پرونده‌ای از جنس زن

روح الله واصف/ مدیر مسئول و سردبیر پایگاه خبری تاسیسات نیوز: به نام خدا؛ نیمی از جامعه ایرانی ما مانند هر جامعه دیگری تشکیل شده است از زنانی که زندگی می‌کنند، کار می‌کنند، تفریح می‌کنند و درکل گذران عمر می‌کنند. طبیعت برای آنان شکلی خاص از وجود را برگزیده است.
نیمی از جامعه ایرانی ما مانند هر جامعه دیگری تشکیل شده است از زنانی که زندگی می‌کنند، کار می‌کنند، تفریح می‌کنند و درکل گذران عمر می‌کنند. طبیعت برای آنان شکلی خاص از وجود را برگزیده است.
خلق و خویی متفاوت از مردان، فیزیک بدنی متفاوت از مردان و البته ساختار فکری خاص خود و بازهم متفاوت از مردان. همه این تفاوت‌ها عجیب نیست ولی اگر قرار باشد عینک ما شیشه‌هایی سبز داشته باشد پس به‌ناچار همه‌چیز را سبز می‌بینیم مانند داستان جادوگر شهر اُز که با جادوی عینک سبز، شهری سبز ساخته بود. البته که چشمانی که می‌بینند نیز مهمند. اگر قرار باشد همه‌چیز را بد ببینیم پس همه‌چیز بد است و اگر قرار است جز زیبایی نبینیم پس همه‌چیز زیبا خواهد بود. چنانی که زینب کبرا قهرمان کربلا جز زیبایی ندید و پرچم بازمانده از حسین را به تمام تاریخ سپرد.
چرا تاریخ هرجایی که به زنان می‌رسد، می‌ایستد درنگ می‌کند و آرام‌تر می‌گذرد؟ مانند کودک شیطانی که به ظرفی از خوراکی های خوشمزه رسیده است! آیا این زنانند که عجیبند؟ یا مردان از مردانگی خود فراتر رفتهاند؟ پاسخ ساده نیست. به تعداد برگ‌های تاریخ پاسخ هست و شاید هیچ‌یک درست نباشد. این قصه مخصوص ایران یا خاورمیانه یا آسیا نیست که تمام جهان به یک شکل است. زمانی که در همین قرن بیستم و در همین دهه‌های اخیر برای نخستین بار یک زن وزیر امور خارجه آمریکا شد، دنیا با شگفتی به مادلین آلبرایت نگریست. این همان غربی است که ده‌ها سال قبل به مادام کوری جایزه نوبل داده بود و فلورانس نایتینگل را تحسین کرده بود. آیا دنیا به عقب‌گردی آشکار رسیده است؟ یا زنان تغییراتی دیگرگونه داشته‌اند؟ بازهم این سؤال پاسخ‌هایی مبهم دارد.
آخرین فرستاده خدا در میان قومی که دختر داشتن را نکبت و مایه سرافکندگی می‌دانند دختر خود را به نیکی می‌ستاید و او را مادر پدر خود می‌داند. این تفکر والا وقتی وارد ایران شکوهمند و پر از افتخار تاریخی می‌شود معجونی می‌شود که حکما و شاعران و حاکمانی از جنس زنان در برگه‌های تاریخ آن نام می‌نویسند. هرچند که بسیار کمند ولی هستند. زنانی که به نیکی و یا بدی در تاریخ نام گرفته‌اند چون مادر ناصرالدین‌شاه چون قمرالملوک وزیری و چون ده‌ها نام بزرگ دیگر.
شاید چون تاریخ را فاتحان می‌نویسند، تاریخ مرد نوشت ما نیز به‌عمد گاهی خواسته است نام‌هایی را از قلم بیندازد. نمی‌دانیم ولی گذشته دردی از ما را دوا نخواهد کرد جز آن‌که از آن درس بگیریم.
باید بپذیریم که زنان در پس پرده عفاف خود نقش‌هایی ناپیدا ولی شگفت‌انگیز داشته‌اند. دکتر محمود حسابی، علامه دهخدا و ده‌ها نام دیگر در سایه مادران بی‌نظیر خود از آفتاب تموز تاریخ گذشتند و نام‌هایی شدند که برای یک تاریخ بس اند. این مادران اما در دهه‌های اخیر تصمیم گرفته اند نقشی جدید بیابند. کسانی که درس را نه برای دل خود که برای ساخت جامعه‌ای بهتر فراگرفتند و در ساخت جهانی بهتر به کنار مردان سرزمین خود آمدند.
در این شماره از ماهنامه، سعی کرده‌ایم پرونده ویژه ماه را ادای دینی سازیم به تمام مادران شاد، قوی و پرتلاش سرزمینمان ایران. باشد که مقبول افتد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

;