ میلیون متر مکعب آب، سمنان پرآب میشود. فرونشست دشتها، ازبین رفتن مراتع و محیط طبیعی باعث شده سالی ١٨٠ میلیون مترمکعب از آبخوان این استان برداشت کنیم.
تک بعدی که نگاه نمیکنیم. وقتی میخواهیم برداشت آب را محدود کنیم باید مردم، تنشهای اجتماعی و سیاستگذاریهای کلان کشور را یکجا ببینیم. سالی ٧٠ سانت افت آبخوان، آمار رسمی مملکت است و این تقریبا معادل حدود ١٨٠ میلیون مترمکعب کسری آب است. با این آب، نمیخواهیم سمنان را آباد کنیم، میخواهیم جلوی تخریب بیشترش را بگیریم.
منبع: روزنامه اعتماد
انتهای خبر