پروژه‌ی نیمه کاره‌ای بنام نوسازی بافت‌های فرسوده

به گزارش تاسیسات نیوز، وقتی تهران از ترس تکان‌های گسل اشتهارد شبانه به خیابان‌ها ریخت، پروین دست‌هایش را روی سر بچه‌ها قلاب کرده بود و پناه گرفته بودند کنج یکی از دیوار‌های اتاق.


به آن‌ها گفته بودند هول زلزله ممکن است خطرناک‌تر از زلزله باشد، اما او در همان چنددقیقه‌ای که تنها لوستر اتاق به چپ و راست تاب می‌خورد، به ترک سقف اتاق نگاه می‌کرد. هول کرده بود که مبادا آوار شود بر سرشان.


هشت ماه است که پروین به ترک‌های بالاسرش و به چاه زیرپایش فکر می‌کند. ماه‌های اخیر بیشتر از همیشه. آخرین‌بار اردیبهشت بود که مقنی او را کنار کشیده و گفته بود دست بچه‌هایش را بگیرد و از این خانه ببرد. حالا خبر‌های هر روز برای او خبر‌های بد است. زلزله پشت زلزله. آن هم بیخ گوش تهران.


شنیده اگر تهران زلزله بیاید، پیش از همه بافت فرسوده روی سر آدم‌ها آوار می‌شود و آن‌ها هم یکی از ساکنان هزاران خانه فرسوده این شهرند؛ در خیابان مدنی جنوبی یا همان نظام‌آباد سابق.


آن‌ها جزو نخستین افرادی بودند که وقتی شنیدند قرار است شهرداری به مالکان بافت‌های فرسوده تسهیلاتی بدهد، داوطلب واگذاری این خانه یا تجمیعش با واحد‌های کناری شدند: «به ما گفتند خانه شما در طرح است. وقتی خریدیم قرار نبود طرحی اجرا شود، اما بعد از آن شهرداری گفت: این خانه هم فرسوده است و هم در طرح و زیر ٥٠ متر و خودمان می‌خریم.


حتی با شهردار منطقه هم دیداری داشتیم و پرونده تشکیل و نامه‌نگاری‌ها هم همه انجام شد، اما بعد به ما گفتند شهرداری هنوز سر تملک املاک پروژه امام علی بدهکار است و نمی‎تواند این خانه‌ها را بخرد، اگر می‌توانید به کس دیگری بفروشید یا صبر کنید.»


تبه گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی تا همین چند هفته پیش آن‌ها منتظر بودند. در انتظار گشایشی، اما تکان‌های گسل اشتهارد و هول زلزله، ترک‌های سقف را به خاطرشان آورد و پایه‌های سست خانه را و آن روز دوشنبه‌ای که چاه خانه گرفت: «مقنی که بالا آمد به من گفت: خواهرم دو تا بچه داری من به خاطر خودت می‌گویم دست بچه‌هایت را بگیر و از این خانه برو. خانه روی چاه است. چاه فرو رفته. به این‌جا اعتباری نیست. هر آن ممکن است بریزد. ما این خانه را با کلی قرض و بدهی خریده بودیم، اما حالا جایی را اجاره کرده‌ایم که برویم.»


وانت نیسان آبی، پر شده از کمدها، مبل‌های جمع‌وجور راحتی و بقچه‌های شماره‌دوزی. پروین با بچه‌هایش چند کوچه بالاتر در یک واحد ٥٠ متری بار دیگر اجاره‌نشین شده‌اند، خودش می‌گوید «اجاره‌نشینی در این وانفسا…» آن‌ها شاید نخستین خانواده‌ای باشند که در این محله از ترس زلزله و بیتابی سقف‌های فرسوده، اسباب زندگی را می‌کشند زیر سقف امن دیگری.


جمعیت ٢‌میلیون‌ و ٥٠٠‌هزار نفری


خانه آن‌ها در محدوده قرمز است. محدوده‌هایی که در زمان وقوع زلزله‌های احتمالی، پرخطرترین مناطق شهری محسوب می‌شوند، محله‌های فرسوده.


استانداری تهران پس از زلزله‌های اخیر اعلام کرده ٢‌میلیون‌و ٥٠٠‌هزار نفر از جمعیت تهران و شهر‌های پیرامونی‌اش در بافت‌های فرسوده زندگی می‌کنند.


مناطقی که بیش از دو دهه چالش و عقب‌ماندگی فرآیند ساماندهی و نوسازی آن‌ها ادامه داشته است. نوسازی بافت‌های فرسوده در تهران درواقع یک پروژه نیمه‌کاره است که هیچ یک از شهرداران تهران نتوانسته‌اند نمره قابل قبولی در این زمینه را در کارنامه‌شان ثبت کنند. از پروژه‌های نوسازی بافت فرسوده محدوده نواب در زمان کرباسچی گرفته تا طرح و برنامه‌های بی‌نتیجه شورا و شهرداری تهران در دهه‌های اخیر.


تا همین چند سال پیش، زمانی که شهرداری تهران درباره چرایی نوسازی‌نشدن بافت‌های فرسوده مورد پرسش قرار می‌گرفت، اعلام می‌کرد پروژه نوسازی بافت فرسوده در مناطق مختلف تهران درحال اجراست و مالکان بافت‌های فرسوده می‌توانند از تسهیلات فراوانی که در این زمینه برای آن‌ها پیش‌بینی شده، استفاده کنند، مانند وام مسکن، معافیت کامل از پرداخت عوارض، واگذاری یک طبقه متراکم تشویقی، حفظ امتیاز انشعابات آب، برق و گاز، صدور پروانه ساختمانی براساس تجمیع فیزیکی پلاک‌ها و موکول‌کردن تجمیع ثبتی به زمان دریافت پایان کار از سوی شهرداری به مالکان. حالا، اما «فاطمه» یکی از ساکنان همین خانه‌های فرسوده در محله نظام‌آباد تهران می‌گوید بیش از دو‌سال است که در انتظار دریافت این تسهیلات کمکی مانده: «در کوچه ما بیشتر همسایه‌ها برای استفاده از این تسهیلات و نوسازی خانه‌هایشان اقدام کردند. تا بحث زلزله می‌شود همه می‌گویند چرا خود مردم مشارکت نمی‌کنند؟

 

این است وضع ما، آمدیم که مشارکت کنیم، اما آن‌ها چه کار کردند؟ خانه و زندگی ما همین‌طور مانده، با این شرایط نه کسی این خانه‌ها را از ما می‌خرد، نه پولی دستمان هست که خودمان جابه‌جا شویم. این شب‌ها تا صبح تنمان می‌لرزد. دخترم پریشب می‌گفت: ما چقدر بدبختیم که راه پس و پیش نداریم. هر بار هم پرونده را پیگیری می‌کنیم، می‌گویند اعتبارات نیست! شما یک تسهیلات تشویقی می‌شنوید، ولی بیایید ببینید که این تسهیلات اصلا به دست مردم‌ می‌رسد؟»


حالا خبر‌های زلزله در شهر داغ است و مردم روی کانال‌های تلگرام و شبکه‌های اجتماعی گوش به زنگ خبر‌های تازه. فاطمه برای هرکدام از اعضای خانواده یک ساک اضطراری برای زلزله بسته و به ابتکار خودش چند زنگوله را زیر در و پنجره‌ها و یکی هم زیر لوستر اتاق آویزان کرده: «ما که با این اوضاع زندگی چیزی برای از دست دادن نداریم، ٦٠ متر خانه قدیمی است که به آن هم اعتباری نیست، خدا شاهده هر شب که این چشم‌ها را می‌بندم با خودم می‌گویم یعنی فردا را می‌بینم، خودم هیچ این بچه‌های جوان ما چه گناهی کرده‌اند که به این آتش بسوزند؟»


این گره گشودنی است


دولت درحال حاضر یکی از بدهکاران اصلی شهرداری تهران است و بخشی از درآمد‌ها و اعتبارات پیش‌بینی‌شده در سند‌های بودجه که باید طی سال‌های گذشته به شهرداری تهران پرداخت می‌شد، جزو بدهی‌های معوقه مانده. بخشی از این بدهی‌ها همان اعتباراتی است که باید در زمینه نوسازی بافت‌های فرسوده هزینه می‌شد.


تا پایان سال گذشته، بدهکاری دولت در این بخش ٦٤٧‌میلیارد تومان اعلام شد. براساس گزارش‌های سازمان نوسازی شهر تهران، ٥‌درصد از مساحت تهران و ٢٢‌درصد از پلاک‌ها و پارسل‌های تهران و ١٥‌درصد از جمعیت تهران مشمول سه مولفه مصوب شورایعالی شهرسازی کشور یعنی ریزدانگی، نفوذناپذیری و فاقد استحکام شده‌اند که از آن‌ها به‌عنوان بافت فرسوده یاد می‌شود. این ٥‌درصد شامل ٢٠٥‌هزار پلاک است که در دهه اخیر حدود ٨٢‌هزار پلاک آن‌ها پروانه گرفته و نوسازی شده‌اند.


درواقع ٣٥‌درصد از بافت فرسوده تهران نوسازی شده و ٦٥‌درصد باقی مانده است. نوسازی بافت‌های فرسوده در کشور و به‌ویژه تهران یکی از سرفصل‎‌های مهم برنامه‌های چهارم و پنجم توسعه در ایران بوده و در این برنامه‌ها نوسازی این بافت‌ها به‌طور میانگین ١٠‌درصد در سال برآورد شده بود و حالا تهران در زمینه نوسازی بافت‌های فرسوده برمبنای پیش‎بینی‌های آن برنامه حدود ٦٥‌درصد عقب مانده است. دولت در بودجه سال ٩٦ حدود ٦٤٠‌میلیارد تومان برای نوسازی بافت‌های فرسوده تخصیص داد، اما آن‌طور که زهرا نژادبهرام، عضو شورای شهر تهران گفته، تاکنون تنها ٣٠‌درصد این اعتبارات پرداخت شده است.



این‌که محدودیت اعتبارات تا چه اندازه مانعی بر سرراه نوسازی بافت‌های فرسوده بوده، پرسشی است که محمدرضا زمانی، کارشناس شهری درباره آن به «شهروند» می‌گوید: «مشکل اعتبارات عامل مهمی است، اما تنها عامل اثرگذار نیست. درواقع یک مسأله مهم که در زمینه نوسازی بافت‌های فرسوده هم در تهران و هم در شهر‌های دیگر بازدارنده بود، اتکای مدیریت به منابع دولتی است. درواقع این مشکل مدیریت دولتی است که به دنبال راهکار‌های خلاقانه و جایگزین برای کسب درآمد و استفاده از مشارکت سرمایه‌گذاران در این زمینه نشده، بلکه منتظر مانده اعتباری برسد و آن را صرف نوسازی این بافت‌ها کند.»



یکی از مهمترین مشکلات پیش‌روی مدیریت شهری تهران برای نوسازی بافت‌های فرسوده، استقبال اندک سرمایه‌گذاران برای ورود به این عرصه است، درواقع برای آن‌ها سرمایه‌گذاری در بافت‌های فرسوده سودی ندارد: «در شهری مانند تهران قیمت خانه کلنگی حتی در بافت‌های فرسوده هم برای سرمایه‌گذاران بالاست، درحالی‌که اگر این مناطق نوسازی شوند، مدت زمان بیشتری طول می‌کشد تا املاک آن‌ها به فروش برسد، چراکه تقاضا برای خرید مسکن در بافت‌های قدیمی کمتر است؛ بنابراین سرمایه‌گذاران با رویکرد انبوه‌سازی و سرمایه‎گذاری سنگین به این بخش ورود نمی‌کنند و اگر سرمایه‌گذاری مشارکتی هم انجام شود، مثلا چند واحد املاکشان را تجمیع کنند و سرمایه‌گذاری پیدا کنند، اغلب به صورت موردی است.»



به گفته زمانی تجربه نوسازی بافت‌های فرسوده اگرچه پیچیده است، اما شهرداری‌ها می‌توانند فرآیند نوسازی این بافت‌ها را با سیاست‌گذاری‌های هدفمند، اقتصادی کرده و پای سرمایه‌گذاران بخش خصوصی را به این مناطق باز کنند یا راهکار‌های دیگری را مورد توجه قرار دهند: «مسأله اصلی ناکارآمدی سیاست‌های شهرداری‌ها در این زمینه در دهه‌های گذشته است.


تهران به نسبت گذشته به مراتب متراکم‌تر شده، ساخت‌وساز‌های جدیدی صورت گرفته، اما در این زمینه سازندگان و سرمایه‌گذاران تعیین‌کننده بوده‌اند که در کدام منطقه بسازند، درحالی‌که مدیریت شهری به‌عنوان یک نهاد بالادستی می‌توانست به گونه‌ای سیاست‌گذاری کند که دست‌کم بخشی از این سرمایه‌گذاری‌ها در مناطق فرسوده‌ای انجام شود که اولویت نوسازی در آن‌ها بالاست، اما آنچه اتفاق افتاده این است که سرمایه‌گذاران در مناطق برخوردار ساخت‌وساز کرده‌اند و بخشی از عواید آن به صورت قطره‌چکانی صرف نوسازی پلاک‌های فرسوده شده، بنابراین در این مناطق پیشرفت چندانی به دست نیامده است.»


به گفته او در واقع سرمایه‌گذاران بخش خصوصی در کنار دولت می‌توانستند سرعت بیشتری به نوسازی بافت‌های فرسوده بدهند، علاوه بر این‌که مدیریت شهری می‌توانست از برنامه‌های دیگری برای تقویت مشارکت مدنی بهره بگیرد: «نوسازی بافت فرسوده در تهران به‌عنوان یک ضرورت، هدف اصلی برای شهرداران تهران نبوده، درواقع یک مسئولیت پرهزینه بر دوششان بوده که تا جایی که توانستند آن را بر زمین گذاشتند، بنابراین به دنبال راهکار‌های عملیاتی و اثر بخش نرفتند، درحالی‌که این گره گشودنی است، مشروط به این‌که به وقفه نیفتد و برنامه‌هایی که در این زمینه پیش‌بینی شده، پشتیبانی و با طرح‌های مکمل تقویت شود. برای مثال یکی از راهکار‌ها در این زمینه می‌توانست تشکیل تعاونی‌های نوسازی در محلات تهران باشد یا حتی هدایت تعاونی‌های سرمایه‌گذاری مسکن به این مناطق، به جای این‌که در مناطقی مانند منطقه ٢٢ یا شهر‌های پیرامونی تهران سرمایه‌گذاری کنند.»


نوسازی بافت فرسوده در تهران یکی از نقاط تاریک در کارنامه همه شهردارانی است که در دهه‌های اخیر کلیددار پایتخت بوده‌اند. در سال‌هایی که رفته بزرگراه‌های تهران تمام شده، تونل‌های جدیدی احداث و انبوهی از بلندمرتبه‌ها در گوشه و کنار شهر ساخته شدند، اما گره نوسازی بافت‌های فرسوده همچنان ناگشوده مانده است.


چند ماه پیش که هنوز هول زلزله اینچنین در دل پایتخت‌نشینان نیفتاده بود، رئیس سابق مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهر تهران گفته بود اگر بافت‌های فرسوده نوسازی نمی‌شوند، تقصیر مردم است، چراکه آن‌ها در این زمینه مشارکت کافی ندارند و نگاه‌های منفی نسبت به نوسازی خانه‌هایشان مانع از پیشرفت پروژه‌ها می‌شود. او، اما نگفته بود که مدیریت شهری در زمینه تسهیلگری و اقدامات اجتماعی در این بافت‌ها چه مسئولیت‌هایی داشته، چه اعتباراتی را پیشتر صرف کرده و در مقابل چه نتایجی به دست آمده است. حالا همان مردم در خانه‌هایی با سقف‌هایی لرزان، به تکان‌های هراس‌آور زلزله‌ای فکر می‌کنند که کانون آن تهران نبوده: «این زلزله در تهران نبود و ما این‌طور به خودمان لرزیدیم، اگر تهران آمده بود که حتما زیر این سقف‌ها دفن شده بودیم.


ما ماشین سنگین از کوچه‌مان می‌گذرد، این شیشه‌ها و در‌های خانه می‌لرزند، برای من بازنشسته با حقوق ماهی یک‌میلیون‌و ٤٠٠‌هزار تومان چقدر می‌ماند که بتوانم خودم این‌جا را بازسازی کنم؟» این‌ها را محمدعلی می‌گوید که هنوز ساکن خانه پدری است. یک طبقه از سه طبقه خانه فرسوده‌ای که در کوچه‌پس‌کوچه‌های نظام‌آباد سابق و شهید مدنی امروز ساکنانش شب‌ها از ترس زلزله چراغ‌ها را روشن‌ می‌گذارند.

 

 

 

 

 

 

انتهای خبر

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;