کرونای دوست داشتنی
روح اله واصف
تب کرونا شاید آخرین اتفاق تلخ امسال باشد که دامن پرچین کشور ما را گرفته و البته بسیار خبرساز شده است. شایعات متعدد و اتفاقات ریز و درشت را همه دیدهایم و شنیدهایم. آنچه که در این میان بسیار رخ مینماید، ضعفهای بزرگ در ساختارهای ما است که میتواند در چنین شرایطی باعث رشد مشکل و نه بهبود آن شود. بهعنوان مثال، وابستگی شدیدی که سالهاست به مراجعه حضوری به سازمانها و ارگانها وجود دارد و هیچ تصمیمی برای کاهش یا حذف آن گرفته نمیشود. مراجعات متعدد به یک بانک یا سازمان دولتی برای تحویل فتوکپی مدارک و نشان دادن اصل کارت ملی یا شناسنامه در حالی که همه چیز قابل دسترسی و مشاهده در اینترنت است.
تمام سازمانها میتوانند کد ملی و تصویر شما را در شبکه ملی ببینند ولی شما باید کپی را تحویل بدهید. بخشنامهای هم داریم که گرفتن کپی شناسنامه را ممنوع کرده است! برای باز کردن حساب در هر شعبه یک بانک باید یک بار شناسنامه و کپی آن را تحویل بدهید. کارت ملی هم دادیم!
سرعت اینترنت بسیار پایین و در برخی ساعات هجوم افراد به آن افتضاح میشود. در بسیاری مناطق فقط مخابرات میتواند خدمات اینترنت بدهد و سایر اپراتورها امکان آن را ندارند. پس اصلیترین مولفه زیرساختهای مقابله با شرایط بحرانی ضعیف و ناکارآمد است. هنوز هم در برخی از جادههای مهم کشور شبکه رادیویی خدمات نمیدهند و دهها ایراد دیگر.
روی دیگر سکه وجود بیمارستانها، مراکز بهداشت، مساجد، پایگاههای بسیج، دانشگاهها و دهها مرکز دیگر است که در کل کشور وجود دارد و امکان ارایه خدمات را دارند؛ اما لازم است در این مواقع با هم منسجم شوند و یکپارچه عمل کنند.
اگر دولت الکترونیک محقق میشد، امروز مراجعات ما به بسیاری ادارات کم و حتی به صفر میرسید و لازم نبود بسیاری از کارکنان دولت مرخصی بگیرند و از ترس بیماری به محل کار خود نروند. همچنین تردد مردم نیز در محیط شهری کاهش مییافت.
اگر اینترنت قوی داشتیم، فرزندان ما میتوانستند آنلاین از کلاس استفاده کنند که معلم آن در منزل است و این همه نگرانی از شیوع بیماری بیمورد بود. در ضمن دولت الکترونیک نیازمند شبکه اینترنت قوی است.
کرونا بیماری سادهای است که طبق گفته سازمان بهداشت جهانی، ۸۰ درصد مردم بدون نیاز به درمان خاصی بهبود مییابند. اما اگر این بیماری خطرناکتر، وحشیتر و همهگیرتر بود چه باید میکردیم؟ ای کاش این کرونا عامل خیری باشد تا از بدتر از آن جلوگیری کنیم.
فکر کنیم امروز، همان فردایی است که منتظرش بودیم، روز مبادا!