تبدیل بحران آب به مسائل امنیتی – اقتصادی
به گزارش تاسیسات نیوز ، میلیونها نفر از فقیرترین مردم جهان با چالشهای ناشی از بحران کمآبی، فقدان دسترسی به آب سالم و جنگهای خونین بر سر آب دست به گریبانند. این در حالی است که چنین چالشهایی به طور جدی بر مسائل امنیتی، رشد اقتصادی و پایداری زیستمحیطی تاثیرگذار است. به همین دلیل در برنامه عمل رهبران جهان برای دستیابی به اهداف توسعه هزاره (MDGs) باید اولویت ویژهای برای این بحران در نظر گرفته شود.واقعیات مرتبط با این بحران البته بسیار تکاندهندهاند. بیش از یک میلیارد نفر در سراسر جهان از دسترسی به آب آشامیدنی سالم و مطمئن محرومند و 5/2 میلیارد نفر نیز از فقدان سیستم آبرسانی و فاضلاب مناسب رنج میبرند. هزینههای مرتبط با این کمبودها بسیار فاجعهبار است. روزانه هزاران کودک در سراسر جهان از دنیا میروند و زیان اقتصادی حاصل از این بحران (که 260 میلیارد دلار تخمین زده میشود) بیش از 2 برابر مجموع کمکهای دولتی برای توسعه است.از سوی دیگر تغییرات آب و هوایی مسائل را پیچیدهتر کرده است و در پی آن، منابع آبی جهان بسیار پیشبینیناپذیر شدهاند. تعداد وقوع و افزایش شدت سیلها، جامعه بشری را متحمل هزینههای سنگین انسانی و اقتصادی میسازد و روند توسعه در کشورهای فقیر را متوقف میکند. البته رشد جمعیت جهان نیز (مطابق برآورد در 2050 از 5/9 میلیارد فراتر خواهد رفت) بر پیچیدگی وضعیت و محدودیت منابع آبی میافزاید. از این رو، تلاش فوری و جدی برای ایجاد دسترسی همگانی به آب سالم و شبکه آبرسانی مطمئن ضروری به نظر میرسد. در این رابطه، پیش از هر چیز توسعه روشهای مرتبط با خدمات آبی( مانند شبکه آبرسانی، آبیاری، زهکشی، مصرف انرژی و وجوه زیستمحیطی) برای ارتقای سطح سلامت و یاریرسانی به مردم در جهت غلبه بر فقر امری اساسی خواهد بود. آنچه مسلم است، دولتها باید رهبری فرآیند مدیریت پایدار و مطمئن کاربرد منابع کمیاب آب را برعهده گیرند. در این میان، روشهای تولید انرژی و مواد غذایی بیش از سایرین به تامین پیوسته و دائمی آب وابستهاند. از این رو، برای تعیین دقیق و واضح اهداف مرتبط با نحوه کاربرد آب، باید اطلاعات مناسب و بهنگام برای درک تغییرات کمی و کیفی ناشی از تغییرات جوی و زیستمحیطی به تصمیمگیرندگان ارائه شود. همچنین الگوی مصرف آب در بخشهای خانگی، کشاورزی و صنعتی نیز باید به دقت شناسایی شود . البته غلبه بر چنین چالشهایی مستلزم تلاش در عرصههای متفاوت است. به طور مثال، تکنولوژیهای جدید و نوظهور میتوانند برای طراحی راهکارهای مناسب و اقتصادی مورد استفاده قرار گیرند. امروزه شمار تلفنهای همراه متصل به اینترنت از تعداد انسانها فراتر رفته است و همین امر، شبکه بسیار وسیعی را برای ارائه راهکارهای مبتنی بر این تکنولوژی فراهم میآورد. به عنوان نمونه، مدیران دولتی میتوانند از نرمافزارهای همراه برای دریافت شکایتهای مردمی در خصوص شبکه آبرسانی استفاده کنند و شفافیت و پاسخگویی دولتها را افزایش دهند. در لیبریا فرآیند جمعآوری اطلاعات توسط گروهی از آمارگیران موتورسیکلت سوار، به شناسایی 10 هزار نقطه آبی منجر شد که این شناخت جدید، انگیزه اصلی طراحی نخستین برنامه جامع سرمایهگذاری آب را در این کشور فراهم آورد.از سوی دیگر، گسترش خدماترسانی به اقشار فقیر بدون افزایش فشار بر بودجه عمومی نیازمند استفاده سیاستگذاران از کمکهای بخش خصوصی است. این امر البته به تدوین مقررات موثر برای حمایت از مصرفکنندگان، ایجاد ساختار مدیریتی نیرومند برای اطمینان از توانایی تامین هزینههای مورد نیاز و ارائه خدمات به صورت دائمی و در سطحی استاندارد نیاز دارد. در همین رابطه و به عنوان نمونه، کنیا در تلاش برای جذب سرمایهگذاران خصوصی، تسهیلات اعتباری ویژهای را برای بخشهای زیربنایی و خدمات عمومی در نظر گرفته است.در چنین فضایی، فرصتی ایدهآل برای فعالان بخش خصوصی فراهم آمده است تا در خدمات مرتبط با تامین آب اقشار فقیر و بخشهای محروم کشورهای در حال توسعه مشارکت کنند و تقاضای آنها را برآورده سازند. این مشارکت از آن جهت ضرورت مییابد که مسائل بهداشتی در جهان سوم شایسته توجهی ویژه هستند. بخش بزرگی از جمعیت جهان فاقد دسترسی آسان به امکانات دفع زبالهاند و به همین دلیل، برنامههای محلی با هدف تغییر رفتار جوامع، باید به نتایج آشکاری در خصوص مسائل زیستمحیطی و سلامتی منجر شود.بر اساس اهداف توسعه هزاره، تحقق اهداف مرتبط با توسعه مستلزم پیاده سازی صحیح چارچوبهای اجرایی، تامین منابع مالی و دسترسی به اطلاعات با کیفیت است تا از یکسو مشوقهای لازم برای تامین منابع فراهم شود و در عین حال پاسخگویی مناسب و مدیریت پایدار ضمانت شود. واضح است که رهبران سیاسی کشورها در این میان نقشی ویژه برعهده دارند. این رهبران همچنین باید دریابند که غلبه بر بحران آب بدون مواجهه با تغییرات آب و هوایی زمین ناممکن است. از این رو، تلاش جدی برای استفاده از مزایا و فرصتهای موجود، برای دستیابی به رشد پایدار و اطمینان از سرمایهگذاری کافی امری گریزناپذیر است.البته غلبه بر بحران کمآبی به تلاش در عرصههایی متفاوت از حوزه مدیریت آب هم نیاز دارد. در حقیقت، اخذ تصمیمات به صورت روزمره و بیتوجهی به تاثیرات ناشی از سطح دسترسی و پایداری منابع آب در بخشهای کشاورزی، انرژی، جنگلداری و برنامهریزی شهری، ابعاد مستقلی از بحران جهانی آب هستند. ابعادی که با نظر به حضور بسیاری از منابع آبی در مرزهای مشترک کشورها پیچیدهتر میشوند.از این رو، مسیر چیرگی بر این بحران، از کاربرد رویکردهای یکپارچه و مشترک برای ارتقای سطح مدیریت منابع آب میگذرد. البته گفتوگو در خصوص مدیریت مشترک این منابع و دستیابی به توافقات دوجانبه، با خطرات و مسائل مختلف دسترسی، حاکمیتی، برابری میزان مصرف و ثبات منابع مواجه است. اما سیاستگذاران میتوانند چنین ریسکهایی را با ایجاد موسسات و افزایش دانش و مهارتهای ضروری برای مدیریت آب در بخشهای خانگی، کشاورزی و صنعتی به صورتی موثر کنترل کنند.در حقیقت با آنکه دستورالعملی واحد برای استفاده از آب در سطح جهانی وجود ندارد، اما رهبران میتوانند تجارب مشابه را چراغ راه خود قرار دهند و به استراتژیهایی دست یابند که در عرصههای دیگر به توافقات پایدار برای تامین منافع طرفین انجامیدهاند. چنین استراتژیهایی همچنین باید به نوآوریهای مالی و قانونی امکان بروز دهند و همگان( از جمله جوانان، که در آینده حاصل کنشهای امروز را به ارث خواهند برد) به چنین نوآوریهایی با دیدهای مشروع بنگرند.بیتردید مدیریت موثر منابع آب میتواند اقتصاد کشورها را متحول کند و سطح زندگی بسیاری از فقیرترین مردم جهان را ارتقا بخشد. آنچه مسلم است، دیگر زمان (و آبی) برای تلف کردن وجود ندارد.
انتهای پیام