ناسا آينده آب در ايران را پيش بيني كرد

آنچه «راندمان آبي» در بخش كشاورزي خوانده مي شود در ايران عددي در حدود 32 درصد است به اين معنا كه تنها 32 درصد از ميزان آبي كه وارد زمين هاي كشاورزي مي شود منجر به توليد محصول شده و مابقي آن هدر مي رود.

 

 

 

به گزارش تاسیسات نیوز،  توسعه ما كاملاوابسته به آسمان و ريزش هاي جوي است. براي كشوري كه 123 ميليون تن محصول غذايي توليد مي كند و به دنبال افزايش اين رقم به 300 ميليون تن است تا بتواند 150 ميليون نفر جمعيت را در خود بپذيرد، خبر كاهش بارندگي، فاجعه يي ويرانگر محسوب مي شود. دقت كنيد كه همين هشدارها براي كشور همسايه ما، امارات متحده عربي است

 

اين هدر رفت بالاي آب، به دليل سامانه هاي سنتي انتقال آب و آبياري در زمين كشاورزي است. آنچه «راندمان آبي» در بخش كشاورزي خوانده مي شود در ايران عددي در حدود 32 درصد است به اين معنا كه تنها 32 درصد از ميزان آبي كه وارد زمين هاي كشاورزي مي شود منجر به توليد محصول شده و مابقي آن هدر مي رود.

 

 

آب، چالش بزرگ دولت هاي خاورميانه است. اين جمله را مطالعات اخير ناسا نشان مي دهد. ناسا اخيرا با مدل سازي رايانه يي، دست به كار انجام مطالعه يي شده كه نتايج آن براي كشورهاي خاورميانه چندان اميدوار كننده نيست.

 

نتايج اين مطالعه نشان مي دهد كه متوسط ميزان بارندگي در كره زمين براي چند دهه آينده كاهش خواهد داشت اما الگوي بارش در مناطق مختلف با تغييرات گسترده يي روبه رو خواهد شد. پژوهشگران ناسا پيش بيني كرده اند كه روال بارندگي در اقليم هاي مختلف در دهه هاي آينده تشديد خواهد شد به اين معنا كه مناطق مرطوب و پرباران شاهد بارش هاي بيشتر خواهند بود و مناطق خشك، بارش كمتري خواهند داشت اما در نهايت ميانگين كلي بارش در كره زمين با كاهش روبه رو خواهد شد.

 

آن طور كه پژوهشگران ناسا در تحقيقات خود پيش بيني كرده اند، خاورميانه يكي از پرچالش ترين مناطق جهان از نظر تنش آبي و ايران يكي از كشورهايي خواهد بود كه با بحران جدي روبه رو خواهد شد. متوسط ميزان بارش در ايران سالانه حدود 250 ميليمتر و ميزان متوسط تبخير 900 ميليمتر در سال اندازه گيري شده كه از نظر بارش، يك سوم ميزان جهاني و از نظر تبخير سه برابر ميزان جهاني است. در چنين شرايطي، برنامه ريزي توسعه و استفاده از منابع آب در ايران منجر شده تا در حال حاضر بسياري از پهنه هاي آبي كشور مانند تالاب ها و رودخانه هاي مهم ناپديد و از سوي ديگر ذخيره آب هاي زيرزميني كشور با افت شديد سطح روبه رو شوند. به اين ترتيب با به وقوع پيوستن پيش بيني هاي ناسا، ايران در شرايطي ويژه و بحراني با ابعادي بسيار گسترده تر از وضعيت فعلي قرار خواهد گرفت.

 

خودكفايي در كشاورزي يا امنيت غذايي؟!

 

«محمد درويش» فعال محيط زيست و مديركل دفتر مشاركت هاي مردمي سازمان حفاظت محيط زيست معتقد است كه وضعيت فعلي ايران در حال حاضر نيز «بحران زده» است: «رويه مصرف آب ما حتي بدون هشدارهاي اقليمي هم به اندازه كافي بحران زا بوده است. اگر اين پيش بيني هاي اقليمي نيز به وقوع بپيوندد، يك فاجعه به تمام معنا در كشور ما رخ مي دهد.» او مي گويد: «در سه دهه اخير كه چنين پيش بيني اي وجود نداشته و ريزش هاي آسماني ما رقم ثابتي داشته است، به شدت منابع آب زيرزميني كشور را از دست داده ايم، سفره هاي آب زيرزمين آنقدر كاهش پيدا كرده اند كه پديده نشست زمين رخ داده. ما در برخي مناطق با فروچاله ها روبه رو بوده ايم كه اين خود به معني فاجعه است.»

 

درويش نيز همانند بسياري از كارشناسان محيط زيست و منابع آب، برنامه هاي ناپايدار توسعه و مديريت نادرست منابع آب را علت اصلي اين وضعيت مي داند: «آرماني كه ما براي توسعه انتخاب كرده ايم، آرماني اشتباه است. آرمان ما رسيدن به خودكفايي در كشاورزي به هر قيمتي است در صورتي كه آرمان بايد رسيدن به امنيت غذايي به هر قيمتي باشد.»

 

مطالعات جامع آب در ايران كه توسط وزارت نيرو انجام شده، نشان مي دهد كه منابع آب تجديدپذير در ايران سالانه 130 ميليارد مترمكعب است كه از اين ميزان 93 ميليارد مترمكعب آن (71 درصد) هر ساله برداشت مي شود. طبق آمارهاي سازمان خواروبار جهاني (فائو) در سال 1340 از ميزان كل آب هاي استحصال شده، نزديك به 97 درصد در بخش كشاورزي، بيش از يك درصد در بخش خانگي و حدود يك درصد نيز در بخش صنعتي مورد استفاده قرار مي گرفت. اين ارقام در سال 1380 به 8/92 در بخش كشاورزي، شش در بخش خانگي و 2/1 در بخش صنعتي رسيد. پيش بيني اين ارقام براي سال 1400 به حدود 88 درصد در بخش كشاورزي، 7 درصد در بخش خانگي و 5 درصد در بخش صنعتي خواهد رسيد. به اين ترتيب، بخش كشاورزي مهم ترين مصرف كننده آب در ايران است. به بيان ديگر، كشاورزي يكي از محورهاي اصلي توسعه در ايران محسوب مي شود: بخشي كه فعاليت آن به آب بستگي دارد.

 

درويش مي گويد: «توسعه ما كاملاوابسته به آسمان و ريزش هاي جوي است. براي كشوري كه 123 ميليون تن محصول غذايي توليد مي كند و به دنبال افزايش اين رقم به 300 ميليون تن است تا بتواند 150 ميليون نفر جمعيت را در خود بپذيرد، خبر كاهش بارندگي، فاجعه يي ويرانگر محسوب مي شود. دقت كنيد كه همين هشدارها براي كشور همسايه ما، امارات متحده عربي است. اما آنها اينقدر كه ما احساس خطر مي كنيم، نمي كنند چون آنها مبناي استراتژي توسعه شان بر بازرگاني، تجارت و گردشگري است و اين فعاليت ها كمترين ميزان آب را احتياج دارند كه اين آب را مي توان از طريق آب شيرين كن ها به هر طريقي تامين كرد.»

 

توسعه كشاورزي و آبي كه هدر مي رود

 

برابر آمارهاي دولتي از مجموع 165 ميليون هكتار مساحت كشور، 37 ميليون هكتار اراضي مناسب براي كشت در كشور وجود دارد كه از اين ميزان نيز 8/18 ميليون هكتار زمين به زير كشت محصولات مختلف رفته است. از اين ميزان 8/7 ميليون هكتار زمين در كشور معادل 5/41 درصد از زمين هاي كشاورزي زير كشت آبي (فارياب) و 5/6 ميليون هكتار معادل 5/34 درصد از زمين هاي كشاورزي زير كشت ديم و مابقي اين رقم معادل 24 درصد زمين هاي كشاورزي نيز آيش هستند. با وجود اينكه سطح زمين هاي كشت فارياب و كشت ديم فاصله چنداني با يكديگر ندارند اما 90 درصد محصولات كشاورزي ايران در زمين هاي فارياب توليد مي شوند و سهم زمين هاي ديم تنها 10 درصد از كل محصولات كشاورزي است.

 

از سوي ديگر ميزان آب مصرف شده در اين زمين ها به نسبت بازده محصول محل بحث هاي فراوان است. در واقع آنچه «راندمان آبي» در بخش كشاورزي خوانده مي شود در ايران عددي در حدود 32 درصد است به اين معنا كه تنها 32 درصد از ميزان آبي كه وارد زمين هاي كشاورزي مي شود منجر به توليد محصول و مابقي آن هدر مي رود. اين هدر رفت بالاي آب، به دليل سامانه هاي سنتي انتقال آب و آبياري در زمين كشاورزي است. عمده زمين هاي كشاورزي در ايران، به روش هاي قديمي نظير روش غرقابي آبياري مي شوند كه بخش زيادي از آب در اين روش تبخير مي شود. در صورتي كه با سرمايه گذاري بر روش هاي آبياري مدرن مي توان راندمان آبي زمين ها را تا 70 درصد افزايش داد.

 

طبق گزارش هاي ارائه شده از سوي دولت ايران به فائو، در سال زراعي 91-90 جمع توليدات كشاورزي آبي 3/68 ميليون تن بود كه براي توليد اين ميزان 86 ميليارد مترمكعب آب مصرف شد كه معادل يك مترمكعب آب براي توليد 790 گرم محصول بود. در صورتي كه در بسياري از كشورهاي توسعه يافته، ميزان محصول توليد شده به ازاي هر مترمكعب آب، عددي نزديك به دو كيلوگرم است.

 

با اين حال بخش كشاورزي معمولادر پي افزايش توليد محصول در واحد سطح نيست بلكه همواره سعي داشته تا كمبود مواد غذايي در كشور را از طريق افزايش سطح زيركشت جبران كند. سازمان جنگل ها و مراتع كه طبق قانون مالكيت اراضي ملي (85 درصد مساحت كشور) را در اختيار دارد، همواره زيرمجموعه يي از وزارت كشاورزي بوده است و هر زمان كه بخش كشاورزي نياز به توليد محصول بيشتر داشته، سازمان جنگل ها و مراتع را وادار به واگذاري زمين به كشاورزان كرده است. دستور واگذاري دو ميليون هكتار از اراضي ملي جهت توسعه كشاورزي، از آخرين دستورات رييس جمهوري پيشين به وزير كشاورزي دولت دهم بود.

 

از طرفي، رايگان بودن آب به عنوان نهاده يي براي كشاورزي، انگيزه يي براي صرفه جويي و افزايش راندمان آبي زمين ها براي كشاورزان ايجاد نمي كند چراكه صرف هزينه براي كاهش مصرف كالايي رايگان، براي كشاورزان مقرون به صرفه نيست.

 

اين ميان، رفتار وزارت نيرو به عنوان متولي اصلي مديريت آب در كشور نيز محل ترديدهاي فراوان است. اين وزارتخانه عموما بر «استحصال آب» تكيه داشته و تلاش براي «كاهش مصرف آب» چندان در كارنامه اش به چشم نمي خورد. نگاهي به روند ساخت مديريت منابع آب در كشور نشان مي دهد كه ظاهرا اين وزارتخانه، خود را مكلف به تامين آب مي داند و چندان پيگيري چگونگي استفاده از آب تامين شده نيست.

 

نمونه بارز اين رفتار، در استان اصفهان و در ماجراي خشك شدن زاينده رود مشهود است. استان اصفهان با متوسط بارندگي 120 ميليمتر در سال و تبخير سالانه يك هزار و 600 ميليمتر، جزو استان هاي خشك در ايران محسوب مي شود اما در همين استان خشك، 20 هزار هكتار از اراضي كشاورزي به زير كشت برنج رفته اند. هر چند كه در سال آبي گذشته اين ميزان زمين برنج به هفت هزار هكتار كاهش يافته اما كشت محصولي آب بر مانند برنج در استان اصفهان، هيچگاه محل انتقاد وزارت نيرو به عنوان مدير و متولي تامين آب در كشور نبوده است. كشت محصولات آب بر در استان اصفهان در كنار صنايع پرمصرفي چون صنايع آهن و فولاد، امروز زاينده رود به عنوان پر آب ترين رودخانه فلات مركزي ايران را به خشكي كشانده است. با اين حال خشكي زاينده رود باعث نشده تا وزارت نيرو با ايجاد محدوديت براي مصرف كنندگان آب سعي در كنترل ميزان مصرف آب كند بلكه اين وزارتخانه در طرحي جديد، سعي دارد تا سالانه 580 ميليون مترمكعب آب را از طريق تونل، از سرشاخه رود كارون به زاينده رود برساند!

 

مردم چه مي گويند؟

 

گفت وگو با مردم نشان مي دهد كه تقريبا همگان با مساله كمبود آب آشنا هستند و درباره لزوم صرفه جويي در مصرف آب، شنيده اند. اما به نظر مي رسد، تصور بخش زيادي از مردم از كمبود آب و هدررفت آن، مربوط به آب تصفيه شده و آشاميدني است. نگاهي به تبليغات وزارت نيرو در رسانه ها اين مساله را آشكار مي كند كه عمده تبليغات براي صرفه جويي در مصرف آب، محدود به آب آشاميدني است و اين تبليغات، كاهش هدر رفتن آب در بخش كشاورزي را در نظر ندارند.

 

«مصطفي» حدودا 50 سال و راننده تاكسي سرويس در تهران است و به گفته خودش هر روز، روزنامه مي خواند. او مي گويد: «تا زماني كه آب تصفيه شده قابل خوردن از آب شست وشو جدا نشود، هميشه كمبود آب داريم. در دوبي ديده ام كه مردم آب خوردن را مي خرند و آب لوله كشي فقط براي شست وشو است.» اما او درباره مصرف آب در كشاورزي اطلاعات زيادي ندارد. مي گويد: «فقط شنيده ام كه كشاورزان بيش از اندازه آب مصرف مي كنند. در روستاي پدري ام (روستايي در استان مركزي) مردم هميشه بر سر آب اختلاف دارند. يادم مي آيد از سال ها قبل اين اختلاف هميشه وجود داشته. آن زمان زمين هاي كشاورزي مردم بسيار كمتر از حالابود و آب هم بيشتر بود و مردم هم بر سر آب اختلاف داشتند. حالازمين هاي كشاورزي 10 برابر شده و آب هم كمتر شده. با اين همه زمين بيشتر، وضع زندگي مردم روستا تغييري نكرده و چه بسا مشكلات اقتصادي شان بيشتر هم شده. هميشه فكر مي كردم وقتي زمين ها بيشتر شوند، مردم محصول بيشتري براي فروش داشته باشند و وضع مالي شان بهتر شود: اما اين طور نيست.»

 

«مهين»، ميانسال و خانه دار است. او اهل آذربايجان شرقي است اما در تهران زندگي مي كند. او هم مانند بسياري از آذري زبان ها پيگير وضعيت درياچه اروميه است. مي گويد: «مدت ها بود كه فكر مي كردم درياچه اروميه به خاطر مصرف زياد آب لوله كشي خشك شده است. اما چند وقت پيش كه برنامه مناظره را از تلويزيون ديدم، متوجه شدم كه درياچه اروميه به خاطر مصرف آب در كشاورزي در حال خشك شدن است.» او مي گويد: «هميشه به ما مي گفتند كه در مصرف آب صرفه جويي كنيد و در تلويزيون هم هميشه نشان مي دهند كه مثلاموقع مسواك زدن بايد شير آب را ببنديم. اينها بد نيست اما هيچ وقت نديدم كه تلويزيون تبليغي نشان بدهد و به كشاورزان بگويد تا كمتر آب مصرف كنند.»

 

«ليلا» 28 ساله و كارشناس ارشد بازرگاني است. او كارمند يك شركت خصوصي فعال در حوزه واردات و صادرات است و مي گويد كه علاقه يي به ديدن تلويزيون ندارد و ترجيح مي دهد اخبار را از طريق اينترنت و شبكه هاي اجتماعي مانند فيس بوك دنبال كند. مي گويد: «درباره كم آبي در اينترنت زياد خوانده ام. بيشتر مطالب مربوط به آب، درباره درياچه اروميه، زاينده رود و رودخانه كارون است. من و خيلي از دوستانم در فيس بوك مطالب مربوط به خشك شدن درياچه اروميه را خوانده ايم و فكر مي كنيم كه ساخت سدها باعث شده تا اين درياچه خشك شود.» او مي داند كه بيشترين مصرف آب در بخش كشاورزي است و مي گويد: «بسياري از كساني كه در شبكه هاي اجتماعي هستند اطلاعات زيادي درباره مصرف آب ندارند. در يك گزارش خواندم كه با همين مقدار آبي كه در زمين هاي كشاورزي مصرف مي شود مي توانيم سه تا چهار برابر محصول كشاورزي توليد كنيم اما بايد براي اين كار، روي زمين هاي كشاورزي و وسايل آبياري تحت فشار سرمايه گذاري كنيم. اما دولت به جاي اين كار سد مي سازد.»

 

اما هدررفت مستقيم آب در زمين هاي كشاورزي، تنها بخشي نيست كه باعث از دست رفتن منابع آب مي شود. بخشي از آب، به طور غيرمستقيم و از طريق ضايعات محصولات كشاورزي هدر مي رود. سازمان ميادين ميوه و تر بار تهران اخيرا اعلام كرد كه در حدود 30 درصد محصولات كشاورزي پيش از رسيدن به دست مصرف كنندگان تبديل به ضايعات مي شوند. روش هاي سنتي بسته بندي و انتقال محصولات از زمين هاي كشاورزي تا فروشگاه ها، باعث افزايش حجم ضايعات شده اند.

 

«كريم» 22 ساله است و در يكي از ميادين ميوه و تر بار در شرق تهران به عنوان فروشنده مشغول به كار است. او مي گويد كه حدود يك پنجم از ميوه و سبزيجاتي كه براي فروش به ميدان ميوه و تر بار مي رسد، يا به كلي از بين رفته اند يا آنكه به فروش نمي رسند و دور ريخته مي شوند. او مي گويد: «از صد كيلو كاهويي كه براي ما مي رسد، مجبوريم حدود 20 كيلو را دور بريزيم چون اين كاهوها بدون هيچ وسيله و بسته بندي در وانت گذاشته مي شوند و تا به اينجا برسند، بسياري از آنها له شده و غيرقابل استفاده شده اند. كلاكاهو و سبزيجات ضايعات زيادي دارند و فروشنده ها مي دانند كه اگر نتوانند امروز تمام كاهوها و سبزي هايشان را بفروشند، بايد آنها را دور بريزند به خاطر همين، مقدار كمي را هر روز به مغازه شان مي آورند.» او مي گويد ضايعات ميوه نيز نسبتا زياد است: «بعضي ميوه ها كلاضايعات زيادي دارند. مثلاسيب ميوه يي است كه اگر درست نگه داشته شود، بدون يخچال، تا چند روز قابل نگهداري است اما اگر به آن ضربه بخورد، لكه دار مي شود و مشتري آن را نمي خرد. ولي بعضي ميوه ها مثل آلو يا انجير را فقط يكي، دو روز مي توان نگه داشت. زود شكل شان تغيير مي كند و خريداري ندارند. گوجه فرنگي و خيار هم ضايعات زيادي دارند. كافي است، هر روز كه ميدان ميوه و تر بار تعطيل مي شود، سري به سطل آشغال هاي جلوي ميدان بزنيد. مي بينيد كه سطل ها پر از ضايعات ميوه و سبزي هستند.»

 

با وجود اين ضايعات گسترده و هدررفت بالاي آب در كشاورزي، اما هنوز تبليغات كاهش مصرف آب، در صرفه جويي مصرف آب لوله كشي خلاصه مي شود. هنوز وزارت نيرو و وزارت جهاد كشاورزي اقدامات خاصي را براي تغييرات فرهنگي در اين زمينه انجام نداده اند.

 

درويش مي گويد: «در بخش آب شرب گفته مي شود كه تنها در تهران ميزان هدررفت سالانه آب برابر درياچه سد كرج است. اگر در پايتخت وضعيت به اين شكل است، ببينيد در بقيه شهرها به چه صورتي است. با اين حال مجموع مصرف آب شرب در كشور سالانه حدود شش ميليارد مترمكعب است در حالي كه در بخش كشاورزي 90 تا 94 ميليارد مترمكعب آب مصرف مي كنيم.»

 

به نظر مي رسد، تغيير روش هاي آبياري و افزايش راندمان آبي زمين ها كشاورزي، مهم ترين اقدام براي مقابله با بحران آب در ايران باشد. بحراني كه در صورت به وقوع پيوستن پيش بيني هاي ناسا، ابعاد مخرب آن چند برابر خواهد شد.

 

«عيسي كلانتري» دبيركل خانه كشاورز بخشي از اين بحران را در چهارمين كنگره سراسري خانه كشاورز بازگو كرد. او گفت: «در صورت ادامه برداشت بي رويه از منابع آب، تا ؟سال ديگر، ؟ميليون نفر از جمعيت در اثر تشنگي مي ميرند.» به گفته كلانتري در سال گذشته 1391، ؟درصد نياز غذايي كشور در كالاهاي اساسي از خارج وارد شده است كه كاهش شديد منابع آب علت آن بوده است. به نظر مي رسد، در سال هاي آينده مهم ترين محور در تصميم گيري هاي توسعه در ايران موضوع آب و بحران آن باشد. موضوعي كه اگرچه نظر دولت يازدهم را به خود جلب كرده، اما با توجه به محدوديت هاي هميشگي اقليم ايران، هيچگاه در صدر اولويت ها قرار نگرفته و ارزش هاي واقعي منابع آب و ضرر و زيان هاي اقتصادي ناشي از تحديد آن به طور واقعي در معادلات توسعه در نظر گرفته نشده است. بايد منتظر ماند و ديد كه «حسن روحاني» رييس جمهوري يازدهم كه در نخستين حضورش در شوراي عالي آب، دولتش را پيگير جدي حل بحران آب دانسته بود، چه اقداماتي را براي خروج كشور از اين بحران جدي انجام خواهد داد.

 

  

 پایان پیام/.

 

چیلر،تراکمی، جذبی،نیروگاه، نظام ، گاز، مخزن، نفت،
Comments (0)
Add Comment