کوشش شدید برای ایجاد تلمبه آتشی

به گزارش تاسیسات نیوز ، در هنگامیکه جمعی با این مطالعات اشتغال داشتند وضع معادن ذغال سنگ انگلستان روز به روز بدتر می شد. تقاضای فراوان و روز افزون برای ذغال سنگ صاحبان معادن را مجبور می کرد که هر روز با شدت بیشتر کار کنند و بیش از پیش به اعماق زمین فرو روند و هرچه بیشتر به اعماق زمین فرو می رفتند رحمت ایشان برای خارج کردن آبی که به معادن هجوم می آورد بیشتر بود.

 

 

 

 

هر روشی را که ممکن بود اعم از زه کشی و تلمبه زدن و غیرقابل نفوذ کردن دیواره ها و غیره را آزمایش کرده بودند و تمام مهندسین امپراطوری انگلیسی شده بود میکرد.

 

 

 

اما کمی قبل از پایان قرن هفدهم یکی از این مهندسان به نام توماس ساوری (1715-16500) که انتشارات جامعه پادشاهی را ورق میزد با یکی از یادداشت های هوک برخورد کرد که ضمن آن از ماشین پاپن صحبت شده بود. کنجکاوی بسیار در این خواننده ایجاد شد زیرا با وجود انتقادات هوک یقین داشت که این اختراع سودمند و در خور توجه است.





وی بزودی دریافت که چه اصلاحاتی باید در این ماشین به عمل آورد که در خور استفاده گردد و بر اساسی که فیزیکدان فرانسوی به دست داده بود روشی ساخت که ماشین قابلیت اجرای کار پیدا کند.

 

 

 

در سال 1698 ساوری توانست امتیازی برای ماشین بخاری که واقعا در مقام عمل قابل استفاده باشد بدست آورد ابتدا آن را در مقابل شاه نمایش داد و سال بعد از آن در حضور تمام اعضای جامعه پادشاهی بکار درآورد.

 

 

 

قسمت اصلی این ماشین عبارت بود از دیگ گرمی که بوسیله شیر و لوله ای با آبی که می بایست بالا آورده شود ارتباط داشت. بخار آبی که در داخل این دیگ گرم قرار داشت در نتیجه جریان آب سردی که بطور ناگهانی اطراف دیگ گرم را فرا می گرفت انقباض می یافت و بلافاصله در داخل لوله ارتباطی خلاء ایجاد می شد و آب در این لوله بالا می آمد و آنگاه کافی بود که بوسیله لوله های مناسبی این آب را خارج کنند؛ آنگاه مجددا دیگ را به شدت گرم می کردند و بخار آب ایجاد می شد و عمل به این طریق ادامه می یافت.

 

 

 

 

در این دستگاه بر خلاف ماشین دنی پاپن نه سمبه وجود داشت و نه طناب. ساختمان دستگاه بسیار ساده بود و می توانستند عمل تخلیه مزبور را تا 4 بار در هر دقیقه تکرار کنند ولی نکته در اینجاست که اگر سرعت عمل چندان زیاد نبود در عوض دستگاه می توانست مرتبا و بدون توقف کار خود را ادامه دهد.





متاسفانه در ساختمان این ماشین نیز دو نکته جدی بود که ایجاد اشکال می کرد: اول مصرف فوق العاده آن بود زیرا برای بالا آوردن 75 لیتر آب به ارتفاع 1 متر می بایست 16 کیلوگرم ذغال بسوزانند. دوم ساختمان زمخت و ناهنجار دستگاه و مخصوصا دیگ گرم آن ایجاد زحمت می کرد زیرا هر قدر ارتفاع آب بالا آوردنی بیشتر می بود مجبور بودند به همان نسبت بر فشار بخار آب بی افزایند که چون میزان فشار مزبور به 8 تا 10 جو می رسید ” حرارت دیگ گرم به قدری زیاد می شد که تمام جوشکاری های آن ذوب می گردید و قدرت فشار چنان بود که بسیاری از مفاصل ماشین از هم جدا می شد.

 

 

 

 

متاسفانه ساوری حتی یک لحظه به این فکر نیفتاد که برای جلوگیری از خطر انفجار دیگ و برای اطلاع یافتن از میزان فشار داخلی دیگ در هر لحظه از دستگاه ضمیمه کوچکی که دنی پاپن هفده سال قبل از این تاریخ در شهر لندن اختراع کرده بود استفاده کند.





در واقع در سال 1681 دانشمند فرانسوی نوعی دیگ آشپزخانه اختراع کرده بود که به عقیده او می توانست سخت ترین گوشت ها را در مدت بسیار کم و با خرج اندک بپزد. این اختراع همان دیگ هایی است که با فشار بخار عمل می کند و امروزه همه جا معمول است و آن را اوتوکلاو می نامند.






برای آنکه از میزان فشار داخلی مطلع باشد دریچه ای روی این دستگاه تعبیه کرده و وزنه ای به آن آویخته بود بطوریکه تا میزان فشار مطلوب وزنه مزبور و فشار داخلی ایجاد تعادل میکردند. این دریچه که بعدها نام آن را دریچه اطمینان گذاشتند فواید و موارد استعمال متعدد داشت و به دیگ آشپزخانه محدود نمی ماند.

 

 

 

 

همانطور که گفتیم ساوری به فکر استفاده از این دریچه اطمینان نیفتاد و خود پاپن نیز از آن استفاده نکرد مگر سالها بعد که خبر موفقیت مخترع انگلیسی به گوش او رسید و در سال 1757 تصمیم گرفت که بار دیگر در خواب و خیال دوران گذشته خود غور و تعمق کند.

 

 

 

در واقع جای آن است که در این مقام تفاوت منظوری را که ساوری و دنی پاپن داشتند مورد مطالعه قرار دهیم. ساوری صنعتگری بیش نبود و مسئله ای عملی که عبارت از خشک کردن معادن بود توجه او را جلب کرد و درصدد حل آن برآمد و چون به اینکار توفیق یافت نخواست که قدمی پیش تر گذارد. اما دنی پاپن از اهل علم بود و مسئله عملی که سالهای قبل هویگنس به او پیشنهاد کرده بود، یعنی بالا آوردن آب رودخانه سن تا سطح باغ های کاخ ورسای، برای او نقطه عزیمتی بود و بنابراین از این نقطه شروع کرد و با کمک نبوغ خود به تدریج موارد استعمال بیشتر و وسیع تری برای آن یافت.





ساوری فقط می خواست تلمبه قابل استفاده ای بسازد ولی منظور پاپن آن بود که نیروی محرک ایجاد کند و بتواند نیروی آب رودخانه را به فواصل بعید انتقال دهد و موتوری اختراع کند که قادر باشد ارابه یا کشتی را حرکت دهد. خلاصه موضوع آنست که اختلاف مابین ساوری و دنی پاپن فاصله ای بود که مردان عمل را از دانشمندان جدا می سازد و موارد استعمال مفید را که با واقعیت بستگی دارد از تئوری های بالداری جدا می کند که ممکن است فردا در تمام جهان ایجاد انقلاب کنند و زندگی آدمی را دگرگون سازند.

 

 

 

 

بنابراین در سال 1707 که دنی پاپ شصا ساله و خسته و مایوس و متاثر، مسائل گذشته را از نو مورد مطالعه قرار داد، در پرتوی نوری که از اختراع ساوری ایجاد شده بود آن را حل کرد و این بار ماشین جدیدی ساخت.





این ماشین نیز برای خارج کردن آب بکار میرفت، اما این آب را به جای آنکه بطور ساده و معمولی به خارج دفع کننده بر پره های چرخی می ریختند و چرخ به حرکت درمی آمد این مسئله که دنی پاپن روح معذب و فکر مغشوش و ناراحتی داشته است از ماشین جدید او به خوبی معلوم می شود: بجای آنکه در این دستگاه یک عامل محرک مثلا بخار آب وجود داشته باشد سه عامل مورد احتیاج بود یعنی بخار آب، فشار جو و نیروی ثقل.

 

 

ادامه دارد…

 

 

 

 

 

 

انتهای خبر

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;