تاخت و تاز مخالفان آخوندی تا کجا ادامه دارد؟

از روزی که وزیر پیشین راه و شهرسازی به زعم خود تصمیم گرفت تا تغییرات انقلابی در نظام ساخت و ساز ایجاد کند همزمان صداهای زیادی از میان جامعه مهندسان برخاست که مخالفت خود را با تصمیمات جنجالی عباس آخوندی اعلام کردند.
حامد مظاهریان در همان زمان مخالفان تغییرات در نظام ساخت وساز را دسته بندی کرد و گفت دسته اول، کسانی هستند که منافع آنها با تغییر شرایط موجود به خطر می‌افتد.
دسته دوم، کسانی هستند که بدون مطالعه کافی و تدقیق در موضوع اظهارنظر می کنند او همچنین تاکید کرده دسته سوم، کسانی هستند که با حسن نیت و بر اساس احساس مسئولیت حرفه ای و شهروندی با خوانش متن آیین نامه، نظرات ارزشمند خود را کتبا و شفاهی و در جلسات متعدد ارائه کردند و وزارت راه و شهرسازی نیز در این خصوص بسیاری از این نظرات را در متن نهایی پیشنهادی اعمال کرده است.
اما به نظر می‌رسد این مقام مسوول از ذکر یک دسته دیگر ازمخالفان تغییرات در آیین نامه غفلت ورزید و آن هم مخالفان نورسیده ای که اتفاقا نه منفعت طلب و امضا فروشند و نه بی‌اطلاع، بلکه فقط و فقط به اقتضای جوانی، جویای نام و طالب مطرح شدن هستند.
این عده در واقع می‌توان گفت که از شوق شهرت جزو پر استقام‌ترین و کینه‌توز ترین گروه‌های مخالف آخوندی قرار گرفتند و هنوز هم با وجود حذف وی ازصحنه مدیریت در صحنه حضور دارند و با ناسزاگوئی به او در جستجوی کسب وجهه هستند.
در واقع می‌توان گفت که این تازه از راه رسیدگان نامجو که مسلما نمی توان هوش، پشتکار وخلاقیتشان را منکر شد از شانس بزرگی برخوردار شدند از یک طرف پیام رسان تلگرام و امکان راه اندازی کانال تلگرام باعث شد که صاحب رسانه شوند، از طرف دیگر تغییرات بنیادی و بخش‌نامه‌های حاشیه‌ساز آخوندی فرصت دیگری را برای آنها فراهم کرد که تا در نقش اپوزسیون در برابر وزیر سابق پر حاشیه ظاهرشوند و به ‌بهانه دفاع از نظام مهندسی عرض اندام کنند؛ از طرف دیگر شرایط نابسامان اقتصادی و بیکاری خیل عظیمی از مهندسان نیز باعث شد که آنها به بهانه دلسوزی برای بیکاری مهندسان، به عنوان لیدر مهندسان قد علم کنند.
اما نکته بد ماجرا اینجاست که عجول بودن این عده برای دست یافتن به شهرت صنفی ازیک طرف و تلاش برای پیمومدن ره صدساله به صورت یک شبه و نداشتن سواد رسانه ای و عدم آشنایی با علم رسانه باعث شد که این جوانان شخصیت بسیار هیجانی، نمایشی و تشنه شهرت از خود به نمایش بگذارند.
به عنوان مثال سر دسته‌های این گروه ها که به دلیل کم دانشی از نقد مخالفان خود به زبان کارشناسی عاجز هستند معمولا با سخفیف ترین وجه ممکن و با ادبیات کوچه بازاری، ناسزاگویی، هتک حرمت و با سیاه‌نمایی و اغراق در مورد مخالفان و همکاران مهندس خود آنان را به باد انتقاد می‌گیرند و در این مسیر بدون اینکه اندکی سعه صدرداشته باشند آنچنان عجول هستند که حتی در مخابره اخبار نیز احساسی و هیجانی رفتار می‌کنند.
از طرف دیگر ادمین‌های این کانال‌های زرد با مسدود کردن امکان تبادل پیامک و انحصاری کردن آن در دست عده مشخصی عملا حصار امنی برای خود درست کرده اند و با پنهان کرن خود در پشت این کانال های یکطرفه ،عملاً در پوشش انتقاد به سمت افراد مختلف سنگ پرانی می کنند، بدون اینکه برای آنان امکان و فرصت دفاع متقابل و توضیح در همان صفحه و کانال تلگرامی را بدهند و با این روش به عنوان متکلم وحده در فضای مجازی برای خود یکه تازی می کنند.
نکته اینجاست این عده که مخالفان سرسخت سیاست‌های پرحاشیه وزیر راه بوده اند حتی یکبار نیز قادرنشده اند که یک تحلیل کارشناسی فنی و عمیق و پر محتوا که مبتنی برعلم مهندسی باشد ارایه دهند.طنز ماجرا این است که این عده با کپی برداری از معادلات فضای سیاسی و پیاده کردن آن در فضای صنفی و حرفه ای ،از خود وجهه ای مبارز ترسیم کره اند و گویا فضای مطالبات صنفی و عرصه گفتگوی حرفه ای را با فضای مطالبات سیاسی و منازعات احزاب و مشاجرات سیاسی اشتباه گرفته اند، حتی این عده با وام گرفتن اصطلاحاتی نظیر آتش به اختیار، نرمش قهرمانانه و… که فقط در فضای سیاسی کاربرد واقعی دارد در فضای صنفی و حرفه ای نیز بهره می گیرند تا با مشابه سازی تصنعی فضای حرفه ای با میدان رقابت سیاسی به آرزوهای همزاد پندارانه خود با قهرمانان مبارزات قهرآمیز سیاسی عصر کلاسیک به اقناع نفس دست پیدا کنند و از راه نرسیده سری بین سرها در آورند.
مثلا فرض کنید یک مهندس بخواهد در برابر بخش نامه های دولتی آتش به اختیار عمل کند،آیا این عده می توانند با توسل به رفتار قهر آمیز مالکان را وادار کنند که آنها را ازطریق سازمان نظام مهندسی اختیار کنند؟
مسلما خیر،چون در فضای صنفی وحرفه ای این فرمان قابل اجرای عملی نیست و مصداق آن در فضاهای سیاسی قابل جست وجو است.
در این بین نباید از نظر دور داشت که صاحبان این نوع کانال های قارچ گونه که به شدت در فضای مجازی در حال تکثیرهستند به مدد فضای مجازی و امکان درج هر نوع مطلبی برخی تغییرات که مربوط به معادلات سیاسی است را نیز به خود نسبت داده اند مثلا این گروه ها دچار این توهم هستند که وزیر و شهردار عزل و تعیین می کنند و اگر فی المثل آخوندی به دلائل اختلاف نظر سیاسی و راهبردی از کابینه خارج شد و از طرف دیگر به خاطر اختلاف رای کمی شهردار تهران نشد،این گروه، شکست عباس آخوندی را به اقدامات خود نسبت می دهند و آن را به عنوان یک دستاورد در کارنامه کاری خود به ثبت رسانده اند.
به هر روی با رفتن عباس آخوندی از رأس وزارت راه و روی کارآمدن وزیر جدید، این گروه کماکان به دنبال آن هستند که تک صدا باشند و مایلند برای وزیر جدید تعیین تکلیف کنند اما به دلیل کم دانشی و عدم تسلط بر مسایل حوزه مهندسی، قادر نیستند که سیاست‌های اثربخش و کارآمدی را به وزیر جدید معرفی کنند.
به هرحال وزیر جدید راه با چالش‌های بی شماری همراه است که غلبه بر آن ها با هیاهوی و خودنمایی در فضای مجازی میسر نیست بلکه نیازمند تلاش مضاعف همه صاحبان فکر و اندیشه است.
یادمان باشد حرفه مهندسی دوران بحرانی سختی را می گذراند، غوغاگری قادر به غلبه بر این بحران‌ها نیست بلکه ارائه طرح های عملی و کارشناسانه و به کارگیری ادبیات حرفه ای تنها دستورالعمل غلبه بر بحران و گذار به وضع عادی است.
منبع صدای مهندسی ایران
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;