پیشقدمی بنام دنی پاپن – قسمت 2

به گزارش تاسیسات نیوز، این کتاب با خوش وقتی بسیار حسن استقبال شد و روزنامه دانشمندان از تمجید فراوان درباره آن خودداری نکرد اما این تمجید فقط از لحاظ ادب و احترام بود زیرا بدیهی می نمود که در این اوقات هنوز ماشین تخلیه هوا آنقدر قدرت نداشته است که بتواند آب رودخانه سن را تا کاخ ورسای بالا بکشد.

 

 

 

به احتمال قوی خود مولف کتاب نیز سودای خام در سر نمی پرورانید و انتظار نداشت که بتواند تجربه ای را که فقط در آزمایشگاه توفیق یافته بود با مقیاسی اینقدر بزرگ به مرحله اجرا درآورد.

 

 

 

دنی پاپن تا هنگام مرگ مردی مظطرب، ناپایدار و آشفته و پر هیجان بود که هیچ وقت به مقامات و موقعیت های ثابت پابند نمی شد و غالبا با حامیان خود قهر می کرد و مشاغل پایدار و محترم و مطمئن را ترک می کرد و در پی پندارهای خویش می رفت. با این حال جالب توجه آنست که مسئله بالا بردن آب در لوله تلمبه ها را هرگز ترک نگفت و در تمام دوران زندگی به آن فکر می کرد و به جرات می توان گفت که صرف نظر از بعضی اختراعات جزوی این مسئله واحد حاکم بر تمام زندگی علمی او شده بود. مدت های مدید بیش از این، موضوع تهیه آب برای کاخ ورسای را حل کرده بودند اما پاپن با ایمان و عقیده کامل می خواست راه های دیگری برای حل آن بدست آورد.

 

 

 

 

به همین دلیل در سال 1687 که در شهر لندن اقامت داشت به فکر افتاد که نوعی تلمبه جدید بسازد. این تلمبه جدید از دو استوانه تشکیل می یافت و در هر یک از این دو استوانه سمبه ای قرار داشت که با کمک چرخی از جا بلند می شد و این چرخ با نیروی آب آبشاری به حرکت در می آید چون سمبه از جا بر می خاست در زیر آن و در داخل استوانه خلاء ایجاد می شد و بنابراین مقاومت هوا با شدت آن را به محل اول می راند بطوریکه اگر باری را به وسیله طناب به این سمبه ها متصل می کردند بار مزبور را ممکن بود با این وسیله از جا بلند کرد.

 

 

 

 

متاسفانه این ماشین که برای انتقال نیروی رودخانه ها به مسافات دوردست درست شده بود هر چه کوشش کردند در مقابل اعضای جامعه پادشاهی از کار کردن خودداری کرد. اما مخترع آن مایوس نشد و به زودی علت این خودداری را دریافت علت آن بود که خلائی که به این وسیله ایجاد می شد هنوز کامل نبود. پاپن مرتبا به مغز خود فشار می آورد و می گفت: چه وسیله ای برانگیزم که بتوانم خلاء خوبی به وجود آورم؟

 

 

 

 

در سال 1688 که با سمت استاد ریاضیات در دانشگاه آلمانی ماربورگ معین شد فکر دیگری به خاطرش رسید: آیا نمی توان با احتراق باروت در داخل استوانه هوای موجود در آن را خارج کرد و خلاء بوجود آورد؟ با این فکر در واقع پاپن نقشه ای قدیمی را می خواست اجرا کند که اول بار در سال 1678 به وسیله آبه ژان دوهو تفوی (1724-1647) داده شده بود و حتی خود هویگنس در زمانی که پاپن سمت معاونت او را داشت درباره آن به تجاربی پرداخته بود.





تجربه ای که پاپن می بایست اجرا کند این بود که بسته کوچکی از باروت در انتهای جسم استوانه تلمبه قرار دهد. در نتیجه انفجار باروت شعله ای ایجاد می شد و هوا را از دریچه های مخصوصی که به وضع مناسبی قرار گرفته بودند خارج می ساخت. به این طریق خلاء منظور حاصل می گشت و بقیه کار مثل تجربه سابق بود یعنی می بایست سمبه در نتیجه فشار هوا به شدت به پایین رانده شود.

 

 

 

پاپن حساب کرد که اگر یک قدم یعنی 33 سانتیمتر قطر استوانه باشد میزان این فشار برابر 1800 لیور یعنی 871 کیلوگرم خواهد بود.

 

 

 

افسوس، افسوس! این بار هم نتیجه کار بر خلاف انتظار بود: نه فقط انفجار باروت قدرت آن نیافت که هوا را کاملا از استوانه خارج سازد بلکه خود هوا نیز در نتیجه خاصیت فشردگی در کنار استوانه جمع می شد و قسمتی از آن خارج نمی گردید. اما لجاجت و سرسختی دنی پاپن از پایداری هوا بیشتر بود و همچنان مسئله را نزد خود مطرح می نمود: چگونه این خلاء را کامل کنیم؟ خلایی که بدون آن ممکن نیست که فشار هوا با تمام تاثیر و شدت نقش خود را ایفا کند.

 

 

 

 

در سال 1660 راه حل سومی بدست آورد: داخل استوانه تلمبه را از بخار آب پر کند و آنگاه بگذارد که این بخار منقبض شود و به این طریق تمام حجم بخار تبدیل به مقدار ناچیزی آب می شود و چیزی در داخل استوانه باقی نمی ماند و با این تدبیر ممکن است خلاء مطلق به وجود آورد.




ادامه دارد…

 

 

 

 

 

 

انتهای خبر

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;