به گزارش تاسیسات نیوز، صنعت تهویه مطبوع یکی از بزرگترین و قدیمیترین صنایع داخلی است و شرکتهای زیادی دراین عرصه فعال هستند که بیش از ۵۰ سال سابقه فعالیت و قدمت در این صنعت را دارند. این صنعت از لحاظ ارزآوری به راحتی میتواند از صنعت خودرو پیشی بگیرد و با توجه به پتانسیل بالای صادرات این سیستمها و محصولات باکیفیتی که توسط صنعتگران آن در کشور تولید میشود، اگر این صنعت بیشتر مورد توجه قرار بگیرد، به طور قطع میتواند کمک شایانی به رشد اشتغالزایی در کشور بکند. یعنی هم از خروج ارز جلوگیری کند و هم از طریق صادرات، ارزآوری زیادی را برای مملکت داشته باشد. در همین راستا طی گفتوگویی با احمد بستانچی، مدیرعامل شرکت دمنده به بررسی مسائل و چالشهای پیشروی این صنعت پرداختهایم که در ادامه میخوانید.
درباره زمینه و تاریخچه فعالیت شرکت دمنده و میزان اشتغالزایی آن توضیح دهید.
شرکت دمنده حدود ۵۵ سال پیش و از یک مغازه و کارگاه کوچک کار خود را شروع کرد و امروز حدود هزار نفر پرسنل در این شرکت مشغول به کار هستند. بخش عمدهای از لوازم برقی فنهای لوازم خانگی در صنعت تهویه در این شرکت تولید میشود که تا حدود زیادی نیاز کشور را تامین میکند.
با توجه به اینکه محصول تولیدی شما یک محصول خرد تلقی میشود، صرف نظر از تحریمها و تامین مواد اولیه با چه چالشهایی در این زمینه مواجهید؟
اگرچه محصول تولیدی ما به ظاهر خرد است، اما درواقع یک محصول واسطه ای در صنایع حرارت، برودت و تهویه مطبوع است و زمانی که در این صنایع فن وجود نداشته باشد، دراصل محصول نهایی وجود ندارد. در هر صنعت حرارت، برودت و تهویه مطبوع، فن به کار رفته با مشخصات خاص آن صنعت همخوانی دارد. پس در این زمینه فن نقش کلیدی در صنایع حرارت، برودت و تهویه مطبوع دارد.
از حدود ۷۰ سال پیش که این صنعت وارد ایران شد، نقش کلیدی در زندگی انسانها دارد. غیر از بحث حرارت و برودت، در حوزه اگزاستها و تهویه مطبوع در صنایع کشاورزی، دامداری، گرمایش فصل زمستان و مکانهایی که تولید حرارت دارند، بسیار موثر است و به این دلیل جزئی از تمام صنایع است.
در مملکت ما هیچ وقت سیاستگذاری برای واردات براساس برنامه ریزی دقیق نبوده است، چرا که ما یک آوردهای از قدیم تحت عنوان درآمد نفتی داشتیم که این پول نفت وارد کشور میشد و یکسری از گروهها به راحتی این پول را خرج میکردند و دولواردات انجام میدادند. گروههایی که در این واردات نقش داشتند، سهم این واردات را به نحوی به جریان میانداختند که نفع گروه خودشان در آن تامین شود. درواقع چون پول در اختیار گروه خاصی از مسوولان قرار میگرفت، بنا به سلیقه این افراد هزینهها صرف میشد. متاسفانه در این صنعت تا سالهایی که دلار به حدود هزار تومان رسید، بازار بیشتر مصرفی بود و در این بازار تجارت سود بیشتری داشت، تا تولید. امروز هم با مشکلات ارزی مواجهیم و واردات دشوار شده، بسترهای تولید در ایران به دلیل محدودیت در تامین زیرساختهای صنعتی از قبیل ماشینآلات، ابزارآلات و تکنولوژیها فراهم نیست. از همین رو در شرایط کنونی به دلیل گرانی دلار، خرید ماشینآلات و تجهیزات موردنیاز برای صنایع مقرون به صرفه نیست، مگر صنایع سنگینی که از نظر گردش مالی و حملونقل، سنگین و جابه جایی آنها هزینه بر است. به لحاظ اینکه مواد اولیه این تولیدات از قبیل آهن، پلاستیک و مس در ایران موجود است، این صنایع مقرون به صرفه تر است و میشود آنها را در داخل تولید کرد. به طور نمونه لوازمخانگی از صنایع نسبتا بزرگ کشور است که از سالهای گذشته تاکنون در کشور تولید میشود و به دلیل اینکه بیشتر مواد موردنیاز آنها در داخل موجود است، تولید آنها مقرون به صرفه است، اما با وجود سنگینی و حجم بالا میبینیم که این لوازم هنوز به صورت قاچاق و از مبادی غیررسمی وارد میشود و توجه زیادی به صنعت داخلی نشده است، اما به لطف گران شدن دلار، تولید این لوازم در داخل اجباری شده و واردکنندهها دچار مشکلاتی هستند که آنها را ترغیب به سرمایهگذاری برای تولید داخلی میکند.
نبود نظارت و استاندارد کافی بخشی از مشکلات صنعت تهویه است و حتی برندهای مختلف کارآیی لازم را ندارند. چرا نظارت دقیقی بر تولیدات نمیشود؟
در طول سالها فعالیت، اداره استاندارد اگرچه درخصوص برخی از کالاها عملکرد خوبی داشته، اما به طور کلی این نهاد از نظر توان مدیریتی ضعیف عمل کرده و متاسفانه مدیران آن و کارشناسانی که برای ممیزی تولیدات داخلی انتخاب میشوند، دانش و شناخت کافی از تمام صنایع ندارند. آزمایشگاههایی هم که نمونهها در آنها تست میشوند، آزمایشگاههای مجهزی نیستند و در این زمینه هم به خوبی عمل نمیشود. بنابراین برای اصلاح این روند و تولید محصول باکیفیت در کشور، باید بخش کنترل کیفی سازمان استاندارد، بهتر عمل کند تا درنهایت محصول خوبی از تولیدکننده تحویل بگیرد و به بازار عرضه کند.
تکنولوژی و فناوری محصولات ایرانی نسبت به کشورهای همسایه مثل ترکیه پایینتر است. چرا آنها به این رشد دست یافتهاند، اما ما با دهها سال پیشینه سابقه و تجربه در این عرصه، نتوانستهایم همگام با آنها پیش برویم؟
چند عامل در این زمینه دخیل است. اول اینکه جامعه ما اگرچه در حال پیشرفت است، اما هنوز در آن حد صنعتی نشده که بتواند با شناخت دقیق، کالاها را به خوبی ممیزی کند، بنابراین هنوز برندسازی خوبی در جامعه ایجاد نشده که مردم به یک برند خوب اقبال بیشتری نشان دهند و اقدامات انجام شده در این زمینه کافی نبوده است. چون تولیدکنندگان اجناس نامرغوب را با قیمت ارزانتر تولید میکنند و از این رو میتوانند بازار را در اختیار خود بگیرند. مشتریانی هم که اطلاعات کافی از این اجناس ندارند، آنها را میخرند، بدون اینکه به خدمات پس از فروش آنها توجه کنند و ببینند که این محصول چند سال میتواند برای آنها کارآیی مفید داشته باشد.
عامل دوم این است که به دلیل نزدیکی ترکیه به اروپا، رفت وآمد آنها راحتتر و روابط فنی بین آنها بهتر است، بنابراین میتوانند کالاهای مرغوبتری را از اروپا خریداری کنند. در ایران ما ناچاریم از کشورهایی مواد اولیه خریداری کنیم که به دنبال ارزانی هستند. با این حال، در این شرایط تحریمها نهتنها مواد ارزان در اختیار ما قرار نمیدهند، بلکه مواد نامرغوب ارائه میکنند. بنابراین جنس نامرغوب را به نرخ مرغوب خریداری و محصول نهایی را تولید میکنیم. درنهایت به دلیل این مشکل هیچگاه نمیتوانیم کالای باکیفیت ثابت تولید و عرضه کنیم.
شهرکهای صنعتی نیز با مشکلات متعددی مواجهند. این مسائل و مشکلات تا چه حد بر کاهش ظرفیت تولید داخلی اثرگذار بوده است؟
متاسفانه در مدیریت شهرکهای صنعتی به خوبی عمل نشده و مدیریت این شهرکها را به هیات مدیرهای تحت عنوان هیات امنا واگذار و آنها را رها کردهاند؛ در حالی که به تعهدات خود در قبال صنعتگران عمل نکردهاند. زیرساختهای لازم از قبیل آب و فاضلاب و برق تامین نشده و در بخش عمرانی نیز واحدهای دولتی به تعهدات خود عمل نکردهاند. هیات امنا هم که مدیریت شهرکها را در اختیار دارند، متشکل از خود صنعتگران هستند و صنعتگران هم هیچ پولی برای هزینه ندارند. مگر اینکه از صنعتگران شارژ بگیرند و به لحاظ اینکه صنعتگران میبینند زیرساختهای آنها ضعیف است، حاضر نیستند، شارژ خوبی به هیات امنا بدهند و این چرخه غلط ادامه دارد.
با توجه به قطعی برق که برای صنایع و تولید داخلی مشکل ساز شده، آیا این امکان در کارخانههای کشور وجود دارد که با استفاده از انرژیهای پاک و تجدیدپذیر مثل انرژی خورشیدی، برق موردنیاز خود را تولید کنند؟
اگرچه در دنیا به راحتی میتوان این اقدام را انجام داد، اما اجرای این ایده در شرایط امروز ایران محال و غیرممکن است. در حال حاضر دولت تنها نصف ظرفیت اسمی را که برای تامین برق متعهد شده، اجرا کرده و واحدهای تولیدی در این شرایط کمبود برق نیز با مشکلات دوچندانی مواجهند. اگر پول، انگیزه و همت وجود داشته باشد و تحریم و مشکلات وجود نداشته باشد، میتوانند طی ۴، ۵ سال آینده نیروگاه راهاندازی کنند، اما امروز به دلیل مشکلات موجود و تحریمها، این مساله قابل حل نیست. در گذشته هر کسی که توان مالی داشته، برای خود نیروگاه و ژنراتور تهیه کرده، اما امروز هر کسی که اقدام به این کار نکرده، حتی اگر از توانایی مالی برخوردار باشد، واردات این دستگاهها و تجهیزات مشکل است.
در مقایسه با کشورهای دیگر، در کشور ما کارآفرینان با چالشها و مشکلات متعددی از قبیل بوروکراسیهای اداری، بیمه و… روبه رو هستند. چرا این پیچیدگی فرآیندها در کشور ما وجود دارد؟
دلیل این است که کشور ما روز به روز فقیرتر میشود. در سالهای گذشته منابع مالی وجود داشت و هزینه میشد و این هزینه در جامعه پخش میشد. دولت خرج میکرد و جامعه خرج میکرد. اما امروز این منابع مالی کم شده و در شرایط کمبود اعتبار و پول، متاسفانه همه به دنبال این هستند که سهم بیشتری از این بازار را در اختیار بگیرند و به دلیل اینکه رقابت نامناسبی ایجاد شده، مشکلات بسیار زیاد شده است. نهادهای دولتی از قبیل اداره دارایی و بقیه ارگانهای دخیل هم به دلیل کمبود بودجه به دنبال این هستند که به بهانههای مختلف از مردم پول بگیرند. این در شرایطی است که مردم نسبت به قبل ضعیفترند و در پرداخت این عوارض و مالیاتها مشکل دارند. بنابراین ما انتظار حمایتهای آنچنانی از دولت نداریم، تنها خواسته ما این است که کاری به کار ما نداشته باشند و به ما اجازه دهند تا خودمان مشکلات خود را حل کنیم.
آیا به نظر شما واردات کالاهای باکیفیت و مرغوب و برندهای شناخته شده از کشورهای دیگر میتواند منجر به ارتقای سطح کیفی تولیدات داخلی شود و در بین تولیدکنندگان کشور رقابت ایجاد کند؟
ما در جامعه با دو گروه مصرفی روبهرو هستیم. گروه اول به دنبال ارزانی و گروه دوم به دنبال مرغوبیت کالاها چه در حوزه خرید ساختمان، چه لوازم خانگی، خودرو و سایر لوازم و کالاها هستند. دغدغه گروه اول رفع حاجت است و ارزانی اجناس اولویت دارد، بنابراین باید در کشور محصولاتی تولید شود که اگر از کیفیت بالا و تنوع قیمت برخوردار نیست، اما حداقل در سطح متوسطی از نظر کیفیت باشد که هم گروه ضعیف توانمندی تهیه آن را داشته باشند و هم گروههای توانمند جامعه کمابیش از آن راضی باشند. پس اقتصاد افراد سهم عمدهای در انتخاب و کیفیت کالاها دارد.
شما در تولید محصول خود چقدر به رفع نیاز گروههای ضعیف جامعه توجه کردهاید؟
ما به دنبال تولید و ساخت پنکههای سادهای بودیم که قیمت آن در جامعه فقیر ما ارزان باشد. قیمت پنکههای تولیدی ما معادل یکپنجم قیمت سایر پنکههای موجود در بازار است، بنابراین یک خانواده فقیر هم میتواند آن را خریداری کند. همچنین به دلیل ارزان بودن و مصرف کم انرژی، میتواند در مناطق شمالی کشور به دلیل رطوبت بالا و در مناطق جنوبی به واسطه گرمای زیاد هوا در محل کار و روی میز کار افراد مورد استفاده قرار گیرد.
کالاهای تولیدی ایرانی در مقایسه با کالاهای خارجی در چه سطحی قرار دارند؟
امروز ایران مسیر ۳۰ سال پیش چین را پشت سر میگذارد. البته در ایران هم کالاهای خوب و باکیفیت تولید میشود، اما در کنار آن اجناس نامرغوب هم تولید میشود و مردم به تدریج یاد میگیرند که اگر جنس و محصول خوب میخواهند، باید بررسی و تحقیق کنند و قبل از خرید درباره خدمات پس از فروش و گارانتی محصول موردنظر پرس و جو کنند.
در شرایط کنونی محصولات شما به کدام کشورها صادر میشود و بهبود وضعیت صادرات و ارتقای آن نیازمند چه بسترهایی است؟
هم اکنون محصولات ما به حدود ۱۷ کشور صادر میشود، اما صادرات ما زمانی به معنای واقعی محقق میشود که بتوانیم محصولات خود را به طور رسمی بفروشیم و پول آن را به صورت رسمی وارد کشور کنیم. تا وقتی که سیستم بانکی ایران در تحریم قرار دارد، کشور ما نمیتواند صادرات خوب و دریافتی خوبی داشته باشد و در این زمینه بیمار است. در شرایطی که امور طبق استانداردها انجام نمیشود، تولیدکنندگان اجناس بسیاری را فروختهاند که نتوانستهاند پول آنها را دریافت و مجددا محصولات خود را صادر کنند. خریداران خارجی هم در نبود LC ضرر کردهاند. چون در داخل کشور هم کسانی هستند که اجناس نامرغوب تولید و صادر میکنند و این مساله میتواند به صادرات ما لطمه بزند و نظارتی روی این موضوع نمیشود.
برای بهبود شرایط تولید در کشور از مسوولان دولت سیزدهم از قبیل وزیر صمت، وزیر راه و شهرسازی و… چه انتظاراتی دارید؟
توقع ما این است که ابتدا جامعه ما و صنعتی را که قرار است بر آن مدیریت کنند، بشناسند، سپس آن را مدیریت کنند.