کاهش مصرف بنزین پس از اجرای این طرح، ثابت کرد که این تصمیم به درستی گرفته و اجرا شده است، هرچند با موانع و مشکلاتی در اجرا نیز مواجه شد، اما به تدریج این طرح حتی با توسعه پالایشگاه ها و تولید بنزین در داخل کشور هم تداوم یافت.
تاکید احمدی نژاد، رئیس جمهور وقت کشور مبنی بر استمرار این طرح در به منظور مبارزه با قاچاق این محصول و همچنین مدیریت مصرف این محصول در کشور، تا زمان دوران ریاست جمهوری بعدی هم ادامه داشت، تا اینکه حسن روحانی رئیس جمهوری فعلی با ادعای وزیر نفت وقت، مبنی بر اینکه؛ با بهبود وضعیت تولید و سطح زندگی مردم، دیگر نیازی به کارت سوخت نیست، اقدام به «حذف کارت سوخت» در کشور کرد.
اقدامی که چندی نپائید مجدداً نقض شد، و با روی کار آمدن و احیاء مجدد کارت سوخت توسط دولت فعلی در بحبوحه فشار تحریم و کمبود مواد اولیه جهت تهیه مجدد کارت سوخت، هزینه ای مجدد بر گردن دولت و مردم نهاد.
مردمی که دلخوش به وعده رفاه و بهبود سطح زندگی، کارت خود را به سطل زباله سپرده بودند و چشم به افق روشن چاه های نفت و درآمدهای حاصل از بنزین صادراتی خود داشتند!
اما دیری نگذشت که، در فجر صبحگاهی! ناگهان شنیدن خبر افزایش قیمت بنزین و دو نرخی شدن آن در بین ناآگاهی و ناهماهنگی های مدیران و مسئولان، باعث نارضایتی و بروز آشوبها و ضرر و زیانهای اجتماعی، اقتصادی به کشور و جامعه شد.
فقدان آسیب شناسی در باره بررسی طرح ها و اجرای آنها و استفاده نکردن از نظر کارشناسان معضلی است که بارها اقتصاد و جامعه ما از ناحیه آن دچار مشکل شده و متاسفانه همچنان تداوم دارد.
نظر بسیاری از کارشناسان، همزمان با احیاء مجدد و نهایی کارت سوخت، بر این بود که به جای احیاء دوباره کارت سوخت، کارتی تحت عنوان «کارت انرژی» برای همگان تعبیه شود.
به گفته این افراد، این کارت دارای قابلیت استفاده تحت عنوان «کارت سوخت» «کارت یارانه» است که حتی می تواند با تغییرات سخت افزاری و نرم افزاری و ایجاد زیرساخت لازم، بر روی کارت ملی تمام افراد نیز اجرایی شود.
ولی متاسفانه وّقّعی به این امر نهاده نشد و با صرف هزینه ای مجدد، شرایط استفاده دوباره کارت سوخت مهیا شد.
این نیز به مانند قیمت گذاری دستوری ارز به محک آزمایش و خطا گذاشته شد!
زمزمه حذف «کارت سوخت» در روزهای اخیر در حالی شنیده می شود که، دلایل الزام بر احیای کارت سوخت مبنی بر ؛ مقابله با قاچاق و مدیریت مصرف بهینه انرژی همچنان به قوت خود باقی است.
اما این طرح نیز با موافقان و مخالفانی همراه است.
گروهی معتقدند، یارانه «انرژی» باید به همه افراد جامعه، اعم از دارندگان یا افراد فاقد خودرو تعلق گیرد که این مسئله با کارت سوختهای فعلی میسر نمی شود .
از سویی دیگر گروه دیگر نیز بر این عقیده هستند که؛ توجیهی که برای استفاده مجدد کارت سوخت به کار گرفته شد، همچنان پابرجاست و بر اساس آمار موجود، کارت سوخت فرصت قاچاق را کاهش داده و همچنین مدیریت بر روی مصرف سوخت برای مشترکان و کنترل مبادی ورودی و وخروجی را مطلوبتر ساخته است.
اما به راستی تا چه زمانی مصوبات و طرحها با فاصله کم حذف، احیاء و یا تغییر داده می شوند؟
هزینه های مالی و فرهنگی و اجتماعی این نوسانات تصمیم گیری ها از کدام محل تامین می شود؟!
جای کارشناسان و مشاوره های موثر در این میان کجاست؟
پاسخگویی به چرایی طرح های متناوب و پشت سرهم ناموفق کشوری، کدام مرجع است؟
بدیهی است که؛ تغییر لازمه پیشرفت است، اما متناسب با تغییر شاخص های و پارامترهای مورد نیاز در جامعه، نه از سر تنوع و اعمال سلیقه. امید است که بهترین تصمیمات با توجه به منافع کشوری اخذ و اجرا شود.