سال پار
روح اله واصف
در این چند روز باقیمانده تا ملاقات با سال جدید در برزخی هستیم میان آخرین نفسهای سال ۹۸ و آشنایی با دوستی تازهنفس که اتفاقاً قرار است آخرین سال قرن حاضر باشد و همراه با وی از یک قرن به قرنی دیگر سفر کنیم.
سال ۹۸ تجربه درخشانی بود از این حقیقت که چقدر درایت، مهندسی، دیپلماسی، پزشکی و دانش میتواند از بروز فاجعهها جلوگیری کند. سالی که از سیل و خشم طبیعت شروع شد و به یک بیماری همهگیر خاتمه خواهد یافت؛ البته اگر خاتمه یابد! بودن در این سال و گذشتن از آن خود خاطرهای خاص برای همه ما است. سال ۹۸ اما برای عدهای سال شادی بوده است یعنی خاص از منظری دیگر. عدهای ازدواج کردهاند و عدهای متولد شدهاند و عدهای یک شغل عالی پیدا کردهاند. هر سکهای به هر حال دو رو دارد!
برای همه کسانی که سال ۹۸ را گذراندهاند این سال میتوانست شادتر، دلانگیزتر و با استرس کمتر باشد. این سال میتوانست که نشد ولی سال ۹۹ میتواند. با پیشبینی اقتصاددانان که سال ۹۹ دارای رشد اقتصادی خواهد بود، البته از حدود ۷- به صفر، میتوان امیدوار بود که سال بعد به هر حال دارای رونق اقتصادی است، اما سبد خانوار همچنان کوچک و ضعیف است.
آنچه که مایه نگرانی و شاید افسردگی مردم ماست نگرانی از ساختن دوباره خرابیهاست. خرابیهایی که رخ داد چه با اشتباهات انسانها و چه با خشم طبیعت. آیا میتوان دوباره ساخت؟ مانند اول و بهتر از آن؟ پرفسور آرتورپوپ ایرانشناس بزرگ غربی که سالهای زیادی را با فرهنگ ایران و در ایران گذراند و به تنهایی نقش بزرگی در شناخت ایران برای تمام جهان ایفا کرد، در سخنرانی جالبی در کنگره هنر و باستانشناسی ایران در دهه پنجاه میگوید: مطلبی که واقعاً چنانکه باید تاکنون درک نشده این است که همه احساس میکنیم ایران فناناپذیر است. علت این پدیده که در تاریخ جهان نظیری ندارد چیست؟ آیا یک نیروی ایمان حیاتبخش این قسمت از خاک را بقیه سرزمینها متمایز ساخته است؟
او اشاره میکند که پس از حمله مغول، دوباره بناهایی بینظیر و باشکوه ساخته شد و دوباره ایرانی شگفت خلق شد. دلیل این نوشدن و آن نیروی ایمان حیاتبخش را، نیروی عشق و هنر میداند: چه بسا همین عشق و علاقه جامع و بیکران به زیبایی و جمال، اصل تجدید دائمی نیروی حیاتی شگفتآور ایران بوده و به آن حیات جاویدان بخشیده است.
به نظر میرسد برای ساخت آخرین سال قرن حاضر باید به زیبایی و هنر بپردازیم و با این روش قرن جدیدی را آغاز کنیم. روشی که مدتی است آن را فراموش کردهایم.