نفت در گذشتههای دور در بین ملل و اقوام متمدن نامی آشنا بود و غریب نبود. هرودوت از مورخان یونان باستان، سابقه استفاده از نفت را تا افزون بر ۴ هزار سال پیش از میلاد مسیح عقب برده است.
به گزارش پایگاه خبری تاسیسات نیوز، تقریبا همه مورخان قدیم استفادههای مختلفی را برای آن ذکر کردهاند که بشر از دیرباز با آن آشنا بوده است.
از جمله موارد مصرفی که در گذشته برای این ماده زیرزمینی میتوان شناسایی کرد، درمان برخی از بیماریها و دردها همچون سردرد، دنداندرد، ناشنوایی، اسهال، انگل، روماتیسم، دردهای عضلانی و… است.
همچنین پیوستن اجزای ابزارها، ساخت مجسمهها و تزئین ظروف و کارهای دستی، ساخت تیرهای مخصوص آغشته به مواد نفتی و اشتعال آن به هنگام جنگ با دشمن، ریختن قیر مذاب از فراز برجها و باروها بر سر مهاجمان و… از جمله کاربردهای دیگر آن در گذشته بوده است.
استفاده از این ماده از زمانی حالت رسمی و فراگیر به خود گرفت که این پرسش از سوی محققان نفتی طرح شد که آیا نفت را میتوان بهطور جدی و فراگیر برای روشنایی و ایجاد حرکت به کار برد؟
نخستین کسی که این پرسش را جدی گرفت، «جرج هنری بیسل» بود که تلاشهای عملی او برای دریافت و ارائه پاسخی روشن به این پرسش پیش از هر فرد دیگری در ایجاد صنعت نفت موثر افتاد، او نخستین کسی بود که با تاسیس اولینشرکت نفت آمریکا، شرکت پنسیلوانیا راک اویل، حفاری چاه نفت را به شیوه نوین تجربه کرد.
جرج هنری بیسل در نوامبر ۱۸۲۱ در آمریکا پای به عرصه گیتی نهاد. پس از تحصیلات مقدماتی به کالج «دارتموت» راه یافت. در طول دوران تحصیل ضمن فراگیری دروس دانشگاهی به نوشتن مقالات و چاپ آن در مطبوعات همت گمارد.
در سال ۱۸۴۵ فارغالتحصیل شد و ابتدا بهعنوان معلم زبانهای خارجی و سپس رئیس دبیرستان به کار اشتغال یافت آنگاه به قصد ورود به حرفه روزنامهنگاری به واشنگتن رفت. همزمان در رشته حقوق به ادامه تحصیل پرداخته و پس از فراگیری این رشته تحصیلی مدتی را در این حرفه امرار معاش کرد.
تسلط او بر بسیاری از زبانهای خارجی از جمله فرانسه، پرتغالی، اسپانیایی، عبری، یونانی، سانسکریت و آلمانی از او فردی فوقالعاده و استثنایی ساخت. آشنایی او با نفت و ورود او به این عرصه در یکی از مسافرتهای وی در غرب پنسیلوانیا رقم خورد. در این ناحیه صنعت ابتدایی جمعآوری نفت را مشاهده کرد که با کفگیر و پتو انجام میگرفت.
دیدن این صحنه اگرچه خیلی ساده و ابتدایی بهنظر میرسید اما کنجکاوی او را به شناخت بیشتر روی این ماده خام برانگیخت.
کنجکاوی او زمانی بیشتر شد که در دیداری اتفاقی در کالج دارتموت، نمونهای از همان نفتخام را در دفتر یکی از استادان دانشگاه برای کار تحقیقی مشاهده کرده بود.
از آن پس چنانکه گفته شد طرح این پرسش در ذهن او قوت گرفت که چگونه میتوان نفتخام را به منظور روشنایی بهکار برد. او در کسب این موفقیت بزرگ کمترین تردیدی نداشت.
کنجکاوی او خیلی زود سرمایهگذاران را به سرمایهگذاری در انجام تحقیقات در این عرصه تحریک کرد.جورج بیسل وکیل و همکارش «اولت» با کمک یک بانکدار به نام جیمز تاونزند، در اواخر سال ۱۸۵۴ اولین شرکت نفت را به نام «شرکت پنسیلوانیا راکاویل» به منظور انجام تحقیقات بر روی نفتخام، تاسیس کردند.
این شرکت یکی از محققان را که استاد دانشگاه «ییل» بود و «بنجامین سیلیمن جونیور» نام داشت برای انجام تحقیق به استخدام درآورد. استاد برجسته دانشگاه «ییل» پس از انجام تحقیقات، نهایتا گزارش خود را در اختیار بیسل و سرمایهگذاران شرکت پنسیلوانیا قرار داد.
وی در این گزارش گروه سرمایهگذار را مطمئن ساخت که «… برای من محرز شده است که زمینههای فراوانی وجود دارد که مرا در این اعتقاد امیدوار میکند و آن این است که گروه شما ماده خامی را در اختیار دارد که از آن میتوان با فرآیندی ساده و ارزان فرآوردههای بسیار باارزشی تولید کرد.» این گزارش امیدبخش، نوید از همان چیزی میداد که بیسل را مدتها به فکر واداشته بود و گروه سرمایهگذار را به تعقیب پرسش خود تحریک کرده بود.
حالا دیگر سرمایهگذاران یقین حاصل کرده بودند که میتوان پاسخی روشن در برابر پرسش بیسل قرار داد و در اثر تقطیر نفتخام، فرآوردهای مرغوب را به منظور ایجاد روشنایی تحصیل کرد. اما نتیجهبخش بودن این تحقیق پرسش دیگری را برای شخص بیسل در پی داشت و آن این بود که آیا نفت صخره به مقدار کافی موجود است؟طرح این پرسش از آن جهت لازم شمرده میشد که در صورت وجود نفت کافی، سوختی ارزان و از نوع مرغوب جایگزین سوخت نامرغوب و گران، کروسین میشد و نهایتا جهت مصرف روشنایی در اختیار عموم مصرفکنندگان قرار میگرفت.
البته پاسخ به این پرسش با روش سنتی که در کندن زمین خلاصه میشد، قدری دشوار بهنظر میرسید. از اینرو روش دیگری را میطلبید که جرج بیسل را پیوسته به خود مشغول میداشت.
بیسل که در اطراف این موضوع دائما میاندیشید، بر حسب اتفاق در یک روز گرم تابستان سال ۱۸۵۶ در خیابان برادوی نیویورک چشمش به یک آگهی تبلیغاتی در پشت پنجره مغازه داروسازی که از شدت سوزش آفتاب دقایقی را به سایبان آن پناه آورده بود، افتاد.
در این آگهی تبلیغاتی که خبر از دارویی مرتبط با نفتخام میداد، چندین دکل حفاری چاه نمک به چشم میخورد. نفتخام حاصله یکی از فرآوردههای فرعی حفاری چاههای نمک بود که برای ساخت داروهای درمانی بهکار میرفت.
تصاویر حفاری چاه نمک در این آگهی تبلیغاتی ناگهان ذهن بیسل را به روش حفاری چاه نفت هدایت کرد.
او در ذهن خود دائما این پرسش را میپروراند که آیا میتوان با الگو گرفتن از روش حفاری چاه نمک در زمان کوتاهی به چاه نفت دست یافت؟
اگرچه بیسل نظر به ذکاوت و زیرکی خاص خود نسبت به موفق بودن این روش اطمینانخاطر داشت، اما دیگران نسبت به آن به دیده شک و تردید مینگریستند تا جایی که قائلین به این روش را دیوانه بهشمار میآوردند. برخی نیز به محض شنیدن چنین خبری، آنچنان متعجب میشدند که با اظهار این عبارت: «ای آقا! بیرون آوردن نفت از دل زمین و پمپ کردن نفت همانند تلمبه کردن آب؟!» قائلین آن را به باد تمسخر و نیشخند میگرفتند. غافل از آنکه اعمال این روش افق روشنی را به روی صنعت نفت خواهد گشود.
بیسل برای آزمودن این تجربه نوین، شرکتی به نام «شرکت نفت سنکا» تشکیل داد که وابسته به شرکت نفت پنسیلوانیا بود و سپس سرهنگ ادوین دریک را به ریاست این شرکت گمارد و به کمک وی در شمال غربی پنسیلوانیا، منطقهای به نام تیتاس ویل، اقدام به عملیات حفاری چاه نفت کرد.
این عملیات پس از یک سال از شروع کار خود، در ۲۷ اوت ۱۸۵۹ و در ۲۱ متری زمین با تلاش بیوقفه دریک، به نفت رسید. به گفته ادرین هامیلتون «اکتشاف تیتاس ویل در واقع طلیعه عصر نفت بود.
این اکتشاف باعث شد تا صنعت نفت با اتکا به حفاری به صنعتی خاص در اکتشاف و استخراج منبع طبیعی بدل شود.» بیسل که از این عملیات موفقیتآمیز در شمال غربی پنسیلوانیا خود را غرق در شادی میدید، بیدرنگ خود را با کیسهای پول برای اجاره و خرید مزارع اطراف به سایت حفاری رساند و برای آینده درخشانی که سالها انتظارش را میکشید به خرید زمین همت گماشت.
منبع:احمد راسخی لنگرودی، مردان نفت، انتشارات کویر، ۱۳۸۵