«زاينده رود»، زاينده بود

سامان يکي از شهرستان هاي استان چهارمحال و بختياري است. اين شهرستان در فاصله ۲۲ کيلومتري شمال شرقي شهرکرد قرار دارد. شهر سامان به دليل قرار گرفتن در حاشيه زاينده رود از زمينه مناسبي براي کشاورزي، باغ داري و جذب گردشگر برخورداراست. به ويژه به خاطر دارا بودن يک اثر تاريخي بر روي زاينده رود به نام پل “زمان خان”.

 

 

 

 

به گزارش تاسیسات نیوز، به نقل از خراسان، پل “زمان خان نفر” يکي از بناهاي با ارزش و قديمي شهرستان شهرکرد است که داراي ۲ دهانه ، ۳۰ متر طول و ارتفاع ۱۲ متر است. پل زمان خان در نزديکي شهر سامان بر روي رودخانه زاينده رود بر روي ۳ پايه سنگي طبيعي بنا شده و زماني که دريچه هاي سد زاينده رود باز است، جريان خروشان آب از زير اين پل مي گذرد و به سمت باغ هاي پايين دست مي رود. در دو طرف رودخانه پس از پل تا پيچ رودخانه، تأسيسات رفاهي اقامتي براي گردشگران و مسافران احداث شده و روي تپه هاي دو طرف ويلا سازي گسترده اي صورت گرفته است. روي پل نيز بازارچه اي احداث شده که محصولات محلي به مسافران عرضه مي کند.

 

با ديدن اين تأسيسات و ساخت و سازها متوجه برخي نگراني ها براي آلوده شدن آب زاينده رود مي شوم. به راستي فاضلاب اين همه ويلا و مغازه کجا مي رود؟

 

وقتي اين سوال را از چند تن از باغ داران سامان مي پرسم مي گويند: اغلب ويلاها چاه دارند. تازه مگر حجم فاضلاب آن ها چقدر است که مسئولان اصفهان نگران اين آلودگي هستند.

 

“غلامعلي رئيسي” يکي از کشاورزان آن منطقه نيز که در حال آبياري به روش غرقابي زمينش است در پاسخ اين سوالم که چرا از روش آبياري تحت فشار استفاده نمي کند، مي گويد: ما ساليان سال است به همين روش کشاورزي مي کنيم. اين رودخانه هم از “کوهرنگ ما” سرچشمه مي گيرد. ما نمي گوييم آب زاينده رود فقط براي ما باشد ولي حق داريم سهم اجدادي خود را از آن برداريم وگرنه کشاورزي و ميراث پدرانمان از بين مي رود.

 

“اميرعلي دهکردي” نيز باغ داري است که مي گويد: زاينده رود را کرده اند گوشت قرباني. همه از آن سهم مي خواهند و در اين بين چهارمحال و بختياري را فراموش کرده اند. جايي که زاينده رود در آن زاده مي شود.

 

از او نيز در باره اين که چرا هنوز باغش را به روش سنتي آبياري مي کند مي پرسم. در پاسخ مي گويد: باغ هاي ما درست در جوار رودخانه است. دليلي ندارد اين کار را بکنيم. ضمن اين که آب اضافه دوباره به سفره هاي آب زيرزميني بازمي گردد.

 

ولي آيا جهادکشاورزي استان به آن ها براي تعويض سيستم آبياري شان فشار نمي آورد؟ اين باغ دار در پاسخ مي گويد: چند بار ما را تشويق به اين کار کرده اند ولي فشار نمي آورند.

 

در ادامه سفرم تا آن جا که مي شود در حاشيه رودخانه جلو مي روم ولي به جايي مي رسم که سيم خاردار مسير را مسدود کرده است و تا جايي که چشم کار مي کند باغ است و ويلا.

 

و سرانجام اصفهان

 

و در ادامه مسير سرانجام به شهر اصفهان مي رسم. شهري که درست يا غلط، بيشتر ايرانيان زاينده رود را در کنار نام آن مي شناسند. به همين دليل است که اصفهان بدون زاينده رود براي هيچ کس حتي خود اصفهاني ها قابل تحمل نيست. اصلا مگر مي شود “سي و سه پل” و “پل خواجو” را بر بستر خشک زاينده رود تصور کرد؟ متأسفانه اين تصويري است که طي 5 سال گذشته در اغلب ماه هاي سال با آن مواجه بوديم. مسافران نوروزي امسال نيز که به اصفهان سفر کردند، همگي نااميد بازگشتند چون به جاي جريان زيباي زاينده رود، بستر خشک و تف ديده اين رود از آن ها استقبال کرد. من نيز تابستان سال گذشته که به اين شهر آمدم، دلم خيلي گرفت. چون به جاي آب، گوسفند در بستر زاينده رود مي چريد يا کودکان در آن فوتبال بازي مي کردند.

 

اما از حدود 19 فروردين ماه سال جاري، پس از آن که مأموران شهرداري در تلاشي چشمگير بستر خشک رودخانه را از زباله ها پاک کردند، جريان زاينده رود پس از باز کردن دريچه هاي نيروگاهي و کشاورزي سد زاينده رود، آرام آرام در ميان استقبال و شادي شهروندان اصفهاني به اين شهر رسيد و زندگي دوباره در آن جريان يافت. همچنان که وقتي به کنار رودخانه مي روم روي پلکان پل خواجو مردم بسياري را مي بينم که کفش ها را در آورده و پاي در آب گذاشته اند. گويي تازه قدر اين آب را مي دانند. در تمام طول مسير از “پل فلزي” تا “پل آذر” و پس از آن سي و سه پل و پل خواجو، مردم را مي بيني که در کنار آب نشسته اند. حتي بعضي ها پاچه هاي شلوار را بالا زده و وارد آب شده اند.

 

با چند نفر از اين شهروندان در باره زاينده رود صحبت مي کنم. “سعيد خليليان”دانشجوي مهندسي برق که پاهايش را در آب گذاشته مي گويد: چرا مردم اصفهان، از برکات رودخانه زاينده رود، اين موهبت خدادادي، بايد با مشقات فراوان و رضايت و امضاي مديران و مسئولان و. . . بهره مند شوند، در صورتي که اقتضاي هميشگي اقليم اصفهان، برخورداري از رودخانه جوشان و خروشان زاينده رود بوده است.

 

“عماد نصيري”شهروند ديگري که حدود 50 سال دارد مي گويد: هر وقت کنار رودخانه مي آيم ياد سال هاي نه چندان دوري مي افتم که زاينده رود پرآب در گستره اصفهان سرسبز، خودنمايي مي کرد. ولي متاسفانه حالا به خاطر کم لطفي مسئولان، بايد شاهد خشک شدنش باشيم و روزي را که پس از مدت ها، زنده مي شود جشن بگيريم.

 

شهروند ديگري نيز مي گويد: اکنون که زاينده رود براي بار ديگر حياتي دوباره يافته است و شادي را به ميان مردم آورده بايد مردم چهارمحال و بختياري و اصفهان با تدبير و درايتي دوچندان در حراست از جريان آن کوشا باشند و صرفه جويي را سرلوحه کارهاي خود قرار دهند تا مبادا ديگر شاهد خشک شدن اين رودخانه زيبا باشيم .

 

برايم جالب است که در جريان صحبتم با چندين تن ديگر، هيچ کس به اختلافات موجود بين مسئولان و کارشناسان ۲ استان چهارمحال و بختياري و اصفهان اشاره نمي کند. حس خوبي دارم از اين که مردم شهر اصفهان هنوز درگير اين اختلافات نشده اند.

 

نارضايتي اهالي شرق اصفهان

 

اما اوضاع در همه جاي استان اصفهان اين گونه نيست. اواسط بهمن ماه سال گذشته بود که کشاورزان شرق اصفهان با ابراز نارضايتي حتي باعث پديد آمدن درگيري هايي شدند.

 

اين کشاورزان هنوز هم معتقدند در حالي که کشاورزي روستاهاي شرق اصفهان از منطقه”خوراسگان” تا “ورزنه”به علت بي آبي تعطيل شده و آن ها بيکار هستند ، انتقال آب از اصفهان به يزد اشتباه است. در دوران رياست جمهوري خاتمي بود که بحث انتقال آب زاينده رود به يزد و استفاده کشاورزان يزدي از اين آب به گوش رسيد.

 

اين طرح در ابتدا با مخالفت شديد اصفهاني ها به ويژه کشاورزان شرق اصفهان همراه شد اما سرانجام دولت وقت با دادن اطمينان به کشاورزان و جلب نظر آن ها کار خود را انجام داد و پس از لوله گذاري، آب زاينده رود از اصفهان به يزد منتقل شد.

 

هرچند قرار بود اين آب تنها براي مصرف کشاورزي به يزد منتقل شود اما به گفته برخي کارشناسان رفته رفته صنايع اين استان هم از اين آب بهره بردند. اين جريان ادامه داشت تا آن که در سال هاي گذشته به دليل خشک سالي زاينده رود، کشاورزان شرق اصفهان براي کشت محصولات خود با مشکل کمبود شديد آب مواجه شدند به طوري که بسياري از آن ها دست از کشاورزي کشيدند يا به شغل هاي کاذب روي آوردند يا براي کار به شهرهاي اطراف مهاجرت کردند.

 

با بالا گرفتن خشکسالي و کم آبي، کشاورزان خشمگين شرق اصفهان، لوله انتقال آب زاينده رود به استان يزد را شکستند تا از اين طريق هم مانع انتقال آب به اين استان در شرايط خشکي زاينده رود شوند و هم به مسئولان اين پيام را بدهند که در بازگرفتن حق طبيعي خود جدي و مصمم هستند.

 

وقتي به سمت”خوراسگان”مي روم تا با چند تن از کشاورزان منطقه صحبت کنم، با وجود جريان داشتن آب، هنوز نگراني ها احساس مي شود.

 

يکي از اين کشاورزان مي گويد: در زمان احداث تونل اول کوهرنگ، پدران ما هر من گندم را ۱۷ ريال مي فروختند و راضي بودند. ولي حالا هيچ آبي از اين تونل به ما نمي رسد اين درحالي است که شخص من حدود 150جريب زمين با ۶ فرزند دارم که شغل همه ما کشاورزي است. ولي با خشک شدن زاينده رود به زودي همه ما بيکار خواهيم شد.

 

وي ادامه مي دهد: اکنون همه ما کشاورزان براي احقاق حق خود آمده ايم و بارها تقاضاي رسيدگي به وضعيت کشاورزان را داشته ايم که انتظارداريم به نتيجه برسيم.

 

يکي ديگر از اين کشاورزان نيز مي گويد: حدود ۱۰ سال است که از طريق طومار و مکاتبه با مسئولان اصفهان و هيئت دولت و وزارت خانه هاي مربوطه مکاتبه کرده ايم اما جواب قانع کننده اي نگرفته ايم. آن طور که مشخص است برخي از مسئولان اصفهاني نمي خواهند مشکلات ما را به مسئولان بالادستي خود در تهران برسانند.

 

باغ داري هم که مدعي است باغش به طور کامل خشکيده است، مي گويد: متاسفانه به دليل نبود آب، سرمايه کشاورزان بي ارزش شده و کسي زمين ما را خريداري نمي کند. هيچ کاري هم نداريم که انجام دهيم. سرمايه کشاورزان فقط همين زمين است که ديگر ارزش فروش ندارد.

 

همچنين کشاورز ديگري با اشاره به اين که ۳ هکتار زمين دارد که هم اکنون اين زمين ها کشت نمي شود مي گويد: ما حدود 10کشاورز هستيم و 1800 اصله درخت داريم که همه اين درخت ها به علت خشک سالي خشکيده است.

 

يکي از دامداران منطقه نيز مي گويد: من حدود 400 گوسفند داشتم که به علت خشک سالي همه آن ها را فروختم و اکنون ديگر هيچ ندارم. حتي چاه هاي آبي با عمق 270 – 300 متر نيز در منطقه ما خشک شده است.

 

آن گونه که کشاورزان منطقه شرق اصفهان مي گويند برخي از آن ها علاوه بر فروش ادوات کشاورزي خود حتي بخشي از جهيزيه فرزندان خود را نيز براي امرار معاش فروخته اند.

 

مسئولان چه مي گويند؟

 

در اين بين شايد پاسخ همه سوالات مردم نزد مسئولان آب منطقه اي ۲ استان اصفهان و چهارمحال و بختياري باشد. پس به سراغ آن ها مي روم.

 

مهندس”بصيرپور”مدير دفتر بهره برداري و نگهداري از تأسيسات آبي آب منطقه اي اصفهان در اين باره مي گويد: زاينده رود ۲ دوره خشک سالي شديد را پشت سر گذاشته است. يکي از سال 1377 تا 1380 که براي اولين بار پس از احداث سد، زاينده رود خشک شد و ديگري از سال 1386 تا کنون که همچنان ادامه دارد و ميانگين آبي که وارد سد زاينده رود مي شود نسبت به ميانگين بلند مدت، به شدت کاهش يافته است.

 

وي مي گويد: درست يا غلط، مسئولان آب شرب ۴ استان مرکزي را به اين رودخانه وابسته کرده اند. استان اصفهان، استان چهارمحال و بختياري، استان يزد (شهرهاي يزد، ميبد و اردکان) و استان مرکزي (شهر دليجان). همچنين صنايع زيادي به اين آب وابسته هستند از جمله ذوب آهن، فولاد مبارکه، پالايشگاه، نيروگاه و پلي اکريل. کشاورزي ۲ استان چهارمحال و بختياري و اصفهان نيز طبق «طومار شيخ بهايي» وابستگي 400 ساله اي به اين آب دارد که اکنون درگير بحران شده است.

 

بصيرپور دلايل عمده بروز اين بحران را بر مي شمارد: اولين عامل خشک سالي است. عامل دوم نيز توسعه نامتوازن زمين هاي کشاورزي، باغ ها، صنايع و مصرف شرب در حوزه است. به گونه اي که طي سال هاي اخير ميزان مصرف 600 ميليون متر مکعب در سال از متوسط منابع موجود بيشتر بوده است که در صورت ادامه اين روند، در سال 1410 به يک ميليارد متر مکعب خواهد رسيد.

 

وي به عوامل بعدي اشاره مي کند و مي گويد: به هم خوردن مديريت يکپارچه آب زاينده رود عامل بعدي است. زيرا بخش عمده منابع در چهارمحال و بختياري قرار دارد ولي بخش عمده مصرف در ۳ استان ديگر. با مستقل شدن مديريت هاي منابع آب، در استان چهار محال و بختياري تعداد ايستگاه هاي پمپاژ آب در شاخه هاي زاينده رود به شدت افزايش يافت. عامل چهارم نيز تغيير اقليم است. به اين صورت که”ضريب برفي”(ميزان برف نسبت به کل بارش ها) کاهش ولي بارش هاي ديگر افزايش يافته است. زمان بارش ها نيز تغيير کرده و دماي هوا هم افزايش نسبي داشته است.

 

بصيرپور توضيح مي دهد که حدود 93 درصد حوزه زاينده رود در استان اصفهان و فقط 7 درصد در چهارمحال و بختياري است. از طرف ديگر چهارمحال و بختياري فقط 2 درصد استفاده کنندگان از اين آب را در خود جاي داده ولي سالانه حدود 150 ميليون مترمکعب يا حدود 11 درصد از اين آب برداشت مي کنند که در سال هاي خشک اين ميزان را حتي به 17 درصد هم رسانده اند در حالي که ما مجبور شده ايم حقابه کشاورزان اصفهاني را کاهش دهيم و يا کاملا قطع کنيم. به همين دليل در سال 1390 تا 1391 حدود يک ميليون اصله درخت در استان خشک شد.

 

از وي در باره حفر 7620حلقه چاه در حوزه زاينده رود مي پرسم. بصيرپور پاسخ مي دهد: ما صرفا براي تخصيص هاي وزارت نيرو مجوز حفر چاه مي دهيم. اکثر دشت هاي استان جزو دشت هاي ممنوعه يا ممنوعه بحراني است. ولي انکار نمي کنيم که حفر چاه هاي غير مجاز ادامه دارد زيرا بازرسي و کنترل سرزمين به اين بزرگي و وسعت بسيار دشوار است.

 

ولي آيا مسئولان مديريت آب استان اصفهان همين موارد را با مسئولان استان چهارمحال و بختياري در ميان گذاشته اند؟ مدير دفتر بهره برداري و نگهداري از تأسيسات آبي آب منطقه اي اصفهان در پاسخ مي گويد: جلسات زيادي با کارشناسان آن ها داشته ايم. ما مي توانيم با کارشناسان آن ها به تفاهم برسيم ولي ورود سياسيون به بحث، کار را دشوار کرده است. در واقع برخي ها بحث را از عرصه کارشناسي خارج و به ورطه لج و لج بازي و سياسي کاري و سود جويي هاي قومي مي کشند.

 

از وي در باره خط قرمز آب درياچه سد زاينده رود مي پرسم و قول استاندار مبني بر جاري بودن آب به مدت 90 روز. وي در پاسخ مي گويد: ما بر اساس شاخص هاي خودمان کار مي کنيم. خط قرمز ما براي بستن دريچه هاي سد در پايان ارديبهشت، رسيدن به حجم 300 ميليون متر مکعب است و در پايان پاييز، رسيدن به 170 ميليون متر مکعب.

 

براي دريافت نظرمسئولان آب منطقه اي شهر کرد و پاسخ هاي احتمالي به موارد مطرح شده با مهندس “فاطمي” مدير امور آب شهرستان شهرکرد گفت وگو مي کنم. وي ادعاهاي مطرح شده مسئولان آب منطقه اي اصفهان را رد مي کند و مي گويد: هرگونه اقدامي در زمينه پمپاژ آب زاينده رود در چارچوب قوانين، مقررات و تخصيص هاي ابلاغي وزارت نيرو بوده است. ضمن آن که عمده مجوزهاي احداث ايستگاه هاي پمپاژ در زماني صادر شده که آب منطقه اي چهارمحال و بختياري و اصفهان يکي بود.

 

وي اضافه مي کند: در همان زمان ميزان “هيدرو مدول” مصوب به ازاي هر هکتار 4/0 ليتر در ثانيه بود که هنوز هم با توجه به مصوبات و فرسودگي تجهيزات مورد استفاده، اين ميزان اگر کاهش نيافته باشد، افزايشي نداشته است.

 

مهندس فاطمي با بيان اين مطلب که به ازاي هر يک ميليمتر بارندگي در ارتفاعات کوهرنگ، يک ميليون متر مکعب آب به زاينده رود افزوده مي شود مي گويد: هم اکنون ميزان برداشت کشاورزان استان چهارمحال و بختياري از زاينده رود حدود 65 ميليون متر مکعب است که تقريبا معادل همين مقدار توسط چشمه هاي زير دست سد زاينده رود مجدد به رودخانه افزوده مي شود ولي در محاسبات ارائه شده توسط مسئولان استان اصفهان اين حقيقت ناديده گرفته شده و ما انتظار داريم اين مورد در محاسبات لحاظ شود.

 

وي درباره گسترش بي رويه باغ ها در استان و نيز هدر دادن آب زاينده رود توسط کشاورزان و باغ داران به ميزان 10 و حتي 17 درصد کل آب اين رودخانه مي گويد: چنين ادعايي صحت ندارد. کل برداشت ما از آب زاينده رود در بدبينانه ترين حالت 5 درصد بيشتر نبوده و نيست. ضمن آن که باغ ها طبق اصول خاصي احداث و سيستم آبياري تحت فشار در آن ها اجرا مي شود. به جرأت مي گويم که 85 تا 90 درصد باغ هاي حاشيه اين رودخانه در استان به سيستم آبياري قطره اي تجهيز شده اند و راندمان آبياري به 80 تا 90 درصد افزايش يافته است.

 

گفته هاي اين مقام مسئول در حالي مطرح مي شود که طبق جدول هاي ورودي و خروجي آب به سد زاينده رود و مصرف آب توسط مردم استان چهارمحال و بختياري مويد اين ادعاهاست.

 

وي توضيح مي دهد: با اجراي سيستم هاي آبياري تحت فشار و فرهنگ سازي هاي صورت گرفته، سرانه درآمد در استان بسيار افزايش يافته است و آب با ارزش افزوده بالايي برداشت مي شود.

 

از وي در باره 7620 حلقه چاهي که به گفته رئيس انجمن حمايت از کشاورزان اصفهان در حريم رودخانه زاينده رود حفر شده مي پرسم. مهندس فاطمي مي گويد: هر چه هست در منطقه خودشان است. به جرأت مي گويم کل تعداد چاه هاي غير مجاز ما در استان به 20 عدد هم نمي رسد.

 

وي همين ادعاهاي کذب را دليل اعزام نيروهاي متخصص يک شرکت ناظر به دو استان مي داند و مي گويد: در پي همين اختلافات کارشناسي، وزارت نيرو شرکتي را مأمور نظارت، بازرسي و بررسي موضوع کرده است که با آمدن آن ها ما کليه مستنداتمان را ارائه مي کنيم که خود گوياي همه چيز است.

 

مدير امور آب شهرستان شهرکرد نيز همچون مدير دفتر بهره برداري و نگهداري از تأسيسات آبي آب منطقه اي اصفهان خواستار نشست هاي صرفا کارشناسي با حضور کارشناسان خبره دو استان مي شود و مي گويد: تا زماني که سياسي کاري و لج و لج بازي برخي مسئولان در نقشه راه زاينده رود تأثيرگذار باشد به جايي نخواهيم رسيد و بحران بيش از پيش مي شود.

 

وي تأکيد مي کند: هم اکنون دشت شهرکرد به دليل خشک سالي و کاهش بيش از حد سفره هاي آب زير زميني در حال نشست است و ما اين هشدار را بارها به مسئولان داده ايم . به همين دليل قرار بود از محور “بن”-“بروجن” به اين دشت آب رساني کنند که حدود 200 ميليارد تومان هزينه براي آن برآورد شده بود ولي تا کنون فقط 36 ميليارد تومان به آن تخصيص داده اند.

 

دارم فکر مي کنم شايد حق با”رمضانعلي دهکردي” کشاورز کهن سال فارساني باشد. او که وقتي شنيد براي چه به اين سفر آمده ام، آخرين پک را به چپق قديمي اش زد و گفت: آب نعمت خداست. احترام دارد، ارزش دارد. آب تا وقتي که به صورت طبيعي و با نام خدا منتقل شود، برکت دارد. آبي که با لوله آهني و پمپ و سيم و برق و دعوا منتقل شود، برکت ندارد. گندمش بي برکت است. زمينش بي برکت است. کشاورزش هم بي خير مي شود.

پایان پیام/.

 

 

Comments (0)
Add Comment