نهضت استاندارد
تاسیسات نیوز/ روح اله واصف: به نام خدا /همکاران گرامی سلام و خدا قوت؛ مدتی است مقررات ملی ساختمان به شکلی جدی در حال پیادهسازی در ساختمانها و سازههای مختلف است. توجه مهندسان جوان برای اجرای دقیق و موبهموی آن و همت مهندسان پیشکسوت در ارائه راهکارهای عملی برای پیادهسازی مواد آن، بسیار مؤثر واقعشده است و هرچند نه به شکل ایده آل ولی به صورتی مناسب در حال اجراست.
توجه به استانداردسازی هر فرآیندی، تلاشی است جهانی و جالب است که به تجربه دریافتهایم کشورهای بیشتر پیشرفته دارای استاندارهای قویتر و جامعتر هستند. در گزارشی که در سال ۲۰۱۳ در بریتانیا منتشر شد و مطالعات در بازهای ۹۲ ساله را در برمیگرفت نکات شگفتانگیزی مشاهده میشود. کمک استانداردها به اقتصاد بریتانیا حدود ۸٫۲ میلیارد پوند در سال است. ۳۷٫۴% از رشد بهرهوری بریتانیا منتج از استفاده از استانداردها و ۲۸٫۴% رشد تولید ناخالص داخلی سالانه نتیجه استفاده از استانداردها است. رشد صادرات سالانه ۶٫۱ میلیارد پوندی یکی دیگر از نتایج بهکارگیری استانداردها است.
اعداد فوقالعادهای که جلوی چشمان ما رژه میروند، تلاشی صدساله برای استانداردسازی است؛ یعنی صدسال هزینه، صدسال تحقیق، صدسال نگارش، صدسال بازرسی و نظارت و البته صدسال شکست و تلاش مجدد و درنهایت صدسال موفقیت.
استانداردسازی فقط برای ساختمان یا صنعت نیست. همه ما به یاد داریم که در دهه ۷۰ خورشیدی مهارتی به نام ICDL در کشور ما رایج شد که نتیجهای از استانداردهای اروپایی بود و بیان میداشت به شرطی به کارمندی رایانه میدهیم که بلد باشد با هفت مهارت کار کند. این استانداردها در کارکنان دولت انقلابی برپا کرد و آموزشی بینظیر را رقم زد. آیا هزینه دولت برای چنین آموزش و استانداردسازی بزرگی بیفایده بود؟ حداقل فایده آن آشنایی معلمان با پاورپوینت و سایر کارمندان با ورد بود.
هر موفقیتی نیاز به برنامهریزی و استمرار دارد. مقررات ملی ساختمان نیاز به راهنماهایی کاربردی دارد و تهیه این راهنماها پول میخواهد. ارتباط سازمان ملی استاندارد و دفتر مقررات ملی ساختمان و سازمان مدیریت و برنامهریزی باید تنگاتنگ و قوی باشد تا از جزیرهای کار کردن پرهیز شود. متخصصانی به کار گرفته شوند که دستی در طراحی و نظارت و اجرا دارند و اهل علم هم هستند. اینچنین میتوان در ساختار استاندارد نویسی قد علم کنیم و حداقل از استانداردهای بینالمللی خوب استفاده کنیم.
زمانی از یکی از پیشکسوتان سؤال کردم که چرا موضوعی خاص را استاندارد نویسی نمیکنید؟ جواب ایشان تلخ و غمانگیز بود: برای استاندارد نوشتن حداقل به یک مترجم و یک تایپیست نیاز است. پولش را چه کسی میدهد؟