کوشش شدید برای ایجاد تلمبه آتشی – 2

 

به گزارش تاسیسات نیوز، با این حال مخترع مزبور به خوبی موفق شد که دستگاه مزبور را روی کشتی کوچکی قرار دهد و با کمک آن پاروهای کشتی را به حرکت درآورد.





کشتی واقعا در رودخانه به راه افتاد و این تجربه در شهر کاسل و بر روی رودخانه فولدا انجام گرفت اما متاسفانه بیش از یک بار کار خود را انجام نداد زیرا دنی پاپن که مثل همیشه در چنگال ناپایداری های دائمی خلق و خوی خود اسیر بود در همین هنگام تصمیم گرفت که از آلمان عازم انگلستان شود.





ملاحان رودخانه وزراز مشاهده آنکه این کشتی بدون ملاح حرکت می کند به خشم درآمدند و کشتی را قطعه قطعه کردند. فرانسوی بیچاره که بعد از این نه عایدی داشت و نه امید، رضا به قضا داد و دوران پیری را با فقر و بدبختی سپری کرد، همه کس او را ترک کرد و هیچکس از اکتشافات بزرگ او باخبر نشد. از آن پس اطلاعات ناچیزی درباره زندگی او در دست است و حدس زده می شود که در یکی از روزهای سال 1714 در شهر لندن وفات یافت.

 

 

 

 

ماشین ساواری که قدرت تاثیر آن تا ارتفاع 17 متر و نیم باقی بود و ساختن آن هم خرجی بر نمی داشت مورد پسند صاحبان شرکت های معدنی قرار نگرفت و حال آنکه ماشین به خاطر آنان ایجاد شده بود. از این موضوع نباید متعجب باشیم زیرا اولا به واسطه عمق فوق العاده چاه ها مجبور بودند سلسله ای از این ماشین ها را پی در پی یکدیگر قرار دهند به طوریکه مخارج همل دستگاه به وضع وحشت انگیزی زیاد می شد و گذشته از آن آنقدر اختراعات بی استفاده و غیر عملی به صاحبان صنایع مزبور پیشنهاد می شد که آنان اعتماد زیادی به ماشین ساواری نشان ندادند بنابراین تلمبه آتشی جدید خیلی با کندی اشاعه یافت. در حدود سال 1700 تعداد آنها هنوز آنقدر کم بود که هر یک جلب توجه مردم را می کرد و جمعیت کثیری معمولا دور تا دور آن جمع می شدند و از فواصل دور طرز عمل عجیب آن را تماشا می کردند.

 

 

 

 

در واقع همین موضوع که یک دستگاه از این ماشین در نزدیکی شهر دارتموث در ناحیه دونشایر انگلستان کار گذاشته بودند یکی از پیشه وران کوچک شهر مزبور را که به تماشای آن رفته بود به فکر انداخت که دست به کار شود آن را اصلاح کند.

 

 

 

این پیشه ور کوچک قفل سازی بود به نام توماس نیوکامن (1729-1663) و چون فیزیکدان بزرگ رابرت هوک عضو جامعه پادشاهی او را مورد الطاف خود قرار می داد قفل ساز مزبور تردیدی نکرد که نقشه های خود را برای او شرح دهد و از او نصایحی در این موضوع بخواهد.

 

 

 

چنین ملاقات ها و تبادل نظرهایی امروزه بعید به نظر می رسد و دور از تصور است که مثلا پیشه ور ساده ای از اهالی دهات با یکی از دانشمندان عضو آکادمی علوم درباره نقشه اختراعی مذاکره کند و توفیقی از این مذاکره حاصل گردد. اما در آن اوقات نکته تعجب آوری در این مبادلات نبود: ایجاد یک اختراع واقعی به مراتب بیش از امروز در دسترس کارگر زبردست و باهوشی بود. علم و فن هر دو در مقدمات اولیه خویش بودند و داستان تخم مرغ کریستف کولومب هر روز تکرار می شد.

 

 

 

 

گذشته از این مردان دانش، هر قدر هم که صاحب معلومات وسیع بودند، باز هم معلوماتشان مانند امروز چندان از دسترس مردم عادی خارج نبود و آنان نیز ایمان کامل به عظمت و اولویت خود نداشتند. مسلما با وجود آنکه مورخین علوم به اتفاق آرا خلق و خوی بسیار تنفرانگیزی به هوک نسبت می دهند، وی آنقدرها مغرور به عظمت خود نبوده و مذاکره با پیشه ور را دون شان خویش نمیدانست.

 

 

 

بنابراین نیوکومن از دانشمند بزرگی که رقیب نیوتون بود اطلاعاتی در زمینه روش کار تلمبه آتشی خواست. آنگاه به اتفاق دوست خود جان کاولی که شیشه بری از اهل همان شهر بود به تفکر پرداخت که بچه دلیل تلمبه آتشی ساوری در عین حال هم گران تمام می شود و هم قدرت چندانی ندارد.

 

 

 

بدون تردید علت عدم قدرت آن این بود که فشار بخار به قدر کافی زیاد نمی شد و بنابراین برای آنکه وزنه را با ارتفاع بیشتری بالا برند می بایست حتی المقدور دیگ را گرم تر کنند. مسلما ممکن بود که برای جلوگیری از انفجار احتمالی دیگ و یا شکستن مفاصل دستگاه بر اثر ازدیاد فشار، حتی المقدور جدار دیگ را کلفت تر و محکم تر بسازند.





اما در این صورت کلفتی جدار مانع از آن می شد که در اثر جریان آب سرد، دیگ مجددا سرد شود و یا این کار با کندی بسیار انجام می گرفت و در نتیجه بار دیگر کار تلمبه با کندی پیش می رفت و بازده آن نقصان می یافت و چنانکه دیدیم همین مسئله کندی عمل موجب شده بود که دستگاه مزبور از نظر اقتصادی خالی از صرفه باشد: آیا بعد از آنکه با مصرف ذغال بسیار و خرج فراوان دیگ را به شدت گرم می کردند این نکته موجب زحمت نبود که بار دیگر از سرد شدن آن جلوگیری کنند؟

 

 

 

 

نیوکومن راه حل این مشکل دوگانه را به این طریق یافت که ماشین دنی پاپن را با دستگاه ساوری مورد مقایسه قرار داد و چنین نتیجه گرفت که رفع مشکل در صورتی ممکن است که دیگ گرم را از دومی و دستگاه استوانه و سمبه ها را از اولی اقتباس کنیم. به جای اینکه یک دیگ به کار برند که در عین حال هم محل گرم کردن آب و هم جسم تلمبه را تشکیل دهد وی تشخیص داد که به مراتب مفیدتر است که دو ظرف متفاوت را به این منظور استعمال نمایند. در نتیجه این کار چون احتیاجی نبود که دیگ گرم را مجددا سرد کنند، می توانستند آن را هر قدر که لازم است ضخیم نمایند و حرارت آن را به هر درجه ای که لازم باشد برسانند و چون لازم نبود که استوانه تلمبه را گرم نمایند سرد کردن آن با سرعت بسیار امکان پذیر بود.

 

 

 

 

 

انتهای خبر

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;