5 فرصت اقتصاد دورانی برای توافق‌نامه پاریس

به گزارش تاسیسات نیوز، توافقنامه پاریس در ماه نوامبر سال 2016 پس از دریافت حمایت کافی از سوی دولت ها به اجرا در آمد. از آن زمان، مذاکره کنندگان از 195 کشور از قوانین و رویه ها را تعریف کرده اند و به این ترتیب، شیوه ای را که کشورها در مورد اهداف مربوط به انتشار گازهای گلخانه ای و کاهش آن، و توافق بر همکاری های بین المللی در زمینه کاهش انتشار گازهای گلخانه ای داشته اند، شکل می دهند.


آخرین گزارش UNEP تایید می کند که تعهدات کاهش انتشار ارائه شده توسط امضا کنندگان در زمینه کاهش میزان انتشار گازهای گلخانه ای به اهداف مورد نظر منجر نمی شود، و بنابراین جلوگیری از افزایش دما به بیش از 2 درجه سانتیگراد بسیار سخت است، چه برسد به 1/5 درجه. اقتصاد دورانی می تواند به افزایش بار برای بستن این شکاف کمک کند، اما تنها در صورتی که راه حل های دورانی تشویق شده، توسط چارچوب پیاده سازی توافقنامه پاریس به رسمیت شناخته شده و تسهیل شود.


1. حرکت از جبران سازی به همکاری


توافقنامه پاریس درخواست اقدامات اقلیمی داوطلبانه را از همه کشورها، چه صنعتی و چه در حال توسعه به طور یکسان، داشت. این بر خلاف پروتکل کیوتو است که شامل اهداف هدف گیری کشورهای صنعتی بود، که مجاز به استفاده شیوه جبران سازی در جهت سرمایه گذاری در زمینه کاهش انتشار گازهای گلخانه ای در سایر کشورها بودند. توافقنامه پاریس همچنین شدیداً متکی به فرآیندهای کاهش انتشار است و نه اهداف.


این باعث می شود که استفاده از مکانیسم های جبران پیچیده شود: اگر چه دولت ها هنوز از سرمایه گذاران خارجی برای حمایت از اقدامات کاهش انتشار داخلی حمایت می کنند، اما آنها همچنین به دنبال گزینه های کاهش با قیمت مناسب و یا گزینه های کم هزینه برای اهداف کاهش خود هستند.


در حالی که تعرفه تحت پروتکل کیوتو رقابت بین المللی را برای فرصت های کم هزینه، کاهش می دهد، ماهیت توافقنامه پاریس، خواستار همکاری بین المللی با همۀ کشورها در زمینه توسعه بدون کربن است، و در صورت سرمایه گذاری توسط یک کشور که منجر به کاهش انتشار دیگر می شود، می تواند مبادرت به مبادلات نتایج فعالیت ها تحت ماده 6 کند.


چنین همکاری منطقی است، زیرا حدود 20٪ تا 30٪ از رد پای کربن کشور معمولا در انتشار گازهای حاصل از تولید محصولات وارداتی است. این به این معنی است که سهم بزرگی از فرصت های کاهش انتشار جهانی و زنجیره ارزش در خارج از مرزها قرار دارد.


برای کمک به این فرصت ها، همکاری بین المللی ضروری است. از آنجایی که این امر در مورد اثرات کربن محصولات و مواد معامله شده است، اصول اقتصاد دورانی به گزینه های کاهشی کمک می کند که تا کنون انگیزه مناسبی نسبت به آن ها نبود.


بعنوان نمونه، زمانی که طراحی یک محصول از یک کشور باعث کاهش انتشار در مرحله استفاده یا پایان عمر در یک کشور دیگر می شود؛ زمانی که جایگزینی مواد کربن در یک کشور باعث کاهش تولید گازهای گلخانه ای در تولید آن در کشور دیگری می شود؛ یا هنگامی که یک محصول را می توان به طور کامل با سرویس جایگزین کرد.


توافقنامه پاریس باید دولت ها را برای اقدامات داخلی و بین المللی در مورد انتشارات خارج از مرزها، به دنبال همکاری بین المللی برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای در زنجیره ارزش، و بهره برداری از اصول همکاری اقتصاد دورانی، ترغیب کند.


2. جمع آوری داده های جدید تحت چارچوب شفاف


توافقنامه پاریس یک چارچوب شفاف برای افشای اطلاعات و بررسی شخص ثالث در مورد انتشار گازهای گلخانه ای و اجرای اقدامات اقلیمی ارائه می دهد. این چارچوب، کشورها را برای ارزیابی اهداف کاهش خود، با استفاده از رویکردهای شورای بین المللی تغییرات آب و هوایی (IPCC) که براساس حسابداری منطقه ای و سرزمینی است، دعوت می کند. اکثر فعالیت های تحت توافق پاریس، از قبیل حمایت از سیاست، تامین مالی اقلیمی، انتقال فناوری و ایجاد ظرفیت، به این اطلاعات نه تنها برای ردیابی پیشرفت، بلکه همچنین برای شناسایی گزینه های کاهش تلفیقی انتشار کمک می کند.


متأسفانه، حسابداری ارضی، پتانسیل اقدامات داخلی و همکاری بین المللی برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای بین مرزها را از طریق جایگزینی مواد، طراحی دورانی یا جایگزینی محصول با یک سرویس نشان نمی دهد. به همین ترتیب، ارائه داده های مربوط به انتشار در هر بخش نتوانسته است پتانسیل اقدامات کاهش انتشار بخش های مختلف را نشان دهد، در حالی که این جایی است که استفاده از ضایعات یا دارایی های ناقص از یک بخش می تواند به طور پتانسیل به عنوان منبع مورد نیاز در بخش دیگری عمل کند.


این گزینه های نوآورانه و دورانی کاهش انتشار تمایل دارند جریان های منابع را از طریق مرزها و بخش ها تغییر دهند. حسابداری مبتنی بر مصرف (ارائه داده های انتشار براساس خدماتی که یک فعالیت اقتصادی به جامعه ارائه می دهد) قادر است که این دیدگاه ها را نیز افشا کند.


3. بزرگ کردن جاه طلبی ها


به خوبی مشخص است که سیاست های آب و هوایی و اهداف ملی که به UNFCCC ارایه شده اند تا به امروز نتوانسته اند به اهداف 2 درجه سانتیگراد یا 1/5 درجه سانتی گراد دست یابند.


بنابراین، سیاست های جاه طلبانه و گزینه های جدید کاهش سریع انتشار ضروری است. به این ترتیب توافقنامه پاریس شامل یک روش برای به روز رسانی منظم از آرمان های مقابله ملی است و تعهدات کاهش انتشار کشورهای عضو و یا همکاری های ملی تعیین شده (NDCs) آن ها را به صورت دوره ای افزایش می دهد.


این مکانیزم، فرصتی برای معرفی و تشویق در استفاده از استراتژی های اقتصاد دورانی برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای است. از آنجا که NDC های فعلی استفاده کمی از این استراتژی ها دارند، دولت ها را قادر می سازد تا جاه طلبی های خود را افزایش دهند.


این نیاز به درک عمیق تر از پتانسیل کاهش انتشار اقتصاد دورانی و تأثیرات احتمالی آن را دارد، به طوری که دولت ها می توانند استراتژی های بهینه دورانی را به کار گیرند و در نتیجه هم انتشار گازهای گلخانه ای و هم ردپای استفاده از منابع را در اقتصاد کاهش دهند.


4. ترویج تغییر ساختار در استراتژی های توسعه پایین انتشار


در کنار ارائه همکاری های ملی تعیین شده (NDCs)، توافقنامه پاریس از دولت ها دعوت می کند تا استراتژی های توسعه کم انرژی (LEDS)، که میزان تولید گازهای گلخانه ای خود را تا سال 2020 کاهش می دهند، اعلام کنند. تا کنون، این استراتژی ها به سختی مفاهیم اقتصادی دورانی را در نظر می گیرند.


این امر فرصت را فراهم می کند که توسعه اقتصاد دورانی بعنوان بخشی از ساختار اهداف توسعه کم کربن کشور شناخته شود. بسیاری از چالش های توسعه که کشورها با آن مواجه هستند، مربوط به طبیعت خطی اقتصادشان است، و فرقی نمی کند که این اثرات حاصل استخراج منابع، جنگل زدایی، استفاده از سوخت های فسیلی و انتشار گازهای گلخانه ای مرتبط با آن و یا چالش های بزرگ دفع زباله باشد.


تمرکز بر انتشار گازهای گلخانه ای به تنهایی فقط بخشی از مشکل را در بر می گیرد. اقتصاد دورانی با ارائه اهرم های جامع یا سیستمیک، طیف وسیعی از راه حل هایی را ارائه می دهد که اغلب در مورد انتشار گازهای گلخانه ای و استفاده نامناسب از منابع به طور مشترک بیان می شود و در نتیجه آن، اقتصاد کشور متحول می شود.


5. معرفی رویکردهای جدید در ظرفیت سازی


همکاری بین المللی بر مبنای سه رکن اصلی است: امور مالی، انتقال تکنولوژی و ظرفیت سازی. فاصله گرفتن از یک مدل اقتصادی خطی نیاز به تغییر سیستمیک و بینش در زمینه متابولیسم منابع و انرژی در یک اقتصاد دارد. رویکردهای سیستماتیک و متابولیکی ابزارهای تحلیلی رایج هستند که برای شناسایی و ارزیابی گزینه های اقتصاد دورانی استفاده می شود، و باید برای تعیین گزینه های توسعه کم کربن مورد استفاده قرار گیرد. با این حال، به استثنای هند و تعداد انگشت شماری از کشورهای OECD، این روش ها به سختی مورد استفاده قرار گرفته اند. با توجه به توان بالقوه برای افزایش جاه طلبی ها در زمینه کاهش انتشار کربن بر مبنای توافقنامه پاریس، رویکردهای متابولیکی باید پایه ای برای ظرفیت سازی در اقدامات اقلیمی ایجاد کنند.







انتهای خبر

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;