چشم انداز ادغام كارخانه‌های فولاد چگونه است؟

به گزارش تاسیسات نیوز ، در ماه هاي اخير چندين فعاليت در جهت ادغام كارخانجات فولادسازي انجام شده است، شركت سوئدي ساب (SAAB)   در حال خريد كارخانه فولاد روتاروكي (Rautaruukki)  فنلاند است، تلاش آرسلور ميتال و نيپون استيل و سوميتومو  (ArcelorMittal/Nippon steel & Sumitomo Metals Corp)براي خريدن كارخانه كالورت تيسن كروپ در آمريكا   (ThyssenKrupp’s Calvert US)ادامه دارد وكارخانه فولاد ضد زنگ ترني (Terni)   از شركت اتوكامپوس ايتاليا (Outokompu’s) به تيسن كروپ آلمان  فروخته شد. در آسيا دولت چين در حال ترغيب فولاسازان براي  ادغام است تا سياست هاي كنترل اضافه توليد را بشكل منسجم تري دنبال نمايد.

با تمام اين ملاحظات بايد گفت كه جدي ترين ادغام سال هاي اخير  مربوط به دو شركت ژاپني نيپون استيل و سوميتومو است كه در سال 2012 انجام شد و اتحاد اين دو شركت باعث پديد آمدن دومين توليد كننده فولاد خام جهان (با توليد 48 ميليون تن فولاد خام در سال) بعد از غول فولادسازي دنيا آرسلورميتال شد.

جدول زير مهمترين  ادغامهاي سالهاي اخير را نشان مي دهد :

 مهمترين دلايل ادغام چيست؟

كاربرد بهينه دارايي‌ها، كاهش هزينه هاي بالاسري، كاستن هزينه هاي زنجيره تامين و توزيع كالا در كنار تمركز بر ساختار و نوسازي مكمل در سيستم، همپوشاني هاي نقاط ضعف و هم افزايي هاي نقاط قوت در جهت افزايش سودآوري يك شركت از مهمترين دلايل صاحبان و مديران شركت‌ها براي ادغام است. نكته مهم ديگري كه مي‌تواند شركت‌ها را به ادغام سوق دهد عبارتست از عدم رقابت در تكنولوژي‌هايي كه مراكز تحقيق و توسعه آنها به‌دست آورده اند. برخي شركت‌ها براي جلوگيري از ورود يك شركت كوچكتر به مناطق استراتژيك بازار آنها سعي در تصاحب اينگونه شركت‌ها مي نمايند.جان ليختن اشتاين (John E.Lichtenstein)، تحليلگر ارشد فولاد جهان در موسسه اكسنچر نظرات مكمل در اين زمينه دارد.او معتقد است دلايل ديگري نيز در وراي ادغام شركت هاي بزرگ نهفته است از جمله ادغام دو شركت براي در اختيار گرفتن قيمت‌ها و حفظ حاشيه سود و يا افزايش  اعتبار و ديسيپلين يك كمپاني و داشتن سهم بيشتري از بازار كه ميتوان سياست آرسلور ميتال در اروپا را بر همين اساس دانست.ادغام چند شركت فولادسازي وتصاحب مسير هاي مختلف توليد فولاد ( با داشتن چندين شركت كه هريك از تكنولوژي متفاوتي استفاده مي نمايند) اين برتري را ايجاد مي نمايد كه در زمان رونق و ركود هريك از اين مسيرها و محصولات، شركت مادر از توانايي مالي قابل قبولي برخوردار بوده و ريسك هاي قابل تصور براي يك شركت با يك مسير توليد را نداشته باشد.

راد بدووز ( Rod Beddows ) رئيس موسسه مطالعاتي و مشاوره اچ سي اف نكته ديگري را به اين دلايل افزود، وي اعتقاد دارد مهمترين دليل در ادغام شركت‌ها مي‌تواند تناسب بين بازار و طرح هاي توسعه‌اي باشد. او معتقد است ” تعداد تصميم گيران مستقل در بازار كاهش مي يابد و لذا نتايج متحد تر و كارا تر است”مارسل ژونت (Marcel Genet)  رئيس موسسه قصر مشورت در پاريس نيز معتقد است كه ادغام‌ها مي تواند عرضه بدون تقاضا را مهار نموده و سودآوري را تضمين نمايد.در روند ادغام فولادسازان، چه چيزهايي مي تواند مشكل ساز شود؟مهمترين مشكل در ادغام‌ها زماني اتفاق مي افتد كه توافق نامه هايي كه ادغام دو شركت را رقم زده است توسط يكي يا هر دو شركت نقض شده و پابرجا نماند. در چنين مواردي است كه بازگشت به حالت قبل از ادغام صورت مي گيرد و مشتريان و تامين كنندگان و سهامداران را با سردر گمي مواجه مي سازد. شايد اوضاع از اين نيز فراتر رفته و با برخوردهاي احساسي طرفين اين ادغام هاي نافرجام، به انتقام‌گيري، تخريب بازار و نشان تجاري رقيب و حمله به نقاط ضعفي كه اكنون اطلاع بهتري نسبت به آن دارند اقدام نمايند.يكي ديگر از مشكلات كه در ادغام هاي بدون مطالعه امكان وقوع دارد زماني رخ مي دهد كه يك شركت دست به خريد شركت ديگري نمي زند بلكه ادغام دوشركت با سهام كم و بيش برابر صورت مي گيرد و بدليل مشكلات فرهنگي يا عدم درك صحيح شرايط و برجسته دانستن نقش خود در اينگونه ادغام زمينه شكست و در نهايت زيان دو شركت ادغام شده را فراهم مي نمايد. آمارها نشاندهنده اين موضوع است كه نه تنها در فولاد بلكه در تمام صنايع تا دو سوم ادغام‌ها علاوه بر نداشتن هيچ‌گونه سودي به زيان طرفهاي ادغام نيز منجر شده است. هرچند كاميابي هاي كه در ادغام هاي موفق ديده شده همچنان جذابيت اين موضوع را حفظ مي نمايد و شركت هاي با افق مناسب براي ادغام را به سوي يكديگر سوق مي دهد. اما به طور معمول ادغام هایي كه در بين دو شركت از يك منطقه و فرهنگ جغرافيايي عملياتي مي گردد موفق تر هستند تا دو شركت با فاصله هاي زياد و فرهنگ هاي متفاوت.

شرايط كنوني صنعت فولاد

ركود چند ساله اخير كه به كاهش تقاضاي فولاد انجاميده است به همراه حاشيه سود پايين و درآمد هاي كم فولادسازان بسياري از شركت‌ها ي فولادي را آزار مي دهد، برخي از اين شركت‌ها نقدينگي مناسبي ندارند و علاوه بر عدم پيشبرد برنامه هاي توسعه اي خود نتوانسته‌اند تعمير و نگهداري هاي استاندارد را نيز به انجام برسانند. كاهش توليد نيز براي شركت هاي كه توانايي كنترل هزينه هاي توليد خود را نداشته‌اند چندان كارساز نبوده و به نظر مي رسد  افق هاي پيش رو نيز چندان روشن نيست و موسسات مالي نيز براي تامين نقدينگي در اين صنعت ميل و رغبت چنداني ندارند. در اين شرايط به‌طور قطع فرصت هاي طلايي نيز وجود دارد تا شركت هاي با قدرت مالي مناسب به خريد و ادغام شركت هاي مناسب اقدام ورزند.مشكلات تامين نقدينگي و نداشتن سهم بازار مناسب باعث تمايل برخي شركت‌ها براي ادغام در ديگر توليدكنندگان با توان بهتر است.در سطح بين المللي اما مي‌توان گفت كه بيشترين نياز به ادغام در صنعت فولاد چين بايستي صورت پذيرد. تصميم گيران زياد و رقابت بسيار بالاي اين فولادسازان باعث شده سياست هاي دولت چين (كه با توليد بيش از 730 ميليون تن فولاد در سال 2013 حدود نيمي از فولاد خام در دنيا  را توليد نموده است) كه تا حد بسيار زيادي سياست هاي اين صنعت در دنيا را مشخص مي نمايد، نتواند از كارآيي لازم برخوردار باشد. در صورتي كه ادغام فولادسازان چيني صورت پذيرد و سه يا چهار شركت بزرگ ايجاد شود كنترل بازار عرضه و ساماندهي به حاشيه سود كنوني كه به دليل عمده عدم توازن عرضه و تقاضاست قابل حل و افق هاي بهتر اين صنعت دور از دسترس نخواهد بود. همين دليل باعث شده كه بيشتر كارشناسان اين صنعت خبر از وقوع چندين ادغام بزرگ در صنعت فولاد چين در آينده نزديك دهند.

 ادغام گروه هاي فولادسازي، شرايط روز فولاد جهان و افق هاي پيش روي صنعت فولاد ايران

با توجه به اين شرايط و شايد طلايي ترين فرصت فعلي براي شركت هاي ايراني ادغام است، از آن‌جايي كه به‌دليل داشتن بازار مناسب و رو به رشد، كشور ما به ميزان بسيار بيشتري از فولاد نسبت به توليد فعلي خود نيازمند است، ايرانيها مي‌توانند براي پوشانيدن نقاط ضعف خود از ادغام با شركت‌هاي فولادي ساير نقاط دنيا بسيار منتفع شوند، به‌طور مثال خريد يك كارخانه در آلمان يا اكراين و يا حتي در چين، تملك بر مقداري ماشين آلات و زمين و نيروي كار نيست بلكه تصاحب سيستم‌هاي مديريتي بسيار ذي‌قيمتي است كه تمام فعالان بازار فولاد ايران به نبود چنين سيستم‌هایي اذعان دارند، استفاده از تكنولوژي هاي جديد، بهره بردن از آخرين دستاوردهاي D&R (تحقيق و توسعه)  و همينطور نگرش اصولي به كسب و كار بر مبني اصول علمي اقتصاد از جمله فوايد چنين ادغام‌هایي براي ايراني هاست هرچند بطور قطع كاهش قيمت تمام شده نيز پيامد ديگر اينگونه ادغام هاست و بالابردن پرستيژ و برند شركت هاي ايراني را نيز نبايد ناديده گرفت. هندي‌ها چندين كارخانه در انگليس و لهستان و آفريقا خريداري و در سيستم هاي خود ادغام نموده‌اند، ادغام هاي بسيار پرمنفعت براي آنها، بطور قطع و با وجود شرايط موجود و عدم توانايي مالي مناسب در بسياري از شركت هاي فولاد سازي در سطح اروپا و حتي شرق آسيا، چنانچه شركت هاي ايراني بخواهند گامي مهم در جهت جهاني شدن بردارند فرصت بسيار مناسبي در دسترس آنهاست.

 

 

 

 

 

 

 

 

انتهای پیام 

چشم انداز، ادغام، كارخانه‌، فولاد ،
Comments (0)
Add Comment