مهندسی بی نهایت: پل درهگذر میلو ؛ مرتفعترین پل جهان
داستان ساخت پل و درواقع احساس نیازهای اولیه برای ایجاد چنین سازهی پرخرج و منحصربهفردی بر بستری از خاکها و سنگهای مختلف که در بخشهای بعدی مقاله از پیچیدگیهایشان بیشتر خواهیم گفت از آنجایی شروع شد که هر سال در محور تردد پاریس به اسپانیا که از نزدیکی شهر میلو میگذرد، در روزهای تعطیل و شلوغتر سال، حجم عظیمی از انسداد و کندیهای ترافیکی رخ میداد. مسئولان امر در آن سالها در پی یک راه پایدار حسابشده برای حل این مشکل برآمدند.
اولین ایده برای حل مسئلهی فوق در سال ۱۹۸۷ میلادی مطرح شد و در سال ۱۹۹۱ میلادی تصمیم بر این شد که پلی روی درهی رودخانه تارن ساخته شود. دولت فرانسه از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۱، با معماران و مهندسان پرشماری رایزنی کرد، مطالعات تشریحی مختلفی از سوی دولت انجام گرفت و آنها یک رقابت مهندسی بهمنظور یافتن بهترین طرح برای چنین پلی را تدارک دیدند. همانطورکه اشاره کردیم، مسئولان فرانسوی قصد داشتند تا ازطریق یک بزرگراه معلق، فلات شمالی با ارتفاع ۶۰۰ متر را به فلات جنوبی لارزاک با ارتفاع ۷۲۰ متر متصل کنند. از اینرو انتخاب مسیر دقیق این بزرگراه راحتی نبود، بهخصوص که بخشهای پایینی تپههای منطقه بیشتر از خاک رس ناپایدار تشکیل شده بودند. مسیرهای مختلفی برای عبور دادن پل مورد بررسی قرار گرفت.
چهار مسیر اصلی پیشنهاد شد و در نهایت یکی از آنها (مسیر قرمز در تصویر زیر) را بهعنوان مسیر مناسب برای اجرای پروژه انتخاب کردند. پس از کنار گذاشتن گزینههای غیرعملی دیگر، درنهایت تصمیم بر این شده بود که پل میلو دو فلات واقع در دو سوی دره را بهطور مستقیم و در ارتفاع ۲۷۵ متری بر فراز رود تارن به یکدیگر متصل کند.
در سال ۱۹۹۶ کنسرسیوم سوگلرگ، پل کابلی طراحیشده توسط میشل ویرلوژ و نورمن فاستر را پیشنهاد کرد. طرح آنها در نهایت مورد پذیرش قرار گرفته و تصویب شد. فرایند ساختوساز بهطور رسمی در روز ۱۶ اکتبر ۲۰۰۱ میلادی آغاز شد و در نوامبر ۲۰۰۳ فاز اول ساخت که شامل نصب نخستین ستونهای اساسی پل بودند به پایان رسید. بخش راههای ماشینروی یا همان بخش جادهای پل در ماه می سال ۲۰۰۴، دکلها یا برجها و مهارهای آن هم در نیمهی دوم سال ۲۰۰۴ ساخته شدند و در نهایت این گذرگاه شگفتانگیز بر فراز درهی میلو در تاریخ ۱۶ دسامبر ۲۰۰۴ میلادی و ۲۵ روز زودتر از موعد برنامهریزیشده، توسط رئیس جمهور وقت فرانسه، ژاک شیراک افتتاح شد.
ساخت این پل در آن سالها چندین رکورد را شکست. همانطورکه پیشتر هم گفتیم پل میلو دارای مرتفعترین دکل یا ستونهای جهان در دو سو (۲۴۵ متر و ۲۲۱ متر) و همچنین دارندهی مرتفعترین برج پل جهان (۳۴۳ متر) و مرتفعترین عرشه در میان پلهای جادهای ساختهشده در اروپا با ارتفاع ۲۷۰ متر است.
دولت فرانسه پس از طی مراحل طراحی پل، اجرای آن را در قالب یک مناقصه به پیمانکاران واگذار کرد
ایدهی اصلی طراحان ساخت یک پل باریک اما شگفتانگیز بود، به همین دلیل طراحی یک پل کابلی با عرشههای یکسان در دستور کار قرار گرفت. پل میلو چنان مرتفع است که بهراحتی از شهر میلو نیز دیده میشود.
بعد از تصمیم وزارت فواید عامه فرانسه تصمیم به پیشنهاد ساخت و بهرهبرداری از چنین پلی، آنها در پی سپردن آن در قالب یک قرارداد به یک پیمانکار برآمدند. از همین روی فراخوانی بینالمللی برای مناقصه در سال ۱۹۹۹ منتشر شد و پنج کنسرسیوم در مناقصه شرکت کردند. در نهایت گروه Compagnie Eiffage du Viaduc de Millau با همکاری معمار نورمن فاستر، در مناقصه و رقابت بر سر گرفتن پروژهی پل موفق شدند. ازآنجاکه دولت فرانسه پیش از این کار طراحی را به مراحل خوبی رسانده بود، عدم اطمینان فنی به میزان قابل توجهی برای پیمانکار اجراکنندهی طرح کاهش یافت. مزیت دیگر این فرایند تسهیل مذاکره برای قرارداد، کاهش هزینههای عمومی و تسریع ساختوساز و در عین حال به حداقل رساندن کارهای طراحی باقیمانده برای پیمانکار بود.
پل میلو کجاست
پل میلو بین دو فلات از جنس سنگ آهک ساخته شده است. پایههای این پل در درون یک درهی عمیق قرار گرفته، درهای که بهعلت فرسایش ناشی از جریان رود تارن بهوجود آمده است. فلاتهای آهکی نوعی از بسترهای رسوبی هستند که در دوران میانهزیستی (مزوزوئیک) تشکیل یافتهاند. این فلات حتی بعد از ساخت پل میلو بدون تغییر باقی مانده و تاکنون بهخوبی از آن محافظت شده است. در ادامه به نکاتی برای توصیف جغرافیای پل میلو اشاره میکنیم:
همانطورکه پیشتر گفته شد محل ساخت پل میلو از سنگهای رسوبی تشکیل شده است. این سنگهای رسوبی بیشتر از نوع سنگ آهک دولومیتی و خارک مارن (مخلوطی از رس، شن و آهک) با چسبندگی کم است.
مطالعهی صفحهشناسی محل نشان میدهد که گسلهای قدیمی منطقه روی سنگلایههای قدیمی تأثیر گذاشتهاند. این گسلهای قدیمی در بخش شمالی پل واقع شده و بر سنگلایههای جدیدتر در محل ساخت پل در قسمت مرتفع فلات جنوبی هیچ تأثیری نگذاشتهاند. همچنین در محل ساخت پل، گسلهای غیرفعال جدیدتری وجود دارد که باعث تغییر چینش لایههای سنگی شده است. این گسلها از پایه P4 و سپس از ناحیهای بین پایهی P7 و دیوارهی جناحی جناحی C8 عبور میکند (تصویر زیر).
لغزشهای امتدادی ناشی از گسلها در نزدیکی ساخت پایهی P4 باعث بروز مشکلاتی در ساخت آن شد که نیازمند تغییر طراحی فونداسیون بود. از سویی رتبهبندی تودهی سنگ (RMR) بین ۰ تا ۱۵۰ متغیر بود، به این معنی که مقادیر ثبتشده در محل ساخت پل میلو برای سنگ آهک ۶۵ و برای خاک مارل ۵۳ بوده است.
در بستر ساخت پل میلو سه نوع سنگ فونداسیون متفاوت وجود دارد. یکی از این سنگها از نوع سنگ آهک دولومیتی باژوسین در دیوار تکیهگاه شمالی است که سنگی سخت با مقاومت فشاری نامحدود ۱۱۰ مگاپاسکال بهشمار میرود؛ اما در آن کارستهای رسی نیز وجود دارد. در بالاترین قسمت پلتفرم و جایی که رافت پل قرار دارد میزان RMR بین ۷۰ تا ۸۰ تشخیص داده شد.
سنگ نوع دوم از نوع مارلهای فشرده است که بین پایههای P7 و P6 قرار دارد. بهدلیل وجود لایهی سنگریزه بین خاک رس نرم و مارلها لغزشهای امتدادی در این ناحیه قابل رؤیت است. رقم میانگین مقاومت برشی برای لایهی ۱۵ متری مارل برابر است با:
-
RMR=45
-
C = 0.1MPa
-
φ = ۳۰۰
سنگ آهک هتانژین در دو سمت رود تارن بین پایهی P4 تا دیوار تکیهگاه سنگ نوع سوم را تشکیل میدهد. لایهبندی این سنگ در قسمت جنوبی بهصورت زیر افقی و در قسمت شمالی با زاویهی ۱۵۰ درجه است. مقادیر مقاومت برشی برای این نوع سنگ بستری عبارتاند از:
-
RMR = 65 to 70
-
C = 2.5 MPa
-
φ = ۳۷۰