تاثیرات در مصرف انرژی
دیوید موریس
فورچون
در دومین یکشنبه ماه مارس هر سال، ساعتها یک ساعت جلو برده میشود و این رویهای است که در آمریکا و دهها کشور دیگر دنبال میشود. تغییر ساعتها از سال ۱۹۱۸ شروع شده و در این یکصد سال، تحقیقات متعددی درباره فواید این اقدام انجام شده است اما هنوز هم ابعاد مختلف این رویه بهطور کامل مشخص نیست.
توجیه اولیه تغییر ساعتها که از سوی یکی از روسای جمهور سابق ایالات متحده مطرح شد این بود که با این اقدام در مصرف انرژی صرفهجویی میشود و از انرژی صرفهجویی شده میتوان در جنگ جهانی اول استفاده کرد. در چند دهه بعد همین منطق حاکم بود و در دهه ۱۹۶۰ تغییر ساعت رسمیت پیدا کرد. پس از جنگ جهانی اول علل مختلفی برای تغییر ساعت مطرح شد.
بنا به اعلام نشریه اسموتسونین، صاحبان مغازهها تلاش میکردند این روش ادامه یابد زیرا با افزایش ساعات روشن بودن هوا، تعداد بیشتری از مردم پس از ساعات کار و هنگامی که هوا روشن بود به خرید میپرداختند. همچنین تغییر ساعت به نفع برخی ورزشها از جمله گلف بود.
اما استدلالهای یادشده پایدار نماند. برای مثال در یک تحقیق مشخص شد تغییر ساعتها عملا مصرف انرژی خانهها و تولید گازهای گلخانهای را افزایش میدهد؛ البته تحقیق انجام شده از سوی وزارت انرژی آمریکا نشان داد میزان مصرف انرژی اندکی کاهش پیدا میکند.
در سال ۲۰۱۶ بانک جی پی مورگان تحقیقی انجام داد که در آن مشخص شد، اگرچه میزان مصرف شهروندان با تغییر ساعت بیشتر میشود اما هنگامی که ساعتها عقب کشیده میشود از میزان مصرف کاسته میشود در نتیجه در کل سال تغییری در مصرف به وجود نمیآید. به این ترتیب فواید اقتصادی تغییر ساعتها آنطور که تبلیغ شده بزرگ نیست و در برخی موارد این تغییر، زیانهایی به اقتصاد وارد میکند.
برخی کارشناسان به کاهش موارد سرقت و اعمال خلاف قانون پس از تغییر ساعت اشاره کردهاند اما مخالفان میگویند کمخوابی حاصل از تغییر ساعتها به افزایش حوادث در محیط کار، حوادث رانندگی و حملات قلبی منجر میشود.
اگر تمامی شواهد و نتایج تحقیقات را کنار هم بگذاریم به نظر میرسد زیانهای تغییر ساعت بیشتر از فواید آن است؛ البته گروههایی که تلاش کردهاند این رویه لغو شود با یک چالش بزرگ مواجه هستند: در سالهای اخیر، نظرسنجیها نشان داده است مردم با ادامه تغییر ساعت موافق هستند، حتی اگر این رویه به کاهش یک ساعت خوابشان منجر شود.
تغییر ساعت حاصل توجیهاتی است که در حوزه مصرف انرژی مطرح است. این روش در آمریکا و تعداد زیادی از کشورهای دیگر اجرا میشود و بر ۶/ ۱ میلیارد نفر از جمعیت جهان تاثیر میگذارد. از چند دهه قبل این استدلال مطرح بوده که جلو بردن ساعتها در بهار و عقب آوردن آن در پاییز سبب میشود از نور روز استفاده بیشتری شود در نتیجه به نورهای مصنوعی نیاز کمتری وجود خواهد داشت. این سوال همواره مطرح بوده که آیا واقعا چنین صرفهجویی اتفاق میافتد.
در یک تحقیق که در ایالت ایندیانا انجام شد مشخص شد تغییر ساعت میزان استفاده از برق در خانهها را در مجموع یک درصد بالا میبرد؛ در واقع میزان رشد مصرف اواخر تابستان و اوایل پاییز، ماهانه تا ۴ درصد بالا میرود در نتیجه این امر هزینه برق مصرفی خانوادهها و آلودگی هوا افزایش یافته است.
علت آن است که تغییر ساعت تقاضای خانهها برای روشنایی مصنوعی را کاهش میدهد اما مصرف برق برای سیستمهای گرمایشی و سرمایشی افزایش پیدا میکند. به این ترتیب با آنکه استدلال طرفداران تغییر ساعت یعنی تاثیر این روش در کاهش برق برای نور مصنوعی درست است اما امروزه تاثیر بزرگتر آن یعنی افزایش مصرف برق برای دستگاه تهویه مطبوع باید مورد توجه قرار گیرد.
در مناطقی که استفاده از این دستگاهها زیاد و در حال رشد است تغییر ساعت بر مصرف برق اضافه میکند. در ایالت آریزونا چنین رویهای دنبال نمیشود و ساعتها تغییر نمیکند زیرا برای مقامات این ایالت ثابت شده تغییر ساعت به رشد مصرف برق منجر میشود. مسلما بسیاری از مردم به دلایلی که ربطی به مصرف برق ندارد طرفدار تغییر ساعت هستند.
برای مثال در این تحقیق مشخص شد مردم به افزایش زمان پس از ساعات کار برای گردش و تفریح علاقهمندند و تغییر ساعت کار این امکان را برای آنها فراهم میکند. اما عدهای دیگر تغییر ساعت را مشکلساز توصیف کردهاند و ترجیح میدهند تغییری در ساعت ایجاد نشود. یک نکته جالب توجه در تحقیقات انجام شده این است که هیچکس نظر خنثی در این زمینه نداشته است؛ یعنی یا موافق بوده یا مخالف.
هر سال در آستانه تغییر ساعت، بحثها درباره تاثیرات مثبت و منفی این روش افزایش مییابد اما مردم و قانونگذاران باید بدانند که با توجه به تغییر شرایط زندگی مردم و عادات افراد، تغییر ساعت به افزایش و نه کاهش مصرف برق منجر میشود. مسلما فوایدی وجود دارد اما صرفهجویی در مصرف برق یکی از این فواید نیست.
این به آن معناست که ضروری است در ایالتهای مختلف آمریکا و کشورهای گوناگون، بررسیهای جداگانهای درباره تاثیر تغییر ساعت بر جنبههای مختلف زندگی مردم و فعالیت شرکتها انجام شود تا تاثیر این رویه برای هر مورد مشخص شود.
واقعیت این است که نمیتوان دستورالعملی یکسان برای تمام کشورها ارائه کرد. نوع استفاده از برق در زندگی افراد، علاقه مردم به روشهای مختلف گذراندن ساعات پس از کار و میزان آگاهی خانوادهها از تاثیرات تغییر ساعت، همگی بر نتایج حاصل از تغییر ساعت تاثیر دارد.
برای مثال در آمریکا میزان بیداری افراد در غروب و شب بیش از صبح است در نتیجه هنگامی که ساعتها جلو برده میشود آنها زودتر به بستر میروند اما باید دید خانوارهای هر ایالت برای سیستمهای گرمایشی و سرمایشی خود از چه نوع انرژی استفاده میکنند. همچنین باید تحقیقاتی درباره میزان الگوپذیری مردم در ایالتهای مختلف انجام شود. اگر میزان الگوپذیری در یک ایالت بالاست آموزش به مردم برای تغییر رفتار موثر خواهد بود و میتوان از اثرات منفی تغییر ساعت کاست.
در مناطق مختلف جهان شرایط زندگی متفاوت است. برای مثال برای میلیونها اروپایی تغییر ساعت به معنای تغییر ناگهانی عادات صبحگاهی است. در برخی از این کشورها به ویژه کشورهای شمال قاره اروپا، تغییر ساعت به این معناست که کارمندان و دانشآموزان مجبورند هنگامی که هوا تاریک است از خانه خارج شوند. مدتی است قانونگذاران پارلمان اروپا مشغول بررسی این موضوع هستند که آیا باید رویه تغییر ساعت ادامه پیدا کند یا نه.
در اروپا نیز مانند آمریکا، درباره تاثیرات مثبت این رویه تردیدهایی وجود دارد و تحقیقات نشان میدهد تغییر ساعت زیانهایی نظیر افزایش حوادث رانندگی، کاهش تمرکز کارمندان و دانشآموزان و افزایش خطای انسانی را در پی دارد. البته در اروپا به دلیل پیوستگی عمیق اقتصادی کشورها، هرگونه تصمیم در این زمینه باید به شکل فراگیر و یکپارچه اتخاذ شود.
کارشناسان معتقدند زمینههای زیادی برای لغو تغییر ساعت باید فراهم شود اما نکته مثبت این است که درک نقاط منفی تغییر ساعت سبب شده قانونگذاران به لغو آن فکر کنند. دیر یا زود نمایندگان پارلمان اروپا به نتیجه میرسند و در این زمینه تصمیمی واحد اتخاذ خواهد شد.
انتهای خبر