چالش آموزش و مهندسی و «روز جهانی آموزش»

تاسیسات نیوز. صدیقه بهزادپور: «آموزش» مقوله ای است که رشد بسیاری از صنایع و اقتصاد کشور در گرو انجام صحیح آن است. پس اعلام ۲۴ ژانویه بعنوان «روز جهانی آموزش» اقدامی پراهمیت است که باید به طور جدی تری به آن پرداخته شود.
بررسی «آموزش» در مقاطع مختلف تحصیلی، از ابتدای ورود هر فرد به مراکز آموزشی، یعنی مدارس تا موسسات علمی و آموزشی و دانشگاهی به منظور رشد و ارتقاء واحدهای تحقیقاتی و پژوهشی و عملیاتی باید در سرفصل های هر دولتی قرار گیرد.
ورود فارغ التحصیلانِ فارغ شده از تحصیل از مراکز تحصیلی و آموزشی در برخی از مواقع در حالی صورت می گیرد که عملاً در بازار کار، فاقد هر گونه مهارت و کارآیی هستند و این امر متاسفانه شامل اکثر رشته های مهندسی، پزشکی، انسانی و … می شود. اما در این یادداشت بیشتر به «رشته های مهندسی و مرتبط» پرداخته می شود.
طرح این سئوال به شکل جدی و ارائه راه حلی مناسب برای آن شاید ریشه بسیاری از مشکلات موجود در این بخش را یافته و حل کند. و آن هم این است که چرا که مرکزی پس از گذراندن واحدهای تخصصی به بررسی جدی و عملیاتی توانمندی های فارغ التحصیلان در بخش عملی نمی پردازد و مدارک معتبری در این زمینه را ارائه نمی کنند؟
و سوال بعدی آنکه آیا برنامه تدارک دیده شده توسط نظام مهندسی  ، واقعا برنامه ای است که میتوان با تکیه بر آن از کسب حداقلهای علمی توسط مهندسان اطمینان یافت و به آنها اجازه ورود به بازار کار را داد؟
برای پاسخ به دو سوال فوق می بایست ماهیت و محتوای آموزش ارائه شده در دانشگاه و سازمان و نکات کاستی هر یک را بررسی نمود.
اگر شما وارد سایت اینترنتی سازمان نظام مهندسی شوید، می توانید لیست کتبی که در هر یک از آزمونها (محاسبات، نظارت و … ) به عنوان منبع سوالات مطرح می باشد را مشاهده نمایید که اغلب آنها، آئین نامه های کاربردی از قبیل بتن، فولاد، پی، بارگذاری، و آیین نامه ۲۸۰۰ و… هستند.
یعنی در واقع مروری بر دروس مطالعه شده در طول دوره دانشجویی یک مهندس. همان مباحث تئوری و از همان منابع که می توان به صورت فشرده همانند امتحانات دانشگاهی آنها را مطالعه نمود.
حلقه گم شده در این بین ،  فاصله سه ساله تعریف شده بین دوره فارغ التحصیلی و دریافت پروانه اشتغال است. در جستجوی فلسفه وجودی این فاصله زمانی، می توان دریافت که طراحان این سیستم، بر این باور بوده اند که یک مهندس تازه فارغ التحصیل شده ،  چون از نظر عملی  تجربه اندکی  دارد، لذا او می بایست در این سه سال بتواند تجربه اجرایی لازم را اگر چه بصورت حد اقل کسب کند.
که در اینصورت  میتوان نتیجه گرفت که نظام آموزش عالی کشور نیاز به تجدید نظر اساسی خواهد دارد، چرا که  در طول مقطع کارشناسی از پرورش مهندسی ، که شغل اصلی او مهندسی است! موفقیت قابل توجهی بدست نیاورده و نیاز به دوره ۳ ساله دیگری شده است .
با  نگاهی موشکافانه تر می توان دریافت که شاید دلیل اصلی بسیاری از نواقص یا ناکار آمدی ها، در این موضوع خلاصه می شود که دانشجویان در همان گامهای اولیه که طراحی سازه های فولادی  یا بتن آرمه را می آموزند، در کارگاه ها و یا پروژههای در دست اجرا حاضر نمی شوند  و از نزدیک به مشاهده آنچه که می خوانند نمیپردازند؟
سیستم  آموزشی  دانشگاههای ما آنقدر  قدیمی و فرسوده است که نه تنها اطلاعات کتابها و  آیین نامه های ما به روز رسانی نمی شوند، حتی در مواردی آیین نامه های تنظیم شده توسط دفتر تدوین و ترویج مقررات ملی ساختمان که به تصویب وزارت مسکن و شهرسازی نیز رسیده است، در پاره ای از موارد به سایر آیین نامه های معتبر دنیا ارجاع داده می شود . البته این بدین معنا نیست که تلاش کمیته های تخصصی مباحث مختلف را نادیده انگاریم، زیرا  دست آوردهای گرانبهائی مانند  مباحث  بیست گانه مقررات ملی ساختمان که حاصل  نظراتی  است که در  اجماع  این کمیته های تخصصی و سایر مراجع  ذی صلاح ، اعم از مراکز علمی و دانشگاهی  و انجمن ها و تشکلهای حرفه ای و مهندسی و… شکل گرفته است.
 بنابراین اهداف ابتدائی و نهائی سیستم آموزشی ما به صورت مطلوب تامین نمی گردد. از سوی دیگر به عنوان مثال دانشجو بارها و بارها به طراحی تیر ورق یا دال بتنی و … می پردازد بدون آنکه هرگز آنها را از  نزدیک دیده باشد و زمانیکه وارد کار می شود، برای اولین بار با چهره نامانوس آنها روبرو می شود. حتی گاهی مشاهده می گردد به دلیل عدم تعامل بین مطالب تئوری و اجرائی، یک کارگر مجرب می تواند پیشنهادات بهتری نسبت به یک کارشناس عمران ارائه دهد. شاید هر مهندسی این را تجربه کرده باشد که دانش و تحصیلات خود را  زیر ذره بین کارگران و پیمانکاران ببیند و گاهی احساس کند که کاش به جای این همه محفوظات تئوری، اندکی تجربه در امور اجرائی داشت.
از سوی دیگر در کشور ما هنوز حیطه کاری مهندسین، در فرهنگ عمومی جامعه، به روشنی  تبیین نشده و از مهندس انتظار می رود هم از قیمتهای مصالح با خبر باشد و هم بتواند هماهنگی های لازم  بین کارفرما، پیمانکار و کارگران  را  به خوبی انجام دهد.
آیا وقت آن نرسیده که سر فصلهای این رشته با تاکید بیشتری بر روی  مسائل اجرائی، به ترمیم این بافت فرسوده که دیگر در برهه زمانی فعلی چندان جوابگو  نیست بپردازیم؟ اگر بخواهیم بصورت خلاصه بیان نماییم، دانشگاههای ما عالم پرور هستند نه مهندس پرور.
به نظر می رسد چنانچه نخواهیم در بخش آموزش عالی تحولی ایجاد نمائیم و بازنگری اساسی انجام دهیم و یا عملکرد آن را با سازمان نظام مهندسی بصورت یک سیستم یکپارچه تعریف نکنیم، همواره باید شاهد نهادها و سازمانهایی باشیم که بصورت موازی، انجام  مسوولیت می کنند.و حاصل آن جز اتلاف وقتها و از دست رفتن سرمایه ها و منابع ، اعم از انسانی و مالی  نیست .
منبع تاسیسات نیوز
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;