تامین مالی پروژههای آبرسانی؛ چگونه؟
به گزارش تاسیسات نیوز ، از سال 2000 که ملل متحد «اهداف هزاره سوم» را پذیرفتند، جامعه جهانی به درستی توجه ویژهای نسبت به فراهم سازی دسترسی به خدمات پایهای آب و فاضلاب داشته است. از سال 1990 تا 2010، بیش از2میلیارد نفر به منابع آبی تصفیه شده دسترسی پیدا کردند.وابستگی دسترسی به آب از طریق حفر چاه، پذیرش راهحلهای اجتماع محور و تمرکز روی برنامههای کمک به دسترسی افراد بیشتر، ماحصل خرد جمعی بوده است، اما این اقدامات مهم تنها بخشی از یک استراتژی بزرگتر – و سرمایه برتر- هستند.براساس گزارش اخیر یونیسف و سازمان بهداشت جهانی درباره برنامه نظارت مشترک آنها روی منابع آب و فاضلاب، بیش از 2/1 میلیارد نفر از افرادی که از 1990 تا 2008 دسترسی به آب پیدا کردند، مجبور بودند آب را به مناطق خود پمپاژ کنند.این تعداد، اثر منابع «کوچک مقیاس» – از چاههای دستی تا برداشت آب باران- را نازل جلوه میدهد، بهگونهای که بسیاری باور میکنند، بیشترین اقدام را [به شیوههای دیگر] برای حل مشکل آب انجام دادهاند.در واقع، شمار کسانی که به آب دسترسی پیدا کردند، در دهه پس از تصویب اهداف هزاره سوم بیشتر بود. هند و چین، از آنجا که از رشد اقتصادی سریع در دهه 1990 بهرهمند شدند و توانستند شمار زیادی از افراد را از فقر بیرون بکشند، اکثریت گستردهای از افرادی را که به آب دسترسی پیدا کردهاند نیز تشکیل دادند.همان طور که این نمونهها نشان میدهد، کشورهایی در پیادهسازی خدمات آبرسانی بیشترین موفقیت را کسب کردهاند که میتوانستند با اتکا به رشد اقتصادی خود، هزینههای زیرساختهای آبرسانی را پوشش دهند. هزینههایی که همچنان در حال افزایش هستند.گزارش ریسکهای سراسری مجمع جهانی اقتصاد در سال 2013 «بحران منابع آب» را بهعنوان بزرگترین «ریسک اجتماعی» برای رفاه جهانی دانسته است. بر اساس برخی برآوردها، رفع نیازهای اقتصاد جهانی در حال رشد، مستلزم این خواهد بود که جهان طی 20 سال آینده، سالانه دستکم یک تریلیون دلار به زیرساختها آبرسانی اختصاص دهد. پرداختن به این چالش توسعه ای به بازاندیشی، نوآوری و اقدام در حوزههایی مانند «هیدروپاور» (قوه محرکه مولد برق)پایدار، کشاورزی کارآمد و دسترسی به آب آشامیدنی ایمن برای شهرها نیازمند خواهد بود. اولین قدم اعتمادساز در این رابطه، این خواهد بود که زیرساختهای طبیعی – رودخانهها، سفرههای زیرزمینی آب و زمینهای مرطوبی که کمیت، قابلیت اعتماد و کیفیت آب ما را تعیین میکنند- میتوانند همچنان به عملکرد طبیعی خود ادامه دهند.چندین کشور در اطراف جهان- از کلمبیا و مکزیک تا چین و ایالات متحده- سرمایهگذاری در امتداد این خطمشیها را آغاز کردهاند. آنها نشان میدهند که ما میتوانیم نتایج را از طریق برنامهریزی زیرساختهای مهندسی در جهتی سازگار با بقای زمینهای مرطوب و حوزههای آبی رودخانهای بهبود دهیم.البته، حتی اگر 10 درصد کل سرمایهگذاری در منابع آبی در زیرساختهای طبیعی کارآمد هزینه میشدند– به طور مثال، به همان نسبتی که شهر نیویورک به محافظت از زیرساختهای طبیعی خود اختصاص میداد – ما هنوز هم باید حدود 100 میلیارد دلار در سال تامین میکردیم.تجهیز سرمایه در آن مقیاس نیازمند تخصیص ریسکهای واقعی به سرمایهگذاران واقعی است. عجیب نیست که دسترسی به سرمایه برای سرمایهگذاری در چارچوبهای تنظیمی آزمایش نشده به شدت ترسناک است.نکته کلیدی در افزایش سرمایه در زیر ساختهای طبیعی اطمینان خواهد داد که در هر مرحله از موفقیت رشد، مقدار کافی سرمایه در دسترس برای پشتیبانی ریسک وجود دارد. دستیابی به این هدف به هماهنگی دقیق سرمایه عمومی، سرمایه خصوصی و سرمایههای بشردوستانه (خیریه) نیازمند خواهد بود.سرمایه بخش عمومی بهطور سنتی «آخرین ملجأ ریسکپذیر» بوده است که هزینههای پروژههای بزرگ مقیاس را تعهد میکند و برای اغلب زیرساختهای آبی موجود هزینه میپردازد. اما با توجه به محدودیتهای اعتبار، بسیاری از موسسههای عمومی نخواهند توانست هزینههای توسعه و گسترش راهحلهای جدید را تامین کنند.سرمایه بخش خصوصی- به ویژه مقدار زیادی از پساندازهای شخصی ذخیره شده در کشورهای دارای درآمد متوسط- میتوانند به تنهایی ترکیبهایی از راهحلهای زیرساختی طبیعی و مهندسی را تعهد کنند.اما سرمایه بخش خصوصی احتمالا با هزینه فرصتهای معنادار مواجه میشوند. در همین حال، بعید است سرمایهگذاران ابزارهایی را انتخاب کنند که تجربه محدودی نسبت به آنهادارند.این موضوع موجب میشود سرمایههای ناشی از خیریهها و فعالیتهای بشردوستانه– خواه از منابع عمومی و خواه از منابع خصوصی – به بخشی کلیدی از سرمایهگذاری در مراحل اولیه تبدیل شوند.درحالی که راهحلهای کوچک مقیاس مانند حفر چاهها بهعنوان بخش مهمی از تلاشها برای تامین امنیت آب باقی خواهد ماند، یک مسیر واقعا پایدار مدیریت آب– بهویژه در کشورهایی که بهسرعت در حال توسعه هستند مانند کشورهای آمریکای لاتین، آسیا و آفریقا – به صدها میلیون دلار برای سرمایهگذاری در زیرساختها نیاز خواهد داشت. فرآیند تنظیم اهداف توسعه پایدار فرصتی ایدهآل برای توصیف چنین مسیری را ارائه میدهد.
انتهای پیام