به گزارش تاسیسات نیوز، آخرین قسمت از مصاحبه با مهندس سرخابی را در زیر میخوانید:
ما تصمیم گرفتیم ازآنجاکه به دیزل اضطراری نیاز داریم یک کوره هم متناسب با دیزل اضطراری خریداری کنیم.بعد متناسب با اینها از خط تولید بهرهبرداری کنیم و نیروها را آموزش دهیم.
بعدازاینکه پرسنل آموزش دیدند و وارد بازار شدند و تمام مسائل بنیادی برای مجموعه حل شد آنگاه سیستم را ارتقا دهیم. بعد از دو سال اینهایی که قطعات ما را تولید میکردند در نمایشگاه شروع به بازاریابی کردند.
در این موقع بود که پروسه خرید برق۳/۱ مگاواتی را شروع کردیم و بالای یک و نیم میلیارد خرج کردیم تا برق ۳/۱ مگاواتی را بتوانیم خریداری کنیم.
بعد از خرید برق، که بهصورت اضطراری کار میکرد حالا باوجود برق احتیاج به کورههای با ظرفیت بالا داشتیم. دکتر عرب که مشاور متالورژ ماست و در ریختهگری است مشورت کردیم و ایشان یک نوع کوره دوال پیشنهاد دادند تا ما توانایی ریختهگری یک قطعه دو تنی را داشته باشیم خرید.
این نوع کوره را در ایران پی گیری کردیم و به این نتیجه رسیدیم که یک چنین کورهای در ایران تولیدنمیشود و تجربهای در این زمینه وجود ندارد. با توجه به اینکه از کوره ساز هم به دلایلی رضایت نداشتیم مجبور شدیم برای خرید این کوره به چین برویم.
اتفاقاً با یک کوره ساز خوب مواجه شدیم و یک کوره با مشخصاتی که میخواستیم خریداری کردیم و اتفاقاً همین هفته راهاندازی کورهها به اتمام رسید.
یعنی دو کوره یکتن را به ما تحویل دادندو ما توانستیم قطعات باارزش را برای شرکتهای رجاء نفت تولید کنیم. کار که به اینجا رسید من این مجموعه را به دکتر عرب و همکارانشان سپردم و فقط کار برنامهریزیهای کلان و بلندمدت را به عهده گرفتم ما الآن به مجموعهای احتیاج داشتیم که بتواند قطعات باکیفیت تولید کند و ماشینکاری را خوب انجام دهد.
به همین دلیل شرکت صنایع سنگین زرین کوپال پویا را راهاندازی کردیم. ما این شرکت را ابتدا به ثبت رساندیم. بعد زمینی را خریداری کردیم و سالنها را طراحی کردیم. ماشینآلات را وارد کردیم و گفتیم برای نمونه مینی لودر تولید کنیم.چون برآورد کردیم که اگر کشور وارد فاز سازندگی شود این مینی لودرها خیلی به کار میآیند و بازار فروش خوبی خواهند داشت.
الآن ما ۳ مدل را تولید میکنیم و نرمافزارهایی باقدرت اندازهگیری و دقت بسیار بالا کار طراحی این مدلها را انجام میدهند و بعد از طی مراحل مختلف که آنها هم با دقت بسیار بالا صورت میگیرد این لودرها تولید میشوند. در حال حاضر این کارخانه نقش فرزند کوچک مرا بازی میکند.
این حجم تولید داخلی چرا به خارج منتقل نشده است؟ چرا در ایران مانده اید؟
بهر حال شما علاقه به وطن و زادگاه را میتوانید در طبیعت نیز مشاهده کنید. حفظ وطن و زادگاه دارای اهمیت بسیار بالایی است. درواقع هویت یک فرد زادگاه و وطن اوست. انسان چنان به این مسئله وابستگی دارد که بودونبود او درگرو این مسئله است.
من همواره این شعر «چو ایران نباشد تن من مباد» را سرلوحه خوددارم و این اصلاً برای من یک شعار نیست.من به این باور ایماندارم.
وقتی شما این مسئله را نادیده بگیرید قطعاً جامعه شما دچار نابودی خواهد شد. وقتی ناسیونالیست ملی از بین برود این میشود که جسم آن کودک را آنگونه در ساحل میبینیم و این صحنه توهین به شرف انسان بود.
من برای ایران و ایرانی فوقالعاده ارزش قائلم و ایرانی برای من یک موجود باشرف با پیشینه چند هزارساله است. در مقابل مخاطراتی که در طی دورانها، اجداد ما با آن مواجه میشدند هیچگاه تن به خفت و خواری ندادند مغول را ما در این سرزمین به محمد خدابنده بدل کردیم و این نشان از شرف ایرانی است.
بههرحال تاریخ الآن در دستان ماست و صدسال آینده در مورد ما صحبت خواهند کرد. کسی که این مسئله را درک نکند، در حقیقت به مسئولیت انسان بودن خود واقف نیست. آنهایی که از این کشور کوچ میکنند، من میگویم که اینها مغز فروشی میکنند. واقعاً حیف نیست که این جوانان، به آمریکا و کانادا بروند و نوکری آنها را بکنند.
من این را توهین تلقی نمیکنم ولی کشور خود را از مغزهای متفکر خالی کردند. کسانی که این کار را کردند مطمئناً روی آرامش را نخواهند دید. من افراد زیادی را سراغ دارم که لحظهای در ایران بودن، آرزوی شب و روزشان شده است. من وقتی با جوانی که برای کار آمده، روبرو میشوم اولین چیزی که در ذهنم نقش میبندد این است که این انسان میخواهد شرافتمندانه زندگی کند و اگر این محیط فراهم نیست برای کار این جوان، درواقع بی عرضگی من و امثال من را میرساند که نتوانستیم برای این جوانان کار فراهم کنیم. من به این اصول پایبندم. به این اصل که برای مشتری خود ارزش قائلم.
هرگز در زندگی سعی نکردم آگاهانه از کارم کم بگذارم و این مسئله در ذهن مشتری تداعی شود که من سر او کلاه گذاشتهام. هرگز چنین کاری را در طول زندگی خود انجام نداده و نخواهم داد. خدا را گواه میگیرم که یک ریال مال حرام را وارد زندگی خود نکردهام. هیچگاه حسرت زندگی دیگران را نخوردهام که چرا من فلان ماشین یا فلان خانه را ندارم. البته این را هم بگویم که من درویش مسلک هم نیستم و سعی کرده ام که از این پولی که به دست میآورم به بهترین نحو استفاده کنم.
آرزوی من این است که دیدگاههای درست در مملکت حاکم شود. ما میتوانیم درهای کشور را ببندیم . یک مهندس چینی به من میگفت ما وقتی از دانشگاه فارغ التحصیل میشویم قسم میخوریم و برگه هایی را امضا میکنیم که تصمیمی برخلاف مصالح ملی نگیریم مهندسی که میخواهد چیلر بخرد اگر این کار را میتواند بکند که از برندهای داخلی این خرید را انجام دهد،کار درست را انجام داده و اگر این چیلر را از یک برند خارجی تهیه کند درواقع به دستور رهبر معظم انقلاب کار حرام انجام داده است چون این ۴۷۰ نفری که در کارخانه چیلر کار میکنند به مرور زمان بیکار میشوند.
یک مهندسی که میگوید جنس ژاپنی از جنس ایرانی بهتر است حرف عالمانهای نزده است. ما در ایران زندگی میکنیم. ما تجربه هشت سال دفاع مقدس و ۱۰ سال تحریم راداریم. به چه شکل باید انتظار داشته باشیم ماشین کرهای با ماشین ایرانی در یک رده قرار بگیرند.
ما مورد خشم و غضب دنیا قرار داریم .کشورهای جهان سوم مورد غضب غرب و کشورهای پیشرفته قرار دارند. آنها بقای خود را در چپاول کشورهای جهان سوم میبینند. حالا که میبینند ایران و هند و برزیل و چین درراه پیشرفت قرارگرفتهاند به تکاپو افتادهاند.
اگر ایرانخودرو، ماشین باکیفیت تولید کند دیگر بنز یا پژو یا بی ام و در ایران جایگاهی نخواهد داشت. وقتی ماشین داخلی را تضعیف میکنند، دارند هویت ایران و ایرانی را تضعیف میکنند. این فقر فرهنگی و خیانت به کشور است. این نشان میدهد که ما درزمینه ی آموزش در مدارس و دانشگاهها ضعیف عمل کردهایم. ما برای صنعت خود استراتژی نداریم و دچار روزمرگی شدهایم.
من بهعنوان یک شخص ثابت کردم که میشود. این مسائل بسیار تخصصی است. من نسبت به صنعت داخلی عرقدارم. و یک باور درونی دارم که به آن پایبندم. یک حس درونی دارم که به آن ایماندارم و تکامل خود را در آن میبینم من نمیدانم که این فرار مغزها تا کی ادامه مییابد و صنعت ایران به کدام راه میرود، ولی این را میدانم که در این عصر باید بسیار هوشیار بود. من کتابی را سی سال پیش خواندم .نام کتاب خاطرات مستر همفر بود.
یک جاسوس انگلیس که برای پیشبرد اهداف کشورش دست به همه کار میزد غرب با توسل به هر وسیلهای درصدد استعمار کشورهای جهان سوم است. ما باید هوشیار باشیم که متأسفانه این هوشیاری در جوانان ما پیدا نمیشود. ایرادی ندارد ما از غرب تکنولوژی یا قطعه بیاوریم ولی ایراد این است که خود را بفروشیم. یکی دیگر از مشکلات ما وزارت صنایع است.
در همه جای دنیا به تولیدکنندهها یارانه داده میشود نظیر چین و آمریکا . ولی در ایران این کار را که نمیکنند تازه بسیاری از مشکلات ریزودرشت را برای ما درست میکنند . بهعنوانمثال یکی از مدیران وزارت صنعت عنوان کرد که چه دلیلی دارد ما همهچیز را در ایران تولید کنیم. در بسیاری از موارد هزینه تولید یک جنس در ایران از هزینه واردات همان جنس از دیگر کشورها بیشتر است و این توجیه اقتصادی ندارد.
به ایشان گفتم آقای مهندس اگر این مسئله را موضوع انشا در مدارس قرار دهیم مطمئناً جوابی بهتر از جواب شما خواهند داشت. شما در محاسبات خود توان تولید در ایران را چقدر قیمتگذاری کردهاید.این قیمت پایین اجناس وارداتی در ابتدا به دلیل بیرون کردن تولیدکننده ایرانی از بازار رقابت است و بعد از اینکه مطمئن شدند رقیب ایرانی وجود ندارد حالا اجناس خود را باقیمتی بالاتر از تولیدکننده ایرانی به بازار ارائه کنند.
ضعف دیدگاه و جهانبینی مدیران و ضعف هویت ملی ما این معضلات را که امروز میبینید برای ما به وجود میآورد. در مورد لامپ میتوانیم یک مثال بزنم. در ایران سالیانه حدود ۱۰۰ میلیون قطعه لامپ مصرف میشود. تمام تولید تولیدکنندههای ایرانی ۲۰ میلیون قطعه لامپ میشود و حدود ۸۰ میلیون قطعه لامپ به کشور قاچاق میشود. من به مهندس هاشمی معاون وزیر صنایع گفتم من قول میدهم در یک سال ۵۰۰۰ نفر را استخدام کنم و محصول را تولید کنم به شرطی که شما محصول من را در بازار بفروشید. اگر میگویید که جنس ما گران است، چند اقتصاددان و استاد دانشگاه بیاوردید و قیمت تمامشده محصول را شما به ما بدهید و اگر از کیفیت ایراد میگیرید، این از ضعف دانش من است، کمک کنید تا سطح دانش تولیدکننده بالا برود. رشد اقتصادی یک کشور درگرو تولیدات آن کشور است.
مدیران اقتصادی ما نمیدانند که معنی اقتصاد این است که مغز و مواد اولیه وکاررا باهم جمع کنیم،اگر هزینه این ها صد تومان میشود، محصول با توجه به ارزش افزوده ۱۱۵ تومان محاسبه میشود.بنابراین اقتصادی که درچارچوب ارزش افزوده باشد،درتعریفات اقتصادی ما جایی ندارد.ولی با همه ی این تفاصیل من می گویم که هرکس باید معلم خودباشد.اگر کیفیت جنس تولیدی من پایین است باید تمام تلاش خودرا بکار ببندم تا این نقص را از بین ببرم. من وقتی یک قطعه تولیدی خودمان را دردست میگیرم واقعاً لذت میبرم.چون این قطعه به همت و تلاش همکاران من درکشورخودم تولیدشده و این برای من ارزشمند است.
در این سالهایی که پشت سر گذاشتهاید و سختیهایی که متحمل شده اید چه چیز به شما همیشه انگیزه داده است؟
واقعاً نمیشود فرمول خاصی را در من کشف کرد. من فکر میکنم شرایط کودکی و فرهنگ خانوادگی که کار و تلاش را در وجود من نهادینه کرده و باور به این مسئله که باید کارکرد و زحمت کشید.باور به تکامل اجتماعی ورشد اجتماع در من تأثیرگذار بوده است.
در روز معمولا چند ساعت کارمی کنید؟
من از ساعت۷صبح تا۹شب اینجا هستم ودرمنزل نیز۲ساعت مطالعه میکنم.
تعطیلات را چگونه میگذرانید؟
در ابتدای سالهایی که تولید را راهاندازی کرده بودم حتی نتوانستم سیزدهبدر نیز خانواده را بیرون ببرم ولی در این سالها اگر تعطیلاتی باشد یک باغچه کوچک در فیروزکوه دارم که آنجا سبزیجات مختلف کاشتهام و درخت گیلاس دارم که در موقع تعطیلات به آنجا میرویم.
آیا تابهحال صادرات داشتهاید؟
شما بهتر میدانید که صادرات یک شرایط ویژه میخواهد.بهعنوانمثال من در کانادا در مورد قیمت چیلر جذبی با آنها صحبت کردم که در هر تن در حدود۵۰۰یا۶۰۰دلار کانادا بود و چیلری که در ایران تولید میکنیم چیزی در حدود۲۵۰تا۳۰۰دلار است. ولی بهمحض اینکه بحث صادرات چیلرهای خودمان را پیش کشیدم با آن مخالفت کردند.چون بحث صادرات اصولاً یک بحث سیاسی است. وقتی امریکا درکنارشان است مطمئناً از ما خرید نخواهند کرد.آنها اصلاً میخواهند که ما همیشه به آنها محتاج باشیم. یکسری صادرات سنتی داریم مانند فرش و.. که آنها حسابشان جداست.
آیا به ورزش علاقه دارید؟
بله به ورزش کوهنوردی خیلی علاقه دارم. تابهحال ۲بار به قله دماوند رفتهام.اکثر کوههای منطقه را رفتهام،شبها به پیادهروی میپردازم. در ضمن به شنا هم علاقه دارم.
آیا به تلویزیون علاقه دارید؟
در حد روزی نیم ساعت که آنهم اخبار را دنبال میکنم.
آخرین کتابی که خواندهاید چه بوده است؟
یک کتاب به نام یادداشتهای مرحوم فروغی که به پاریس رفته بود. بهعنوان اولین نماینده ایران در سازمان ملل که تازه تأسیسشده بود و این کتاب را تازه تمام کردهام.
اگر بخواهیم عوامل موفقیت شما را نام ببریم به کدام عوامل میتوان اشاره کرد؟
ببینید شانس و یا بدشانسی برای هر فردی امکان دارد اتفاق بیفتد و بههرحال زندگی فراز و نشیب خواهد داشت. تمام رفتارها و سکنات از مهربانی و گذشت و بخشش گرفته تا کمال طلبی در تمام انسانها وجود دارد.مهم دیدگاه آن فرد نسبت به اتفاقات رویداده است که تفاوت انسانها را باعث میشود.
امروز رادیو و تلویزیون نقش بالایی در اتلاف وقت جوانان دارد. الآن من در شورآباد ۴کارخانه و در فیروزکوه ۳ کارخانه ایجاد کردهام دریغ از اینکه از طرف شهرداری یا فرمانداری ذرهای توجه به ما شود ویا اینکه بابت اینهمه زحمتی که کشیدهایم از مایک تشکر خشکوخالی بشود. امروز اقتصاد مبتنی برنفت باعث گرفتاریهای جامعه شده است. پول بدون زحمت باعث بیخیالی مدیران شده است.
آقای مهندس چه چیز باعث خوشحالی شما میشود؟
وقتی در انتهای ماه حقوق پرسنل را پرداخت میکنم واقعاً خوشحال میشوم هیچچیز نمیتواند جای آن را پر کند.در تمامی این سالها به خود میبالم که حتی برای یک ماه هم نشده حقوق پرسنل را نتوانم پرداخت کنم.همواره آرزو داشته ام این مملکت در صلح و آرامش باشد و این صلح مرا خوشحال میکند و آرزو دارم که افرادی در رأس امور قرار بگیرند که درک درستی از مسئولیت خود داشته باشند.
درطی این سالها آیا به خودتان کادو دادهاید؟
تابهحال چنین اتفاقی نیفتاده است.
ولی بهعنوانمثال همین کورهها که چندروز پیش کارشان به اتمام رسیددرشب آخر من از ساعت۹شب تا۷صبح بیدار بودم تا شاهد شروع به کار این کورهها باشم.به خاطر همین مسئله من تصمیم گرفتم از مدیران شرکت تشکر کنم.به همین منظور لیستی از مدیران ردهبالای شرکت تهیه کردم و دوست دارم که جشنی برگزار کنم دریکی از هتلها و بتوانم با دادن پاداش از زحمات این عزیزان به نحوی تشکر کرده باشم و این مسئله بتواند انگیزهای باشد برای مدیران در پیشبرد هرچه بهتر اهداف شرکت.
چه چیز باعث عصبانیت شما میشود؟
افرادی که فرافکنی میکنند و مشکل را درک نمیکنند و درصدد حلمشکلات نیستند باعث عصبانیت میشوند.
در پایان از وقتیکه در اختیار ما گذاشتید کمال تشکر را دارم. باشد که مهندسان عزیز کشور از تجربیات شما بهرهمند گردند.
پایان
انتهای خبر