مروري بر تاريخچه آتش‌نشاني در ايران؛ از «يانقين» اطفائيه تبريز تا «125» سازمان آتش‌نشاني!

 

در سال 1340 شمسي واحدي به نام گروه «امداد و نجات» در‌ ايستگاه حسن‌آباد‌ ايجاد شد تا در كنار اطفاي حريق، ‌امداد و نجات حادثه‌ديدگان را بر عهده بگيرد .



به گزارش تاسیسات نیوز به نقل از ایسنا، زماني كه مرداني در ارتفاع 23 متري برج «يانقين» چشم به گوشه گوشه شهر مي‌دوختند تا در صورت رويت دود و آتش، زنگ برنز بزرگ را به صدا در بياورند، صد سالي مي‌گذرد و شمار ايستگاه‌هاي آتش‌نشاني در كشور از 1200 گذشته است.

 امروزه در هيچ كشوري از جهان، نمي‌توان شهري را پيدا كرد كه در آن براي پيشگيري و مبارزه با خطرات آتش تشكيلاني وجود نداشته باشد، تشكيلاتي كه در ايران تحت عنوان «سازمان آتش‌نشاني و خدمات ايمني» زير نظر هريك از شهرداري‌ها فعاليت مي‌كند اما آتش‌نشاني در قالب سازماني با هدف و برنامه‌ريزي مشخص از چه زماني در كشور ايجاد شد؟

آتش كم و بيش عمري به قدمت بشر دارد و طبيعي است كه شيوه مهار و اطفاي آن نيز هم قدمت با تاريخ كشف آن باشد، شيوه‌اي كه ميان اقوام و حتي افراد يك قوم نيز يكسان نبوده و حتي گاهي مواجهه نادرست با آن سبب بروز حوادث مرگبار فراواني شده است.

اما ردپاي اولين آتش‌نشاني هدفمند در ايران را بايد در سال 1221 شمسي در تبريز جستجو كرد، در آن زماني كه مأموران روسيه تزاري براي تأمين امنيت و حفظ منافعي كه در اين شهر داشتند، امكاناتي را به امر اطفا و مهار آتش‌ اختصاص دادند، كه از چند پمپ دستي دو طرفه ‌از جنس برنز و مس براي پمپاژ آب تشكيل ‌شده بود، تجهيزاتي كه تنها براي خاموش‌كردن آتش توانايي داشت و كار امدادي انجام نمي‌داد كه شايد اسم آتش‌نشاني هم از همين‌جا گرفته شده باشد!

پس از آن دومين و سومين واحدهاي آتش‌نشاني نيز توسط انگليس‌ها در دو شهر آبادان و مسجد سليمان با هدف حفاظت از تاسيسات پالايشگاه نفت اين شهرها در مواجهه با آتش احداث شد و همانند آتش‌نشاني روس‌ها در تبريز جز اطفا حريق كاربرد ديگري نداشت.

اطفائيه تبريز در نخستين روزهاي تاسيس

سرانجام حدود 10 سال پس از تاسيس بلديه و 75 سال پس از افتتاح آتش‌نشاني تزار‌ها در تبرير و آتش‌نشاني انگليس‌ها در جنوب، «قاسم‌خان والي» در خيابان خاقاني تبريز بنايي را احداث كرد كه شايد بتوان آن را الگويي براي آتش‌نشاني امروزي در كشور دانست و نامش را نيز هم قافيه با بلديه، «اطفائيه» گذاشت، البته عده‌اي نيز انديشه احداث اطفائيه يا تشكيلاتي براي مهار و خاموش‌كردن آتش را به اميركبير نسبت مي‌دهند و معتقدند كه وي سوداي احداث چنين تشكيلاتي در سراسر كشور را پس از ديدن امكانات روس‌ها در تبريز در سر داشته كه پايان دوران نخست وزيري و پس از آن مرگش سبب ناكام ماندن اين ايده شده است.

اطفائيه اگرچه به نوعي ميراث تزارها بود، اما با شرح وظايفي كه آنان برايش تعريف كرده بودند، تفاوت‌هايي داشت، در اطفائيه قاسم‌خان، شرح وظايف ديگر نيز براي كاركنانش تعريف شد كه از جمله‌ آن مي‌توان به رسيدگي به حوادث غيرمترقبه، سيل، زلزله، آوار، سقوط از بلندي و… اشاره كرد كه البته براي آن تجهيزات مناسب با هريك از ماموريت‌ها نيز خريداري يا ساخته شد.

از ديگر ابداعات اطفائيه ايرانيان، ساخت برجي 23 متري به نام «يانقين» كه امروزه به نوعي نماد آتش‌نشاني در كشور محسوب مي‌شود، با هدف اطلاع سريع از حوادث بود كه همواره مرداني در بالاي آن مشغول بررسي سطح شهر بودند تا در صورت رويت دود و آتش، زنگ برنز بزرگي كه به همين منظور در بالاي برج تعبيه شد بود را به صدا درآوردند و پس از شناسايي محل دقيق حادثه ماموران اطفائيه با قراردادن بشكه‌هايي به روي گاري، خود را به محل حادثه مي‌رساندند و با پركردن بشكه‌هاي خود از آب‌انبار همسايه عمليات اطفاي حريق را آغاز مي‌كردند.

يانقين كه در ميان آذري‌زبان‌ها به معناي آتش و آتش‌سوزي است، علاوه بر اينكه در زمان نبود سيستم‌هاي مخابراتي نقش مهمي در اعلام سريع حوادث بر عهده داشت و از اين حيث سبب الگوبرداري برخي كشورها نظير فرانسه از اين برج شد، ويژگي ديگري هم داشت كه با نصب چراغ بزرگي در بالاي آن به نوعي به فانوس دريايي تبريز بدون دريا هم تبديل شد و مسافران شبانه با ديدن آن از رسيدن به شهر و آبادي مطمئن مي‌شدند و براي اطلاع از ادامه مسير به آنجا مي‌رفتند.

 

نمايي از برج «يانقين» در تبريز

اين برج كه تا پيش از توسعه تبريز و رواج بلندمرتبه‌سازي در آن، مرتفع‌ترين ساختمان شهر بود، اختراع و گسترش تلفن از يكسو و ساختمان‌هاي بلند از سوي ديگر سبب كمرنگ شدن نقش آن در ساز و كار آتش‌نشاني شد تا اين كه در سال 1377 به عنوان قديمي‌ترين بناي مربوط به تشكيلات آتش‌نشاني كشور، درفهرست آثار ملي به ثبت رسيد و به نمادي از آتش‌نشاني يا همان اطفائيه سابق در كشور تبديل شد، يانقين هم‌اكنون در مجاورت ساختمان ستاد فرماندهي آتش‌نشاني تبريز قرار دارد.

شاهان قاجار اگرچه بارها در سفرهاي خود به فرنگ و روسيه ايستگاه‌هاي آتش‌نشاني و مانورهاي مختلف آتش‌نشانان را در آنجا ديده و از تماشاي آن ذوق زده نيز شده بودند و در كنار آن چندين گزارش مبني بر وقوع آتش‌سوزي‌هاي گسترده در كشور نيز برايشان ارسال شده بود، اما هيچ‌گاه به فكرشان نرسيد يا شايد نخواستند كه چنين تشكيلاتي را در كشور تاسيس كنند و تا سال‌ها در كنار سه ايستگاه آتش‌نشاني كه بيگانگان با هدف حفاظت از منافع خودشان در شمال‌غرب و جنوب‌غرب كشور تنها براي مقابله با آتش ساخته بودند، اطفائيه آذربايجاني‌ها تنها ايستگاه اطفاي حريق در كشور بود كه فعاليت مي‌كرد.

سرانجام با پايان سلطنت قاجارها بر كشور و روي كار آمدن رضاخان نخستين ايستگاه‌هاي آتش‌نشاني تهران و قزوين در سال 1303 و پس از آن در عرض 20 سال ايستگاه‌هاي ديگر آتش‌نشاني در ساير شهرها نظير، اهواز، بندرانزلي، رشت، مشهد، زنجان، اصفهان، شيراز و … تاسيس شد كه هركدام نخسين اطفائبه در آن شهر بود.

ورود اطفائيه به پايتحت

به گزارش ايسنا، بر اساس آنچه كه سايت آتش‌نشاني تهران منتشر كرده، اطفائيه پايتخت نيز فعاليت خود را ابتدا در 300 متري ميدان توپخانه و در ابتداي خيابان چراغ‌برق كه امروزه به نام اميركبير آن را مي‌شناسيم، درمحلي استيجاري واقع در گاراژ حسيني كه متعلق به فردي به نام «سيداسدالله» بود، به رياست يكي از افسران روس سفيد به نام «كلنل وربا» كه به همراه 15 پرسنل به‌ ايران پناهنده شده بود، شروع كرد و يك دستگاه اتومبيل آبپاش تنها دارايي آن را تشكيل مي‌داد، خودرويي كه ‌اگر چه اسماً به امر آتش‌نشاني اختصاص يافت، اما عملاً‌ براي امور ديگري نظير آبپاشي خيابان‌ها، آبرساني به محلات و … نيز مورد استفاده قرار مي‌گرفت. اما پس از وقوع چند حريق گسترده در يكي دو سال اول تأسيس اداره اطفائيه تهران و ناتواني خودروهاي آبپاش در اطفا آن به دليل پراكنده بودن آنان در سطح شهر براي انجام وظايف ديگر عملا تجهيزات موجود نتوانست در اطفاي‌ آن حريق‌ها نقش قابل اعتنايي‌ ايفا كند و از طرف ديگر تقاضاي مردم براي برخورداري از آب سالم هم رو به افزايش بود و ظاهرا اداره اطفائيه وظيفه داشت به موازات انجام وظيفه درحوزه آتش‌نشاني امر آبرساني شهري را نيز مديريت كند! بنابراين تصميم بر اين شد كه ‌در آذرماه سال 1307 با نيت تقويت توان فني اداره اطفائيه، ‌يك دستگاه آبپاش بزرگ و چهار دستگاه آبپاش كوچك به مارك « N.A.G » كه لاستيك‌هاي توپر داشت، از كشور آلمان خريداري شد و به طور كامل در اختيار اداره اطفائيه قرار گرفت و عده‌اي از شوفرهاي مستعد قشون و گروهبان‌هاي قديمي هنگ‌هاي بهادري و آهنين هم براي به كار‌انداختن و هدايت ماشين‌هاي جديد به اداره اطفائيه منتقل شدند و نخسين ساماندهي‌ها كه كافي هم نبود در اطفائيه انجام شد به‌طوري كه بر اساس آمار‌هاي موجود در سال 1307 شمسي مجموع تجهيزات آتش‌نشاني تهران عبارت بود از 15 دستگاه ماشين آتش خاموش كن نو و آماده كار، سه دستگاه بنز مرسدس، چهار دستگاه اشكودا ، ‌دو دستگاه پورسك N.A.G و چهار دستگاه موتور پمپ، ‌به علاوه 84 كاميون اسقاط كه پس از مستعمل‌شدن توسط ادارات ديگر در اختيار آتش‌نشاني قرار گرفته بود و تأثيري در امر اطفاء حريق نداشت!

وقتي گزارش روزنامه «اطلاعات» اطفائيه پايتخت را دگرگون مي‌كند!

وضعيت نا مناسب در اطفائيه ادامه داشت تا اين كه در هشتم مهرماه سال 1307 وقوع آتش سوزي گسترده در سالن سينماي صنعتي لاله‌زار مسئولان وقت را از خواب بيدار كرد. آتش‌سوزي در آن سالن ‌كه يكي از مدرن‌ترين و مجهزترين سينماهاي پايتخت محسوب مي‌شد و به نمايش فيلم براي بانوان اختصاص داشت، ‌به دليل وسايل قابل اشتعال در آن، ‌در زماني كوتاه شدت گرفت و بناهاي اطراف را نيز به خطر ‌انداخت و مأموران اطفائيه، ‌گردان مهندسي ارتش و عوامل پليس پس از ساعت‌ها تلاش در حالي آتش را خاموش كردند كه از آن سينماي مجهز، ‌تنها مشتي خاكستر بر جاي مانده بود.

فرداي آن روز، ‌روزنامه اطلاعات، ‌ضمن چاپ گزارش مشروحي از واقعه، ‌به لزوم تقويت آتش‌نشاني تهران اشاره كرد و نوشت: «… وقتي واقعاً فكر كنيم متوجه مي‌شويم ما هيچ وسيله اطفائيه‌اي نداريم، ‌ما يك اداره مخصوص اطفائيه مي‌خواهيم، براي‌ اين كه به مجرد وقوع حريق و صداكردن زنگ تلفن آن اداره، ‌سوت اتومبيل‌هاي اطفائيه هم از طرفي بلند شود. متأسفانه تاكنون به‌ اين امر توجهي نشده است و مأموران نظميه و بلديه، ‌بايد با نبودن وسايل كافي خود را در خطر حريق بيندازند. علي‌ايحال اميدواريم بلديه زودتر درصدد تهيه وسايل كافي براي اطفاء‌ حريق و تهيه چند دستگاه اتومبيل‌هاي اطفائيه و اداره و بودجه مخصوص براي‌اين منظور برآيد كه از مشقت كاركنان و مأموران فعلي اطفائيه و خطرات آن كاسته شود و اگر طالب كسب تمدن جديد دنيا هستيم، بايد لوازم آن را نيز از هرحيث فراهم كنيم…».

آتش‌نشاني در قديم

پس از انتشار گزارش روزنامه اطلاعات تشكيلات اطفائيه، ‌چندين سال، ‌همچنان در خيابان چراغ‌برق و در گاراژهاي حسيني و غرب داير ماند. تا‌ اين كه بر اثر وسعت يافتن شهر و تعدد حريق‌هايي كه در مناطق مختلف اتفاق مي‌افتاد، مسئولان امر بالاخره متوجه شدند ماشين‌آلات و نفراتي كه در اختيار دارند، ‌جوابگوي نيازهاي شهري با وسعت و جمعيت تهران نيست. به همين دليل، ‌در سال 1310 شمسي با پيگيري «كريم آقا بوذر جمهري» ‌كه در رابطه با امر آتش‌نشاني بيشترين مسئوليت را بر عهده داشت و به تعبيري مدير ارشد آن خوانده مي‌شد، ‌براي احداث ساختماني متناسب با وظايف اداره اطفائيه و همچنين تأمين بودجه‌اي منطبق با حجم فعاليت‌هاي آن، ‌پيشنهادي تهيه و تقديم مجلس شد، ‌كه با تصويب آن پيشنهاد، ‌در سال 1311 اداره اطفائيه ابتدا به قسمت شرقي آسايشگاه سابق بلديه و سپس به بيرون از محدوده شهر، به ميدان حسن‌آباد و محل گورستان متروكه‌اي كه در آنجا واقع بود و اكنون نيز محل ‌ايستگاه شماره 1 سازمان آتش‌نشاني و خدمات‌ايمني شهرداري تهران است، منتقل شد و ساختمان جديدي در آن محل احداث و تدريجا تكميل شد و كليه تشكيلات اداره اطفائيه در آنجا داير شد.

تغيير نام اطفائيه به آتش‌نشاني

 در آخرين سال‌هاي دهه 1320، كه‌اندك‌اندك مشخص شد؛ آتش‌نشاني حكم حرفه‌اي تخصصي را دارد و دست‌اندركارانش بايد دانش فني لازم را داشته باشند، ‌لزوم برخورداري مأموران آتش‌نشان از مهارت‌هاي فني احساس شد و دولت عده‌اي از كاركنان اداره اطفائيه را براي گذراندن يك دوره آموزش حرفه‌اي، به خارج از كشور اعزام كرد ‌كه پس از بازگشت آن عده به كشور، ‌اداره اطفائيه اقدام به تشكيل كلاس‌هاي ويژه‌اي براي مأموران خود كرد و كساني كه در خارج از كشور آموزش ديده بودند، ‌موظف شدند با تدريس در آن كلاس‌ها، آنچه را آموخته‌اند، ‌به همكاران خود نيز آموزش دهند و بدين ترتيب، اداره اطفائيه اولين قدم‌ها را براي تبديل شدن به نهادي توانمند در راه گذشت و سه سال بعد، ‌در اواخر سال 1333 شمسي، هنگامي كه نيروهاي ماهر در حد نياز تأمين شده بود، عنوان اطفائيه به آتش‌نشاني تغيير يافت و چون آن هنگام مصادف با توسعه صنايع و شكل‌گيري مناطق مسكوني جديد در اطراف تهران بود، تصميم گرفته شد آتش‌نشاني تهران علاوه بر داشتن يك اداره مركزي سه شعبه ديگر نيز در نقاط مختلف شهر در اختيار داشته باشد كه بر مبناي آن تصميم و اقدامات شهرداري تهران، آتش‌نشاني علاوه بر اداره مركزي آتش‌نشاني، صاحب شعباتي نيز در انتهاي خيابان شهباز (خاقاني)، خيابان شوش و انتهاي خيابان بهار شد.

همچنين به علت مسافت زياد تهران و شميران و از آنجا كه شميران از نظر موقعيت جغرافيايي نسبت به تهران در ارتفاع قرار داشت و هنگام ضرورت، دسترسي به نقاط مختلف آن دشوار بود و همين امر موجب تأخير در امدادرساني به حادثه‌ديدگان مي‌شد، احداث شعبه‌اي از آتش‌نشاني در شميران نيز مورد توجه قرار گرفت و در سال 1334، يكسال بعد از افتتاح شعبات سه‌گانه آتش‌نشاني در شهر تهران، پايگاه شميران نيز به مرحله بهره‌برداري رسيد و در همان سال قرارداد خريد چهار دستگاه اتومبيل آتش‌نشاني جديد با كارخانه‌ايراني ارج كه از مدتي پيش مطالعاتي را روي شبيه‌سازي مدل اتومبيل‌هاي آتش‌نشاني خارجي شروع كرده بود، به امضاء رسيد و آن تجهيزات، پس از تحويل، ‌در اختيار شهرداري شميران قرار گرفت.

خودروهاي حمل گوشت در خدمت آتش‌نشاني!

در آن زمان، با وجودي كه چند تانكر مخزن‌دار در خدمت آتش‌نشاني قرار داشت، مأموران طبق معمول گذشته، همچنان با كمبود امكانات و تجهيزات روبرو بودند و اسناد و مدارك موجود نشان مي‌دهد به آن نسبت كه شهر گسترش مي‌يافت و بر وسعت و جمعيت آن افزوده مي‌شد، ‌تشكيلات آتش‌نشاني رشد نمي‌كرد و هنگام بروز آتش‌سوزي‌هاي بزرگ، مأموران آتش‌نشاني عملاً با كمبود امكانات مواجه مي‌شدند. به همين دليل، علاوه بر اتومبيل‌هاي مخصوص آبپاشي كه خود آتش‌نشاني در اختيار داشت، ماشين‌هاي باربري، ‌خودروهاي حمل گوشت و كاميون‌هاي حمل زباله نيز به عنوان تجهيزات كمكي در اختيار مأموران اداره آتش‌نشاني قرار مي‌گرفت و در مقابل، ‌در ساعات خارج از عمليات امدادي، ‌حتي اتومبيل‌هاي مخصوص مبارزه با حريق براي آبرساني به محلات، آبپاشي خيابان‌ها، آبياري درختان و خدمات متفرقه ديگري از‌ اين قبيل، مورد استفاده قرار مي‌گرفت كه البته كارشناسان متعددي عنوان كرده‌اند، آن سنت غلط كه سال‌ها رواج داشت، ‌به نوبه خود عامل مهمي براي عقب‌ماندگي سيستم آتش‌نشاني كشور بود.

اعزام آتش‌نشانان به ماموريت با لباس و كفش شخصي!

همچنين تا حدود 30 سال بعد از تأسيس اطفائيه، كاركنان آن اداره از وسايل و تجهيزات حفاظت فردي بهره‌اي نداشتند و هنگام مأموريت‌هايشان ناچار بودند با كفش و لباس معمولي در عمليات شركت كنند. بعد‌ها، لباس كار متحدالشكلي براي افراد آتش‌نشان در نظر گرفته شد و تعداد محدودي كلاه‌ايمني نيز در اختيار آن‌ها قرار گرفت، اما در سال‌هاي بعدي، به موازات توسعه تهران اداره آتش‌نشاني رشد كرد و چون روز به روز بر حسب ضرورت در برابر مسئوليت‌هاي سنگين‌تري قرار مي‌گرفت، تا حدي‌ اين مهم مورد توجه قرار گرفت و هنگام خريد وسايل اطفائي، ‌اقلامي از وسايل حفاظت فردي نيز خريداري مي‌كردند. از جمله در سال 1336 تعداد 10 ماسك ضدگاز و شش ماسك ضد دود و در سال 1337 استفاده از لباس‌نسوز در آتش‌نشاني مورد استفاده قرار گرفت و به مرور زمان، آتش‌نشاني تهران به اسنوكر، نردبان، ماشين كف‌ساز، ‌تانكرهاي مجهز، موتورپمپ، تورنجات، لباس نسوز، ماسك ضدگاز، ماسك ضددود و… مجهز شد. تا جايي كه هم‌اكنون بزرگ‌ترين نردبان خاورميانه و سومين نردبان بزرگ جهان به ارتفاع 64 متر در اختيار آتش‌نشاني تهران و چند شهر ديگر از جمله تبريز قرار دارد.

 

آتش‌نشاني در قديم

آغاز به كار تيم‌هاي نجات و ورود آتش‌نشانان موتورسوار

در سال 1340 شمسي واحدي به نام گروه «امداد و نجات» در‌ ايستگاه حسن‌آباد‌ ايجاد شد تا در كنار اطفاي حريق، ‌امداد و نجات حادثه‌ديدگان را بر عهده بگيرد .

  گروه امداد و نجات حسن آباد در سال 1349 با توجه به ترافيك خيابان‌هاي تهران و به دستور شهردار وقت يك كادر موتورسوار، با موتور سيكلت‌هايي كه مجهز به بي‌سيم بودند و مي‌توانستند تا 120 كيلوگرم بار حمل كنند – تشكيل شد و مقرر شد در زمان وقوع آتش‌سوزي، با سرعت تجهيزات مقدماتي را به محل حادثه برسانند و تا رسيدن اتومبيل‌هاي سنگين و نيروهاي لازم، عمليات اوليه اطفائي را انجام دهند و بعد‌ها چند شهرستان نيز به تجهيزاتي مشابه مجهز شدند.

به اضافه ‌اين كه در سال 1344 كميسيون بودجه مجلس شوراي ملي در جلسه سوم دي ماه خود، به منظور ارتقاء‌ ايمني فرودگاه‌هاي كشور با خريد چند دستگاه اتومبيل آتش‌نشاني براي اداره كل هواپيمايي كشوري موافقت كرد و براساس آن موافقت چهار دستگاه «ليلاند ديزل» مخصوص اطفاء حريق در فرودگاه، دو دستگاه آمبولانس از نوع «شورولت» جنگي و سه دستگاه جيپ اطفائيه، براي مقابله با حريق‌هاي احتمالي در فرودگاه خريداري شد.

عمده مشكل آتش‌نشاني تا سال 1350 آن بود كه از بدو تأسيس اطفائيه در تهران تا سال 1350، وسعت تهران، با سرعت به چند برابر رسيد، در حالي كه تعداد‌ ايستگاه‌هاي آتش‌نشاني به كندي افزايش يافت و در سال 1350، با وجودي كه چند‌ ايستگاه جديد در تهران شروع به فعاليت كرد، تعداد‌ ايستگاه‌هاي آتش‌نشاني به هفت واحد رسيد.

درسال‌هاي بعد از آن، گسترش و توسعه آتش‌نشاني شتاب بيشتري گرفت. براي نمونه در سال 1353 سه پايگاه ديگر به تعداد‌ ايستگاه‌ها افزوده شد و روز 25 اسفندماه سال 1355 در حالي كه تعداد‌ ايستگاه‌ها به 13 واحد رسيده بود، مركز جديد ستاد و فرماندهي آتش‌نشاني و خدمات‌ ايمني در محل وسيعي در خيابان آزادي كه در آن زمان «آيزنهاور» نام داشت، افتتاح شد و با شروع به كار آن مركز كه محل فعلي آتش‌نشاني پايتخت نيز در آن قرار دارد، ‌ايستگاه آتش‌نشاني ميدان حسن‌آباد كه تا آن تاريخ به عنوان‌ايستگاه مركزي آتش‌نشاني مورد اشاره قرار مي‌گرفت، به‌ ايستگاه شماره 1 تغيير نام داد و در سال 1356 مجموعاً 16‌ ايستگاه ‌كه سه‌ ايستگاه آن از امكانات نجات نيز برخوردار بود، در تهران فعاليت داشت.

تجهيز آتش‌نشاني ايلام و آمل پس از انقلاب اسلامي

  همزمان با توسعه آتش‌نشاني در تهران، آتش‌نشاني در ساير شهرها نيز توسعه يافت كه خريد كشتي آتش‌نشان براي اطفاي حريق كشتي‌ها در درياي خزر توسط آتش‌نشاني انزلي از نمونه‌هاي آن است، اما در كنار اين توسعه برخي از شهرها نظير ايلام همچنان فاقد آتش‌نشاني بودند تا اين كه بعد از شكل‌گيري و تأسيس شهرداري ‌ايلام در سال 1342 دو تن به عنوان نگهبان در جوار ساختمان شهرداري به كار گمارده شدند كه وظيفه آنان رسيدگي به امور اطفاء حريق بود و چنانچه جايي از شهر آتش مي‌گرفت، افرادي كه در معرض خطر و خسارت قرار داشتند، ناچار بودند با مراجعه حضوري به ساختمان شهرداري، آن مأموران را در جريان حادثه قرار دهند. اما از زماني كه رسيدگي به امور آتش‌نشاني در سراسر كشور مورد توجه جدي واقع شد، يك دستگاه اتومبيل ذيل روسي و سپس يك دستگاه «اينترناش» و چند سال بعد يك دستگاه لندرور انگليسي تحت عنوان خودرو پيشرو، براي امور آتش‌نشاني آن شهر خريداري شد. با‌ اين حال، تا اولين سال بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و زمان شروع جنگ تحميلي ‌ايلام از نظر تجهيزات آتش‌نشاني در فقر مطلق قرار داشت تا بالاخره در آن سال چهار دستگاه خودرو بنز به تقويت آتش‌نشاني اختصاص يافت.

همچنين شهرستان آمل جزو شهرهايي است كه اگر چه از سال 1302 شهرداري در آن شروع به فعاليت كرد، اما تا سال 1349 شهرداري آن فاقد دايره آتش‌نشاني بود و در آن سال صاحب واحد آتش‌نشاني با 12 مأمور شد. اما تنها وسيله خاموش‌كننده حريقي كه در اختيارش قرارگرفت، يك دستگاه شورولت مدل 57 بود كه به هيچ‌وجه توانايي پاسخگويي به نيازهاي شهر را نداشت. اما بعد‌ها يك دستگاه اتومبيل رومانيائي مدل 70 هم توسط اتحاديه شهرداري‌هاي كشور تهيه شد و در اختيار آتش‌نشاني اين شهر قرار گرفت.

پس از پيروزي انقلاب اسلامي با انحلال سازمان دفاع غيرنظامي كه تا پيش از آن مسئوليت آتش‌نشاني‌هاي سراسر كشور را بر عهده داشت، فلسفه وجودي آتش‌نشاني‌هاي كشور براساس بندهاي 14 و 20 ماده 55 قانون شهرداري تعريف و از همين رو سازمان‌هاي آتش‌نشاني زير مجموعه شهرداري‌ها قرار گرفت و شهرداري‌ها ملزم شدند، براي حفظ شهرها از خطر سيل، حريق و ديگر مخاطرات، تدابير مؤثري اتخاذ كنند و نظر به‌ اين كه‌ ايران كشوري حادثه‌خيز است و از 40 نوع حادثه طبيعي شناخته شده، حداقل 30 مورد آن در ايران امكان وقوع دارد، توجه به بحث‌ ايمني و تهيه و تدوين ضوابط و مقررات‌ايمني براي آن امري ضروري تشخيص داده شده و ارتباط، ‌همكاري، هماهنگي و مشورت با مراكز علمي، نظامي، پزشكي و ساير سازمان‌ها و اشخاص مربوطه، تعيين صلاحيت فني و امكانات شركت‌هاي خصوصي و دولتي با عنوان‌هاي مختلف، اعم از طرح‌ايمني يا شارژكننده و فروشنده و سازنده ماشين‌ها، قطعات، ادوات و تجهيزات مختلف مربوط به امور‌ ايمني و نجات و آتش‌نشاني در سطح جامعه و اشاعه و به‌كارگيري رشته‌هاي ورزشي بين كاركنان سازمان، مخصوصاً نيروهاي عملياتي، به منظور تقويت و آمادگي جسماني و بالابردن روحيه افراد كه لازمه‌ اين حرفه است به عنوان وظايف سازمان آتش‌نشاني و خدمات‌ايمني تعيين شد.

پس از پيروزي انقلاب اسلامي در بهمن ماه 1357 تا پايان سال 1368 مجموعه آتش‌نشاني تهران رشد سريعي داشت و مجموع‌ ايستگاه‌ها به 26‌ ايستگاه اطفاء‌ حريق و هفت ‌ايستگاه امداد و نجات رسيد كه با گسترش فعاليت شهرداري تهران در سال‌هاي اخير و لزوم گسترش فضاهاي‌ايمن و تعميق و تعميم فرهنگ‌ ايمني، ‌در سطح شهر تهران، برنامه‌هايي اصولي همچون آموزش شهروندان و‌ ايجاد ساخت و سازهاي مناسب و مقاوم در برابر زلزله و مطابق با استانداردهاي جهاني در دستور كار قرار گرفت و در حال حاضر تهران بزرگ قريب به 100 ايستگاه آتش‌نشاني در مناطق مختلف شهر دارد كه مديرعامل فعلي آن از برنامه‌ريزي شهرداري براي افزايش شمار آن به 120 ايسنگاه تا پايان سال 92 خبر داده است.

عليرغم گسترش ايستگاه‌ها و تجهيرات آتش‌نشاني در كشور اما آنچه كه مشخص است كمبود ايستگاه‌هاي آتش‌نشاني در شهرهاي مختلف كشور به ويژه كلان‌شهرهاست، چرا كه آن‌طور كه مديرعامل سازمان آتش‌نشاني تبريز به ايسنا گفته است بايد بر اساس هر 50 هزار تن جمعيت شهري يك ايستگاه آتش‌نشاني وجود داشته باشد، امري كه بر اساس آن شهرهايي مانند تهران، اصفهان، تبريز، مشهد، شيراز و … نيازمند ده‌ها ايستگاه ديگر آتش‌نشاني هستند.

در حال حاضر شماره سه رقمي 125، موثرترين و سريع‌ترين راه ارتباطي شهروندان با آتش‌نشاني است كه در تماس با آن مي‌توانند موارد حادثه و آتش‌سوزي را گزارش دهند اما در استفاده از آن بايد توجه داشته باشند كه تنها براي موارد مرتبط با آتش‌نشاني از اين شماره استفاده كنند و از ايجاد مزاحمت براي آتش‌نشانان پرهيز كنند.

حوزه فعاليت آتش‌نشاني هر شهر كجاست؟

 مطابق قانون، در شرايط عادي محدوده عمل آتش‌نشاني هر شهر و منطقه، همان شهر و داخل محدوده همان منطقه است، ‌اما در شرايط اضطراري، با هماهنگي از طرف مقام ذي‌صلاح و نياز مراكز همجوار، فعاليت سازمان آتش‌نشاني و خدمات‌ايمني مرز و محدوده مشخصي ندارد و مأموران آن مؤظف هستند در هر كجا كه ضرورت اقتضا كند، به انجام وظيفه بپردازند، همچنين در طول جاده‌ها و مناطقي كه فاقد آتش‌نشاني هستند عمليات اطفاء حريق و امدادرساني بر عهده جمعيت هلال احمر است.

وظايف يك آتش‌نشان

شناسایی اصول به کارگیری روش اطفاء حریق مناسب در ارتباط با نوع آتش، توانایی دریافت پیام و انتقال آن براي اقدامات لازم، شناسایی اصول تشخیص عوامل بروز آتش، توانایی به کارگیری روش‌های اطفاء حریق مناسب در ارتباط با نوع آتش، آشنایی با مواداطفاء حریق و انواع آن، آشنایی با آب و ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی آن در ارتباط با اطفاء حریق، شناخت منافع و مضرات آب در اطفاء حریق، شناخت پودرهای شیمیایی آتش‌نشانی و انواع آن، توانایی طبقه‌بندی آتش، آشنایی با مفهوم آتش و انواع آن بر حسب نوع ماده سوختنی، توانایی رسیدن به محل آتش‌سوزی با وسایل نقلیه آتش‌سوزی در كمترين زمان، توانایی اطفاء حریق با روش سردکردن، توانایی تشخیص محل مناسب معبر و بازکردن معبر براي عملیات آتش‌نشانی و نجات، توانایی بی‌اثر کردن مواد زیان‌آور شیمیایی بعد از عملیات آتش‌نشانی، توانایی خارج‌کردن مصدومان از محل حادثه، توانایی امدادرسانی به مصدومان حادثه با توجه به نوع صدمه، توانایی امدادرسانی به حوادث غیرمترقبه نظير سیل، زلزله، جنگ و طوفان و رعد و برق، توانایی برقراری ارتباط با واحدهای مختلف، توانایی پیشگیری از حوادث و رعایت اصول نکات ایمنی و حفاظتی و بهداشت کار و توانایی تهیه گزارش آتش‌سوزی از جمله مواردي است كه به عنوان وظايف يك‌ آتش‌نشان تعيين شده است.

علاوه بر اين موارد، داشتن روحيه ايثارگري و نوع‌دوستي مهمترين ويژگي است كه بايد در وجود يك آتش‌نشان وجود داشته باشد، چرا كه در غير اين صورت انجام بسياري از عمليات‌ها براي آتش‌نشانان غيرممكن خواهد شد.

بنا بر این گزارش، ايرانيان اگرچه كمي دير به فكر داشتن تشكيلات منظم اطفاي حريق در كشور افتادند، اما پس از پيروزي انقلاب اسلامي، روند گسترش و تجهيز آتش‌نشاني‌ها سرعت بيشتري گرفت و امروزه عمليات منظم و هماهنگ آتش‌نشانان به هنگام بروز حوادث در سراسر كشور نيز نشانگر همين امر است، حوادثي نظير آبگرفتگي مترو، آتش‌سوزي بازار مبل و … كه بدون شك اگر حضور به موقع آتش‌نشانان نبود، ممكن بود چنين حوادثي قربانيان زيادي مي‌گرفت و اين روزها هفتم مهر، سالروز شهادت چند‌آتش‌نشان در پي بمباران پالايشگاه آبادان به هنگام انجام عمليات اطفاي حريق از سوي آتش‌نشانان اين شهر، بهانه‌اي شد تا از يك عمر ايثارگري آتش‌نشانان قدرداني كرد.

انتهاي پيام



ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;