به گزارش تاسیسات نیوز، «توسعه میادین مشترک نفتی» در حالی یکی از مهمترین اولویتهای وزارت نفت در دولت دوازدهم اعلام شده است که به نظر میرسد تجربههایی که در توسعه میادین مشترک در نقاط مختلف کشور به دست آمده، چراغ راهی برای دستیافتن به این اولویت باشد.
میدان گازی مشترک پارس جنوبی از جمله تجربههایی است که نشان داد چگونه یک کشور همسایه در غیاب مدیریت صحیح بر پروژهها در کشور، میتواند سهم خود از مخازن مشترک را افزایش داده و شریک را جا بگذارد. در واقع در شرایطی که ایران در انتهای دولت اصلاحات و با وجود اینکه یازده سال دیرتر از قطر آغاز به بهرهبرداری از مخزن مشترک گازی کرده بود، توانست با بهرهمندی از توان شرکتهای بزرگ بینالمللی و شرکتهای داخلی سهم خود از این مخزن را به میزان برداشت قطر نزدیک کند، در سالهای بعد ورق به شکل دیگری برگشت.
در واقع با تشدید تحریمهای غرب علیه ایران و اصرار بر بینیازی از سرمایه و تکنولوژی خارجی، اتفاقی که رخ داد در هم پیچیده شدن سرنوشت پروژههای افزایش برداشت از پارس جنوبی و ناتمام ماندن آنها و همچنین سبقت قطر از ایران در زمینه برداشت نفت و گاز از مخزن مشترک پارس جنوبی بود. این روند تا روی کار آمدن دولت یازدهم، اجرای برجام و برنامهریزی برای اتمام فازهای ناتمام در پارس جنوبی ادامه داشت.
بعد از چهار سال فعالیت بیوقفه در پارس جنوبی، ایران سرانجام در فروردین 96 توانست برداشت روزانه گاز در سمت ایران را به قطر برساند. این موفقیت در حالی رقم خورد که در هر حال برداشت تجمیعی قطر از مخزن پارس جنوبی، با فاصلهای بسیار بیشتر از برداشت تجمیعی ایران از این مخزن مشترک قرار دارد؛ فاصلهای که بازتاب روشن تعللهای گذشته در توسعه سمت ایرانی میدان است. چنین تجربهای در میادین مشترک نفتی نیز وجود دارد.
منطقه غرب کارون، مخزن بزرگی از نفت که با عراق مشترک است؛ دیگر تجربهای است که نشان میدهد کشور مقابل بیهیچ وقفهای از طریق همکاری با شرکتهای بینالمللی مطرح، تمام تلاش خود را برای افزایش برداشت به کار میبندد.
بنابراین در سالهایی که تحریمهای غرب علیه ایران مانعی بزرگ برای توسعه این میادین به شمار میرفت، حالا که توافقنامه بینالمللی برجام اجرایی شده است، در حالی فرصتها برای توسعه میادین مشترک در غرب کارون مناسب ارزیابی میشود که باید امیدوار بود تعللهای گذشته در جذب سرمایه برای توسعه این میادین تکرار نشود. این امیدواری اما در حالی وجود دارد که هنوز هم نشانههایی از اختلاف در واگذاری این میادین به سرمایهگذاران خارجی مشاهده میشود.
این اختلاف که از سوی شرکتهای مدعی اجرای کار در داخل کشور مطرح میشود، در حالی است که مقایسه وضعیت میدانی مانند یاران (یکی از میادین نفتی دشت آزادگان) که پیمانکار آن یک شرکت ایرانی است، با شرایط بخش عراقی آن که از سوی شرکتهای مطرح بینالمللی توسعه یافته، نشان از کاستیهایی در سمت ایران دارد.
در واقع اگرچه شرکتهای ایرانی توان حفاری و برداشت نفت را دارا هستند، اما نکتهای که در این میان شرکتهای ایرانی را از شرکتهای بینالمللی متمایز میکند، کمبود امکانات و تکنولوژیهای روز دنیا برای توسعه یک میدان است.
به این ترتیب در حالی عراق با حداکثر توان از میدان مشترک نفتی با ایران که در آنجا «مجنون» خوانده میشود، نفت برداشت میکند که میدان «یاران» در ایران همچنان از برنامههای تولید عقب است. کارشناسان پیشبینی میکنند برنامه تولید روزانه 80 هزار بشکه نفت خام از میدان یاران تا پایان امسال، در بهترین حالت به 55 هزار بشکه در روز برسد.
این در حالی است که عراق به بهرهمندی از تکنولوژیهای روز دنیا و تجربیات شرکتهای بینالمللی، سهم و در نتیجه درآمد بیشتری از میادین مشترک نفتی نصیب خود میکند. در حال حاضر میدان یاران شمالی روزانه کمتر از 30 هزار بشکه در روز تولید دارد و یاران جنوبی نیز اگرچه قرار بوده روزانه 70 هزار بشکه تولید نفت داشته باشد اما هنوز هیچ برداشتی از آن نشده است.
انتهای خبر