فرصت‌هاي نفتي بلندمدت ايران چه سرنوشتي دارد؟

به گزارش تاسیسات نیوز ، خاورميانه از ديرباز داراي اهميت استراتژيك بوده است. وجود منابع غني نفت و گاز اين منطقه را به يكي از عمده‌ترين تامين‌كننده‌هاي انرژي جهان تبديل كرده ‌است، به طوري كه اكنون حدود يك‌سوم نفت جهان را اين منطقه تامين مي‌كند.اما به دليل تحولات شگرفي كه در بازار انرژي جهاني در حال رخ دادن است، احتمالا به زودي از اهميت منطقه خاورميانه به عنوان مركز ثقل تامين انرژي جهان، به شدت كاسته خواهد شد. پيشرفت تكنولوژي‌هاي جديد حفاري و استخراج نفت و كشف منابع عظيم نفت و گاز كه تنها با شيوه‌هاي نوين و غيرمتعارف قابل استخراج هستند جغرافياي تامين انرژي جهان را دگرگون مي‌سازد و به‌خصوص سهم كشورهاي قاره آمريكا و آسياي دور در تامين انرژي رشد چشمگيري خواهد داشت.از اين رو لازم است كه تحولات بازار انرژي با دقت رصد و استراتژي‌هاي كلان ايران نيز با در نظر گرفتن اين تحولات تنظيم شود.  تحولات بازار گاز در حال حاضر ايران و روسيه داراي بزرگ‌ترين منابع گاز طبيعي شناخته شده در جهان هستند. ولي دور از ذهن نيست كه با پيشرفت‌ تكنولوژي به زودي اين رتبه‌بندي به چالش كشيده ‌شود.زيرا از طرفي، عمده مخازن گازي ايران و روسيه با شيوه‌هاي متعارف قابل استخراج هستند. در مخازن گازي متعارف مدتي پس از استخراج، فشار گاز به تدريج دچار افت مي‌شود و در نهايت به حدي مي‌رسد كه ادامه استخراج به صرفه نيست. در اين مرحله، درصد بالايي از كل گاز مخزن در اعماق زمين محصور باقي مي‌ماند.از طرف ديگر، لايه‌هاي رسوبي بسيار عظيمي در كشورهاي مختلف جهان وجود دارند كه چندي است استخراج گاز از اين منابع ممكن و باعث وقوع تحولات عظيمي در حوزه گاز شده‌است. اين تحولات به حدي غير منتظره و شگرف بوده است كه گاهي به آن «انقلاب شيل گازي» اطلاق مي‌شود. سهم شيل گازي از كل توليد گاز آمريكا از مقادير بسيار ناچيزي در 10 سال پيش به بيش از 25 درصد رسيده ‌است. 10 سال پيش براي خود آمريكا نيز اين حد از رشد توليد گاز قابل تصور نبود، بنابراين سرمايه‌گذاري‌هاي هنگفتي در آمريكا جهت ترمينال‌هاي واردات گاز به صورت LNG صورت گرفت كه با افزايش توليد گاز آمريكا از مخازن شيل، اين سرمايه‌گذاري‌ها كه بعضا تا 200 ميليارد دلار تخمين زده مي‌شود، بلااستفاده مانده است. به تازگي شركت‌هاي آمريكايي به دنبال دريافت مجوز معكوس كردن كاربري اين ترمينال‌ها يعني صادرات گاز طبيعي از اين ترمينال‌ها هستند. همين توليد فزاينده (در كنار بحران اقتصادي)، قيمت گاز را در آمريكا به شدت كاهش داده به نحوي كه در حال حاضر به كمتر از يك سوم نسبت به پنج سال پيش رسيده است.بنابر اين بازار گاز طبيعي در جهان به شدت تغيير كرده و پس از اين الگوهاي صادرات گاز به شدت متحول خواهد شد. ذخاير شيل باعث خودكفايي آمريكاي شمالي شده و در اروپا و چين نيز ذخاير قابل توجهي موجود است كه به واسطه نگراني‌هاي زيست محيطي هنوز مجوز استخراج از آنها به صورت گسترده صادر نشده است. در صورت به كمال رسيدن تكنولوژي‌هاي موجود و رفع نگراني‌هاي زيست محيطي بعيد نيست كه افزايش توليد شيل گازي اروپا را در يك دهه آينده شاهد باشيم. در اين حالت مقادير زيادي از گاز روسيه به سوي كشورهاي آسيايي هدف گرفته خواهد شد كه اين به معناي آن است كه فرصت‌هاي ايران براي بستن قراردادهاي بلندمدت صادرات گاز به شدت محدود و در حال از بين رفتن است.

 مسوولان وزارت نفت به اهميت بازاريابي براي گاز پي برده‌اند

در بازار گاز حركت‌هاي به موقع و استراتژيك بسيار مهم است. مثلا در 10 سال اخير ما تقريبا هيچ پيشرفتي در افزايش ظرفيت توليد گاز از ميدان مشترك با قطر و نيز كسب مشتري‌هاي بلندمدت نداشته‌ايم و مثلا نتوانسته‌ايم پاكستان و هند را كه دو مشتري بالقوه مناسب براي كشور بوده‌اند با خود همراه كنيم تا در خط لوله صلح همكاري كنند. اين فرصت‌سوزي‌ها برگشت‌پذير نيستند. با اين وجود هم‌اكنون نيز با وجود آنكه زمان بسياري از دست رفته و بيش از 10 سال از قطر عقب هستيم باز بايد با جديت به دنبال بازاريابي گاز، به جريان انداختن قراردادهاي انتقال گاز به هند و نيز امكان سنجي سرمايه‌گذاري روي تاسيسات LNG باشيم. خوشبختانه به نظر مي‌رسد مسوولان وزارت نفت به اهميت بازاريابي تهاجمي براي گاز و جديت در تكميل قراردادهاي معوقه آگاهند.

 تحولات بازار نفت

بازار نفت خام نيز مانند گاز طبيعي در انتظار تحولاتي شگرف است. پيشرفت تكنولوژي‌هاي استخراج باعث افزايش توليد از منابع موجود شده و از سوي ديگر كشف منابع عظيم غيرمتعارف نفت باعث تغيير صحنه بازار نفت شده است. اين تحولات به حدي بوده كه سازمان بين‌المللي انرژي در آخرين گزارش خود پيش‌بيني كرده است كه آمريكا تا 8 سال ديگر بزرگ‌ترين توليد‌كننده نفت خام جهان خواهد شد و تا 20 سال ديگر آمريكاي شمالي از لحاظ تامين انرژي خودكفا مي‌شود. بر اين اساس توليد نفت خام آمريكا (بدون ميعانات گازي) تا كمتر از 10 سال ديگر از عربستان هم بيشتر مي‌شود. اين موضوع بي‌ترديد از وزن و اهميت توليد‌كنندگان اصلي انرژي در جهان در خاورميانه خواهد كاست.از طرفي به دليل اينكه فرآيند تزريق گاز يا مواد ديگر جهت افزايش نرخ استحصال ذخاير قديمي مستلزم سرمايه‌گذاري براي تجهيزات لازم و سپس جداسازي مواد مخلوط با نفت است، در قيمت‌هاي پايين نفت، مثلا 20-30 دلار در بشكه، به صرفه نيست ولي در قيمت‌هاي 70-100 دلار به صرفه مي‌شود. همين امر نشان مي‌دهد كه قيمت نفت نمي‌تواند براي مدت‌هاي طولاني بالاي 100 دلار باقي بماند و صرفا در مدتي كوتاه، تا زماني كه سرمايه‌گذاري لازم براي تزريق به چاه‌هاي كهنه به ثمر برسد، ممكن است قيمت‌هايي در حدود 150 دلار را تجربه كنيم.نفت خام به‌طور سنتي از مخازن متعارف استخراج مي‌شود. در عين حال ذخاير بسيار گسترده‌اي از سوخت‌هاي فسيلي در لايه‌هاي رسوبي يا به صورت شن‌هاي آغشته به نفت و يا نفت سنگين از زمان‌هاي طولاني كشف شده است. تا چندي پيش استخراج نفت خام از اين ذخاير امكان‌پذير نبوده است. افزايش شديد قيمت نفت به‌خصوص در سال‌هاي 2007 و 2008 و رشد تكنولوژي استخراج اين امكان را فراهم آورد كه سرمايه‌گذاري زيادي براي استخراج از اين ذخاير صورت بگيرد. به طوري كه ايالت آلبرتاي كانادا اينك روزانه بيش از 2 ميليون بشكه نفت از اين ذخاير غيرمتعارف استخراج مي‌كند.در اثر همين جهش قيمت، ذخاير هنگفت نفت سنگين ونزوئلا كه هزينه استخراج بالايي دارند و پيش از آن غير اقتصادي تلقي مي‌شدند، به جرگه ذخاير اثبات شده پيوستند و در پي اكتشاف مخازن جديد، اينك طبق برخي آمارها ونزوئلا از عربستان سعودي ذخاير اثبات شده بيشتري دارد. اين به معناي آن است كه مركز ثقل بازار نفت از خاور‌ميانه در حال جابه‌جايي است.بسياري از اين تحولات تكنولوژيك يكطرفه بوده و نيازمند يك دوره قيمت بالاي نفت هستند. توضيح آنكه در صورت بالا رفتن قيمت نفت، تحقيقات براي كشف تكنولوژي‌هاي جديد شدت مي‌يابد. به محض كشف يك تكنولوژي جديد، حتي پس از افت قيمت، استفاده از آن به صرفه باقي مي‌ماند. به عنوان يك مثال ديگر، بسياري از سرمايه‌گذاري‌ها براي توجيه اقتصادي داشتن نيازمند قيمت‌هاي بالا هستند. اما پس از انجام سرمايه‌گذاري و ايجاد ظرفيت، حتي با افت قيمت قادر به ادامه حيات خود هستند. به همين ترتيب فرآيندهاي اكتشافي در نقاط صعب‌العبور و دشوار مثل قطب شمال در دوران اوج قيمت شدت مي‌يابد و پس از آن، حتي با افت قيمت، مختصات اكتشافات صورت گرفته همچنان همان است! اين مساله يكي از دلايلي است كه برخي كشورهاي اوپك از قبيل عربستان اصرار دارند كه قيمت نفت نبايد براي مدت طولاني بالا باقي بماند.

 وضعيت مصرف‌كنندگان انرژي

ميزان مصرف نفت و گاز در كوتاه‌مدت به تغييرات قيمت عكس‌العمل زيادي نشان نمي‌دهد، ولي با كوچك‌ترين شوك به عرضه يا تقاضا، قيمت‌ها نوسانات شديد مي‌كنند. مثلا حذف ناگهاني يك ميليون بشكه در روز نفت ليبي از بازارهاي جهاني باعث افزايش شديد قيمت شد. اين به دليل آن است كه در كوتاه مدت نه عرضه امكان افزايش شديد دارد و نه تقاضا مي‌تواند كاهش شديدي را تجربه كند ولي در بلندمدت مساله به كلي متفاوت است.عمده رشد مصرف از سوي كشورهاي در حال توسعه مي‌آيد. به‌خصوص چين و هند بيشترين رشد مصرف را در دهه اخير داشته‌اند، بنابراين نبايد آنها را از نظر دور داشت. در عين حال مصرف چين و هند نيز در آينده رشد دهه قبل را تجربه نخواهد كرد.با بالارفتن قيمت نفت سرمايه‌گذاري روي كارآيي خودروها و نيروگاه‌ها، حمل‌ونقل‌ عمومي و انرژي‌هاي جايگزين مي‌شود و اين با تاخيري چند ساله باعث كاهش مصرف مي‌شود همان‌طور كه در مورد آمريكا در دهه 1980 اتفاق افتاد. در سمت عرضه نفت هم بايد توجه كرد كه در قيمت‌هاي بالاي 100 دلار منابع بسيار عظيم نامتعارف نفت مثلا در ونزوئلا و كانادا صرفه اقتصادي پيدا مي‌كنند. تحقيقات براي افزايش نرخ استحصال مخازن متروكه نيز بيشتر مي‌شود و فرآيندهاي اكتشافي نيز تشديد مي‌شود. لذا اگر براي مدتي قيمت نفت بالاتر از 100 دلار باشد سيل سرمايه‌گذاري به سوي اين منابع باعث مي‌شود كه با تاخيري چند ساله مقادير زيادي نفت خام به بازارها عرضه شود و قيمت را پايين بكشد. ممكن است به صورت مقطعي در اثر جنگ، سوانح طبيعي يا رشد ناگهاني يك كشور مثل چين قيمت براي مدتي خيلي بالا برود و مثلا در حوالي 150 دلار يا بيشتر بماند ولي به دليل مكانيسم‌هايي كه در مورد عرضه و تقاضا گفته شد اين اثر مقطعي بوده و پس از آن قيمت كمتر هم خواهد شد. در نتيجه من بعيد مي‌دانم كه قيمت نفت در بلندمدت چندان بيشتر از قيمت‌هاي فعلي شود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;