نفت خزر؛ شايد وقتي ديگر

به گزارش تاسیسات نیوز ، ايران بدون ترديد سرزمين فرصت‌ها است و منابع بزرگ هيدروكربوري از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب كشورمان را در بر گرفته است. در اين ميان پس از خليج فارس كه سرشار از ذخاير خدادادي است،  درياي خزر با دارا بودن منابع گسترده نفت و گاز از ارزشمندترين ذخاير انرژي جهان به شمار مي‌رود. نفت و گاز خزر براي ايران تاكنون با وجود تلاش‌هاي صورت گرفته متاسفانه هنوز هيچ‌گونه بهره وري را به همراه نداشته است و سرمايه‌گذاري‌هاي جديد توسط كشورمان بيش از گذشته ضروري به نظر مي‌رسد.در حالي كه سال‌ها است همسايگان شمالي ما استخراج نفت و گاز را در اين دريا آغاز كرده‌اند ما هنوز در ابتداي راه قرار داريم و اين كشورها به سرعت در حال سرمايه‌گذاري و افزايش بهره‌برداري از اين ذخاير هستند. تحليلگران انرژي ذخاير نفت خزر را بيش از 50ميليارد بشكه تخمين مي‌زنند؛ هر چند اين رقم را نمي‌توان كاملا دقيق به شمار آورد و امكان افزايش اين تخمين با كاوش‌هاي جديد وجود دارد. قزاقستان،  آذربايجان و تركمنستان پس از فروپاشي شوروي سابق همگام با روس‌ها به سرعت دست به كار شدند تا توليد خود را افزايش دهند و در همين راستا غربي‌ها هم كه موقعيت را مناسب مي‌ديدند به سرمايه‌گذاري‌هاي كلان، در اين صنعت روي آوردند و جمهوري آذربايجان بيش از سايرين اقدام به بهره‌برداري كرد.اما ميادين مشترك ميان اين كشورها و ايران هنوز محل مناقشه است و با وجود توافق‌هاي موجود هنوز هم اين ميادين داراي وضعيت روشني از نظر بهره‌برداري از منابع نيستند،  ولي ايران در ميدان سردار جنگل كه در پهنه آب‌هاي درياي خزر گسترانده شده، قاطعانه بر مستقل بودن اين ميدان تاكيد دارد.

نامشخص بودن رژيم حقوقي درياي خزر را مي‌توان يكي از موانع اصلي توسعه منابع نفتي اين دريا تلقي كرد،  چون توافق‌هاي دوجانبه كشورهاي خزر با روسيه يكي از بزرگ‌ترين مشكلاتي است كه در راستاي حل رژيم حقوقي درياي خزر به وجود آمده است و با وجود اينكه تمام ذي‌نفعان بر اين چالش تاكيد دارند، اما خبري از توافق نهايي نيست.سكوي اميركبير تنها دستاورد كشورمان در درياي خزر است،  اما اين سكو و نتايج آن رضايت‌بخش نيست و حفاري اولين چاه در سال گذشته سبب رسيدن به لايه اول نفتي شد و چاه دوم نيز در حال حفاري است و هنوز معلوم نيست كه ايران در چه زمان مي‌تواند نفت خزر را به مرحله توليد برساند. ارديبهشت ماه سال ٩١ بود كه حفاري چاه نخست اكتشافي ساختار سردار جنگل پايان يافت و ذخاير نفت درجا حدود 2 ميليارد بشكه برآورد شد كه با احتساب ضريب بازيافت ٢٥ درصد،  ٥٠٠ميليون بشكه آن قابل استحصال است.حفاري دومين چاه اكتشافي ميدان سردار جنگل كه با هدف حفاري تا عمق ٤٠٢٢ متر در دستور كار شركت نفت خزر قرار دارد نيز طبق اعلام متوليان امر تا عمق ٢٤٤٠ متري پيش رفته است.

تقويت ديپلماسي انرژي راهبرد ايران

 كارشناسان انرژي بر اين اعتقادند كه موفقيت‌آميز بودن استخراج و توليد نفت در معادلات و تعاملات منطقه‌اي مي‌تواند قدرت چانه‌زني و اقتدار نفتي ايران را در خزر افزايش دهد.با روي كار آمدن دولت تدبير و اميد،  ديپلماسي نوين همكاري و تعامل در تمام حوزه‌ها نهادينه شده است و توسعه روابط با همسايگان شمالي نيز در حال گسترش بوده كه مي‌تواند جايگاه ايران را در درياي خزر تثبيت كند.بيژن زنگنه،  وزير نفت چندي پيش در مورد نفت خزر گفت: از حق نفتي ايران در درياي خزر نمي‌گذريم و هيچ كشوري اجازه حفاري در گستره آب‌هاي ايران در درياي خزر را ندارد. مستندات همگي حكايت از مستقل بودن ميدان سردار جنگل دارد و ادعاي برخي همسايگان در مورد مشترك بودن اين ميدان نادرست است.هر چند عمليات اكتشاف در منابع كم‌عمق خزر رضايت‌ بخش نبوده،  اما مديران نفتي،  آينده مناطق عميق‌تر را روشن مي‌بينند و در صورت تجهيز و توسعه امكانات اكتشافي ايران نيز خواهند توانست توليد نفت و گاز را شاهد باشند و اين امر توجه ويژه شركت نفت خزر و شركت حفاري شمال را به عنوان متولي نيازمند است.عدم سرمايه‌گذاري‌هاي جديد،  رژيم حقوقي،  فقدان تجربه در آب‌هاي پرعمق خزر،  محدوديت ارتباط با درياهاي آزاد به‌منظور تامين ابزار و فناوري‌هاي مورد نياز و مكانيسم‌هاي قراردادي از عمده‌ترين موانع و چالش‌هاي اكتشاف و توسعه در درياي خزر محسوب مي‌شوند.آمارهاي اعلام شده بيانگر آن است كه در جمهوري آذربايجان 20 ميدان‌ شناسايي شده كه روش قراردادي آنها مشاركت در توليد است. در قزاقستان هم قراردادها بر اساس مشاركت در توليد و امتيازي است و به ترتيب سرمايه‌گذاري 60 و 112 ميليارد دلاري اين كشورها نشان از اهميت اين دريا در بازارهاي جهاني نفت دارد.آذربايجان در سال ٢٠١٣، حدود ٤٣ ميليون و ١٠٠ هزار تن نفت توليد كرد كه نسبت به مدت مشابه سال پيش از آن افزايش 2/0 درصدي را نشان مي‌دهد. توليد گاز طبيعي نيز پارسال به ١٧ ميليارد و ٩٠٠ ميليون متر مكعب رسيد كه نسبت به رقم ١٧ ميليارد و ٢٠٠ ميليون متر‌مكعب در سال پيش از آن افزايش نشان مي‌دهد.عرضه نفت آذربايجان پس از رسيدن به ركورد ٥٠ ميليون و ١٠٠ هزار تن در سال ٢٠١٠ و كاهش توليد در ميدان آذري-شيراگ-گونشلي،  رو به نزول گذاشت و ميانگين توليد آن در نيمه نخست ٢٠١٢ به ٦٨٤ هزار بشكه در روز رسيد.تركمنستان نيز به سرعت در حال گسترش فعاليت‌هاي نفتي خود در خزر است و پيش از اين ذخاير نفت خام بخش تركمني درياي خزر ١٢ ميليارد تن و ذخاير گاز طبيعي ٦ تريليون و ٥٠٠ميليارد متر‌مكعب برآورده شده بود كه به تازگي تركمن‌ها خبر از افزايش توليد خود داده‌اند.قزاقستان نيز كه پس از روسيه دومين توليد‌كننده بزرگ نفت در ميان كشورهاي استقلال يافته شوروي سابق است،  سال ٢٠١٣ ميلادي ٨١ ميليون و ٧٠٠ هزار تن نفت خام توليد كرده بود.به هر حال طبق پيش‌بيني‌ها در سال 2015 سطح توليد در درياي خزر به روزانه چهار ميليون بشكه خواهد رسيد و ايران بايد نقش خود را به عنوان يك قدرت نفتي در خزر ايفا كند.مي‌توان گفت كه درياي خزر به علت موقعيت استراتژيك خود قابليت تبديل شدن به يك قطب قابل توجه انرژي را دارا است و همين مساله ضرورت توجه بيشتر به مساله حفاري و اكتشاف را در اولويت اول و سپس توليد و بهره‌برداري را به عنوان دومين اولويت نشان مي‌دهد.

ظرفيت صادرات نفت و گاز كشورهاي حوزه درياي خزرافزايش مي‌يابد

بنا بر اعلام اداره اطلاعات انرژي آمريكا،  ظرفيت صادرات نفت و گاز كشورهاي حوزه درياي خزر رو به افزايش است و با افزايش قيمت‌هاي انرژي و رشد تقاضاي جهاني براي نفت و گاز طبيعي،  كشورهاي حوزه درياي خزر (ايران،  روسيه،  آذربايجان،  قزاقستان،  تركمنستان و ازبكستان) در حال توسعه چند روش براي افزايش صادرات نفت و گاز طبيعي خود هستند.طبق اين گزارش برخي از اين كشورها با همكاري و مشاركت يكديگر در حال توسعه ظرفيت صادرات نفت هستند و برخي ديگر نيز برنامه‌هاي خود را روي جذب سرمايه‌هاي كافي به‌منظور ايجاد مسيرها و خطوط لوله مختص به خود متمركز كرده‌اند.قزاقستان و آذربايجان بيشترين موفقيت را در افزايش ظرفيت صادرات نفت و گاز حوزه درياي خزر از طريق ساخت چند خط لوله اصلي داشته اند؛ اين خطوط لوله اصلي‌ترين مسير ترانزيت مواد هيدروكربوري حوزه درياي خزر شده اند؛ بزرگ ترين مسير صادرات براي انتقال مستقيم نفت به بازارهاي اروپا، خط لوله باكو-تفليس-جيحان (بي تي سي) است كه در سال ٢٠٠٦ راه‌اندازي شده است.خط لوله بي تي سي از درياي خزر تا درياي سياه امتداد دارد و ميانگين صادرات نفت آن روزانه يك ميليون بشكه است؛ يك خط لوله ديگر نيز به موازات خط لوله بي تي سي در سال ٢٠٠٦ ساخته شد كه سالانه حدود ٢٨٠ ميليارد فوت مكعب گاز را ترانزيت مي‌كند. با رشد توليد نفت و گاز در قزاقستان و آذربايجان،  اين دو كشور در حال فعاليت روي توسعه مسيرهاي جديد صادرات مانند  شبكه ترانزيت نفت قزاقستان-كاسپين (Kazakhstan-Caspian Transportation System) هستند،  اين شبكه،  نفت را از بزرگ ترين ميدان‌هاي قزاقستان،  كاشاگان و تنگيز به سواحل درياي خزر انتقال خواهد داد؛ نفت از آنجا با نفتكش به آذربايجان برده مي‌شود و از آنجا نيز وارد خط لوله بي تي سي مي‌شود.پيش بيني مي‌شود شبكه ترانزيت نفت قزاقستان-كاسپين روزانه ٣٠٠ هزار بشكه نفت را با خط لوله بي تي سي به بازارهاي جهاني عرضه كند، اين عرضه نفت به تدريج به ٨٠٠ هزار بشكه در روز افزايش خواهد يافت. سرمايه‌گذاران خارجي بخشي از اين پروژه را كه هزينه آن ٤ ميليارد دلار برآورد شده است،  تامين اعتبار خواهند كرد.مسير اصلي تحويل نفت خزر به بازارهاي شرق آسيا خط لوله نفتي قراقستان- چين است كه از طريق شركت سرمايه‌گذاري مشترك ميان شركت ملي نفت چين (سي ان پي سي) و شركت كازموناي گاز قزاقستان در سال ٢٠٠٩ ساخته شد.اين خط لوله هم اكنون در حال نوسازي است تا با حجم نفتي كه انتظار مي‌رود از ميدان كاشاگان توليد شود،  تطبيق داده شود. خط لوله گازي تركمنستان- چين نيز كه در سال ٢٠٠٩ به بهره‌برداري رسيد سالانه حدود 4/1 تريليون فوت مكعب گاز طبيعي تركمنستان را به منطقه ژين جيانگ چين ترانزيت مي‌كند؛ قزاقستان قصد دارد اين خط لوله را به ميدان‌هاي گازي خود متصل كند تا گاز بيشتري به چين صادر شود.يكي ديگر از خطوط لوله‌اي كه براي ترانزيت گاز به جنوب آسيا در نظر گرفته شده است،  خط لوله تركمنستان- افغانستان- پاكستان- هند (تاپي) است؛ اين خط لوله ظرفيت صادرات سالانه يك تريليون فوت مكعب گاز را خواهد داشت،  با اين حال تنش‌هاي ميان هند و پاكستان تهديدي براي اجراي اين پروژه است و انتظار مي‌رود اين پروژه همچنان طرحي روي كاغذ باقي بماند.پس از فروپاشي شوروي پيشين،  كشورهاي قزاقستان،  آذربايجان و تركمنستان با جذب سرمايه‌گذاران و شركت‌هاي بين المللي،  فعاليت‌هاي گسترده‌اي را براي اكتشاف و استخراج منابع هيدروكربوري درياي خزر آغاز كردند؛ تا آنجا كه قزاقستان با كشف ميدان نفتي «كاشاگان» همچنين آذربايجان در پروژه «شاه دنيز» به دستاوردهايي رسيدند.ايران نيز همپاي كشورهاي ديگر منطقه براي استفاده از منابع خود در خزر تلاش زيادي كرده است كه از آن جمله مي‌توان به ساخت سكوي اميركبير و شناسايي و حفاري پنج حلقه چاه در نواحي كم عمق خزر در طول سال‌هاي گذشته اشاره كرد كه با وجود تمام تلاش‌هاي صورت گرفته و حفاري 2 چاه هنوز به توليد نفت و گاز در درياي خزر دست نيافته است.

 

 

 

 

 

 

 

انتهای پیام 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;