روستا های شهرستان هیرمند در فصل گرما جهنم را تجربه می کنند
به گزارش تاسیسات نیوز به نقل از تابناک،گویا روستاهای شهرستان هیرمند دیگر محلی برای سکونت نیست و مردم معصوم آن، در ماه مبارک رمضان و گرمای هوا جهنمی واقعی را تجربه می کنند.
به گزارش «تابناک»، آنچه میخوانید گوشهای از درد مردمی است که هرچند به صبوری و ولایت مداری شهره هستند، کاسه صبرشان لبریز شده و علاوه بر رنج بیتدبیری تصمیم گیران و تصمیم سازان، باید رنج بی آبی را حتی در حاشیه دریاچه هامون تحمل کنند، چون چاه نیمه های سیستان و بلوچستان به وسیله دو خط لوله اختصاصی به «زاهدان»، مرکز استان و به «زرنج»، مرکز ولایت نیمروز افغانستان آبرسانی میکند.
این در حالی است که این روزها اهالی منطقه در روستاهای مجاور در 24 ساعت شبانه روز تنها دو یا سه ساعت از آب بهرهمند میشوند و باقی ساعات روز به رغم توفان های 120 روزه و میزان گرد و غبار فراوان معلق در هوا ـ که طبق اعلام هواشناسی و ستاد بحران استان، در هفته گذشته به 25 برابر حد مجاز نیز رسیده بود ـ باید بی آب در خانه محبوس شوند؛ گویی سهمشان تنها توفان و سیل ریزگردهایی است که گاه به حدی میرسد که محورهای مواصلاتی برخی از روستاها را هم غیر قابل استفاده و مسدود میکند و تا رسیدن ماشین آلات راهداری به همین وضع میماند.
دمای هوا در حالی در سه روز متوالی 48 درجه ثبت شده و در هر سه روز به عنوان گرمترین نقطه کشور اعلام میشود که حتی دماسنج خودروهای ملی و غیر ملی عدد متفاوتی را نشان میدهند تا این باور در برخی ایجاد شود که هیچ مسئولی ساکن این دیار نیست که اگر بود، نمیگذاشت این هجم بلایا و محرومیت ها با عددسازی مخفی بماند و دیده نشود؛ که تلاش میکرد این اعداد و ارقام را به دیگر مسئولان هم نشان دهد بلکه تدبیری بیندیشند.
تلخ تر اینجاست که میبینیم ساکنان منطقه در حالی با گرمای هوا کنار آمده و آن را بخشی ناگزیر از زندگی روزمره خود میدانند که حتی در تعرفه های برق نیز اوضاعشان دیده نشده است؛ این موضوع در کنار نرخ بالای برق موجب میشود که وسیله خنک کننده در این دیار، کولرهای آبی باشد و ناگفته پیداست که این ابزار برای مقابله با گرمایی به این شدت چندان کارآمد نیست، زیرا بسیاری نمیتوانند از عهده هزینه برق کولرهای گازی برآیند.
همه اینها دست به دست هم میدهد تا گلایه های مردم فراوان شود. گلایه هایی که شنیده نمیشوند و صداهایی که به جایی نمیرسند تا بگویند آیا نمیشود با تدبیری از این سختی ها کاست و با پیش بینی مشکلاتی که هر ساله در این مناطق بروز میکنند، راهکاری برای کاهش سختی این هموطنانمان اندیشید تا به وقت بروز بحران «پاسخی نداریم»، جواب مسئولان منطقه نشود؟
آیا جای گلایه ندارد که از زبان عباس نخعی، عضو شورای شهرستان هیرمند بشنویم «آب شرب در روستاهای کیخا، لنگر بارانی، عبدالله بارانی، کنگ امامداد، محمدحسین بارانی، لکزایی، دراز، خاکسفیدی، شندک کیان آباد، شندک غلام رسول، صفرزایی، ملا نورمحمد، قلعهکولک، دولتآباد و گرگیچ از یک ماه گذشته تاکنون قطع بوده و تنها در ساعات معینی از روز وصل میشود»؟
آیا طبیعی است بشنویم جلسات زیادی از سوی فرمانداری برای رفع این مشکل برگزار و مقرر شده که برای برون رفت از بحران بی آبی، «آب و فاضلاب در یک برنامه زمانبندی شده جریان آب را در بین ساعتهای دو تا چهار بامداد، ۱۰ صبح تا ۱۶ بعدازظهر و ۲۰ تا ۲۱ برقرار کند» و بعد مطلع شویم این دستور فرماندار هیرمند هرگز اجرایی نشده؟
آیا قابل اغماض است که بدانیم بخشی از آب خط انتقال تأسیس شده در منطقه به دلیل تفکیک شدن به ایالتی در افغانستان میرود ولی خط آبرسانی به شهرستان هیرمند هنوز در فاصله ۱۸ کیلوکتری شهر «دوستمحمد» مانده و پیشرفتی نداشته؟ یا بدانیم که مخزن آب ۵۰ مترمکعبی هیرمند که مراحل ساخت آن از اوایل دهه ۸۰ آغاز شده، تاکنون تکمیل نشده است؟
آیا قابل قبول است از زبان فرماندار هیرمند بخوانیم «در جلسه عمومی هم گفتم که ما توجیهی برای مردم نداریم و اصلا دیگر نمیتوانیم چیزی بگوییم؛ چه بگوییم؟ یک سال از این قضیه گذشته، ما این قدر تأکید کردیم، ولی آقایان متولی امر خیلی کاری نکردهاند، حتی مصوبات جلسات را هم اجرا نکردند. البته در زمستان گذشته بیکار ننشستهایم. چندین جلسه برگزار و پیگیریهای جداگانههای هم شده است. برای تکمیل خط اختصاصی انتقال آب به هیرمند منابع جذب و پیمانکار نیز مشخص شده و مراحل ساخت ادامه این خط در حال اجراست، منتهی دیر است و به درد ما نمیخورد».
ظاهرا اوضاع آنقدر وخیم شده که مسئولان هم ترجیح میدهند، به جای پاسخ گویی به مشکلات موجود و کوتاهی های رخ داده، گلایه کنند تا بلکه با مردم همسو به نظر برسند؛ انگار نه انگار که اگر مردم مجبور به تحمل شرایط وخیم هستند، این شرایط وخیم را عدهای پدید آوردهاند که باید برای کوتاهایی ها و قصورشان حساب پس دهند!
پایان خبر/