درسهایی برای دیپلماسی انرژی ایران
به گزارش تاسیسات نیوز، آنطور که در گزارش موسسه مطالعات بینالمللی انرژی بر آن تاکید شده، همه مزایای ایران در آرایش جدید منطقه منوط به عدم افزایش تنشها است. این در حالی است که تشدید تنشهای سیاسی میتواند سبب بالا رفتن ریسک سرمایهگذاری پروژههای جدید انرژی در منطقه خلیجفارس شود که خود تهدید بزرگی برای ایران محسوب میشود. ایران به دلیل تحریمهای چند سال اخیر از سرمایهگذاری خارجی در کشور محروم بود، بنابراین در فضای پسا برجام ایران بیش از دیگرهای منطقه به امنیت سرمایهگذاری در راستای جذب سرمایه نیاز دارد. کشورمان قصد دارد تنها در بخش نفت و گاز ظرف 5 سال آینده 200 میلیارد دلار سرمایهگذاری کند که به گفته وزیر نفت 70 درصد از این مقدار باید از منابع خارجی جذب شود. از این رو، کارشناس موسسسه بینالمللی انرژی بر این باور است که ایران باید اهتمام خود را در کنترل بحران در خلیج فارس بهکار گیرد تا بتواند از فرصتهای جذب سرمایهگذاری خارجی در دوره پسابرجام استفاده کند. این در حالی است که منافع برخی دیگر کشورها در افزایش تنشهای منطقهای نهفته است. بهطور مثال، عربستان در شرایط کنونی از بحران سیاسی و ژئوپلیتیکی خاورمیانه به دلیل اثرگذاری بر قیمت نفت سود خواهد برد و پیشبینی میشود این تنش را بهرغم تلاشهای میانجیگرانه ادامه دهد. هرچند این موضوع به سود همه عرضهکنندگان است اما عربستان به دلیل صادرات بیشتر نفت از تنشهای منطقهای سود بیشتری خواهد برد. از سوی دیگر، افزایش تنشها در منطقه خاورمیانه بهعنوان قطب تولید انرژی جهان، میتواند به دو شکل دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا را در رسیدن به اهداف خود کمک کند. اول اینکه، افزایش قیمت نفت و گاز به تجاری شدن بیشتر منابع نامتعارف منجر میشود و دوم اینکه مانع از توسعه جایگاه قطر در بازار الانجی میشود و در مقابل فرصت بیشتری در بازار الانجی برای آمریکا ایجاد میشود. اما در هفتهنامه موسسه مطالعات بینالمللی انرژی اعلام شده تشدید بحرانهای منطقهای اگر به منزوی شدن قطر و ایران منجر شود، میتواند موجب تضعیف حماس شود. این موضوع فرصت بیشتری برای توسعه میادین گازی جدید اسرائیل در مدیترانه شرقی ایجاد میکند.
علاوه بر تهدیدها و فرصتهای گفته شده، وقایع اخیر منطقه درسهای بزرگی برای دیپلماسی انرژی کشور دارد زیرا با وجود اینکه ایران دارای چهارمین ذخایر نفتی و اولین ذخایر گازی بزرگ جهان است، تاکنون (برخلاف بسیاری از کشورهایی که ذخایر به مراتب کوچکتری از ایران دارند) نتوانسته از این حجم عظیم در راستای تامین امنیت کشور بهره گیرد. در واقع میتوان با استفاده از نفت و گاز منافع کشور را به منافع دیگر کشورها و شرکتهای بزرگ نفتی گره زد و آنها را به مدافع منافع ایران تبدیل کرد. بهعنوان مثال، جایگاه قطر در صادرات الانجی به چین، کره و ژاپن سبب موضعگیری منفی این کشورها نسبت به گسترش بحران سیاسی علیه این کشور شده است. در حقیقت، بینالمللی شدن بحران و فراتر رفتن اثرات آن از بعد منطقهای سبب شده عربستان بداند که گسترش دادن بحران با منافع و دخالت بسیاری از کشورهای دیگر گره خواهد خورد. جوکار در این گزارش مینویسد: «این پدیده پیام مهمی برای ایران بعد برجام است که بینالمللی شدن انرژی ایران مانع اصلی تلاش آمریکاییها برای بازگشت تحریمها علیه ایران خواهد بود.»
انتهای خبر